دلایل خودداری وزیر امورخارجه از سفر به نیویورک / برجام امروز زنده است یا مُرده؟
نتیجه مذاکره برای بازگشت آمریکا به برجام در دوحه باعث شد که نقش اروپا از عنوان یک «نامهبَر» ساده به بخشی از پیچ و مهرههای مکانیسم اقدام علیه ایران تغییر اثر یابد!
سرویس سیاست مشرق - دو اقدام سیاسی از جانب غرب در فاصله کم زمانی از هم مشت آنها را باز کرد. یک روز پسازآنکه جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اروپا اعلام کرد که پیشنویسی را برای احیای برجام به ایران و آمریکا تحویل داده است، ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در یک نشست خبری به تشریح نظر آمریکاییها درباره آن پرداخته و گفت که این پیشنویس از اواخر ماه مارس روی میز بوده و به اعتقاد او این رسیدن به این متن نشانه «توافق خوب» است.
پس از این اظهار نظر از جانب آمریکاییها، بار دیگر مسئول سیاست خارجه اروپا به صحنه آمده و در مقالهای در نشریه فایننشال تایمز نوشت که مذاکرات برای احیای برجام دیگر به پایان رسیده، زیرا دیگر هیچیک از طرفین حاضر به عدول از موضع چند ماه گذشته خود نیستند!
این تحرک دیپلماتیک از جانب کشورهای غربی به معنای آن بود که آنها به تصمیمگیری نهایی پیرامون توافق با ایران رسیده و با اعمال فشار از بیرون تمایل دارند هر چه سریعتر به یک توافق نیمبند با تهران برسند.
به نظر میرسد که طرف غربی با تدارکات وسیع دیپلماتیک در طی یک ماه گذشته شرایطی را به سمتی هدایت کرده است که گویی مشکل اجماع برای احیای برجام تنها در تدوین یک پیشنویس خلاصهشده و اگر فکت شیتهای (Fact sheet) مرتبط با آن تکمیل شود دیگر مشکلی برای رسیدن به اجماع حداکثری میان طرفین باقی نخواهد ماند.
در حالی طرف غربی این ادعا را مطرح کرده است که از نگاه جمهوری اسلامی ایران محتوای پیشنویس از اصل آن مهمتر بوده و تهران با طرحی همراه خواهد شد که سه اصل لغو تحریمها، راست آزمایی آن و انتفاع اقتصادی ایران از لغوش را رعایت کند. به عبارت بهتر، از پایان دور ششم از گفتگوها در وین تا آخرین طرح مذاکره در دوحه مسئله ایران فرم پیشنویس نبوده است، بلکه محتوایش مهم است.
یکی از تفاوتهای اساسی مدل مذاکراتی ایران میان دولت روحانی و دولت رئیسی نیز در همین نکته است، درحالیکه ظریف اعتقاد داشت هر توافقی بهتر از بی توافقی است؛ مذاکرهکنندگان در دولت سیزدهم اعتقاد دارند که توافق بد از بی توافقی بدتر است زیرا در توافق بد تعهداتی ایجاد میشود که عدم اجرای آن دست ما را در برابر رقیب خواهد بست. یک اصطلاح دیپلماتیک میگوید که داشتن یک درخت با ریشههای قوی در زمین از داشتن باغی با درختچههای ضعیف و بیرمق بهتر است، زیرا این درخت برای همیشه مقداری میوه تضمینشده به شما خواهد داد، باغچههای کوچک تنها محصول فصلی میدهند.
در حال حاضر مشکل ایران با طرح جدید اروپایی برای احیای آن در تهیه پیشنویس یا طرحها و گفتارهای جدید نیست، برجام نیاز به تصمیم و اراده جدی طرفهای مذاکرهکننده با ایران دارد، اما آنچه امروز در طرف مقابل مشاهده میکنیم فقدان اراده است.
سناریو آمریکا در صورت شکست مذاکرات چیست؟
آنچه از شواهد پیداست حاکی از آن است که آمریکاییها بهخاطر عدم حسن نیت در گفتگوها بهزودی شکست مذاکرات را اعلام خواهند کرد؛ اما سیاست واشنگتن آن است که به دلیل نزدیکی به زمان برگزاری انتخابات کنگره تدوین بیانیه اعلان شکست را به گردن اروپاییها انداخته و سناریو را از طریق آنها پیش ببرد.
احتمالاً اتحادیه اروپا و تروئیکای اروپایی زمانی را برای دور جدید گفتگوها در یکی از کشورهای اروپایی اعلام کرده و با تکیه بر پیشنویس طراحیشده توسط رهبر سابق سوسیالیستهای اسپانیا (جوزپ بورل) اعلام کنند که متن نهایی توافق همین پیشنویس طراحیشده توسط اتحادیه اروپاست و ایران تنها عضوی از برجام است که با آن مخالفت کرده است!
هدف این سناریونویسی آن است که تهران مسئول شکست مذاکرات اعلام شود. آمریکا با اجرای این سناریو دو تیر را با یک هدف میزند از یکسو اجماع بینالمللی و ضد ایرانی را تقویت کرده و از سوی دیگر بار سیاسی نرسیدن به توافق را به گردن اروپاییها خواهد انداخت. آمریکاییها تصور میکنند که با این اقدام بدون هیچ هزینهای مکانیسم ماشه را فعال کرده و آوردهای در سطح بیانیهای حداکثری در شورای حکام خواهند داشت.
تصور واشنگتن آن است که با طراحی این فشار مصنوعی (طرح بورل) میتوان تهران را بهسوی توافق هدایت کرد تا آمریکا بتواند از زمستان سخت در جنگ اوکراین جان سالم در ببرد، این مهندسی دیپلماتیک در حال حاضر توسط طرف غربی در حال ساختوپاخت است.
جان کربی هماهنگکننده ارتباطات استراتژیک در شورای امنیت ملی کاخ سفید در آخرین نسخه از اقدامات ضد ایرانی دولت بایدن گفته است: برجام جدید تکمیلشده و روی میز است و جمهوری اسلامی باید تصمیم بگیرد که آیا توافق جدید را میپذیرد یا نه! مذاکرات در مورد برجام جدیدی که کامل تکمیلشده و روی میز است، اکنون بر عهده ایران است که باید تصمیم بگیرد آیا این توافق را میپذیرد یا نه و ما هنوز امیدواریم که آنها از آن تبعیت کنند...
آیا دستهای جمهوری اسلامی ایران بسته است؟
حسابوکتاب طرح بورل برای تحمیل یک توافق بد در برابر تهدید به چکاندن ماشه و بازگشت تمام تحریمها در شورای امنیت یکپایش بهشدت لنگان است! برخلاف محاسبات طرف غربی جمهوری اسلامی ایران نزدیک به یک سال است که بهصورت کامل از اثرات برجام عبور کرده و به «زیست بدون توافق» رسیده است. همین مسئله باعث شده است که طرف آمریکایی اعتراف کند که از نظر آنها برجام مرده است و ایران زیر بار طرح بورل نخواهد رفت.
المانیتور نوشته است که رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اخیراً پیامی را به رژیم صهیونیستی ابلاغ کرده و گفته است که که او معتقد نیست ایرانیها متن پیشنهادی بورل را بپذیرند!
این خبر زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم، در حال حاضر در محاسبات دیپلماتیک پاستور چیزی به اسم برجام معنای سیاسی خاصی نداشته و به فاز حرکت بدون برجام و اثرات آن رسیدهایم. عبور از این وضعیت آنچنان تشعشعات استراتژیکی داشته است که چند پله ما را بالاتر آورده و تا یک مرحله بالاتر از نقشههای طرف غربی بازی میکنیم. این مدل از اعمال نقش تا حدی است که تهران از جنگ در اوکراین تا تحولات نظامی و سیاسی در تایوان صاحب نظر و حکم قاطع بوده و بازیگر فعال در سطح بینالمللی است.
نشریه فوربز در تحلیلی نسبت به تواناییهای ایران با بررسی انواع پهپادهای ساخت کشورمان نوشته است که روسیه از ایران یاد میگیرد که چگونه از پهپادهای انتحاری استفاده کند. بر اساس این گزارش، ایران با مهندسی پیشرفته به تولید انبوه پهپاد داخلی رسیده است.
پیشازاین روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز نیز ادعا کرده بود که تهران فروش فناوریهای پهپادی به کشورهایی در خارج از منطقه خاورمیانه را افزایش داده و در تلاش است به یک بازیگر بینالمللی برای عرضه این محصولات تبدیل شود. به اعتقاد نویسنده این گزارش تحریمها باعث شد تا ایران مدل جنگهای کلاسیک را تغییر داده و بهجا اتکا به ناوگان جنگندههای گرانقیمت باقدرت عملیاتی پایین، سبک جدیدی در رزمهای هوایی را پدید آورد. این قدرت ایران را صاحب آسمان در منطقه کرده است.
افزایش مؤلفهای قدرت درونی و نیز ورود ایران به باشگاه نیروهای صاحب اثر بینالمللی باعث شده است که اجرای هر طرح ضد ایرانی برای رقبا هزینه سنگین داشته باشد؛ دراینباره بیان چند نکته مهم است:
1- سال 1953 دوایت آیزنهاور پس از استفاده آمریکاییها از سلاح اتمی در ژاپن نظریه «اتم برای صلح» را مطرح کرد که منجر به طرح اشاعه و تشکیل آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد؛ این طرح یک نظم جدید بینالمللی را به دیگران تحمیل کرد؛ در حال حاضر آن تعهد قدیمی در حال فروپاشی است؛ بسیاری از کشورها در اجرای تعهد در کاهش سلاحهای اتمی سست شدهاند. در این وضعیت هر اقدام ضد ایرانی میتواند مقدمه فروپاشی NPT باشد، شاید آژانس 65 سالگی خود را هرگز نبیند!
2- هفته گذشته رئیس سازمان انرژی اتمی در موضعی بهجا و دقیق اعلام کرد که جمهوری اسلامی دوربینهای نصبشده توسط بازرسان سازمان ملل را تا زمانی که توافق هستهای 1394 احیا نشود، دوباره فعال نخواهد کرد. حضور ایران با سطحی پایینتر از وزیر خارجه در نشست بازنگری معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای پس از اظهار نظر فنی درباره دوربینها برای اهلفن نشانههای مهمی دارد، قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای حکام، نهتنها چشم آنها را کور که گوشهایشان را نیز کَر خواهد کرد.
3- روی میز دیپلماسی اقتصادی کشورمان، سبد متنوعی از معاملات صریح، متمرکز و قابلاجرا در کوتاهمدت روی میز قرار دارد که نتیجه همکاریهای همهجانبه میان همسایگان و متحدان بینالمللی ایران است. در حال حاضر بهجای همپیمانی با ائتلاف تحریم با پیمانهای دوجانبه پیش میرویم.
4- اجرای طرح بورل علیه ایران، کل خروجی گفتگوهای منطقهای را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد؛ اثرگذاری منفی تنها یک نقطه ندارد، شعاع آن همه شمول است.
نتیجه مذاکره برای بازگشت آمریکا به برجام در دوحه باعث شد که نقش اروپا از عنوان یک «نامهبَر» ساده به بخشی از پیچ و مهرههای مکانیسم اقدام علیه ایران تغییر اثر یابد؛ اما مسئله اصلی آن است که حتی ترامپ نیز توانست در خرداد سال 1399 علیه ایران در شورای حکام قطعنامه بگیرد؛ موضوع مهم آن است که نه آن قطعنامه و نه مقدمه قطعنامه جدید نمیتواند نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران در نظم جدید بینالملل را تحتالشعاع قرار دهد، این رفتار درخشان باعث شده است؛ جای هر سیلی به دشمن برای همیشه باقی بماند، شاهد این ماجرا پاکسازی کامل موساد در کردستان عراق است!