خائنان دیروز حق اظهار دوستی ندارند! / پیامها و پیامدهای یک سفر مهم / ابهام در احیای برجام
گام آخر برای امضای برجام، ماموریت ویژه انریکه مورا، دفن جنگل سراوان زیر کوه پسماند!، همراهسازی مردم اولویت نخست توزیع یارانهها، سخنان رئیس جمهوردر پنجمین گفتوگوی تلویزیونی، یارانه نقدی دهکها بین 300.000 تا 400.000 تومان و دولت، نیازمند جراحی مهمتر از اقتصاد از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه 20 اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که پرداخت یارانه 300 تا 400 هزار تومانی، از خرید و فروش بچه در بازار نازایی و تاکید رهبر انقلاب بر کمک کردن همه به دولت برای انجام کارهای اقتصادی مهم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
خائنان دیروز حق اظهار دوستی ندارند!
دکتر سیدرضا صدرالحسینی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان خائنان دیروز حق اظهار دوستی ندارند! نوشت: با توجه به شرایط ویژهای که امروز جبهه مقاومت و کشورهای عضو این محور با آن روبهرو هستند و موفقیتهایی که این جبهه کسب کرده، گفتگوهای نزدیک میان رهبران جبهه مقاومت قطعاً و یقیناً در مسیر حال و آینده این جبهه بسیار تأثیرگذار خواهد بود؛ بر این اساس جناب آقای دکتر بشار اسد برای ابراز تشکر ملت و دولت سوریه از ملت و مقامات دولتی و ارشد جمهوری اسلامی ایران سفری را به تهران داشت و در دیدار با مقام معظم رهبری به جهت خدماتی که جمهوری اسلامی در راستای مقابله با تروریسم بینالمللی داعش در سوریه داشت، از معظمله قدردانی کرد. شکست گروه تروریستی داعش که مورد حمایت بالغ بر 50 کشور جهان بود و پس از آن آزادسازی بخش عمدهای از خاک سوریه و ورود این کشور به مرحله جدید سازندگی یا بازسازی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به تحولات بینالمللی به نظر میرسد نقش و جایگاه جمهوری اسلامی بهرغم تبلیغات گسترده امپراتوری رسانه، در منطقه و بویژه در سوریه افزایش یافته و در آینده گسترش بیشتری خواهد یافت. آقای دکتر بشار اسد برای اعلام آمادگی چند باره حضور جمهوری اسلامی در بازسازی سوریه و با توجه به شرایط رو به افول رژیم صهیونیستی، پیام ملت سوریه را به ایران آورد. در مقابل رهبر معظم انقلاب اسلامی جایگاه ویژه سوریه پس از مقاومت در مقابل تروریسم بینالمللی داعش و جایگاه شخص آقای بشار اسد به عنوان رئیسجمهور این کشور مقاوم را برجسته کردند و این موضوع را به آقای بشار اسد یادآور شدند تا ایشان هم بیشتر از گذشته به نقش خودشان در جبهه مقاومت و کشور سوریه پی ببرند و هم تأکید کردند برای تحکیم رفتار مقاومتی سوریه، زمینه کنشگری این کشور در جبهه مقاومت فراهم آید. مقام معظم رهبری به موضوع خیانت برخی کشورهای عربی منطقه با آشکارسازی روابط سیاسی و دیپلماتیک خود اشاره و تأکید فرمودند خیانت آنها نباید فراموش شود و ابراز علاقه این کشورها برای گسترش روابط با سوریه نباید موجب فراموشی رفتار ناشایست آنان در حمایت از تروریسم و غاصبان سرزمینهای اسلامی شود. همچنین در بخشی از بیانات مقام معظم رهبری این نکته مورد تأکید قرار گرفت که حتماً جبهه مقاومت با انسجام بیشتر میتواند نقش بهتر و موثرتری در جهان سیال کنونی داشته باشد و در مهندسی جدید قدرت، جبهه مقاومت باید انسجام خود را به صورت عملی و کنشگری بیشتر به نمایش بگذارد که البته سفر آقای بشار اسد به تهران در این رابطه قابل تحلیل است. با عنایت به اینکه مقامات ارشد دولت سوریه چندین بار اعلام کردند کسانی که در بحران 11 ساله کنار ملت و دولت سوریه بودند، امروز هم محقترین کشورهایی هستند که در سرمایهگذاری و سازندگی این کشور باید نقش داشته باشند، سفر رئیسجمهور سوریه به تهران اهمیت ویژهای دارد و جمهوری اسلامی میتواند از ظرفیت موجود کشور سوریه برای صادرات کالاها و مصنوعات و حوزه فنی و مهندسی که توسط دانشمندان جوان، محققان و صنعتگران جمهوری اسلامی تهیه میشود، بیش از گذشته استفاده کند و جبهه مقاومت به وسیله پیوندهای علمی، تخصصی و اقتصادی توانمندیهای خود را بیشتر کند.
پیامها و پیامدهای یک سفر مهم
حامد رحیم پور طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان پیامها و پیامدهای یک سفر مهم نوشت: تحولات منطقه در شرایط پرشتابی قرار گرفته است. در این میان سفر دو روز قبل بشار اسد به تهران را میتوان نشانهای از فعل و انفعالات تازه در مسیر پروندههای قدیمی غرب آسیا دانست. سفر از پیش اعلام نشده بشار اسد به ایران توجه بسیاری از رسانههای منطقهای و بینالمللی را به خود جلب کرد. این دومین سفر بشار اسد به ایران از زمان آغاز بحران سوریه بود که پیامهای ویژهای به همراه داشت. واقعیت این است که در ماههای اخیر و بهویژه پس از سفر بشار اسد به امارات، برخی گمانهزنیها وجود داشت که احتمالاً دمشق شرایط کشورهای عربی برای عادیسازی رابطه با سوریه و مشارکت در بازسازی این کشور را پذیرفته است. ورود سوریه به روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و کاهش رابطه با ایران ازجمله شروط اعراب بیان میشد. با وجود این، اما سفر اسد به تهران و برخی گفتوشنودهای آن نشان میدهد دمشق همچنان در نپذیرفتن شروط محور عبری - عربی - غربی مصمم است. اصل حضور اسد در تهران و دیدار گرم و صمیمانه وی با رهبر انقلاب و همچنین تأکید بر روابط راهبردی ایران و سوریه در مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت ایران از جبهه مقاومت را میتوان در همین زمینه مورد توجه قرار داد. این موضوع در کنار قدرت رو به تزاید گروههای مقاومت فلسطینی که شکنندگی قابل توجه در امنیت رژیم صهیونیستی در بُعد داخلی را رقم زده، نشانههای آشکاری از افزایش توان و ظرفیت سیاسی، نظامی و امنیتی جبهه مقاومت است. عامل دیگری که اهمیت این سفر را دوچندان میکند، پرونده اوکراین است. روسها پس از گذشت 75 روز از جنگ علیه دولت کی یف، همچنان به اهداف خود به طور کامل دست نیافتهاند و همین امر میتواند عواقب جدی برای موقعیت ژئوپلیتیک مسکو داشته باشد تا جایی که آنها برای حفظ متحدان سنتی خود در حوزه نفوذ روسیه با مشکل مواجه شوند. این امر به ویژه در سوریه که از دوران شوروی تحت چتر استراتژیک مسکو بوده است، میتواند مصداق داشته باشد. کما این که همین دیروز رسانههای دولتی روسیه اعلام کردند که روسیه فرایند کاهش نیروهای خود در سوریه را آغاز کرده است و بخشی از نیروهای این کشور از طریق پایگاههای موجود این کشور در سواحل مدیترانهای سوریه، این کشور را ترک کردهاند. طبیعتا با کاهش تاثیر روسیه در سوریه، کنشگری ایران و حزب ا... لبنان برای تداوم وضعیت موجود در سوریه افزایش خواهد یافت و سفر بشار اسد رئیسجمهور سوریه به ایران نیز در این زمینه ارزیابی میشود. افزون بر این، رهبر انقلاب در این دیدار چندبار بر لزوم تقویت روابط تهران و دمشق و جلوگیری از تضعیف این روابط تأکید کردند. مسئلهای که حداقل در بعد اقتصادی تاکنون چندان مورد توجه نبوده و در آمار و ارقام تجارت طرفین مشهود است. با توجه به خیز برخی کشورها مانند امارات برای حضور در بازارهای سوریه و نفوذ ترکیه در مناطق شمالی این کشور، تهران باید بیش از گذشته به توسعه روابط اقتصادی خود با سوریه توجه کند. براساس برخی آمارها، بازسازی سوریه به سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری و صرف زمان 10 تا 15 سال نیاز دارد. این درحالی است که حدود 70 درصد از خاک سوریه هماکنون در اختیار دولت مرکزی است و 30 درصد باقیمانده در تصرف کردها، معارضان و تروریستها قرار دارد. به این محدودیتها باید تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا علیه سوریه را نیز اضافه کرد. سوریه دیر یا زود به صورت جدی وارد فرایند بازسازی میشود و تهران به عنوان یکی از متحدان دمشق، قاعدتاً باید نقش مهمی در منافع اقتصادی آن داشته باشد. اما برخی عوامل مانند تحریمهای غرب علیه سوریه، توان ناکافی اقتصاد ایران برای حضور فعال در بازارهای سوریه و...، بخشی از موانع ایران برای نقشآفرینی مؤثر در دوره بازسازی است. به نظر میرسد فارغ از همه تهدیدات و ارزیابیها، مهمترین چالش جمهوری اسلامی ایران در این عرصه، ناتوانی - یا حداقل کاستی - داخلی در تبدیل قدرت سخت به قدرت اقتصادی است. موضوعی که حتی بازار اقتصادی ایران در عراق را نیز در معرض تهدید قرار داده است. در فضای پسامنازعاتی سوریه، دیپلماسی اقتصادی، جایگاه مهمی خواهد داشت. این اصل باید مورد توجه تهران باشد که سیاست خارجی، پیشرانی برای گسترش مراودات اقتصادی و بهبود اقتصاد داخلی است.
ابهام در احیای برجام
جاوید قربان اوغلو تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان ابهام در احیای برجام نوشت: در آخرین تلاشهای اتحادیه اروپا انریکه مورا، هماهنگ کننده مذاکرات رفع تحریمها به تهران میآید تا بتواند گره مذاکرات را باز کند. سفری که به تعویق افتاد و قرار بود زودتر انجام شود و باید حتما از سفرشان استقبال کرد ولی اینکه بتواند این مشکل را حل کند، تردید وجود دارد. چون اصلا سطح حل این مشکل آقای انریکه مورا و آقایان باقری نیست و در سطح بالاتری از نهاد حاکمیتی در ایران و تیم آقای بایدن است. مشکل اینجاست که صورت مسئلهای که ما درک میکنیم و آنطور که گفته شده و خبررسانیهایی که از قول باقریکنی ظاهرا در جلسهای نقل شده اینکه مذاکراتی که مربوط به 2015 است، تمام شده و علیایحال در مورد مسئله برجام توافق صورت گرفته ولی آنچه الان موضوع بحث است، به طور مشخص موضوع خارج کردن سپاه از لیست گروههای تروریستی است که در دوره ترامپ در سال 2017 تصویب و گنجانده شده و موضوع دیگر بحث لغو تحریمهاست که مربوط به سال 2013 است. طی توافقی که در سال 2015 انجام شد، ایران ظاهرا اصراری به این مسئله نداشت یا ظاهرا مطرح نشده و در مذاکرات نبوده و در سال 2017 موضوع گروههای تروریستی خارج از برجام به توافق رسیده بود. بنابراین اگر از هر دو منظر نگاه کنیم موضوع آنچنان به برجام 2015 مربوط نمیشود و مذاکراتی بالاتر و فراتر از برجام است. از طرفی ظاهرا آمریکاییها پذیرفتند که سپاه را از لیست تحریمها بردارند منتها مشروط بر اینکه اگر موضوعی خارج از برجام است و ایران بر این مسئله اصرار دارد، اشکالی ندارد و موضوعاتی که مورد علاقه ما است هم باید روی میز مذاکره بیاید ولی ایران این مسئله را نپذیرفته و موضوع را به احیای برجام سنجاق کرده است. البته سناتورهای امریکا طی نامهای خواستار باقی ماندن سپاه در لیست گروههای تروریستی شدند منتها آقای بایدن این توان و قدرت را دارد که با یک فرمان اجرایی این مصوبه را دور بزند. ولی بایدن هم به مابهازایی که میگیرد، نگاه میکند، چون باید دستاوردی داشته باشد تا کنگره در معرض خطر از نظر اکثریت را از دست ندهد. بنابراین حاضر نیست این ریسک را بپذیرد مگر اینکه امتیاز دندانگیری از ایران به دست بیاورد. حدس و گمانههایی درباره این امتیاز مطرح است و موضوعات مختلفی مطرح میشود ولی، چون منابع موثقی وجود ندارد، نمیتوانیم روی قضیه تحلیل کنیم و نظر دهیم. بنابراین چشمانداز احیای برجام امیدوارکننده نیست البته از زبان برخی مقامات موضوع تضمین مطرح میشود ولی به نظر میرسد که تضمین در متن حدود 28 صفحهای حل شده باشد. گفته میشود که از طریق اقدامات اقتصادی قرار است این تضمین عملی شود و نه نهادهای رسمی دولت آمریکا تضمینی دهد. در یک جمعبندی خلاصه چشمانداز احیای برجام آنچنان وجود ندارد و فقط امیدواریم که به دلیل جنگ اوکراین و نیاز مبرم غرب به نفت ایران این اتفاق بیفتد. از آن طرف قضیه تمام کارهایی که علیه ایران است دارد شکل میگیرد و برخی کشورهای عربی دارند با اسرائیل رابطه خود را به سطح امنیتی و نظامی میرسانند و ایران از این مسئله ضرر میکند. شاید تحلیل دیگر این است که در جنگ اوکراین غرب آنچنان درگیر شود یا روسها پیروز شوند درحالی که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.