یک‌شنبه 4 آذر 1403

دیپلماسی و بازدارندگی همزمان برای ایران

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
دیپلماسی و بازدارندگی همزمان برای ایران

وزیر امورخارجه آمریکا در تازه ترین اظهارنظر درباره ایران گفت سیاست گروه هفت در قبال تهران، دیپلماسی همراه با بازدارندگی است. آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا همزمان با برگزاری نشست گروه هفت در ژاپن در پیامی در حساب کاربری خود در توییتر توضیحاتی درباره این نشست ارائه داد. وی در پیام خود نوشت: گروه هفت در قبال ایران با اتفاق نظر پیش می‌رود؛ شامل تنش زدایی و دیپلماسی همراه با بازدارندگی....

اعضای گروه هفت روز دوشنبه نشستی با موضوع «ایران و خاورمیانه» برگزار کردند که در آن با استقبال از توافق ایران و عربستان، همزمان اما تاکید کردند که تهران نباید به سلاح هسته ای دست پیدا کند. این تاکید در فضایی مطرح می‌شود که مذاکرات احیای برجام از ماه ها پیش در تعلیق است و از دستورکار غربی ها خارج شده است. توافقی که از دید آمریکایی ها بنا داشت تا مسائل موشکی و منطقه ای ایران را که خواست متحدان عرب و همچنین اسرائیل بود مرتفع سازد و در نهایت روابط تهران و واشنگتن نیز به حالت عادی باز گردد.

تاریخ انقضاهای درون متن برجام که از اکتبر 2020 با رفع برخی محدودیت‌های تسلیحاتی آغاز شد و به تاریخ انقضاهای اکتبر 2023 و در نهایت 2025 ختم می‌شود، در همین ارتباط قرار دارد. یعنی طی 10 سال از زمان امضای توافق 2015 و سپس اجرایی شدن آن از ژانویه 2016 این وضعیت محقق شود. به‌رغم نامه ای که باراک اوباما اواخر سال 94 به مقامات ارشد ایران برای گفت وگو در سایر پرونده ها ارسال کرد، اما وضعیت آن گونه که دولت اوباما انتظار داشت پیش نرفت و حتی روی کار آمدن جمهوری‌خواهان به رهبری ترامپ مسیر را کاملا دگرگون کرد.

از ژانویه 2021 و با روی کار آمدن مجدد دموکرات ها، دولت بایدن درصدد احیای رویکرد اوباما برآمد با این تصور که برای شروع گفت وگوهای احیای برجام، قیدی بیاورند منوط به تمدید بندهای غروب که تاریخ انقضاهای آن در حال سررسید بود. یعنی توافقات موشکی و منطقه ای منوط به بند همکاری ها شود، نه اینکه برجام به صورت اتوماتیک منجر به همکاری در این دو حوزه شود. اما ایران بند همکاری های آینده را در دور چهارم مذاکرات در خرداد ماه 1400 و اواخر دولت روحانی نپذیرفت.

در نتیجه دولت بایدن به سمت احیای برجام بر اساس مدل 2015 حرکت کرد که این مسیر هم نهایتا با پاسخ منفی ایران به بسته پیشنهادی بروکسل در مرداد 1401 عملا تعلیق شد و به حاشیه رفت. در این فضا آمریکایی ها بر بازدارندگی که از مدت ها پیش به صورت همزمان در دستور کار دولت بایدن برای مدیریت مسائل موشکی و منطقه ای ایران قرار داشت، تاکید بیشتری کردند. در همین چارچوب یک هیات بلندپایه از دولت آمریکا به سرپرستی «رابرت مالی» نماینده ویژه این کشور در امور ایران از 13 تا 16 فوریه به عربستان سفر کردند تا با سه کارگروه از شورای همکاری خلیج‌فارس دیدار کنند. مساله ایران یکی از محورهای نشست هیات آمریکایی با مقامات سعودی و دیگر مقامات شورای همکاری خلیج فارس بود.

سفر رابرت مالی در واقع نشانه ای از عزم آمریکا برای اجرایی کردن پروژه استراتژی یکپارچه موشکی است. تمرکز دولت بایدن بر تهدیدهای اصلی و در حال وقوع برای آمریکا به خصوص در منطقه حیاتی خلیج فارس است که دلمشغولی و همزمان تردیدهای شرکای عرب آمریکا از تعهدات ایالات متحده را به دنبال داشته است. در این چارچوب پنتاگون سال 2022 با انتشار سند راهبرد دفاع ملی، تهدیدهای پیش روی آمریکا را به روزرسانی کرده و ایران در کنار چین و روسیه به عنوان تهدیدهای اصلی شناسایی شده اند. در این سند بر لزوم بازدارندگی در مقابل این تهدیدها و ضرورت سیستم یکپارچه دفاع موشکی با مشارکت متحدان منطقه ای آمریکا برای مقابله با توانمندی های هسته ای، موشکی و پهپادی ایران در منطقه تاکید شده است.

این سند همچنین با بیان اینکه در حال حاضر تجارت معمول در این دپارتمان پذیرفته شده نیست، اعلام می‌کند که «بازدارندگی یکپارچه» را محور خود می‌داند، یعنی تهدید اقتصادی سیاسی و نظامی علیه هر کشوری که بخواهد اهداف سیاست خارجی آمریکا را به چالش بکشد. آستین نوشت: هدف مرکزی ما توسعه، ترکیب و هماهنگی قدرتمان تا حد ممکن است. این نقطه مرکزی بازدارندگی یکپارچه ما و قطعه ای مهم از استراتژی دفاع ملی 2022 است. بازدارندگی یکپارچه به معنای استفاده از تمامی ابزارهای ممکن و همکاری با همتایان خود در دولت آمریکا و شرکا و متحدان خارجی است تا مطمئن شویم دشمنان احتمالی درک می‌کنند که تهاجم چقدر احمقانه است.

در این سند تاکید شده است که شکل و گستره تهدید علیه خاک ایالات متحده به طور اساسی تغییر کرده است. در سند دفاع ملی آمریکا سه تهدید از یکدیگر تفکیک شده است. تهدید فوری روس ها، تهدید تدریجی چین و تهدیدهای پایدار ایران و کره شمالی و گروه های خشن فراملی. سند قبلی که در ژانویه 2018 منتشر شده بود، بر این اساس استوار بود که این رقابت استراتژیک بین کشورهاست که مساله اصلی امنیت ملی آمریکاست، نه تروریسم. سندی که به تازگی منتشر شده سند قبلی را ویرایش کرده و چین را بزرگ‌ترین خطر آمریکا می‌داند و با وجود این که روسیه را هم تهدیدی جدی می‌داند، اما تصریح می‌کند که مسکو در بلندمدت نمی‌تواند نظم جهانی به رهبری آمریکا را به چالش بکشد.

یک واژه کلیدی تحت عنوان بازدارندگی یکپارچه با هدف مقابله با این سه سطح تهدید و پیشگیری و بازدارندگی و پرهیز از جنگ در این سند مورد تاکید قرار گرفته است. ایجاد این بازدارندگی یکپارچگی از سه طریق انجام می‌شود. همکاری بین بخشی در درون آمریکا بین وزارت دفاع، وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا، تقویت همکاری بین‌المللی با شرکا، سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی از جمله ناتو و تقویت همکاری های منطقه ای با متحدان از جمله در منطقه خاورمیانه.

تهدید فزاینده ناشی از موشک‌های ایران و ترس از اینکه تهران می‌تواند از آنها برای تسلیحات هسته‌ای استفاده کند، محرک اصلی تلاش‌های ایالات متحده در یک دهه گذشته برای استقرار سپر دفاع موشکی در خاورمیانه بوده است. افزایش فعالیت‌های موشکی و پهپادی ایران در منطقه، از جمله حملات سال 2019 به تاسیسات نفتی آرامکوی عربستان، احتمال ایجاد اتحاد یکپارچه دفاع هوایی را افزایش داده است. در شرایطی که مقامات دولت بایدن بر شانس کم احیای توافق هسته‌ای تاکید می‌کنند، سپر ضد موشکی دوباره به اولویت تبدیل شده است.

بخش مهمی از سفر شهریور ماه سال گذشته رئیس‌جمهور آمریکا به عربستان و اسرائیل درباره هماهنگی‌ها و بحث و تبادل نظر درباره سیستم یکپارچه دفاع موشکی بود تا آنچه را تهدیدهای فزاینده موشکی و پهپادی ایران خوانده می‌شود، با ایجاد بازدارندگی و بالابردن هزینه‌های اقدامات جمهوری اسلامی در منطقه عملیاتی کند.

با وجود این، دولت آمریکا این استراتژی را متضاد با تلاش ها برای احیای برجام نمی داند، چرا که برخلاف تصور دولت اوباما تجربه برجام 2015 منجر به اشاعه همکاری در حوزه های منطقه ای نشد و از این رو آمریکا با دستورکار سپر دفاع موشکی به دنبال جلب همزمان ملاحظات اعراب درخصوص آنچه تهدیدهای ایران خوانده می‌شود و همزمان زنده نگه داشتن دیپلماسی برای احیای برجام است. متمرکز کردن بازیگران عربی با ادراک متفاوت از سطوح تهدید، همکاری‌های در حال ظهور دولت‌های عرب خلیج‌فارس با چین و روسیه و بالا بودن ریسک درگیری و افزایش هزینه‌های مداخله از عواملی است که می‌تواند وزن دیپلماسی را بالا برده و ترجیح بیشتری به آن دهد.

--> اخبار مرتبط