جرم خیزی شبانه و ناامنی برای همه زنان / عظیمی: برای تشخیص فضای بیدفاع شهری پژوهش هم نداریم!
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، مرضیه انبری؛ دانشجویان اندکی در دانشکده حضور داشتند، نور از یکی از آزمایشگاهها و یک کلاس به بیرون انعکاس داشت، استاد بالاخره درس را تمام کرد و دخترها با عجله وسایلشان را جمع کردند و به سمت خروجی دانشکده حرکت کردند، در حالی که زیر لب در حال غرغر کردن بودند، پسرها خیلی عجلهای از خود نشان نمیدادند. بیرون دانشگاه بجز نگهبانان کس دیگری حضور نداشت، خیابان...
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، مرضیه انبری؛ دانشجویان اندکی در دانشکده حضور داشتند، نور از یکی از آزمایشگاهها و یک کلاس به بیرون انعکاس داشت، استاد بالاخره درس را تمام کرد و دخترها با عجله وسایلشان را جمع کردند و به سمت خروجی دانشکده حرکت کردند، در حالی که زیر لب در حال غرغر کردن بودند، پسرها خیلی عجلهای از خود نشان نمیدادند. بیرون دانشگاه بجز نگهبانان کس دیگری حضور نداشت، خیابان تاریک بود و دخترها به سمت نزدیکترین ایستگاه Brt حرکت کردند، در خیابان اصلی نیز عابران زیادی حضور نداشت؛ جز مردان و پسرهایی که در پیاده رو مشغول صحبت کردن جلوی مغازهها بودند، کلاسهای سهشنبه واقعا زمانبندی فاجعه باری داشت، نور تابلوی زرد رنگ مترو رویت شد دخترها به سرعت خود اضافه کردند و وارد ایستگاه شدند، یکی از دخترها به ساعت مچی خود نگاهی انداخت ساعت نزدیک 8 شب بود و سری به نشانهی تاسف یا شاید خستگی تکان داد. تا این وقت شب باید دانشگاه باشیم؟ فصل سرما در عوض رمانتیک بودن بیشتر مایهی اضطراب بسیاری از زنان است. شب را پس بگیر اقشار مختلف زنان در سراسر دنیا برای زیست شبانه در سطح شهر دچار مشکلات مختلفی میشوند و کشور ما نیز از این مستثنا نیست. چنانچه عبارت (take back the night) را در اینترنت جستجو کنیم با تصاویر تظاهرات زنان در کشورهای مختلف از جمله ایالات متحدهی آمریکا مواجه میشویم. این زنان طی دو دههی گذشته در بیش از 30 کشور دنیا سالانه در تظاهراتهای خیابانی به خشونتهای شبانه که خصوصا در فضای شهری علیه زنان اعمال میشود اعتراض کردند. عدم روشنایی کافی شهرها در فصل سرما با شبهای طولانی، تبدیل به چالشی بزرگ برای زنان شده است.
چالشهای امنیت زنان در فصل سرد سال زنان در استفاده از فضای شهری ناچارا باید از قوانین نانوشتهی متنوعی پیروی کنند که باعث ایجاد یکسری از محدودیتها در عبور و مرور آنها میشود. در فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان» طی مقالهای به این مسائل اشاره شد که اگر به محدودیتهای موثر در استفاده زنان از فضای شهری توجه کنیم به چند مورد بر میخوریم، از جمله منابع مالی و زمانی، احساسات منفی مثل استرس و ترس، مسئولیتهای مربوط به مدیریت خانه و رسیدگی به فرزندان، شرایط و هنجارهای اجتماعی محدودکننده؛ همهی اینها قوانین نانوشتهای مثل قوانین خانوادگی است که هر یک از زنان حداقل یکبار آن را تجربه کرده اند. برای مثال از ساعت 5 عصر به بعد دیگر اثری از رفت و آمد و وجود تاکسیهای خطی در مقابل دانشگاه الزهرا (س) که یک دانشگاه دخترانه است؛ نیست و اکثر دانشجویان رغبتی به کلاسهای ساعت 3 ندارند و بعد از این ساعت نیز در دانشکدهها کلاس تشکیل نمیشود و اثری از افراد نیست (بجز آزمایشگاهها)؛ و در برخی موارد دانشجویان با اساتید توافق میکنند کلاسهای ساعت 3 نیم ساعت زودتر شروع شود، همهی این تلاشها و تدابیر دانشگاه برای این است که دختران و کارکنان غالبا زن دانشگاه علاقه دارند وقتی که مدت زمان کمتری از تاریکی هوا گذشته است به خانه برگردند. درحالی که در دانشگاههای دیگر مثل دانشگاه شهید بهشتی دانشجویان دختر از برگزاری کلاسها پس از غروب آفتاب که گاها تا ساعت 8 شب به طول میانجامد گلایهمند هستند. یکی از دانشجویان دانشکده روانشناسی این دانشگاه بیان میکند «گاها دروس سه واحدی داشتیم که زمان کلاس از 5 عصر تا 8 شب بود و اساتید نیز اصرار داشتند تا ساعت 8 به درس دادن ادامه دهند. در این شرایط دانشجویان بسیاری خصوصا دانشجویان کرجی تا پایان کلاس نمیماندند و میدانستند استاد آنها را حذف میکند. با وجود کلاس درس رسمی واقعا شرایط مساعد نبود، خدمه دانشکده از ساعت 6 چراغها را خاموش میکردند و توجهی به حضور ما نداشتند بعد از کلاس نیز خوابگاهیها در محیط تاریک داشنگاه به سمت خوابگاه میرفتند درحالی که از فضای سبز نزدیک خوابگاه صدای سگ و روباه میآمد! بقیه دانشجویان نیز به سمت بلوار دانشجو حرکت میکردند تا سوار اتوبوس شوند، از آنجایی که بهشتی در منطقه ولنجک واقع است گاهی دیده میشد جوانان ساکن ولنجک که مشغول ماشین سواری و خیابان گردی شبانه بودند جلوی دخترهای دانشجو ترمز بزنند و ایجاد مزاحمت کنند!» جرم خیزی شبانه و نا امنی برای همه زنان هراسی که زنان و خانوادههای ایشان پیرامون تردد در شب دارند نهایتا باعث میشود بسیاری از فرصتهای شغلی را از دست بدهند. برای مثال انبوه زنانی که در بازار به شغل فروشندگی مشغول هستند یا کارمند میباشند در پایان ساعت کاری که شهروندان محیط بازار و ادارات را ترک میکنند فضای نا امن و تاریکی ایجاد میشود، خصوصا اینکه مثلا شغل فروشندگی یکی از مشاغلی است که زنان به سهولت در ان پذیرفته میشوند و ما آنها را در مغازههای لباس فروشی در پاساژها و.. میبینیم، نتیجتا مشکل بودن بازگشت به خانه پس از اتمام کار باعث میشود زنان از فرصتهای شغلی زیادی صرف نظر کنند و در نزدیکی محل زندگی خود دست به انتخاب شغلی بزنند. البته ایجاد مشکل فقط به زنان شاغلی که ناچار از رفت و آمد شبانه هستند محدود نمیشود؛ البته که این قشر در ردهی اول نگرانی قرار دارند، اما هر زن دیگری از جمله زنان خانه دار مثلا برای مراجعه به مطب پزشک اگر همراهی نداشته باشد ممکن است نوبت دهی پزشکان آنان را ناچار کند که پس از غروب آفتاب از خانه خارج شوند؛ و این در حالی است که در پس زمینهی ذهنی بسیاری از شهروندان رفت و آمد زنان در شب پسنددیده نیست و یکی از دلایل آن جرم خیزی در مناطق تاریک است که امکان زورگیری، آزار خیابانی و جرایم دیگر را برای بزهکاران فراهم میکند. فضاهای بی دفاع شهری
فضاهای بیدفاع شهری که یکی از ویژگیهای آن ها تاریک بودن است از جمله مصادیق مسلم کاهش امنیت اجتماعی زنان هستند در حالی که این محیطها شاید از دید مدیران کاملا مخفی مانده باشند، شاید به این دلیل که قضاوت مردان، زنان، کودکان و... پیرامون بیدفاع بودن یک محیط متفاوت است. دکتر میترا عظیمی استادیار برنامه ریزی شهری و توسعه منطقه ای دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو به تشریح این محیط ها پرداخت و بیان کرد: «نورپردازی معابر یکی از مهمترین آیتمهایی است که در جهت ارتقای امنیت محیطی به آن توجه میشود. ما یک مفهومی داریم به نام وجود فضاهای بیدفاع شهری. در این فضاها کمنور بودن در شب، تنگ بودن معابر و عدم امکان تردد وسایل نقلیه و کوچه های مخروبه وجود دارد؛ که این شرایط در نهایت امکان بروز آسیب ها و جرایم را افزایش میدهد. شهرداریها یکی از اقداماتی که باید انجام دهند اولا شناسایی و دوم تلاش برای از بین بردن اینفضاهای بیدفاع شهری است. البته تشخیص این فضاها باید به تفکیک جنسیت و گروههای مختلف سنی باشد. ممکن است یک مسیر تاریک به نظر مردان فضای بیدفاع نباشد ولی زنان احساس امنیت نداشته باشند یا در یک مسیر بزرگسالان مشکلی نداشته باشند ولی کودکان احساس ناامنی کنند. پس تشخیص بی دفاع بودن یک فضای شهری باید با نظر گروه مخاطب صورت گیرد. اما عملا چنین چیزی را در شهرداری نمیبینیم یا رویکرد اینکه مخاطبی که از این فضاها استفاده می کنند برای امنیت به چه چیزی نیاز دارند و چه اقداماتی باید انجام شود، ما چنین پژوهشهایی را نداریم.»
ایشان در ادامه با توجه به آمارهای افزایش جرم افزود: از طرف دیگر واقعیت این است که در شرایط تنگنای اقتصادی که مسائل معیشتی مردم به یک بحران تبدیل شده است؛ کم نور بودن فضاهای شهری در شب به ارتکاب دزدیها کمک میکند. همه آمارهای رسمی نیز نشان دهندهی افزایش جرایمی مثل دزدی است. مقامات انتظامی نیز اشاره میکنند به افزایش 20 درصد تا 50 درصدی جمعیت افرادی که برای اولین بار در ماههای اخیر دزدی کردهاند. حالا تاریکی معابر را به این قضیه اضافه کنید که محیطی فراهم میشود برای کیف قاپی، موبایل دزدی و بروز آسیبهای اجتماعی گوناگون، همه این عوامل دست به دست هم میدهد تا شاهد کاهش امنیت زنان در فضاهای عمومی باشیم. این فضاها تا وقتی که به لحاظ امنیت مناسب سازی نشوند، نمیتوانیم شاهد حضور همه اقشار اعم از زن، مرد، سالمند، کودک و حتی افراد کم توان جسمی_حرکتی در جامعه باشیم. امنیت زنان قربانیان بحران مدیریت انرژی طی سالهای گذشته در اثر تصمیمات دولتی برای کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و نبود انرژی جایگزین برای تولید برق، ما شاهد افزایش خاموشیها بوده ایم که کاهش نور برخی از نقاط شهری نیز از این مسئله مستثنا نبوده است. از سوی دیگر در بحث نور پردازی تخصصی نیز اشکالاتی به چشم میخورد. برای مثال گاها شهرداریها از نور استفادهی بیشتری در تزئینات شهری میکنند در حالی که در شرایط فعلی روشنایی معابر و حتی کوچهها اولویت بیشتری دارد. در نتیجهی برخی اقدامات غلط این پدیده رخ داده است که از سویی ما به تاریکی و نا امنی اعتراض داریم و از سوی دیگر پایتخت ایران دارای آلودگی نوری است. سید حامد میرزا خلیلی نویسنده کتاب «آلودگی نوری» در این باره میگوید: «آلودگی نوری تهران تا فاصلهی 380 کیلومتری تهران هم همچنان قابل مشاهده است». حال تناقض اینجاست که با وجود این حجم از نور برخی محلات مسکونی در تاریکی قرار دارند! از طرف دیگر نظراتی مطرح میشود مبنی براینکه راه حل برون رفت از این شرایط حرکت به سمت انرژیهای تجدید پذیر و اصلاح روند اتلاف انرژی است، پیرامون همین مسئله خانم عظیمی استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه علامه بیان میکرد: اگر کشوری مثل ایران هم بگوید معضل انرژی دارد به نظر مسخره است؛ چرا که ما مهمترین منابع انرژی را در سطح دنیا داریم و خیلی از کشورها حسرت این را دارند که بتوانند مثل ما نفت و گاز داشته باشند یا یک کشور چهارفصل باشند. همین کویر فلات مرکزی ایران که بعضیها فکر میکنن یک مصیبت است ما با مدیریت درست میتوانستیم در آن محیط انرژی خورشیدی تولید کنیم. واقعیت این است که مهمترین معضل ما کمبود انرژی نیست بلکه مشکل مدیریت آن است. کشور ما یکی از پر اتلافترین کشورها در زمینه انرژی است و همین انرژیهای در حال از دست رفتن، میتوانست به عنوان جایگزین در مواقع کمبود استفاده شود. در حال حاضر نیز به دلیل سوء مدیریت، به کرات در سطح شهر مشاهده شده که برخی تیرهای چراغ برق در طول روز روشن هستند و از صبح تا شب چندین کیلووات برق مصرف میکنند. راه حل جایگزین جلو گیری از اتلاف انرژی و استفاده از منابع صرفه جویی شده است. اما حل این مشکل مسئلهای نیست که فقط از عهدهی شهرداری ساخته باشد، در این راستا یکی از زنان عضو شورای فعلی شهر تهران، دکتر سوده نجفی پیرامون امن کردن شهر برای زنان، در تابستان سال جاری به همکاری دستگاههای مختلف با شهرداری اشاره کرده بود که: «شورا و شهرداری حدود 10 درصد میتواند در این راستا مشکلگشا باشد که با همکاری دولت و مجلس قطعا امنیت زنان به شدت افزایش خواهد یافت. ما باید بتوانیم از طریق مدیریت یکپارچه شهری اقدامات بیشتری را انجام دهیم و قطعا با همکاری اداره برق و نیروی انتظامی نقاط نا امن تهران را میتوان به محلهای امن تبدیل کرد.» در بهار امسال نیز مدیرکل امور زنان شهرداری تهران نیز اعلام کرده بود که شهروندان اماکن نا امن برای زنان را به سامانه 137 اطلاع دهند. شهر دوستدار مادر و کودک سازمان بین المللی یونیسف از سال 2000 ایجاد شهرهای دوستدار کودک را در دستور کار خود قرار داده است. این شهرها دارای مولفههای متعددی از جمله ایجاد وسایل تفریح کودکان، مناسب سازی مبلمان شهری، امنیت اجتماعی کودکان و.. هستند. اولین بار در کشور ما ایران شهر «اوز» در استان فارس به عنوان شهر دوستدار کودک انتخاب شد. هدف اصلی این پروژه اعطای حق شهروندی به کودکان است و از طرفی بین مناسب سازی شهر برای مادران و کودکان همبستگی قابل توجهی وجود دارد. در شرایطی که مادران جوان بسیاری به خاطر عدم امنیت اجتماعی خصوصا در شب، از رفت و آمد، خصوصا تردد با کودکان خود اجتناب میکنند، حق شهروندی این دو گروه زیر سئوال میرود؛ بنابراین تمام تلاشهایی که برای رفاه زنان و مادران صورت گیرد نهایتا منجر به این میشود که هزاران زن از فرزندآوری و مراقبت از کودک در فضای شلوغ شهری هراس نداشته باشند. درخواستها برای روشنایی به عنوان یکی از مصادیق تامین امنیت زنان در شب شامل زنان خانه دار، سرپرست، شب کار مثل پرستاران، دانشجو، کارمند، بیخانمان و... میشود؛ که به خاطر عدم امنیت اجتماعی ناچار هستند اقدامات مراقبتی بیشتری مثلا همراه داشتن یکی از اعضای خانواده انجام دهند. مدیریت بهینهی انرژی نهایتا به ایجاد امنیت اجتماعی بیشتری برای زنان و کودکان ایشان منجر میشود و نتیجهی آن برداشتن بار از دوش نهادهای است.