حمایتها به نام "آقاجان" و به کام محلههای دیگر / احیای خراطی راه جلوگیری از ناهنجاری "کولیها"
مسئولانی که در رسانه ها دم از محلات حاشیه نشین میزنند اما در عمل به گونهای دیگر رفتار کرده و بودجهها را به سمت و سوی دیگری هدایت کردهاند. محله آقاجان کرمانشاه یکی از این موارد است که قربانی سوءتدبیرها شده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرصادنیوز، میزگردی با حضور مسئول قرارگاه محرومیتزدایی شهید سرلشکر حسین ادبیان در دفتر مرصاد برگزار شد که در آن مباحث، مشکلات و راهکارهای یکی از محلات حاشیه نشین شهر کرمانشاه مطرح شد. در زیر به تشریح آن می پردازیم.
ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید چطور به انجام فعالیتهای اجتماعی در محله آقاجان ورود کردید؟
گلچهر: بنده محسن گلچهر هستم، مسئول قرارگاه محرومیتزدایی شهید سرلشکر حسین ادبیان. آشنایی با کار در محلات حاشیهنشین را در پایگاه شهید حسین ادبیان شروع کردم. آشنایی بیشتر رو با کار در مراکز نیکوکاری ادامه دادیم. اولین محلهای که در آن تجربه پیداکرده و حال خوب پیدا کردم، محلهی آقاجان بود.
قبل از اینکه در طرح کرامت 2 در سپاه ناحیه کرمانشاه مشغول به فعالیت شوم، ازآنجاکه در حوزه اعتیاد از قبل فعالیت داشتم، به پیشنهاد دوستان در سالهای 94 الی 97 مسئول طرح کرامت شدم که در کنار نقصهای فراوانی که طرح داشت تجربه بنده را بیشتر کرد و حال خوب را به بنده انتقال داد. الآن اگر احساس میکنم در بعضی از مسائل بافکر بیشتر و تجربه بیشتری تصمیمگیری میکنم و مواجه میشوم، تجربه آن موقع مسئولیت بسیج و حضور در بسیج بود. بسیج محلی شد که شروع کار و تجربه یادگرفتن ازآنجا بود.
الآنهم با ادارات مختلف، به نوعهای مختلف مجموعهمان را ثبت کردیم که باعث شد یک مقدار حمایتهای بیشتری را جلب کنیم و سرازیر شود به محله آقاجان.
چرا از محله آقاجان شروع کردید؟
گلچهر: آشنایی بنده به واسطه یک خانواده درگیر اعتیاد که در محله صادقیه زندگی میکردند بود و دنبال پسرشان میگشتند و در آقاجان پیدایش کردیم. وقتی در آن موقع برای اولین بار وارد محلهی آقاجان شدم اینهمه معتاد و اینهمه آسیب در یک محله بنده را متحیر کرد محله ای که به عنوان یک گرمخانه بزرگ مورد استفاده معتادین قرار میگرفت و متولیان موضوع و معضل اعتیاد آسیبها را رصد و پاتوق ها را رصد میکردند. یعنی همه مسئولین ساماندهی این مشکل در جریان بسیاری از مشکلات بودند. تکرار میکنم همهی مسئولانی که مسئول ایجاد حال خوب در این محل بودند همه در جریان این مسائل هستند.
وقتی وارد محله آقاجان شدم، مشاهده کردم که چیزی بیش از 32 پاتوق مواد مخدر وجود دارد. آن پسر را پیدا کردیم در بینشان و بردیم در کمپ ترک اعتیاد خواباندیم و به آغوش خانواده بازگشت. این باعث شد که ما برویم سمت این مردم. محلهای که بیش از 90% درصد محلهی آقاجان کولیها هستند. یک محلهای با یکزبان خاص، سبک زندگی و فرهنگ خاص خود. متوجه شدیم که کولیها بیش از یک قرن هست در کرمانشاه زندگی میکنند. زبانی دارند که به نظر بنده با توجه به اقامت طولانی در منطقه غرب چیزی بین زبان کردی و لری است.
کولیها اصالتشان به کجا برمیگردد؟
گلچهر: نقلقولهای متفاوتی وجود دارد. اما در یک گفتگویی که با برخی از علاقه مندان تحقیق در این حوزه داشتیم. میگویند اصالتشان در گزشته های دور بر میگردد به شبه قاره هند و برخی میگویند کابل که امروزه در افغانستان است که پس از مهاجرت و به واسطه گوچ رو بودن وارد ایران میشوند. و بخشی از این کولیها در اروپا زندگی میکنند.
برخی هم در مورد کولیها اینطور نقل میکنند که درگذشته چون اهل موسیقی بودند و اهل ساز نواختن و آواز خواندن، از آنها برای ایجاد محیط شادی در دربارها استفاده میکردند. اما هرچه هست، بیش از چند قرن هست که اینها وارد ایران شدهاند. بخشی از اینها هویت ایرانی دارند و بخشی از آنها هنوز به دلایل مختلف فاقد هویت هستند. که در ادامه خواهم گفت که یکی از مشکلات اساسی آنها نداشتن هویت است.
کولی ها اصالتاً کوچ رو بودند و چادرنشین بودند. طبق تحقیقات به عمل آمدهی میدانی پی بردیم که کار و پیشه اصلیشان کار با چوب و کار خراطی است. در ادامه خواهم گفت که در شهرهای دیگر چطور برای اینها بازارچههایی برای فروش محصولات آنها درست کردهاند که روی به شغل های کاذب نیاورند. و از آسیبها به دور باشند.
از مشکلات آقاجان برایمان بگویید؟
گلچهر: مشکلات آقاجان یکی دوتا نیستند و در این مجال هم نمیتوان به همه آنها پرداخت، ولی سعی میکنم اشارهای به آنها داشته باشم:
مشکل اول - داشتن بحران هویت
مشکلی که الآن ما در آنجا با آن مواجهیم، وجود بحران هویتی است و ایجاد این بحران چند دلیل دارد که مهمترین آن میتوان به عدم پذیرش جامعه از فرهنگ خاص آنها اشاره کرد. و عدم معرفی درست فرهنگی این قشر جامعه دانست. دربرخی از موارد نیز فقدان اسناد هویتی تعدادی از ساکنین را نیز میتوان زایمانهای خانگی، نداشتن هزینههای زایمان بعلت محرومیت از بیمه های مناسب درمانی دانست. که خدا را شکر در حال حاظر با همکاری معاونت پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان در حال حل این موضوع هستیم.
بخشی از اینها تا همین 5 سال قبل در منازلشان توسط پیرزنها و ماماهای قدیمی زایمان میکردند. دلیل اصلی آنهم نداشتن هزینه درمان زایمان در بیمارستان و نوع فرهنگ حاکم بر آنها بوده. تا پارسال هم یک زایمان در خانه در محله داشتیم. بهواسطهی آن دیگر سراغ اسناد هویتی نمیروند. زیرا سواد کافی ندارند. و بر برخی از موارد به حقوق خود آگاه نیستند. بهطور مثال که یک خانوادهداریم وقتی پرسیدیم که چرا فرزندتان اسناد هویتی ندارد، گفتند در چندسال پیش در بیمارستان معتضدی به دلیل اینکه هزینه درمان را نداشتیم، به کمک همسرم از بیمارستان فرار کردیم و این بود که نتوانستیم و هزینهاش را نداشتیم اسناد هویتی برای فرزندمان بگیریم.
ازدواجهای غیر ثبتی در آقاجان زیاد است. بخشی از آنها به دلیل اینکه اسناد هویتی نداشتند، برای ازدواج باهم صیغه خواندهاند و ثبت در محضر نکردند. میگوید که من میترسم در آینده همسرم من را رها کند و من دستم بهجایی بند نیست. زیرا نه شناسنامه دارم. و نه هویت یک انسان زنده
طبق جلسات و پیگیریهای مستمری که با معاونت پیشگیری از وقوع جرم دادگستری و فرمانداری داشتیم، قول مساعد در خصوص صدور اسناد هویتی دادند. با کمک جناب دکتر عباسی، و دکتر حیدری طبق قولهایی که دادهشده امیدوارم این مشکل حل بشود و گفتهاند با همکاری همدیگر این مشکل را حل میکنیم و برایشان اسناد هویتی صادر میشود.
مشکل دوم - فراهم نبودن امکان اشتغال مناسب برای محله
نداشتن هویت لازم و فرهنگ خاص باعث شده است که این قوم امکان گزینش در ادارات را نداشته و به دلیل فرهنگ خاص حاکم بر سبک زندگی آنها کسی تمایل به اشتغال آنها ندارد. کسی که نه شغلی دارد و به او همشغلی داده نمیشود، چارهای ندارد که برای رزق و روزیاش روی به کارهای کاذب بیاورد و دیگر نباید انتظاری جز روی آوردن به کارهای خلاف داشته باشیم. زمانی میتوانیم به مردم بگوییم شما خطاکار هستید، که قبل از آن از خودمان بپرسیم که چهکاری برایشان انجام دادهایم. آیا بر اساس فرهنگ، آداب و رسوم و پیشه اجدادی آنها محیط مناسبی برای اشتغال آنها محیا نموده ایم. فکر نمیکنم
در حالی که فقط با احیای پیشه و شغل خراطی و محیا کردن بازار مناسب در این حوزه به راحتی میتوان تحول بزرگی در سبک زندگی و حال خوب محله ایجاد نمود.
مشکل سوم - دادن و گرفتن نزول وربا بهصورت سازماندهی شده در محله
مسئلهی نزول یکی از مسائل بسیار مبتلابه هست در این محله تا جایی که اکثر خانوادههای آنجا درگیر این مطلب هستند.
ارائه تسهیلات قرضالحسنه 2 الی 10 میلیون تومانی خیلی از مشکلات این خانوادهها را برطرف میکند. زیرابه خاطر همین مبلغ کم، بسیار از این خانوادهها روی به گرفتن نزول آوردهاند. نزولی که اکثراً هرچه از آن را میدهند بازهم تمام نشده و چند برابر میشود. مشکلی که گاهاً انقدر مبلغ سودش زیاد میشود که دیگر فرد نزول گیرنده مجبور است برای پسدادن نزول گرفته شده روی به کارهای بعضاً غیراخلاقی و غیرقانونی برای نزول دهنده بیاورند. بنده فکر میکنم بسیاری از اسیبها شروعی از این مبداء دارد.
مشکل چهارم - رصد و پایشهای معیوب (اطلاعات اشتباه) ادارات و گروههای مختلف از محله آقاجان
ما باید به دنبال ایجاد حال خوب برای مردم باشیم. متأسفانه برخی از مسئولین متولی و مسئول ایجاد حال خوب برای مردم، در مانده از این حال خوب هستند. زیرا اصولاً ایجاد حال خوب نیازمند رصد و پایش مناسب و واقعی میباشد. ما برای اولین بار کولیها را رصد و پایش میدانی و دقیق کردیم.
ما بعد از رصد و پایش صحیح از کولیها فهمیدیم که خلاف تصورات موجود کولیها 32 طایفهدارند. که عمده طوایف کولی همه اهل دیانت بوده و زیر علم امام حسین (علیهالسلام) و علاقه مند اهلبیت (علیهمالسلام) هستند. یک نمونهی دلداگی آن ها به اهل بیت (علیهمالسلام) بگویم همین امسال ما40 نفر از بچهها و عزیزان آنها را اربعین به کربلا بردیم و چندین روز این افراد در قصرشیرین به صورت داوطلبانه مشغول به خدمترسانی به زوار اربعین حسینی بودند.
متأسفانه برخی چون شناخت درستی از اهالی و سبک زندگی آنها ندارند و برای فرار کردن از ضعف مسئولیتی و اینکه در راستای ماموریت ذاتی که در محله باید انجام میدادند و ندادند، یک سری تهمتها و برچسبهای ناشایست به این اهالی و بچههای کولی میزنند، درصورتیکه اگر شناخت درستی ایجاد شود هم میشود درست برخورد کرد. و هم میشود راهکارهای عملیاتی مناسب و مقبول اهالی محله اجرایی و عملیاتی نمود. راهکارهایی که کاملا محله محور و بر پایه فرهنگ و سبک زندگی اهالی باشد. بعضی از کسانی هم که مدعی کار محرومیت زدایی و تسهیلگری در محله آقاجان هستند هم باید جوابگوی این قشر باشند. زیرا کار در محلات بسیار سخت میباشد و این سختی در کار و ضعف در انجام کار توسط بعضی از افراد، باعث شده است که جامعه هدف را دچار ایراد کنند. درصورتیکه اینجا ایراد اصلی از ماست که خوب جامعه هدف و مشکلات را نشناختیم و رصد و پایش نکردیم.
از همین مطلب یک استفادهای کنم. ما به همه میگوییم که اگر میخواهیم موفق عمل کنیم، باید کار را از مردم پایه شروع کرده و اقدامات توسط مردم صورت بگیرد. این که میبینید بعضی از گروههای جهادی در بعضی محلات مانند ملاحسینی و آقاجان دیگر محلات تا حدودی موفق هستند، دقت به همین مردمپایگی بودن در آنهاست.
مشکل پنجم - دیده نشدن مردم و بچههای محلات حاشیهنشین
در قشر محلات حاشیه نشین ظرفیتهایی وجود دارد، درجاهای دیگر نمیتوان پیدا کرد. حاج قاسم سلیمانی عزیز هم به خاطر متهم بودن به آستینکوتاه بودن و موهای فرفری از گزینش رد شدند. ولی همین حاج قاسم یکی از همین قشر مستضعف جامعه بودند که طوفان به پا کرد. مشکل قشر حاشیه نشین و آسیب پذیر دیده نشدن است. اگر ما امکان دیده شدن برایشان ایجاد کنیم، باعث ایجاد حال خوب برایشان میشویم. شکوفا میشوند. و برای پیشرفت انگیزه پیدا میکنند.
این قشر ممکن است من و شمارا قبول نداشته باشد، ولی دیده شدن آنها باعث ایجاد حال خوب میشود. اگر حال خوب در او ایجاد شود، از بدنهی غیر، خودش را جدا میکنند و دیگر شاهد ناهنجاریهایی که الان مشاهده میکنیم نیستیم. باید دقت کنیم همه جامعه قرار نیست مثل ما فکر کنند. زیرا بعض از این قشر ما را نمیفهمند. چون هیچگاه فضایی زیبای جبهه خودمان را به درستی معرفی و ارائه ندادیم.
البته جا دارد این نکته را بیان کنیم، ناراحتی که ما و دوستان که بهصورت جهادی فعالیت میکنیم در محلات محروم و حاشیهنشین، از برخی دغدغه مندها و حاشیه سازی های انهاست. ما انتظاری از فلان مسئول و فلان شخص غیر اهل و غریبه نداریم، ولی متأسفانه دوستانی که از آنها انتظار نداریم سنگاندازی و مانع تراشی میکنند.
تمام تمرکز ما روی رویش های جدید محلات یعنی نوجوانان و کودکان است زیرا تنها راه تحول محلات یک برنامه بلند مدت تربیتی و اصلاحی در رویش یک نسل است که در آینده محله را تحویل خودشان دهیم.
مشکل ششم - به نام آقاجان، به کام دیگران
به نام محله محروم و حاشیهنشین آقاجان مکان ورزشیای به ارزش تقریبی 12 میلیارد تومان خارج از محله آقاجان به نام شهید مدافع سلامت ساختهشده است و بخشی از آن تحویل پیست اسکیت شده است. متولی این کار و مکان ورزشی اداره ورزش و جوانان استان بوده است. اما عملا بهره ای به مردم آقاجان نرسیده و این ظلم و خیانتی بود برای آقاجان. مسئول اداره ورزش و جوانان مسئول خیلی از مشکلات و هدایت بودجههای محله آقاجان به بیرون از آقاجان بوده است. آنهایی که در رسانه ها دم از محلات حاشیه نشین میزنند. ولی در عمل کاملا معکوس عمل مینمایند.
بعد از پیگیریای که انجام دادیم، در جواب به ما گفتند: بناها را تخریب میکنند. به همین دلیل بنا را در خارج از محله دایر کردیم که افراد محله بیایند و در آنجا و بیرون از محله ورزش کنند. وقتیکه خواستیم افراد محله را به آنجا ببریم، آنقدر شرایط سخت را سر مسیر ما قرار دادند که عملاً امکانپذیر نیست برای افراد محله. بهطور مثال به ما میگویند وقتیکه خواستیم از مکان ورزشیای که به نام آقاجان ولی خارج آقاجان بناشده است استفاده کنیم، گفتند که باید بیمه داشته باشید، باید حتماً مربی داشته باشید، باید اثرانگشت بدید که هیچ اتفاقی برای ورزشگاه نمیافتد
ما به اداره ورزش و جوانان و دیگر ارگانهایی که در جواب کوتاهی و کمکاریشان در آقاجان میگویند به دلیل تخریب اماکن ساختهشده، ما در آقاجان بنای ورزشی نمیسازیم یک راهحل دادیم و گفتیم راهحل رفع این مشکل این است که اگر دو نفر از اهالی همین محل بهعنوان نگهبان آن مکان ورزشی انتخاب شود، دیگر به مشکل از بین رفتن مکان ورزشی توسط افراد محل وجود نخواهد داشت. نه اینکه سالن ورزشی محله ساخته میشود. ولی نگهبان و کارمندان آن از خارج از محله تامین میشود. این راهحل که میگویم خودمان در آقاجان و در مسجد محله عملی کردیم و نمونهاش مسجد محل و انتخاب امام جماعت مسجد از خود محل میباشد. ما در مسجد محل از موقعی که درب مسجد را به روی بچههای محله باز کردیم و از خودشان یک خادم برای مسجد انتخاب کردیم، دیگرکسی به مسجد آسیب نمیرساند، چون مسجد را دیگر از خود میداند.
مسئولین متأسفانه نه تنها در آقاجان نمونه اشتباه هدایت منابع به خارج از محل را انجام دادند، در محل های دیگر نیز نمونه این کار را انجام دادند. به طور مثال انتقال و تخریب محله چمن بود. که از آن می توان به بزرگترین اشتباه و بزرگترین آسیب در حق خود مردم چمن و دیگر شهرکهای حاشیننشین نام برد. این کار باعث درگیر شدن سایر محلات حاشیه با معضلات بیشتر شد. درصورتیکه میتوانستیم امکانات شهری و رفاهیات را بدون اینکه از آن محل خارجش کنیم، در آن محل ایجاد کنیم. مسجدش را آباد کنیم. امکانات فرهنگی و رفاهی را تزریغ کنیم. خلاصه هر جه را که یک محله نیاز دارد. در اختیار قرار دهیم. بعد مردم را درگیر اصلاح و حل مشکلات خود کنیم. شاید به نظر برخی کار بسیار شعاری باشد. ولی درست است و تنها راه موجود. حتا کم هزینه تر برای شهر کرمانشاه که متاسفانه این اقدام نا بخردانه هزینه های بسیاری را از همه نظرها بر دوش شهر زیبا و اصیل کرمانشاه گذاشت.
ما اگر مدیریت محله را به مردم بسپاریم و مردم خود احساس مسئولیت در نگهداری اماکن و رفاهیات را داشته باشند، دیگر مشکل تخریب اموال از بین میرود. اگر آسیبهای مراکز و متولیان و.... را بررسی کنیم، اکثر آسیبهای آنها این است که افراد غیرازآن محل مدیریت امکانات محل را به دست گرفتند. هر چند اگر این اقدام یعنی سپردن کار به دست خود مردم آسیب و مشکلاتی را نیز در برخی از موارد ایجاد کند.
شهید سپهبد صیاد شیرازی میفرمودند: «جنگی که در آن شهید ندهید، آسیب نبینید، جنگی انجام ندادید». ما اگر جهادی کارکنیم و آسیب و تهمت نخوریم کاری انجام ندادیم و ذات این جهادی کار کردن آسیب دیدن و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات هست.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که نهتنها اداره ورزش و جوانان، بلکه مرکز کانون و پرورش فکری کودکان هم در گزشته به نام آقاجان خارج از محل آقاجان مرکز خود را دایر کردند.
هر چند با تغییر مدیریت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان استان کرمانشاه اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است اما این اشتباه متولیان این دست از اتفاقات در گذشته بسیار هزینه ها را در این محله بالا برده است و تنها راه موجود. حتی کم هزینه تر برای شهر کرمانشاه که متاسفانه این اقدام نا بخردانه هزینه های بسیاری را از همه نظرها بر دوش شهر زیبا و اصیل کرمانشاه گذاشت.
ما اگر مدیریت محله را به مردم بسپاریم و مردم خود احساس مسئولیت در نگهداری اماکن و رفاهیات را داشته باشند، دیگر مشکل تخریب اموال از بین میرود. اگر آسیبهای مراکز و متولیان و.... را بررسی کنیم، اکثر آسیبهای آنها این است که افراد غیرازآن محل مدیریت امکانات محل را به دست گرفتند. هر چند اگر این اقدام یعنی سپردن کار به دست خود مردم آسیب و مشکلاتی را نیز در برخی از موارد ایجاد کند. شهید سپهبد صیاد شیرازی میفرمودند: «جنگی که در آن شهید ندهید، آسیب نبینید، جنگی انجام ندادید». ما اگر جهادی کارکنیم و آسیب و تهمت نخوریم کاری انجام ندادیم و ذات این جهادی کار کردن آسیب دیدن و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات هست. ذکر این نکته حائز اهمیت است که نهتنها اداره ورزش و جوانان، بلکه مرکز کانون و پرورش فکری کودکان هم در گزشته به نام آقاجان خارج از محل آقاجان مرکز خود را دایر کردند. هر چند با تغییر مدیریت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان استان کرمانشاه اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است اما این اشتباه متولیان این دست از اتفاقات در گذشته بسیار هزینه ها را در این محله بالا برده است. بیش از 8 اداره متولی کاهش آسیبهای اجتماعی در محله آقاجان داریم. که مدعی کار در این حوضه هستند. که به صورت سر انگشتی در طول سال چیزی حدود 3 میلیارد تومان به نام آقاجان هزینه میشود که اگر بودجههای عمرانی را حساب کنیم و آن سالن ورزشی که به آن اشاره کردیم، خوب اگر این دستگاههای کاری انجام دادهبودند ما شاهد این وضع نبودیم، پس معلوم هست که صرف وجود هزینه نادرست دردی از مردم محله آقاجان دوا نمی کند. در واقع مشکل اساسی این دستگاههای متولی آسیبهای اجتماعی جزیرهای عمل کردن آنها ست. همه میگویند جریره ای و نباید اینگونه عمل کرد. ولی موضوع کار گزارشی و سازمان من و تو رنگ لباس من و تو و کلا من ها و کار اداری و جدا از مردم کار را خراب میکند. به ظاهر میگوییم ولی در عمل....
مشکل هفتم - بنای قدیمی مسجد محله
مسجد آقاجان بسیار فرسوده است و قدمتی بیش از 60 سال دارد (محلهای که مسجد آن بیش از 60 سال قدمت دارد، حتماً خانههایی دارد که 100 سال قدمت دارد). دیگر نمیتوان به این محله حاشیه نشین گفت. هنوز متولیان شهری تعریف درستی از محله حاشیه نشین ندارند. بعد از آمدن سردار وحیدی که به همت قرارگاه تحول اجتماعی صورت گرفت، شهردار محترم به وزیر قول دادند که مسجد را بازسازی کنند، که بعدازآن متأسفانه که الآن همان را نیز پیگیری میکنیم انجام ندادند. حتا با توجه به اینکه متولی مساجد وقفی اداره اوقاف میباشد. ولی خود را در این مورد عقب کشیده و با توجه به مکاتبه در خصوص حل مشکلات این مسجد وقفی هیچگونه اقدامی را صورت نمیدهد و عملا بی تفاوت نسبت به موضوع هستند.
مسجد محله سنگر اجتماعی و فرهنگی محله است. انجام همین کار را نیز مسئولین فراری هستند.
مشکل هشتم - مشکل روشنایی و برق
ما در محله آقاجان مشکل روشنایی در معابر و کوچهها را داریم. روشنایی باعث ایجاد حال خوب میشود، حتی محلههای مرفهنشین هم اگر روشنایی برای آن تعبیه نشود و خراب باشد، حال خوب از مردم آن محل گرفته میشود. خواه این محل نوبهار باشد، خواه آقاجان. فضای روشن و شاداب روح سرزندگی را در انسان فعال میکند. ولی متاسفانه کوچه های محلات حاشیه نشین با دلایل غیر قابل قبول در برخی از موارد شکستن چراغها را توسط اهالی بهانه میکنند. در صورتی که بسیاری از آنها تار عنکبوت بسته اند و سالها رسیدگی نشده.
مشکل نهم - مشکل فاضلاب
بعد از حضور وزیر کشور در آقاجان، مسئولین استانی قولهای حمایتی دادند ازجمله شهردار کرمانشاه. شهرداری محترم کرمانشاه اقدام به آسفالتریزی سریع محله کرد. این کار در کنار خوبیای که برای محله داشت یک مشکل اساسی برای مردم محله ایجاد کرد و آنهم مسدود شدن راههای فاضلاب شهری محله بود. با مکاتباتی و پیگیری های شهرداری اداره آب و فاظلاب قبل از آسفالت هیچگونه همکاری در خصوص حل مشکل فاظلاب محله ننمود.
وقتیکه اهالی محل به اداره فاضلاب میگویند این معضل را برطرف کند، میگویند که تازه آسفالت شده و نمیشود کاری انجام داد. به آنها میگویند این معضل به دلیل این است که راه فاضلاب مناسب از قبل برای این محل احداث نشده است و الآن اگر برطرف نشود باعث ایجاد مشکلات زیاد بهداشتی و محیطی در این خصوص میشود ولی متأسفانه جواب درخور داده نمیشود.
جا دارد این نکته را در این مجال بگویم، مسئلهای که واقعا بشخصه در کرمانشاه زیاد به آن برخوردم و در شهرهای دیگر کمتر دیده میشود این است که مسئولین و مدیران شهری کرمانشاه، تنها مسئولینی هستند که تمام زمان و طول دوران مسئولیتشان بهجای حرکت کردن در جهت رفع مشکلات مردم، فقط درگیر تنش، مسائل سیاسیکاری و درگیری هستند. مطلبی که دیگر بسیار روشن و همگان به راحتی آن را لمس میکنند. فکر میکنم روح سنگینی بر روی مسئولین کرمانشاه سنگینی میکند. که اگر احوالشان خوب تغییر نکند هم خودشان و هم مردم حالشان خوب نخواهد شد.
مشکل دهم - خانههای متروکه و مخروبه در محله آقاجان
در محله آقاجان 94 خانهی متروکه وجود دارد که رهاشده است. تبدیل آنها به فضاهای خالی خیلی از مشکل محله را از بین میبرد ولی الآن شده است مکان رفتوآمد معتادین متجاهر (قول دادهشده است جمع شوند، ولی جمع نمیشوند). بعضی از این خانهها طبق مادهقانون شهرداری، خانههای خطرزا محسوب میشود که شهرداری باید بنر نصب کند، اگر مالک آن پیدا نشده است میتوان آن خانه را تخریب نماید. قولهایی در این خصوص دادهشده است ولی در حد قول مانده است. بعضی از خانهها شده است محل تجمع حیوانات موذی. بعضی از خانهها هم برهم زننده ظاهر محله شدهاند و حال خوب را از محله گرفته است.
مشکل دوازدهم - نادیده گرفتن شغل و پیشهی کولیها
یکی از کارهایی که کولیها طبق سبک زندگی شغلی و پیشهشان کار با چوب است. صنایع بسیاری زیبایی از قبیل ساختن انواع آلات موسیقی، ساختن انواع میل باستانی و ساختن انواع صنایع چوبی را بلدند. در محله آقاجان 32 کارگاه خراجی چوب وجود داشت که الآن به دلیل عدم ساماندهی مناسب خیلی از آنها تعطیلشده است. و فقط 3 گارگاه باقی مانده
بینظمی در مدیریت شهری باعث تعطیلی کار کولیها و روی آوردن آنها به مشاغل پست و بزهکارانه و کاذب شده است. مدیرانی که به گفته اهالی محله در ایام انتخابات، پا به محله میگزارند و بعد از رأی آوردنشان دیگر در آنجا اثری از ایشان نمیبینیم. باید گفت «احیای خراطی، راه جلوگیری از ناهنجاری کولیها» است. درواقع ایجاد بازارچه در محل با پا خور مناسب یکی از راههای تغییر و ایجاد حال خوب در آقاجان هست.
در شهرهای دیگر برای اینها بازارچههایی درست کردهاند که این افراد روی به کارهای نامناسب و کاذب نیاورند. باید مثل صنف نانبرنجی فروشیها که یک بازار خوبی برایشان ایجاد کردهاند و هر مسافری که بخواهد نان برنجی بخرد میرود بازار و خودش محصول موردنظرش را میخرد، باید برای کولی هم بازاری با این شرایط ایجاد شود. بازاری در مکان پربازدید که مسافر برای رفتن به آنجا رغبت به خرید کند، نه اختصاص مکان دور از بازدید و تنها برای فرار مسئولیت یک مدیر. یکجایی که مسیر مسافران هست را به این اختصاص دهند. بقیهای استانها تجربهی موفقی در خصوص بها دادن به صنایعدستی و خراطی این قشر و دیگر صنایعدستی داشتند، ولی در استان ما به دلیل عدم انگیزه مناسب مسئولین این امر دچار فراموششده است. اگر کولیها درآمدی داشته باشند، دیگر حالشان خوب است. ما نیاز داریم در اینجا ارگانهای متولی درزمینهی اختصاص مکان مناسب محله را حمایت کنند.
از طرفی با صحبتی که با حجتالاسلام محمد حاجآخوند داشتیم و پیگیریهای ایشان و بصورت خود جوش که جا دارد از ایشان تشکر کنم. با صحبتهای ایشان، کارخانهای از قم برای محله فرستادند و ما داریم درزمینهی احیا شغل خراطی قدم برمیداریم و در این مسیر نیاز به حمایت شهرداری، اداره صنایعدستی و گردشگری، سازندگی سپاه و... داریم. این قدمها برداشته شده توسط خیرین و دغدغه مندان بسیار کم است و نیاز به پیگیری و دلسوزی مسئولین دارد.
مشکل ما نداشتن مکان مناسب هست، مکان کولیها مشکل عدم توانایی دریافت وامدارند ولی مشکلی با بازپرداخت وام ندارند. یعنی اگر ارگانی به آنها وام بدهند کولیهای علاقه مند به احیای خراطی توانایی بازپرداخت اقساط وامهای کم بهره و قرض الحسنه را دارند.
انتهای پیام /