شنبه 3 آذر 1403

توکیو از نمای نزدیک؛ برنده شدیم؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
توکیو از نمای نزدیک؛ برنده شدیم؟

واقعیت این است که در مقایسه با المپیک ریو ما نباخته‌ایم، ولی قطعا برنده هم نشده‌ایم که بخواهیم «شنل قهرمانی» بپوشیم. در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن مساوی کرده‌ایم؛ آن‌هم نه از آن دست مساوی‌هایی که خارج از خانه حاصل شده باشد و چشم امید به جبران در بازی برگشت داشته باشیم، بلکه از آن مساوی‌هایی که بوی درجازدن می‌دهد.

با پایان‌یافتن رقابت‌های المپیک توکیو، ایران با کسب هفت مدال که البته سه مدال طلای خوش‌رنگ در این بین دیده می‌شود به کارش پایان داد؛ آن‌هم با ایستادن در رتبه بیست‌و‌هفتم دنیا. بعد از اتمام این رقابت‌ها هم ستاد عالی بازی‌ها خیلی سریع دست‌به‌کار شد و در بیانیه‌ای 9‌بندی از اتفاقات رخ‌داده در این رقابت‌ها تعریف و تمجید کرد و البته چند شاخصه مهم را هم برشمرد که از آن به‌عنوان دستاوردی بزرگ برای این دوره یاد شده است.

در واقع این بیانیه محصول مشترک وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک بود که به‌درستی به چند مورد درخور توجه اشاره کرده تا به‌نوعی این فرضیه را به ذهن بیاورد که عملکرد کاروان ایران در این دوره از بازی‌ها نزدیک «فوق‌العاده» بوده است. در زیر به پنج موردی که در این بیانیه بر آن تأکید زیادی بر آن شده، اشاره شده است؛ پنج موردی که همگی درست است و می‌توان از آن‌ها به‌عنوان فاکتور‌های برنده در المپیک توکیو نام برد.

1 - کاروان ایران توانست 68 سهمیه بازی‌های المپیک 1+2020 را کسب نماید که 66 نفر از دختران و پسران ما اعزام شدند که بالاترین سهمیه کسب‌شده در تاریخ ورزش ایران بود.

2- تعداد سهمیه‌های بانوان 10 نفر بود که در طول تاریخ حضور ایران در المپیک، یک رکورد محسوب می‌شود.

3- در سه رشته تیمی (والیبال، بسکتبال و شمشیربازی) کسب سهمیه کردیم که برای نخستین‌بار این موفقیت به دست آمد.

4- شایستگان ورزش کشور در این المپیک سه مدال طلا، دو مدال نقره و دو مدال برنز کسب کردند که از نظر کیفی، دومین نتیجه کیفی حضور ما در تمامی ادوار بازی‌های المپیک محسوب می‌شود.

5- در دو رشته تیراندازی و کاراته برای نخستین‌بار به مدالی، آن هم از نوع مرغوب رسیدیم و تعداد رشته‌های مدال‌آور ما را به شش رشته رسانید که بی‌سابقه است.

نکته‌ای که در این میان فراموش شده، تفسیر درست واقعیاتی است که می‌تواند به آینده ورزش ایران کمک می‌کند. می‌توان در کنار این موفقیت‌هایی که ستاد عالی بازی‌ها برشمرده، به ده‌ها مورد از عدم موفقیت‌های همین کاروان اشاره کرد، ولی از آنجا که باید جانب انصاف رعایت شود، می‌شود به همین پنج بندی که اشاره شده و از آن به‌عنوان فاکتوری برای موفقیت کاروان ایران در المپیک توکیو یاد شده است، از زاویه‌ای دیگر هم نگاه کرد؛ زاویه‌ای که مشخص می‌کند آن‌قدری که مسئولان روی آن‌ها مانور می‌دهند، موضوع شگفت‌آوری نیست و در مجموع چندان اتفاق خاصی در مقایسه با المپیک قبلی در ریو رخ نداده است!

مسئولان کنونی ورزش ایران در شرایطی اتفاقات رخ‌داده در المپیک توکیو را برجسته می‌کنند که به‌خوبی می‌دانند هرگز توانایی نزدیک‌شدن به نتایجی را که کاروان ایران در بازی‌های المپیک لندن گرفته، نداشته و ندارند. در آن بازی‌ها، کاروان ایران موفق به کسب هفت طلا، پنج نقره و یک برنز شد که به نظر می‌رسد در تاریخ ورزش ایران قرار است جاودانه شود! از آنجا که باید المپیک لندن را یک استثنا توصیف کرد، پس بهتر است نتایج کاروان ایران را با نتایج المپیک ریو مقایسه کرد.

به‌درستی اشاره شده که ایران در توکیو بیشترین سهمیه را به دست آورده، ولی تعداد سهمیه‌های بیشتر در واقع کمکی به دستاورد مدالی ایران نکرده است. ایران با 66 اعزامی در توکیو به هفت مدال طلا رسیده است که اگر قرار به حساب دستاورد مدالی به‌صورت میانگین باشد، این عدد و رقم در مقایسه با 61 اعزامی به ریو و کسب هشت مدال، رتبه پایین‌تری را به دست می‌آورد.

دیگر موضوعی که مسئولان کنونی تلاش زیادی می‌کنند روی آن مانور داده و از آن به‌عنوان یک دستاورد حرف بزنند، اعزام بیشترین تعداد ورزشکار زن به بازی‌های المپیک است. این مورد انکارناپذیر است، ولی باز جای بحث دارد. اگر در بین 10 ورزشکار زن اعزامی به توکیو، نازنین ملایی در قایقرانی فاکتور گرفته شود، بقیه روز‌هایی بسیار معمولی را سپری کردند و حتی در یک مورد از دیدگاه کارشناسان دوومیدانی حق یکی از ورزشکاران دیگر خورده شد و به قرار با زدوبند ورزشکاری از سهمیه یونیورسالیتی استفاده کرده که شایستگی‌اش را نداشت؛ اما فارغ از این مورد کارنامه زنان ایران در المپیک ریو بسیار پرافتخارتر از المپیک کنونی شد. در ریو، کیمیا علیزاده موفق شد اولین مدال تاریخ ورزش زنان ایران را به دست بیاورد و در تکواندو مدال برنز را به گردن بیاویزد؛ امری که در این دوره حتی یک ورزشکار زن ایرانی به آن نزدیک هم نشد. البته با احتساب 9 ورزشکار زنی که به المپیک ریو رفته‌اند، فرستادن 10 ورزشکار زن که یکی از آن‌ها هم با سهمیه یونیورسالیتی بوده و یکی دیگر هم به‌دلیل مصدومیت رقیب سهمیه را به دست آورده، چندان رشدی در این زمینه هم حاصل نشده است.

ستاد عالی بازی‌ها به‌درستی اشاره کرده از لحاظ کیفی بعد از المپیک لندن دومین نتیجه تاریخ را به دست آورده، ولی این مورد هم باز جای بحث دارد؛ تفاوت کیفیت این دوره با بازی‌های ریو فقط در یک نقره خلاصه می‌شود. در واقع ایران در المپیک ریو سه طلا، یک نقره و چهار برنز گرفت، ولی در توکیو این مدال‌ها به سه طلا، دو نقره و دو برنز رسید.

درست است که در المپیک ارزش مدالی به ترتیب طلا و نقره را برجسته‌تر می‌کند، ولی واقعیت این است که ایران در توکیو در مقایسه با المپیک ریو حتی یک مدال هم کم گرفته است! در ریو کاروان ایران هشت مدال گرفت، ولی در توکیو هفت مدال. شاید از لحاظ کیفی بهتر باشد، ولی از لحاظ کمی بدتر و یک گام رو به عقب‌تر بوده است. ضمن اینکه نباید فراموش کرد کاروان ایران در بازی‌های المپیک ریو بیست‌و‌پنجم شد، ولی در این دوره که به‌زعم مسئولان ورزش ایران درخشان‌تر بوده، به رتبه بیست‌و‌هفتمی رسیده است!

از مدال طلای تیراندازی و کاراته هم به‌عنوان فاکتور برنده دیگری یاد شده که باز هم نباید فاکتور شانس را در این بین نادیده گرفت؛ کاروان ایران خوش‌شانس بود که در این دوره از بازی‌ها، کاراته برای اولین و احتمالا آخرین بار شانس حضور در المپیک را به دست آورد، وگرنه هرگز نمی‌شد روی طلای سجاد گنج‌زاده مانور داد و از آن به‌عنوان یک دستاورد جدید حرف زد؛ گو اینکه خود همین مسئولان هم هرگز فکرش را نمی‌کردند جواد فروغی در تیراندازی طلا کسب کند تا بخواهند بعدا از آن به‌عنوان یکی از دستاوردهایشان حرف بزنند!

البته بی‌انصافی است اگر زحمت مسئولان ورزش ایران در سال‌های منتهی به بازی‌های المپیک نادیده گرفته شود؛ سهم آن‌ها در همین موفقیت‌های حاصل‌شده پررنگ است و چه‌بسا اگر حمایت‌های مادی و معنوی آن‌ها از ورزشکاران و فدراسیون‌ها نبود، نیمی از همین دستاورد هم حاصل نمی‌شد. بااین‌حال بهتر است برای سروسامان‌دادن بیشتر به آینده ورزش ایران، همه اتفاقات خوب و بد در یک ظرف چیده شود تا با ارزیابی دقیق‌تر، ورزش ایران سود بیشتری ببرد، وگرنه واقعیت این است که در مقایسه با المپیک ریو ما نباخته‌ایم، ولی قطعا برنده هم نشده‌ایم که بخواهیم «شنل قهرمانی» بپوشیم. در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن مساوی کرده‌ایم؛ آن‌هم نه از آن دست مساوی‌هایی که خارج از خانه حاصل شده باشد و چشم امید به جبران در بازی برگشت داشته باشیم، بلکه از آن مساوی‌هایی که بوی درجازدن می‌دهد.

منبع: روزنامه شرق