دوقطبیسازی حتی به قیمت خون / بدهکاران دیروز، طلبکاران امروزند
دوقطبیسازی و معرفی اصلاحطلبان به عنوان آدمهای خوب تکلیف امروز بانیان وضع موجود است، تا با پاکسازی تجربه ناکارآمدی دولت متبوعشان و تعویض زمین بازی از اقتصادی به اجتماعی زمینه، به دنبال بازگشت به عرصه سیاست باشند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبکه خبری تهران نیوز: سید محمدعلی ابطحیزاده متولد 7 بهمن 1338 در مشهد فعال سیاسی اصلاحطلب و از فعالان امنیتی فتنه 88 که هماکنون به عنوان رئیس مؤسسه گفتگوی ادیان فعالیت میکند و از اعضای مجمع روحانیون مبارز بشمار میآید، وی در دولت سید محمد خاتمی ریاست دفتر وی را بر عهده داشت.
مروری بر فعالیتهای اجتماعی ابطحی نشان میدهد که پدیدآورندگان وضع امروز جامعه، حال در کسوت طلبکارانه قرار دارند. ابطحی که در موضعگیریهای خود میکوشد از عناصر ضد انقلاب، سلطنتطلبان، منافقین و حتی سلبریتیها عقب نمانده، بدون علم نسخه میپیچد و حکم میدهد.
حمایت از فیلم موهن عنکبوت مقدس
ابطحی در خصوص فیلم ضد دینی و ضد ایرانی عنکبوت مقدس که با توهین به ساحت مقدس حضرت رضا (ع) همراه بود، مینویسد: «زهرا امیرابراهیمی نشان داد که وقتی مشکلی در زندگی زمینت میزند، میشود دوباره بلند شد و به قله رسید. مبارک خودش و مبارک هر افتادهای که به راه میزند.» و وقتی با این اعتراض مواجه شد که فیلمی که او در آن بازی کرده، ضد ایرانی و ضد اسلامی است، پاسخ داد: «من فیلم را ندیدم که قضاوت کنم. ولی یک زن ایرانی بوده، رفتن این راه امیدوارانه تبریک دارد.»
می توان از توجیه ابطحی اینگونه برداشت کرد که برای این قشر هیچ چیزی مهم نیست و صرف زن بودن کفایت میکند! حتی اگر به قیمت اهانت به دین و هویت ایرانی باشد!
حمایت از علی کریمی در ماجرای نذری برای امام حسین (ع)
علی کریمی که قبضهای چند ده میلیونی آب و برق ویلاهای لاکچریاش حاشیهساز شده بود، نذری ماه محرم را که به نوعی اطعام عمومی برای فقرا، نیازمندان و حاجتمندان را اسراف و عوامانه عنوان و حتی منتقدین خود را حرامزاده خطاب کرد، در نهایت در مقابل موج اعتراضات مردم مجبور به عذرخواهی شد.
این در حالی بود که در این ماجرا علی کریمی در کامنتهایش با استقبال مجریان شبکههای ضد دینی وابسته به بهاییت مواجه شده بود، ماجرا زمانی جالب میشود که برخی اصلاحطلبان از جمله محمد علی ابطحی به میدان آمده و به دفاع از علی کریمی میپردازند، حال این این سوال پیش میآید که چرا امثال ابطحی نسبت به یک موضوع حاشیهای در فضای مجازی ورود کردند؟
مواجهه افرادی چون ابطحی با توجه به پیشینه روابط جریان اصلاحات و سلبریتیها را میتوان نوعی «کانالیزهکردن فوتبالیست اسبق کشورمان در بستر جناحی اصلاحات» تحلیل کرد تا در روز مبادا بتوانند بهرهکشی سیاسی لازم را از کریمی و هم تباراناش ببرند.
یک تصویر برای اندکی خجالت
ابطحی در یکی از توییتهای خود نوشته است: "خیلی تلاش کردند نقطه ضعفی از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی و دولت اصلاحات پیدا کنند، نشد. سایبریها اخیرا اسم دولت روحانی را دولت اصلاحات گذاشتهاند که نسل جدید فکر کند اصلاحات یعنی دولت روحانی." *این توییت ابطحی اما با واکنش گسترده کاربران توییتری مواجه شده و آنها تصویری از شماره "چهارشنبه 17 خرداد 96 روزنامه آرمان ملی" را در پاسخ به ابطحی منتشر کردهاند که طی آن ابطحی در دومین تیتر اصلی این روزنامه گفته است: اصلاحات، "روحانی" است./.
عقده گشایی سیاسی به سبک اصلاحطلبان
رئیس دفتر خاتمی در توئیت دیگری نوشت: «امان از این ماهواره همسایه. امشب دیدم تلویزیون انگلیس عکس وزیر دفاع اسرائیل و آقای شریعتمداری را کنار هم روی صفحه تلویزیون گذاشته و نوشته بود مخالفان برجام. یعنی هماهنگی با هم کردند؟» از قضا باید به ابطحی بابت این توئیت گفت مرحبا! چرا که این انتقاد همیشه متوجه اصلاحطلبان بوده که خط رسانهای خود را از بیرون مرزها دریافت میکنند.
هر چند این توئیت را میتوان یک عقدهگشایی سیاسی به منظور خفه کردنِ مجدد منتقدان (به اتهام همسویی با این رژیم) و کاهش سطح مطالبات کشورمان (با راه انداختن بازی پلیس بد و خوب) دانست، وگرنه بعید است جناب ابطحی نداند که هدف وزیر دفاع اسراییل، ممانعت از نفع بردنِ کشورمان و جناب شریعتمداری، نیافتادنِ مجدد کشورمان در چاله بدعهدیها و زیادهخواهیهای طرف مقابل است!
دو قطبی سازی به هر بهانهای حتی با خون دیگران
ابطحی در آخرین موارد از اظهارنظرهای خود نیز با دامن زدن به فضای دو قطبی پیش آمده نوشت: «این همه بودجه برای #سازمان_تبلیغات و نهادهای دینی مشابه اختصاص مییابد، آخر سر پلیس ارشاد میکند.#مهسا_امینی»
بیشک وظیفه این روزهای امثال جناب ابطحی دوقطبیسازی، تعمیق شکافهای اجتماعی و معرفی خودشان به عنوان مصلح و آدمهای خوب ماجرا است، تا از این طریق تجربه ناکارآمدی دولت متبوعشان را از اذهان عمومی پاک کرده و زمینه را برای بازگشت به عرصه سیاست با تعویض مجدد زمین بازی از اقتصادی به اجتماعی فراهم آورند.
چرا که اگر غیر این بود پیشتر باید در خصوص عفت و پاکدامنی شیلر رسولی و امیرحسین خادمی نیز اظهار نظر میکردند، اما چون از آن موارد نمیتوان دوقطبی ساخت، سکوت اختیار کردند.
این روزها خیلیها آتشبیار معرکه شده و میکوشند با دستاویز قرار دادن اتفاق تلخی که برای "مهسا امینی" دختر 22 ساله کُرد زبان کشورمان رخ داد، از آن اسم رمز ساخته و با تهییج افکار عمومی تحقق مقاصد خود را دنبال کنند.
در چنین مواقعی لشکر سلم و تور دشمن در این سوی مرزها بار دیگر به راه افتاده و به هر بهانه و بهایی به دنبال برافروختن آتش تفرقه است، تا شاید این بار به جبران همه شکستها و ناکامیها گذشته، از این آب گلآلود شاه ماهی شکار کرده و به مقاصد سیاسیاش برسد.
در چنین مواقعی تکلیف و وظیفه نخالههای سیاسی که ید طولایی در دوقطبیسازی جامعه برای تغییر زمین بازی و تصاحب موضوع به نفع دارند، کاملا روشن است، آنها خودشان و رسانههایشان این روزها تا میتوانند بر آتشی که میکوشند برافروزند، هیزم افزوده و هر آنچه در چنته دارند رو میکنند، شاید که کارگر افتد.
سیاسیون همسو با جریان طیف اصلاحات این روزها طبق روال برنامه و استراتژی قدیمی و تکراریشان دست به دامان مشتی سلبریتینمای بیهویت خالی از سواد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شدهاند تا از این طریق برای جبهه خودشان آدم بخرند و تاسفبار است که باز هم برخی بازیگران و فوتبالیستهای پرحاشیه و بیفایده پای ثابت ماجرا هستند.
این روزها سواد رسانهای و هوش سیاسی حسابی نیاز ملزومِ مبرمِ جامعهمان است، تا مبادا باز هم برخیها فریبِ این به ظاهر خودیهای نخودی را خورده و خود را به لهیب شعلههای آتش عدهای معلومالحال بیندازند.
انتهای پیام /*