خاتمی: اصلاحطلبان میخواهند مردم را از این رنج خارج کنند / ناصری: «برجام جدید» باید اولویت کشور باشد
طیف تندرو اصلاح طلب همصدا با ترامپ و نتانیاهو و بایدن مدعی است که مطالبه ایران درباره «لغو تحریم ها» اصلا موضوعیت ندارد و مسئله اصلی تعمیم برجام به حوزه های دفاعی و منطقه ای است.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**خاتمی:اصلاح طلبان میخواهند مردم را از این رنج خارج کنند
«محمدرضا خاتمی» از نمایندگان مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«اصلاحطلبان به خاطر اینکه کشور را دوست دارند و میخواهند مردم از این رنج خارج شوند تمام تلاششان را میکنند و سعی دارند بدون اینکه با حاکمیت وارد تنش شوند، فضایی را ایجاد کنند که در مردم ایجاد امید کند و کاندیدایی را بیاورند که بتواند حداقل مطالبات اصلاحطلبی را برآورده کند. تمام تلاششان را میکنند».
خاتمی افزود:«مشکل اصلی ما در انتخابات، قهر مردم است. اصلاحطلبان هرچه بخواهند مردم را به انتخابات تشویق کنند خیلی اثری ندارد چون مردم میگویند شما چه قدرت و اختیاری دارید؟ بهترین آدم را هم رئیسجمهور کنید، این رئیسجمهور میتواند برنامههایش را اجرائی کند؟».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت:«مشکلی اصلی در انتخابات این دوره این است که مردم میگویند رأی ما چه فایدهای دارد. ممکن است در جریانهای سیاسی بگوییم باز هم بیفایده نیست اما عامه مردم که به سفرهشان و آینده بچههایشان نگاه میکنند این امید در آنها متأسفانه وجود ندارد... من اصلاحطلبی را جریان تدریجی مستمر میدانم. ما آرمانهایی در اصلاحات داریم؛ جمهموری ناب، پاسخگوکردن قدرت، مسئولیتپذیربودن، اینها آرمانهای ماست اما با واقعیتهای اجتماعی و سیاسی جامعهمان کار میکنیم».
مهمترین ویژگی جریان اصلاح طلب، بی صداقتی با مردم و مسئولیت پذیر نبودن است. «محمدرضا خاتمی» - اردیبهشت 96- در مقطع انتخابات ریاست جمهوری در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که «چه تضمینی برای همراهی دولت دوم روحانی و اصلاحطلبان وجود دارد؟» گفت:«تضمین این مسأله، خود ما هستیم».
خاتمی در مصاحبه مذکور مدعی شد:«از بین رییسی و قالیباف هرکدام که رئیسجمهور شوند وضعیت مردم به مراتب بدتر از دوران احمدینژاد خواهد بود. به همین دلیل باید به دنبال این باشیم که آقای روحانی با یک رأی قاطع و بسیار اثرگذاری انتخاب شود که خود به خود بسیاری از مخالفتهای آینده را خنثی خواهد کرد».
خاتمی در ادامه در پاسخ به این سوال که «چه تضمینی وجود دارد که همراهیای که با آقای روحانی در مقطع انتخابات داریم تا پایان چهار سال دوم ایشان هم وجود داشته باشد؟» گفت: «تضمینش خود ما هستیم... آقای روحانی این ویژگی را در خود نشان داده که به افکار عمومی توجه دارد و قدرشناس جریانهای سیاسی و افکار عمومی است که به او قدرت دادهاند... آنچه سبب میشود ما مطمئن باشیم که آقای روحانی در دولت دومش دولت بهتر و کارآمدتری از دولت اول خواهد داشت، اعتقاد و باور به خودمان است که میتوانیم خواسته خودمان را محقق کنیم».
حالا وی در عین بی صداقتی و بی مسئولیتی مدعی شده است که اصلاح طلبان می خواهند مردم را از این رنج خارج کنند. براساس چه منطقی «مسببان و بانیان اصلی وضع موجود» می توانند مردم را از شرایط فعلی خارج کنند؟! جریان اصلاح طلب بانی اصلی وضع موجود است، اما با بی صداقتی و بی مسئولیتی، نقش خود را انکار کرده و ژست منجی به خود می گیرد.
«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه 88- اسفند 95- در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «اگر روحانی نبود... هر دلار 12 هزار تومان بود. سکه به جای یک میلیون تومان، سه تا چهار میلیون شده بود. پراید 20میلیونی به 50، 60 میلیون رسیده بود و قیمت مواد خوراکی، میوه، نان، برنج، چای و لبنیات سر به فلک کشیده بود».
اصلاح طلبان در سال 96 مدعی بودند که اگر آقایان رئیسی و قالیباف به ریاست جمهوری برسند، وضعیت کشور بحرانی شده و دلار به مرز 5 هزارتومان خواهد رسید. حالا همین طیف کاهش قیمت دلار به 21 هزارتومان را فتح الفتوح اقتصادی و نشانه گشایش جا می زند.
اصلاح طلبان به خوبی از اختیارات و امکانات گسترده رئیس جمهور و قوه مجریه خبر دارند برای همین است که حدود 20 فعال اصلاح طلب برای حضور در پاستور اعلام آمادگی کرده و برای ورود به قوه مجریه سر و دست می شکنند.
روزنامه اصلاح طلب آرمان چندی پیش در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «باید قبول کنیم از سال 92 به بعد که اصلاحطلبان مناصب بیشتری را از طریق انتخاباتها کسب کردند، ناکارآمدیها و سوءمدیریتها و بیتوجهی به شاخصها و اصول مدیریت که پیش زمینه و ضرورت توسعه است، مغفولتر ماند».
**ناصری:«برجام جدید» باید اولویت کشور باشد
«عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«بعید میدانم مذاکرات وین تاثیری بر روند انتخابات و مشارکت مردم بگذارد. زیرا نهایی شدن و اجرایی شدن آن زمان بر است البته روند مذاکرات و رضایت اطراف مذاکره پرسرعت شده است ولی این سرعت ربطی به انتخابات ندارد بلکه به مسائل مهمتری مرتبط است. مذاکرات و بازگشت به برجام یا برجام جدید باید اولویت کشور باشد، ولی تردید دارم قاطبه مردم باور نداشته باشند که مهمتر از انعقاد برجام، اهتمام تندروهای پرقدرت در حکومت بر حفظ برجام است».
ناصری در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«فایل صوتی ظریف یک سند تاریخی بسیار مهم بود که هدیه بزرگی به تاریخ پژوهان معاصر ایران کرد با سه محور؛ نگاه دوگانه در مدیریت عالی کشور، تکرار ناجوانمردی تاریخی روسها در دو موضوع برجام و سوریه و مهمتر از همه نشان داد که برجام قبل از ترامپ سست شده بود و هم جواد ظریف را احیا و چهره مطلوب تاریخی کرد. به نظرم ظریف نخواهد آمد با توجه به حملات سهمگینی که بر او شد و حتی ممکن است به او پیام بدهند، نیاید».
ناصری در این مصاحبه مدعی شده است که اولویت کشور باید «برجام جدید» باشد. مقامات دولت بایدن دقیقا با تکرار مواضع مقامات دولت ترامپ بارها از مفاد برجام جدید نام برده اند. محدودیت گسترده در صنعت موشکی و توان دفاعی ایران و محدودیت گسترده در اقدامات منطقه ای کشورمان.
در این میان مسئله لغو تحریم ها به هیچ عنوان برای طرف آمریکایی موضوعیت ندارد و صرفا ابزاری برای رسیدن به هدف است. در حقیقت آمریکا، تحریم ها را به دلیل آنکه «ابزار قدرت» می داند، کنار نمی گذارد بلکه از آن به عنوان ابزاری در پروژه «چماق و هویج» استفاده می کند.
طیف تندرو اصلاح طلب نیز همصدا با ترامپ و نتانیاهو و بایدن مدعی است که مطالبه ایران درباره «لغو تحریم ها» اصلا موضوعیت ندارد و مسئله اصلی تعمیم برجام به حوزه های دفاعی و منطقه ای است.
همین طیف در سالهای گذشته و در اوج مبارزه حاج قاسم و غیورمردان مدافع حرم با تروریست های تکفیری داعشی، مدعی بود که «سوریه هم برجام می خواهد»! و باید «با داعش مذاکره کنیم»! و...
به نظر شما اینکه بگوییم ابزار دفاعی کشور باید تعطیل شود و مبارزه با تروریست ها در کیلومترها دورتر از مرزهای کشورمان نیز باید متوقف شود، مصداق غفلت است یا خیانت؟!
نکته قابل تأمل اینجاست که طیفی که دنبال فشل کردن قدرت دفاعی و منطقه ای ایران است، از اظهارات ظریف در فایل صوتی ذوق زده شده است.
طیف تندرو اصلاح طلب اصرار دارد که با تبلیغات گسترده رسانه ای، ظریف را شخصیتی محبوب جا بزند. این در حالی است که خود ظریف در فایل صوتی می گوید، پیش از ترور حاج قاسم، محبوبیت من حدود 90 درصد بود و محبوبیت سردار سلیمانی حدود 60 درصد، اما پس از شهادت حاج قاسم، محبوبیت سردار سلیمانی 90 درصد شد و محبوبیت ظریف 60 درصد.
فازغ از ادعای ظریف مبنی بر محبوبیت 90 درصدی وی و محبوبیت 60 درصدی سردار سلیمانی، مستندات متعدد حکایت از آن دارد که حاج قاسم پیش از شهادت نیز محبوبیت بسیاار بالایی داشت و البته پس از شهادت وی نیز این محبوبیت بیش از پیش افزایش یافت و دنیا شاهد مراسم تشییع میلیونی سردار سلیمانی در اقصی نقاط ایران بود.
**تورم 47 درصدی و کارنامه غیرقابل دفاع دولت در زنگ حساب
روزنامه ایران در گزارشی نوشت:«پژوهشکده آمار در تازهترین گزارش خود نرخ تورم سالانه و نقطهای در نیمه اول سال 1400 را پیشبینی کرد. در این گزارش پیشبینی شده که روند افزایشی نرخ تورم سالانه ادامه یافته و در شهریور 1400 به 45.1 درصد میرسد ولی روند صعودی نرخ تورم نقطهای در اردیبهشت 1400 در عدد 47.7 درصد متوقف شده و در شهریور ماه به 39.1 درصد میرسد. در این گزارش همچنین وضعیت تورم در سالهای اخیر و بهطور ویژه در سال 1399 تحلیل شده و بهطور مشخص در سه بخش بررسی روند نرخ تورمهای ماهانه، نقطهای و سالانه در سالهای اخیر، آخرین وضعیت تورم به تفکیک گروههای کالایی و پیشبینی نرخ تورم برای شش ماه ابتدایی سال 1400 پرداخته شده است».
ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت:«بنا بر این گزارش، روند نرخ تورم ماهانه در سال 1399 افزایش چشمگیری نسبت به سال 1398 داشته است. بهطوری که میانگین نرخ تورم ماهانه از عدد 1.7 در سال 1398 به عدد 3.4 در سال 1399 رسیده است. در سال 1399 ماههای مهر، تیر و آبان به ترتیب با 7، 6.4 و 5.2 درصد به ترتیب بیشترین تورم ماهانه را داشتهاند. همین تحلیل برای نرخ تورم نقطهای هم صادق است».
مهمترین شعار روحانی در سالهای 92 و 96، گشایش اقتصادی برای عموم مردم بود. روحانی در سال 92 وعده گشایش 100 روزه اقتصادی را مطرح کرد و هرچند وی در پایان دولت اول خود این شعار را انکار کرد ولی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 96 باز هم این شعار را تکرار کرد.
یکی از نقاط ضعف جدی دولت روحانی، حوزه اقتصاد بود و علت اصلی نیز آن بود که دولت تمام ظرفیت های خود را در وزارت خارجه خلاصه کرد و وزارت خارجه نیز تمام ظرفیت خود را در برجام خلاصه کرد.
این رویکرد خسارت بار، موجب هدر رفتن بسیاری از فرصت ها و ظرفیت ها شد و نتیجه آن شد که قیمت مسکن، خودرو، دلار، لوازم خانگی، اقلام خوراکی و... در این هشت سال، افزایش سرسام آوری داشته باشد.