جدایی جشنواره فجر از آرمانهای انقلاب
همه جشنوارههای مطرح دنیا دارای یک استراتژی روشن و با ثبات هستند. به عنوان مثال، مراسم اسکار تکلیفش معلوم است. سوال اینجاست که جشنواره فجر با چه هدفی فعالیت میکند؟
به گزارش مشرق، جشنواره فیلم فجر، یکی از جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است. این روزها برای علاقهمندان به سینما، پر از هیجان و تلاطم است. اگر از کنار سینماها گذر کنید، صفهای طولانی و شور و شوق سینمادوستان برای ورود به سالنهای تاریک و تماشای فیلمهایی که برای اولین بار در این جشنواره اکران میشوند را میبینید. حتی بسیاری از افرادی که در طول سال به سینما نمیروند، در این ایام، نسبت به اتفاقات سینما و جشنواره فجر کنجکاو میشوند و اگر بلیتی هم گیرشان بیاید، بدشان نمیآید که به سینما بروند و فیلمی از جشنواره فجر را ببینند.
اما در هنگامه برگزاری سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر، هنوز هم آشکار است که از این ظرفیت باشکوه و پرمخاطب، استفاده مطلوب نمیشود.
*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_«لباس شخصی»؛ یک فیلم تلویزیونی برای مناسبتهای انقلابی!_س* *س_دروغ دبیر اجرایی جشنواره شعر فجر درباره یک شاعر زن_س*درحالی که جشنواره فیلم فجر در آستانه 40 سالگی قرار دارد و باید به بلوغ و ثبات برسد، اما میبینیم که هنوز هم این جشنواره، راه و رسم مشخص و هویت معینی پیدا نکرده است. حتی بعد از این همه سال، یک مکان واحد به عنوان مرکز این جشنواره انتخاب نشده، هر سال بخشهای جدیدی به آن اضافه و برخی از بخشها جدا میشود. حتی شیوه اجرایی جشنواره فجر نیز شکل و ساختار روشنی نیافته است؛ همه این مشکلات، ناشی از همان بیهویتی و عدم تعیین راهبرد مشخص برای این جشنواره است.
البته این گزارش و مصادیق و نتایجش، برآمده از دورههای اخیر جشنواره فیلم فجر است. اما تجربه نشان داده که فیلمهای جشنواره فجر، همواره در یک مدار هستند و ما امیدواریم در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر امسال، آثاری با کیفیت هنری و محتوایی بالاتری را شاهد باشیم.
نتایج یک بررسی درباره آثار جشنواره فجر
حداقل توقع از جشنواره فیلم فجر، داشتن نسبت مشخصی با انقلاب اسلامی است. چون این جشنواره هم با عنوان «فجر» برگزار میشود و هم اینکه یکی از جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب است. این درحالی است که سال گذشته، پس از برگزاری جشنواره فجر، گزارشی با موضوع تحلیل محتوای آثار سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری منتشر شد که نشان می داد، این آثار نه تنها در جهت انقلاب نیستند بلکه حتی اغلب حتی رویکردی ضدملی هم دارند!
در بخشی از این گزارش درباره فیلمهای جشنواره فجر آمده بود: «مردان و پدر ایرانی در سینمای جشنواره امسال، موجوداتی خشن، هوس باز، منحرف... که در بین فضولات انسانی دنبال کسب درآمد هستند... و (مادران) ناآگاه به دغدغه جوانان، غریبه با فرزندان، غیر عقلانی، خرافاتی، خائن در امانت، هوسباز و اغواگر، منفعل، غیرکنشگر، درگیر عاشقانههای دوران جوانی، بیتوجه به وظایف مادری و... هستند.» ضمن اینکه «خانواده ایرانی» به اذعان گزارش فوق در اکثر فیلمهای جشنواره فجر 37: «از هم گسسته، فاقد کارکردهای اجتماعی، نمودی از واپس ماندگی و دست و پاگیر...» معرفی شده است.
این گزارش همچنین نسبت به «چشم انداز آینده» در فیلمهای اکران سال 1398 ضمن اینکه تاکید میکند: «سینمای ما فاقد رویای ملی است»، درباره «امید» در فیلمهای این جشنواره مینویسد:«بخش اعظمی از فیلمهای به نمایش درآمده در جشنواره فجر سی و هفتم در برساخت امید اجتماعی ناکام میماند.»
نسبت جشنواره فجر با انقلاب اسلامی
اما چرا جشنواره فیلم فجر، به محلی برای نمایش چنین آثاری تبدیل شده است؟ چرا همه جشنوارههای جهان، یک راهبرد خاص را دنبال میکنند و هم بر سینمای خودشان و هم بر دیگر کشورها تأثیر میگذارند، اما چرا جشنواره فیلم فجر ما نه تنها در جهان، بلکه در داخل نیز جریانساز نیست؟!
محمدتقی فهیم، منتقد سینما در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: «اگر جشنواره را با تعریف بزرگان انقلاب اسلامی از این انقلاب محک بزنیم نتیجه امیدوارکنندهای را نمیگیریم. با این تعریف از انقلاب، جریانی ضداستکباری، عدالتخواهانه، استقلالطلبانه و مهمتر از همه به دنبال بسط و گسترش تفکری است که در برابر سکولاریسم حرف جدیدی دارد. اگر این تعریف را معیار بدانیم، جشنواره فیلم فجر در اغلب دورههای اخیر برگزاریاش نه تنها در این تراز قرار نمیگیرد، بلکه گرایشهایی علیه انقلاب هم در آن دیده میشود. درحالی که ایران یکی از کشورهایی است که در تحولات منطقه کاملا نقش آفرین است که به خاطر مواضع صریح علیه امپریالیسم و خشونت شناخته میشود. اما جشنواره فیلم فجر منهای محتوای آثار حتی در بیان و زبان مسئولان و هیئت انتخاب و داوریاش اشارهای به این شرایط و وضعیت جهان و موقعیت ایران در این دوران نداشته است.»
فهیم در ادامه تصریح میکند: «همه جشنوارههای مطرح دنیا دارای یک استراتژی روشن و با ثبات هستند. به عنوان مثال، مراسم اسکار تکلیفش معلوم است؛ مراسمی است که در راستای گسترش منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا فعالیت میکند و برای به دست آوردن دلار بیشتر هر کاری میکند، حتی در کنار میلیتاریستها برای تهاجم به کشورهای دیگر قرار میگیرد و در همین راستا سعی میکند آثار سینمایی را گزینش و ارزیابی کند. جشنواره فیلم کن جشنوارهای است که تحت لوای لیبرال دموکراسی و در تداوم سیاست خارجی فرانسه به دنبال شناسایی فیلمهایی است که بنابر ادعای آنها مخالف نقض حقوق بشر هستند. بنابراین با این سیاست پیام خود را به فیلمسازهای جهان منتقل میکند و فیلمسازان هم مطابق همین سیاست فیلمهایی را تولید میکنند و... اما جشنواره فیلم فجر ما هیچ کدام از اینها نیست و اصلا معلوم نیست برای چه برگزار میشود! چون اهدافش مشخص نیست، استراتژی ندارد، با انقلاب مماس نیست. نه از مطالبات مردم خبری هست و نه از قدرت و حضور مقتدرانه ایران در منطقه. مقاومت و مبارزات و ایستادگی جبهه ضد صهیونیستی محلی از اعراب ندارد و از رشد و پیشرفت و دستاوردها داستانکی هم به چشم نمیخورد!»
نسبت آثار جشنواره فجر با سبک زندگی اسلامی
سعید مستغاثی، رئیساسبق انجمن منتقدان در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «حضرت امام خمینی (ره) مهمترین شاخصههای انقلاب را اول اسلام و سپس استقلال و آزادی میدانستند. ابتدا باید ببینیم که این شاخصهها تا چه حد در فیلمهای جشنواره فیلم فجر جریان دارد و بعد گفت که آیا جشنواره در تراز انقلاب بود یا خیر؟ به طور مثال، یکی از مهمترین اصول اسلامی، ارزش خانواده است. اما میبینیم که در اغلب فیلمهای جشنواره در دوره های اخیر، خانوادهها یا درحال فروپاشی یا مضمحل و یا ناقص بودند. پدر خانواده و مردها در بیشتر فیلمهای این جشنواره شبیه هیولا نشان داده میشدند. زنها هم اکثرا در جایی غیر از جایگاهی که اسلام تعریف کرده یعنی در نقشهایی غیر از مادری و همسری قرار داشتند. به معنای واقعی، از عناصر اسلامی چیز زیادی در فیلمها نمیبینیم. حتی در اغلب آثار جشنواره فجر، هیچ رد و نشانی از خدا و معنویت نبود. درباره استقلال هم باید گفت که یکی از ارکان اصلی استقلال، داشتن روش زندگی و فرهنگ مستقل است. این درحالی است که در بیشتر فیلمهای جشنواره فجر شاهد سبک زندگی غربی هستیم و جای سبک زندگی اسلامی و ایرانی در بسیاری از فیلمها خالی است.»
وی درباره استدلال مسئولان جشنواره فیلم فجر که میگویند این جشنواره فقط نمایش دهنده آثار برگزیده تولید شده در طول سال است هم توضیح میدهد: «به نظر من این استدلال بسیار سادهلوحانه و عذر بدتر از گناه است. مثل این است که شما جشنواره فیلم کودک برگزار کنید و بعد وقتی میبینید فیلم کودک ندارید، در جشنواره چند فیلم ترسناک یا پورنو نمایش دهید! جای سؤال است که بالاخره آیا این جشنواره مانیفستی دارد یا نه؟ نام جشنواره، فجر است و مدعی هم هستند که در تراز انقلاب است، پس انتظار میرود که فیلمهایی مطابق با این عنوان و ادعا حضور داشته باشد. حداقل اگر فیلمهایی که به طور مستقیم به انقلاب مرتبط نیستند، فیلمهایی که با ارزشهای انقلاب نسبتی دارند باید دیده شود.»
جشنوارهای که هدف ندارد!
رضا منتظری، منتقد و کارشناس سینما نیز در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید:«یکی از انتقاداتم به انتصاب سوال برانگیز برخی از اعضای هیئت انتخاب، توسط دبیر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر است. هر چند که چهرههای موجهی هم در این هیئت دیده میشود اما حضور برخی افراد، هیئت انتخاب را تحقیر کرده است. جای سوال است که چرا از میان انبوهی از فیلمسازان، فیلمسازی در هیأت انتخاب منصوب شده که فقط دو فیلم زیر متوسط ساخته است و یا فرد دیگری منصوب شده که مسئول کار صنفی است اما در امور صنفی سینماگران دچار مشکل است؟ همین که تلاش میشود تا هیئت انتخاب از بین افراد کوچکتر تشکیل شود، نشان میدهد که دستهایی پشت پرده هستند تا جشنواره فجر را حقیر و کوچک کنند. وفور فیلمهای پوچ و بیمحتوا، مشکلات فراوانی که در هیئت انتخاب و داوری جشنواره وجود دارد و حتی انتخاب کاخ جشنواره، همه با هدف کاستن شکوه و جلال این جشنواره و پایین آوردن اعتبار و احترام جشنواره فیلم فجر اتفاق میافتد. جشنواره فیلم فجر ملعبه دست افرادی شده که هیچ دغدغهای ندارند. امیدوارم که این جشنواره که مهمترین رویداد سینمایی کشور است بار دیگر به جایگاه ارزشمند خودش برسد و در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلمهایی در راستای اهداف این جشنواره باشد.»
همچنین محمد دیندار، منتقد و مستندساز نیز از دور بودن جشنواره فجر از دیپلماسی عمومی انتقاد میکند و میگوید: «جشنوارههای سینمایی ایران در حوزه دیپلماسی عمومی دچار انفعال هستند. جای سؤال است که چند درصد از فیلمهایی که در این جشنوارهها به نمایش در میآید منطبق با اهداف ملی و فرهنگی ما هستند؟ جشنوارههای خارجی به گونهای سیاستگذاری میکنند که فیلمهایی از ایران شرکت کنند که مطابق سیاستهای خودشان باشد. اما باید پرسید فیلمهایی که از کشورهای دیگر در جشنوارههایی چون فجر جهانی و سینماحقیقت حضور مییابند چند درصد منطبق با منافع و دیپلماسی ما هستند؟»
وی تصریح میکند: «دیدیم که در ماجرای ترور شهید قاسم سلیمانی توسط آمریکای تروریسم و جنایتکار برخی از فیلمسازان خارجی واکنش نشان دادند و این قضیه را محکوم کردند. اما سؤالبرانگیز است که فیلمسازهایی که در جشنواره جهانی فجر با پول ایران در بخش دارالفنون آموزش دیدند و ادعا میشد که قرار است در جهت فرهنگ ایرانی فیلم بسازند، در این ماجرا کجا بودند و چه حرفی زدند و چه فیلمی ساختند؟!»
این مستندساز اضافه میکند: «واقعیت این است که جشنوارههای ما هدفمند نیستند. حدود سه ماه دیگر جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار خواهد شد و از همین الان باید سیاست آن مشخص شود. باید مشخص شود که جشنوارههای ما به جشنوارههایی ضد تروریسم تبدیل میشوند یا همان موضوعات غربی را در دستور کار قرار میدهند؟ هر چند اعلام شده امسال در جشنواره فیلم فجر به بهترین فیلم با موضوع مقاومت نشان قاسم سلیمانی اهدا میشود اما باید به گونهای برای این جشنواره سیاستگذاری شود که رویکردی هدفمند داشته باشد.»
منبع: کیهان