شنبه 3 آذر 1403

جنگ کریدوری ابرقدرت‌ها در خاورمیانه

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع

وزیر حمل‌ونقل سابق اسرائیل وقتی از طرح بلندپروازانه خود برای پیوند اسرائیل با خاورمیانه بزرگ‌تر رونمایی کرد، پر از امید و خوش‌بینی بود. اسرائیل کاتز در سال‌2017 به خبرنگاران گفت: «من می‌خواهم راه‌آهن حجاز را احیا کنم.» او بلند گفت: «این یک رویا نیست.» 6سال بعد این برنامه‌ها یک بار دیگر مطرح شدند؛ البته در مقیاس بزرگ‌تر. در اجلاس سران گروه20 در دهلی نو، ایالات متحده و اتحادیه اروپا گفتند...

«شان ماتیوس»، «راجیپ سویلو» و «آزاد عیسا» در گزارش 23سپتامبر در «میدل ایست‌آی» نوشتند، اورسولا فون‌درلاین، رئیس کمیسیون اروپا، این پروژه را «پروژه‌ای با ارزش تاریخی» خواند و افزود که این پروژه زمان ترانزیت بین هند و اروپا را تا 40درصد کاهش می‌دهد. او گفت: «این مستقیم‌ترین ارتباط تا به امروز بین هند، خلیج‌فارس و اروپا خواهد بود.» خالد الفالح، وزیر سرمایه‌گذاری عربستان سعودی، فراتر رفت و «کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا» را که طبق گزارش‌ها شامل کابل‌های برق و خطوط لوله هیدروژن پاک می‌شود، «معادل مسیر ابریشم و جاده ادویه» توصیف کرد. درحالی‌که خاورمیانه با اعلام پروژه‌های زیرساختی عظیم غریبه نیست، بسیاری از آنها معمولا وقتی با واقعیت‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک برخورد می‌کنند، از بین می‌روند.

بنابراین، اظهارات کاتز که اکنون به‌عنوان وزیر حمل‌ونقل در کابینه بنیامین نتانیاهو بازگشته است، نشان می‌دهد که چگونه برخی از این طرح‌ها سال‌ها بدون اینکه تحقق یابند در ذهن پرورانده می‌شوند. پروژه‌ای که چندین دهه برای ایجاد 2117 کیلومتر مسیر ریلی که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس را به هم متصل می‌کند، هرگز به‌طور کامل محقق نشده است. اما برخی می‌گویند IMEC متفاوت خواهد بود. درحالی‌که یک کریدور ترانزیتی ممکن است فقط یک دهه پیش چیزی شبیه به یک رویا بوده باشد؛ اما اوج توافق آبراهام - همراه با تغییر پیکربندی سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه که در آن بازیگران جدیدی مانند چین و هند به سرعت سطوح جدیدی از نفوذ را به‌دست آورده‌اند - مزیت زیادی را برای موفقیت چنین پروژه‌ای ایجاد کرده است.

«جسی مارکس» کارشناس غیرمقیم روابط چین و خاورمیانه در اندیشکده مرکز استیمسون و مشاور سابق دفتر وزیر دفاع، به میدل‌ایست‌آی گفت: «برای ایالات متحده، هدف IMEC کنترل روابط عمیق چین با منطقه است.» وی افزود: «کاخ سفید در حال بیدار شدن از این واقعیت است که چین همه چیز در خاورمیانه است. این پاسخ دولت بایدن است.» درحالی‌که واشنگتن به دنبال اطمینان دادن به شرکای عرب سنتی خود درباره قدرت ماندن خود در منطقه است؛ در حالی که آنها با پکن گرم گرفته‌اند اما سایر بازیگران این مجموعه عظیم، جاه‌طلبی‌ها و نگرانی‌های خود را دارند و به این پروژه جان می‌دمند. کشورهای غنی از انرژی خلیج‌فارس در حال تنظیم مجدد اقتصادهای وابسته به سوخت فسیلی خود هستند. در همین حال، نفوذ فزاینده چین در لحظه‌ای اتفاق می‌افتد که هند، یکی از نزدیک‌ترین متحدان اسرائیل، به‌عنوان یک قدرت اقتصادی و هم به‌عنوان یک مرکز برای جنوب جهانی سخت تلاش می‌کند.

ابتکار کمربند و جاده 2

برخی از تحلیلگران «کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا» یا «IMEC» را جایگزینی برای «ابتکار کمربند و جاده» ی چین (BRI) با حمایت ایالات متحده توصیف کرده‌اند. در مجموع 17کشور در خاورمیانه و 52کشور در آفریقا «ابتکار کمربند و جاده» - یک پروژه زیرساختی عظیم که به دنبال اتصال چین با سایر نقاط جهان از طریق یکسری شبکه‌های زمینی، دریایی و دیجیتال است - را امضا کرده‌اند. از زمانی که برای اولین بار «ابتکار کمربند و جاده» در سال2013 رونمایی شد، این ابتکار به سرمایه‌گذاری در رونق زیرساخت‌های آفریقا کمک کرد و به کشورهای محروم از اعتبار اجازه ساخت پروژه‌های برق‌آبی، فرودگاه‌ها، جاده‌ها و راه آهن را داد. اما این ابتکار به‌دلیل اتکای شدید به نیروی کار چینی و به دام انداختن کشورهای در حال توسعه با سطح بدهی بسیار بالا نیز مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی می‌گویند این به پکن اجازه داده است که دارایی‌های استراتژیک کشورهای فقیر را تصرف کند.

ماه گذشته، جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، پروژه زیرساختی شاخص پکن را به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و آن را دام «طناب و بدهی» خواند. «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) نیز با چالش‌های جدی مواجه است. سرمایه‌گذاری‌های خارجی چین در طول همه‌گیری ویروس کرونا به‌شدت کاهش یافت و مشکلات اقتصادی داخلی این کشور همچنان مانع از آن شده است. از نظر هزینه، فعالیت BRI در حدود سال2017 به اوج خود رسید و از آن زمان تاکنون کاهش یافته است. چندین کشور اروپایی نیز از BRI فاصله گرفته‌اند و طبق گزارش‌ها، ایتالیا به دنبال خروج است. در همین حال، در خاورمیانه، این انتظار که BRI بتواند چشم‌انداز اقتصادی کشورهای شامی مانند لبنان، سوریه و اردن را احیا کند، محقق نشد. اما کاهش ساخت‌و‌ساز و سرمایه‌گذاری، نابرابر است. بر اساس گزارش «موسسه کمربند و جاده و حکمرانی جهانی» دانشگاه فودان، BRI در جنوب صحرای آفریقا، به‌ویژه زمانی که چین به دنبال دستیابی به مواد معدنی استراتژیک است، در حال پیشروی است.

پکن همچنین سرمایه‌گذاری و ساخت‌و‌ساز در کشورهای غنی از انرژی خاورمیانه را دو برابر کرده است. مارکس گفت: «این ابتکار کمربند و جاده2 است.» وی افزود: «مدل دیپلماسی تله بدهی که همه دوست دارند درباره آن صحبت کنند، مربوط به منطقه خلیج‌فارس نیست. چین معاملات خود را با کشورهایی متمرکز کرده است که واقعا بتواند سود پول خود را بازگرداند؛ مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق.» عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ترتیب با افزایش 8/ 3میلیارد دلاری و 2/ 1میلیارد دلاری از نظر بیشترین حجم ساخت‌و‌ساز پروژه‌های BRI در نیمه اول سال2023 در رتبه‌های اول و سوم قرار گرفتند. تانزانیا 8/ 2میلیارد دلار جایگاه دوم را دارد.

«پاسخ استراتژیک»

در دهه گذشته، چین به‌عنوان مشتری اصلی نفت کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ظاهر شد. تجارت پررونق انرژی به یک رابطه اقتصادی بالغ‌تر تبدیل شده است. عربستان سعودی، بزرگ‌ترین اقتصاد منطقه در خط مقدم این تغییر قرار داشته است. در ماه ژوئن، شرکت آهن و فولاد بائوشان چین توافق‌نامه‌ای به ارزش 4میلیارد دلار برای ساخت کارخانه فولاد در عربستان سعودی امضا کرد که بخش کوچکی از معاملات 50میلیارد دلاری دو کشور در سفر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به ریاض در ماه دسامبر بود.

«میدل ایست‌آی» قبلا گزارش داده بود که تجار چینی به این پادشاهی نفت‌خیز هجوم می‌آورند و نگرانی‌های حقوق بشری و بدبینی غرب درباره امکان‌سنجی پروژه‌های بزرگ مانند نئوم را کنار می‌زنند. در برخی از زمینه‌های همکاری پیشنهادی، پروژه‌هایی در حال انجام هستند که به نظر می‌رسد طرح اولیه IMEC را پیش‌بینی می‌کنند. هفته گذشته یک ایستگاه فرود در امارات برای کابل فیبرنوری پیشنهادی اعلام شد که در نهایت قصد دارد هند را به اروپا متصل کند و از سراسر عربستان سعودی و اسرائیل عبور کند. حامیان این پروژه شامل یک صندوق سرمایه‌گذاری بزرگ اسرائیلی هستند و سازمان‌های درگیر شامل شرکت‌های مخابراتی در عربستان سعودی و امارات و سازمان ارتباطات شورای همکاری خلیج‌فارس (GCCIA) و یک شرکت خصوصی که به‌طور مشترک در اختیار 6کشور شورای همکاری خلیج فارس است، می‌شود. با رشد روابط اقتصادی، چین در حال نفوذ به حوزه‌های حساس‌تر است و زنگ خطر را در واشنگتن به صدا درآورده است.

حاکمان مستبد در خلیج‌فارس به فناوری چینی مانند 5G هوآوی روی آورده‌اند. پکن می‌گوید که می‌خواهد نفت و گاز خلیج‌فارس را به یوآن بخرد؛ اقدامی که می‌تواند سلطه دلار در تجارت جهانی را خدشه‌دار کند. در همین حال، گفته می‌شود که ریاض در حال بررسی پیشنهاد چین برای ساخت نیروگاه هسته‌ای خود است. ایالات متحده بر این باور است که چین در حال ساخت یک تاسیسات نظامی در مجاورت عربستان سعودی در بندری نزدیک ابوظبی در امارات است. بزرگ‌ترین دستاورد دیپلماتیک چین در ماه مارس به‌دست آمد؛ زمانی که برای عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی میانجی‌گری کرد و این میانجی‌گری به نتیجه رسید. گزارش شده است که بیل برنز، رئیس سیا به محمد بن‌سلمان، ولیعهد این کشور گفته است که ایالات متحده از این روابط «یکه خورده است.»

بنابراین درحالی‌که IMEC به‌طور مرتب به‌عنوان پاسخی به BRI تبلیغ می‌شود، دیوید ساترفیلد، یکی از مقامات سابق وزارت امورخارجه که بر روی خاورمیانه کار می‌کند، استدلال می‌کند که این کریدور هندی به دنبال ارائه چیزی بیش از یک جایگزین اقتصادی برای چین است. ساترفیلد، مدیر موسسه سیاست عمومی بیکر دانشگاه رایس، به میدل‌ایست‌ای گفت: «چین یک هدف استراتژیک برای برهم زدن نظم جهانی آمریکامحور دارد و دولت بایدن در تلاش است برای مقابله با آن یک پاسخ استراتژیک ارائه دهد.» به گفته ساترفیلد، اینجاست که هند وارد می‌شود و کریدور هند - اروپا می‌تواند پاسخی استراتژیک به ابتکار چین باشد.

--> اخبار مرتبط