درباره آیت الله شیخ محمد ابراهیم اعرافی
تهران - ایرنا - آیت الله محمد ابراهیم اعرافی از علمای سرشناس استان یزد بود که بعد از تلمذ در محضر استادانی چون امام خمینی (ره) در نهضت انقلاب اسلامی حاضر و منشأ آثار فراوانی شد. حضور مداوم در جریان جنگ تحمیلی، تربیت شاگردان و انتشار آثار علمی و دیگر خدمات جهادی از برجسته ترین فعالیت های این عالم انقلابی به شمار میرود.
آیتالله حاج شیخ محمد ابراهیم اعرافی در شمار افراد نادری بود که از سالها پیش، روح مجاهدت و مبارزه در راه خدا و عدم تسلیم در مقابل ظلم و سلطه طاغوتی را در بیان و عمل خود آشکار ساخته بود و در دوران اختناق، یکی از چهرههای مبارز آن استان به شمار میرفت. تلاش خستگیناپذیر ایشان در اوان مبارزات و حرکت به یزد و سپس در آغاز پیروزی با رهبری فعالانه مردم میبد از جمله برگهای نادر کتاب انقلاب است. این جملات منتسب به رهبر معظم انقلاب است که در پی درگذشت آیتالله حاج شیخ محمد ابراهیم اعرافی ارسال کرده بودند و در این پیام خود، ابعاد گسترده شخصیت آن عالم ربانی را بیش از پیش نمایان ساختند.
آیت الله شیخ محمد ابراهیم اعرافی شورکی در 1288 خورشیدی در روستای شهیدیه (شورک) میبد در خانواده ای اصیل و مذهبی دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم حاج ملاعباس از افراد متدین و با نفوذ منطقه و موصوف به تقوا و مشهور فضل بود. جد پدری وی، مرحوم حاج آقا محمد نیز از نیکان میبد بود و عمر خویش را صرف مبارزه با خوانین و رفع ظلم آنان کرد و عاقبت به جرم دفاع از حقوق اهالی با اشاره خوانین به طرز فجیعی به دست اشرار محلی به شهادت رسید. جد مادری وی، مرحوم حاج شیخ علی نیز روحانی بود که در میبد به ارشاد و هدایت اهالی میبد اشتغال داشت. حاج شیخ علی فرزند مرحوم آیت الله ملاابوطالب شورکی از مجتهدان برجسته میبد بود.
آیت الله اعرافی در کودکی قرآن را نزد جد مادری خود حاج شیخ علی فرا گرفت، پس از آن در 7 سالگی در مدرسه تازه تاسیس شده فیروزآباد به تحصیلات ابتدایی پرداخت. سپس در 12 سالگی به حوزه علمیه یزد عزیمت و تا 15 سالگی در مدرسه های خان و مصلی به فراگیری مقدمات پرداخت. آنگاه برای تکمیل مقدمات و فراگیری سطح به حوزه علمیه مشهد هجرت کرد و در مدرسه نواب ساکن شد و نزد اساتید حوزه مشهد علوم دینی را آموخت. ادبیات و سطح را نزد آیت الله سید میرزای جندقی (علم الهدی) و آیت الله میرزا حبیب گلپایگانی فرا گرفت و آنگاه به شوق تلمذ از محضر آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری مهرجردی برای فراگیری سطوح عالی و دروس خارج راهی قم شد و علاوه بر شرکت در درس حاج شیخ عبدالکریم حائری، آیات عظام صدر؛ نجفی مرعشی، سیدمحمد تقی خوانساری، شیخ محمد علی قمی، فاضل قفقازی، سید صدرالدین صدر و شیخ عباسعلی شاهرودی حضور پیدا کرد.
در همان ایام، وزارت فرهنگ و هنر مدرک لیسانس به ایشان اعطا کرد و با وجود اصرار برخی افراد برای کشاندن وی به اداره های دولتی، آن مرحوم لحظه ای حوزه را ترک نکرد و در 32 سالگی با اصرار اهالی میبد و برای اجرای امر والدین به میبد مراجعت کرد و به هدایت و یاری مردم و تعلیم و تربیت طلاب مستعد و مبارزه با خوانین منطقه پرداخت.
وی پس از رحلت آیت الله حکیم به طور رسمی حضرت امام خمینی (ره) را به عنوان تنها مرجع تقلید معرفی کرد و با شروع انقلاب اسلامی ایران، همراه با آیت الله صدوقی وآیت الله خاتمی به رهبری مبارزان مردم استان یزد پرداخت. در سال های انقلاب و نهضت اسلامی، خانه ایشان مأمن مبارزان و روحانیون انقلابی بود و از آنجا راهپیمایی های قبل از انقلاب آغاز می شد و ایشان همیشه در صف مقدم تظاهرات حرکت می کردند.
مرحوم حاج شیخ از سال های قبل از انقلاب و نیز در دوران انقلاب نمازجمعه اقامه می کردند و میبد یکی از معدود شهرهایی بود که قبل از انقلاب در آن نمازجمعه اقامه می شد. ایشان در خطبه های نماز جمعه صریحا به رژیم پهلوی حمله می کردند. همچنین وی در مبارزه و طرد سلطه خان ها، مبارزه با نفوذ بهاییت، تأسیس حوزه علمیه میبد، احداث مساجد و آب انبارها، حفر قنوات و تدریس و ارشاد مردم و رهبری فکری منطقه، فعالیت مثمرثمری به انجام رسانید.
سرانجام ایشان در 28 شهریور 1371 خورشیدی در 82سالگی به سرای جاوید پیوست. (1)
شیخ نارین یکی از مشهورترین آثار بیوگرافیک و به قلم خلیل پورمنصوری است که درباره زندگانی آیت الله محمد ابراهیم اعرافی نگاشته شده است.آیت الله اعرافی در جریان مبارزات انقلاب اسلامی
آیت الله اعرافی در جریان مبارزه مردم علیه رژیم ستمشاهی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، پیشوایی مردم میبد را عهده دار بود. در نماز جمعهها و منبرها و همچنین با صدور اعلامیه به افشاگری علیه رژیم پهلوی میپرداخت و به همین دلیل چند بار دستگیر شد و به ساواک انتقال یافت. وی در راهپیماییها و تظاهراتی علیه محمدرضا پهلوی، پیشاپیش همه حرکت میکرد و هراسی به دل راه نمیداد.
حادثه 19 دی 1356 خورشیدی و شهادت مردم قم، تاثیر شگرفی بر روی ایشان گذارد و بر منبر رفت و علیه رژیم فاسق پهلوی به افشاگری پرداخت و گفت: مردم را میکشند و میگویند «آریا مهر»! مهرش کجا بود؟ هر روز خون مردم را میریزند، اگر قابل هدایت هستند، خدا هدایتشان کند، اگر نه، خدا مستاصل و نابودشان کند.(2) در سال 1356 خورشیدی که مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی به اوج خود رسید، آیتالله اعرافی به همراه دیگر روحانیون مبارز استان یزد به فعالیتهای انقلابی و نقش تاریخی خود، عمق و سرعت بیشتری بخشید و در رهبری و هدایت مردم کوشید. امضاهای این عالم مبارز در ذیل اعلامیههای روحانیت مبارز این استان از جمله به مناسبت: چهلمین روز قیام و شهادت مردم تبریز، اعتراض به جنایتهای محمدرضا پهلوی در شهرهای اصفهان و شیراز، نامه اعتراض آمیز به جمشید آموزگار نخست وزیر وقت و اعلام همبستگی با روحانیون مبارز و متحصن در دانشگاه تهران، نشان از مجاهدتهای پیگیر و خستگیناپذیر ایشان دارد.
همچنین آیتالله اعرافی در سر زدن به تبعیدیها، قرائت متن اعلامیههای امام خمینی (ره)، نصب تابلوهای امر به معروف و نهی از منکر و ابراز علنی مساله تقلید از امام از هیچ کوششی فرو گذار نمیکرد. (3)
آیت الله اعرافی در جنگ تحمیلی
آیت الله اعرافی با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران به ترغیب و تشویق کاروانهای جبهه میپرداخت و کمکهای مردمی را به سوی جبهههای جنگ گسیل میداشت. از آنجا که حضور روحانیان در جبهه جنگ روحیه والایی به رزمندگان میبخشید، ایشان با وجود سن بالا در جبههها حاضر میشد و به رزمندگان دلگرمی میداد. با سر زدن به سنگرهای آنان از مشکلاتشان آگاه میشد و در رفع آنها میکوشید. حتی اگر متوجه میشد، رزمندهای نیاز مالی دارد، همه پولهای جیب خود را به او میبخشید. در پشت جبهه نیز همواره از مقام شامخ شهدا تکریم میکرد و معمولا برای نماز بر پیکر شهدا حاضر میشد. همواره جویای احوال پدران شهدا و پیگیر وضعیت مفقود الاثرها میشد. محمدحسین قدرتی، پدر 2 شهید گرانقدر است که آنها را برای دفاع از کیان اسلام تقدیم کرده است. وی میگوید: «زمانی که ایشان در بستر بیماری بود، یکی از فرزندانم مفقود الاثر بود. هرگاه خدمتشان میرسیدم، از فرزندم میپرسیدند. وقتی میگفتم که هنوز خبر ندارم، بسیار متاثر میشدند... د.» (4)
آیت الله اعرافی از منظر بزرگان
آیت الله محمد ابراهیم اعرافی ویژگی های منحصر به فردی داشت و بزرگان و عالمان زبان به تعریف و تکریم از او می گشودند. وی مورد وثوق بزرگانی چون آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، حاج شیخ غلامرضا فقیه یزدی، آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی، مقام معظم رهبری، آیت الله امامی کاشانی، آیت الله سید رئوف جمال الدین و... بود.
آیت الله امامی کاشانی که برای مراسم خاکسپاری آن فقید سعید به میبد رفته بود، درباره شخصیت برجسته و منحصر به فرد وی چنین می گوید: «ایشان عالمی بودند به حق ربانی! یعنی عارف، زاهد، آگاه به زمان، انقلابی و شجاع... در عین حالی که در عرفان و زهد در سطح بالایی بودند، در انقلابی بودن، آگاهی به مقتضیات زمان، پیروی از امام راحل، به کار بستن نظرات ایشان و عشق به آن بزرگوار نیز بسیار عجیب بودند از نظر تواضع و فروتنی فوق العاده بودند. من در این چند نوبتی که به یزد آمدم، به زیارت ایشان موفق شدم، این نکته را در ایشان مشاهده کردم. آخرین باری که وی را ملاقات کردم، وقتی بود که نمی توانستند از تخت بیماری بلند شوند... وقتی روی تخت بیماری افتاده بودند و من احوال ایشان را می پرسیدم، جز ذکر و حمد و شکر خدا چیزی نمی گفتند... در جلساتی که تشکیل می شد و دوستان می آمدند، به موعظه و نصیحت مقید بودند...» فرزند بزرگ ایشان، حاج شیخ علیرضا اعرافی در گفت و گویی می فرمود: مقام معظم رهبری نیز به ایشان به دیده احترام می نگریست و می فرمود: «مرحوم آقای اعرافی روحانی کم نظیر، روشن و شجاعی بود...»(5)
منبع:
1. خلیل منصوری، شیخ نارین: نگاهی به زندگی و زمانه آیت الله شیخ محمد ابراهیم اعرافی شورکی
2. یادنامه آیتالله اعرافی، ص23.
3. اسناد انقلاب اسلامی، ج3، ص378.44
4. کتاب پارسای کویر، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان یزد ص155.
5. به نقل از حاج شیخ علیرضا اعرافی، فرزند معظم له.
*س_برچسبها_س*