پنج‌شنبه 10 آبان 1403

رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم

گروه جامعه خبرگزاری فارس - مریم شریفی؛ می‌دانستی معجزه هرکس، به بزرگی ایمان و امید اوست؟ باور نداری، از «رقیه» و «اعظم» بپرس که بعد از سال‌ها صبوری در مقابل مشکلات معلولیت ضایعه نخاعی و تلاش برای راه رفتن، مهمان خاص امام حسین (ع) شدند و بعد از 2 دهه چشم‌انتظاری، اولین قدم‌هایشان را در مسیر پیاده‌روی اربعین برداشتند. در میان خبرهای خوب و شیرینی که از جاده بهشتی نجف - کربلا مخابره می‌شد، خبر آزمایش موفق ربات «اِکسوپِد»؛ «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت، جور دیگری نگاه‌ها را به خود جلب کرد. معجزه راه رفتن روی پای خود به کمک ربات ابتکاری محققان جوان ایرانی شرکت دانش‌بنیان «پداسیس»، آن هم در مقدس‌ترین جغرافیای عالم، پاداش ایمان و امید 2 دختر باانگیزه و خستگی‌ناپذیر ایرانی در تمام سال‌های سخت معلولیت بود.

در روزهای روشن پس از زیارت، پای صحبت «سیده رقیه محمدیان» و «اعظم محمدی» نشستیم و آنها از تجربه جذاب پیاده‌روی اربعین به کمک «ربات اسکلت بیرونی» گفتند.

«سیده رقیه محمدیان» در پیاده روی اربعین با کمک ربات «اکسوپد»

*روایت اول؛ دختری از شهر باستانی «باشت»

معجزه من، شبیه ربات بود

معجزه درست وقتی درِ خانه‌ات را می‌زند که انتظارش را نداری. وقتی که خیال می‌کنی فاصله میان تو و آرزوهایت، هر روز بیشتر می‌شود. این را «سیده رقیه محمدیان» با تمام وجود درک کرده که وقتی می‌پرسم: بعد از 26 سال محرومیت از راه رفتن، تصور می‌کردی روزی برسد که با پاهای خودت در مسیر پیاده‌روی اربعین راه بروی؟، نفس بلندی می‌کشد و می‌گوید: «هرگز. در خواب هم چنین روزی را نمی‌دیدم. واقعا یک معجزه بود. در احادیث اهل بیت (ع) خوانده بودم که حتی اگر یک قدم در مسیر زیارت امام حسین (ع) پیاده بروی، حسنه و ثواب فراوانی برایت نوشته می‌شود. به همین خاطر، همیشه آرزو داشتم با کمک خدا و عنایت امام حسین (ع)، برای یک بار هم که شده، در پیاده‌روی اربعین شرکت کنم. اتفاقا نزدیک ایام اربعین امسال، خواب دیدم در حرم امام حسین (ع) هستم. 2 روز بعد که از شرکت دانش‌بنیان پداسیس تماس گرفتند و از من برای شرکت در پیاده‌روی اربعین با کمک ربات تولیدی‌شان دعوت کردند، باورم نمی‌شد خوابم با این سرعت تعبیر شده باشد.»

سیده رقیه برای اینکه عظمت اتفاقی که برایش رقم خورده را دقیق‌تر شرح دهد، برمی‌گردد به چند ماه قبل و ادامه می‌دهد: «اواخر پارسال همراه خاله‌هایم به کربلا مشرف شدم اما با توجه به اینکه برای تردد از ویلچر استفاده می‌کنم، سفر با اتوبوس واقعا برایم سخت بود و آنقدر اذیت شدم که هیچ لذتی از زیارت نبردم. از وقتی به شهرمان برگشتیم، مدام گریه می‌کردم و می‌گفتم: دلم می‌خواهد یک بار دیگر بتوانم به کربلا بروم اما نه اینطور که هم خودم سختی بکشم و هم باعث زحمت دیگران شوم. معجزه‌ای که آرزویش را داشتم، در کمتر از یک سال اتفاق افتاد و شرایط سفر ویژه به کربلا با کمک ربات اسکلت بیرونی آن هم در اربعین برایم فراهم شد.»

معلولانی که به قیمت فروش خانه‌شان، خریدار ربات کمک‌حرکتی هستند

اما چه شد که در آزمایش ویژه ربات اسکلت بیرونی و به عبارتی، رونمایی عمومی آن در مسیر پیاده‌روی اربعین، قرعه فال به نام دختر شهر باستانی «باشت» از استان کهگیلویه و بویراحمد افتاد؟ توان‌یاب سختکوش داستان ما انگار در روزهای رویایی که پشت سر گذاشته، بارها به این سؤال فکر کرده که در جواب می‌گوید: «گاهی باید به خاطر خدا از خودت، داشته‌هایت و دوست‌داشتنی‌هایت برای دیگران بگذری. امام حسین (ع) در یک روز، جانش، اولادش و تمام هستی‌اش را در راه خدا فدا کرد. خدا هم تا قیامت، عشق او را در دل مردم قرار داد. ما که قابل نیستیم اما من در این سال‌ها در حد توان و امکانات خودم، سعی کرده‌ام به معلولان ضایعه نخاعی شهر و استانم کمک کنم. به صورت داوطلبانه به خانه‌هایشان می‌روم و پیگیر رفع مشکلاتشان می‌شوم. حتی در دوران کرونا هم با وجود تمام خطرات، هرکدام از این عزیزان کرونا می‌گرفت، به عیادتش می‌رفتم و به او روحیه می‌دادم. اگر هم در شهرهای دیگر بودند، از طریق تماس‌های تلفنی، مدام پیگیر احوالشان بودم و به آنها دلداری و قوت قلب می‌دادم. گاهی هم با کمک خیران، کمک‌هایی برای این عزیزان جمع می‌کردم.

با توجه به همین فعالیت‌های جهادی، مسؤولان حوزه معلولان در استان، مرا می‌شناختند. اینطور بود که حدود 2 سال قبل، از من دعوت شد به نمایندگی از طرف استان خودمان به شهرکرد بروم و در برنامه آزمایش ربات جدیدی که برای کمک به راه رفتن معلولان ضایعه نخاعی ساخته شده بود، شرکت کنم. در آن برنامه شرکت کردم و تجربه خیلی خوبی شد. آن روز، ربات اسکلت بیرونی (یا پوشیدنی) ساخته محققان هموطن، کمک کرد بعد از 24 سال، دوباره بتوانم لذت راه رفتن را بچشم. از آن روز، تمام دغدغه من، تهیه این ربات شد اما هزینه بسیار سنگینش از عهده من، خارج بود.

*ربات اکسوپد (ربات اسکلت بیرونی) در یک نگاه

قیمت بالای ربات اسکلت بیرونی، دلیل روشنی داشت. بسیاری از قطعات این ربات، وارداتی بود و به دلیل تحریم‌ها، هزینه تهیه آنها، چند برابر شده بود. به دلیل همین مشکلات، حتی نامه من به رییس‌جمهور هم نتوانست مسیر را برای خرید این ربات برای معلولان، هموار کند. مدتی که گذشت، با نماینده این شرکت دانش‌بنیان تماس گرفتم و گفتم: می‌خواهم توان‌یابان ضایعه نخاعی استان را دور هم جمع کنم تا شما این ربات را بیاورید و همه آنها راه رفتن با آن را تجربه کنند. ماجرا از این قرار بود که تعدادی از این معلولان آنقدر مستاصل شده بودند که وقتی از ویژگی‌ها و کارکردهای این ربات مطلع شدند، می‌گفتند هرطور شده می‌خواهند آن را تهیه کنند؛ حتی اگر لازم باشد خانه‌شان را بفروشند!...»

رباتی که می‌تواند جبران محرومیت‌ها باشد

چیزی از جنس غم، راه کلمات خانم محمدیان را سد می‌کند اما او مثل تمام این سال‌ها صبوری می‌کند و در ادامه می‌گوید: «شاید کمتر کسی بتواند شرایط سخت و طاقت‌فرسای معلولان ضایعه نخاعی را درک کند؛ به‌ویژه آن دسته از این عزیزان که بر اثر اتفاقاتی مثل تصادف یا بیماری، بعد از سال‌ها راه رفتن، خانه‌نشین شده‌اند. علاوه‌بر سختیِ محرومیت از راه رفتن، مشکلاتی مثل نداشتن کنترل و ناچاری در استفاده از سوند یا پوشک، باعث می‌شود آنها هر روز صد بار بمیرند و زنده شوند. متاسفانه بعضی از آنها به دلیل همین مشکلات، کارشان را از دست داده‌اند و زندگی‌شان از هم پاشیده. به طور کلی، کسی به معلولان، کار نمی‌دهد. خود من، با وجود داشتن کارشناسی حقوق و انواع مدارک مهارتی در رشته‌های مختلف، همچنان بیکارم. بنابراین با توجه به این مشکلات، معلولان ضایعه نخاعی حاضرند برای دسترسی به دستگاهی مثل این ربات کمک‌حرکتی، تمام سرمایه زندگی‌شان را هزینه کنند.

از طرف دیگر، توان‌یابان ضایعه نخاعی با شرکت در جلسات مستمر کاردرمانی، به شرایط خیلی بهتری می‌رسند اما مشکل این است که متاسفانه شهرستان ما، از وجود متخصص و کاردرمان در حوزه آسیب‌های نخاعی، محروم است و معلولان برای مراجعه به مراکز کاردرمانی شهرهای مجاور، باید ماشین دربست بگیرند، همراه با خود ببرند و هر بار کلی سختی و هزینه متحمل شوند. اما بسیاری از این افراد ازجمله خودم، چنین امکانی نداریم. آسیب نخاعی من، وقتی سال اول دبیرستان بودم، با دو اتفاق سادها ایجاد شد و در حدی بود که با انجام عمل جراحی و کاردرمانی به موقع، می‌توانستم سلامتی کاملم را به دست بیاورم اما همین مشکلات، مانع شد. با این اوصاف، اگر هرکدام از ما می‌توانستیم این ربات را تهیه کنیم، دیگر نیازی به مراجعه به مراکز کاردرمانی نبود چون این ربات، خودش یک کاردرمان کامل است.»

مرا دعای معلولان به کربلا برد...

«با وجود موافقت مدیریت شرکت برای سفر به استان ما همراه با ربات‌شان، اما ازآنجاکه تلاش‌های من برای تامین هزینه‌های اقامت یک هفته‌ای آنها در استان، به نتیجه نرسید، کل آن برنامه منتفی شد. با اینکه ما فقط به 10 میلیون تومان نیاز داشتیم اما متاسفانه پیگیری‌های من از فرمانداری، جامعه معلولان و تعدادی از خیران شهرستان خودمان و شهر گچساران برای تامین این مبلغ، ناموفق بود! تجربه بسیار تلخی بود و از اینکه نتوانسته بودم برای توان‌یابان شهر و استانم خدمتی انجام دهم، خیلی ناراحت بودم. اما مدتی از این اتفاق گذشته بود که ورق زندگی من برگشت و آن معجزه بزرگ رقم خورد.

«سیده رقیه محمدیان» و «اعظم محمدی» همراه با اعضای شرکت پداسیس و ربات اکسوپد در راه سفر اربعین

از شرکت دانش‌بنیان پداسیس تماس گرفتند و گفتند قصد دارند ربات اسکلت بیرونی را در مسیر پیاده‌روی اربعین به طور رسمی آزمایش و رونمایی کنند و از من دعوت کردند در این اتفاق مهم سهیم باشم. انگار آنها هم فهمیده بودند من چه عشق عمیقی به آقا امام حسین (ع) و چه عطشی برای زیارت کربلا دارم. مادرم اولین نفری بود که این خبر را از من شنید و با خوشحالی در جوابم گفت: رقیه! چی کار کردی که در فاصله کمتر از یک سال، آقا دوباره دعوتت کرد؟ آن لحظه یادم افتاد چند روز قبل، تمام پس‌اندازم را به معلولی داده بودم که در مضیقه شدید مالی بود. با خودم گفتم این سفر خاص، شاید پاداش همان کارهایی باشد که برای توان‌یابان ضایعه نخاعی شهر و استانم انجام داده‌ام.»

قدم‌هایی که متبرک شد به «یا حسین»

«از باشت با اتوبوس به شیراز و از آنجا با هواپیما به تهران رفتم و به گروه شرکت پداسیس ملحق شدم. روز بعد که من و یک خانم توان‌یاب دیگر به همراه نمایندگان این شرکت، به طرف نجف پرواز کردیم، ماموریت بزرگ‌مان شروع شد. از وقتی گفتند: فردا صبح با ربات به مسیر پیاده‌روی اربعین می‌رویم، دیگر آرام و قرار از من گرفته شد. آنقدر ذوق داشتم و هیجان‌زده بودم که از شب تا صبح، بارها از خواب پریدم. بالاخره چشم‌انتظاری تمام شد و به سیل جمعیتی که پای پیاده در حال حرکت به سمت کربلا بودند، رسیدیم. لحظه‌ای که ربات را پوشیدم، روی پاهایم ایستادم و اولین قدم‌هایم را برداشتم، فراموش نمی‌کنم. در هر قدم می‌گفتم: یا حسین و گریه می‌کردم و مردم هم که دور ما جمع شده و متوجه ماجرا شده بودند، پابه‌پای من اشک می‌ریختند و با فریادهای یا حسین‌، همراهی‌ام می‌کردند.»

برق شادی که در چشم سیده رقیه درخشیده بود، در لحظه خاموش و لبخند از روی لبش محو می‌شود و در همان حال می‌گوید: «وقتی عکسِ راه رفتن با ربات در مسیر پیاده‌روی اربعین را در صفحه شخصی‌ام منتشر کردم، اصلی‌ترین بازخوردها را از عزیزان توان‌یاب دریافت کردم. برایم می‌نوشتند: خوش به حالت. تو اگر نتوانستی این ربات را بخری اما حداقل توانستی چند قدم با آن در کربلا راه بروی... و من واقعا شرمنده می‌شدم. خجالت می‌کشیدم که آنها در خانه با مشکلات دست‌به‌گریبان هستند و من با کمک این ربات دارم در بهترین جای دنیا قدم برمی‌دارم. در قدم‌هایم در مسیر پیاده‌روی اربعین، علاوه‌براینکه برای فرج امام زمان (عج) دعا می‌کردم، هر لحظه معلولان جلوی چشمم بودند. مدام برای شفای آنها و رفع مشکلاتشان دعا می‌کردم و به امام حسین (ع) می‌گفتم: آقا! دست مرا بگیرید تا من هم بتوانم دست این عزیزان را بگیرم.»

*روایت پیاده روی خاص «سیده رقیه محمدیان» با کمک ربات «اکسوپد»(ربات اسکلت بیرونی)

من وسط بهشت بودم...

«نمایندگان شرکت پداسیس که واسطه این خیر بزرگ بودند، در این سفر واقعا به من و همسفر توان‌یابم لطف داشتند و خیلی مراقب ما بودند. کنار ما قدم برمی‌داشتند و مدام می‌پرسیدند: «خسته نشدی؟ اذیت نشدی؟» آنها محبت داشتند اما من، درست وسط بهشت بودم و اصلا چیزی به نام سختی و خستگی احساس نمی‌کردم. من در هر قدم، واقعا یاری امام حسین (ع) را حس می‌کردم. آن روز درمجموع موفق شدم یک کیلومتر با کمک ربات در مسیر پیاده‌روی اربعین راه بروم. با توجه به گرمای شدید هوا، شلوغی مسیر و اشتیاق مردم برای تماشای کار ما، شرایط خطرناکی ایجاد شده بود و به سختی می‌شد در آن مسیر قدم برداشت. بنابراین به همان میزان راه رفتن، اکتفا کردیم.»

سیده رقیه محمدیان در حرم امام حسین (ع)

کربلایی مکثی می‌کند و درحالی‌که از یادآوری واکنش‌های مردم قند در دلش آب شده، ادامه می‌دهد: «مردم واقعا به من روحیه و انرژی می‌دادند. هرکس از کنارم می‌گذشت، می‌گفت: ان‌شاءالله امام حسین (ع) کمکت کند. ان‌شاءالله حضرت زینب (س) دستت را بگیرد... زائران ایرانی همین‌که متوجه می‌شدند از ایران آمده‌ایم، بیشتر خوشحال می‌شدند. چند خانم ایرانی مرا در آغوش گرفتند و از ته دل برای سلامتی‌ام دعایم کردند. بعضی‌هایشان هم که در خانواده‌شان معلول داشتند، با دیدن این ربات و موفقیت ما در راه رفتن، می‌گفتند به بهبود عزیز معلول‌شان امیدوار شده‌اند.»

حرف آخر سیده رقیه محمدیان، باز هم از جنس دغدغه‌مندی برای همنوعانش است: «اگر به همت جامعه معلولان و کمک خیران، هر شهرستان بتواند 2 دستگاه ربات اسکلت بیرونی خریداری کند هم، اتفاق خیلی خوبی است. همین‌که هرکدام از توان‌یابان ضایعه نخاعی بتوانند مثلا یک ساعت در هفته با این ربات تمرین و کاردرمانی کنند، حتما در بهبود وضعیت جسمی و روحی‌شان تاثیر مثبت خواهد داشت.»

***

*تمرین اولیه «اعظم محمدی» با ربات اکسوپد

*روایت دوم؛ مسافری از شهر خواهر امام رضا (ع)

این همان دستگاهی است که دنبالش می‌گشتم

دومین زائر پیاده خاص اربعین امسال، از شهر قم می‌آید و درست مثل همسفرش، یک دنیا حرف دارد از اتفاقی که نقطه عطف زندگی‌اش شده. «اعظم محمدی» که به لطف خدا و محبت بندگان خوبش، حالا یک ماه می‌شود یک دستگاه ربات اسکلت بیرونی را به خانه برده و به کمکش، دوباره دارد طعم شیرین راه رفتن را مزه‌مزه می‌کند، از همان اول تکلیفش را با اولین سفرش به‌واسطه این ربات کمک‌حرکتی روشن کرده بود: «پارسال که برای اولین بار برای تست ربات به تهران آمدم، ماه محرم بود. آن روز در شرکت پداسیس از من پرسیدند: اگر یک روز بتوانی ربات اسکلت بیرونی را تهیه کنی، دوست داری در اولین سفر، به کمک این ربات کجا بروی؟ گفتم: کربلا. فکر نمی‌کردم یادشان مانده باشد. امسال نزدیک اربعین و در روز تحویل رباتم، نماینده شرکت گفت: اگر کسی باشد که همراهی‌ات کند، پای آن حرف پارسال برای سفر به کربلا هستی؟ بی‌معطلی گفتم: بله.»

از شروع ماجرا که می‌پرسم، اعظم دستم را می‌گیرد و می‌برد به 23 سال قبل و می‌گوید: «از سال 79 که در اثر یک تصادف، ویلچرنشین شدم، تا سال 88 هر کاری در زمینه درمان پزشکی می‌توانستم، انجام دادم اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که باید برای راه رفتن، از یک دستگاه کمکی استفاده کنم. به چند دانشگاه سر زده و با مهندسان و پزشکان صحبت کردم اما به نتیجه نرسیدم. گذشت تا اینکه پارسال، خبر ساخت ربات اسکلت بیرونی و رونمایی‌اش در نمایشگاه دستاوردهای دانشگاه تربیت مدرس را در تلویزیون دیدم و حس کردم گمشده‌ام را پیدا کرده‌ام. با جست‌وجوی اینترنتی، شماره و آدرس شرکت سازنده را پیدا کردم و یک روز حضوری به دفتر این شرکت رفتم و از علاقه‌ام برای آزمایش این دستگاه گفتم. اولین بار که ربات را از نزدیک دیدم، از ظاهرش خوشم آمد. وقتی هم ربات را پوشیدم، حس خوبی پیدا کردم. دستگاه که روشن شد و اولین قدم‌هایم را به کمک آن برداشتم، حس غریبی وارد پاهایم شد؛ حسی که سال‌ها بود از یادم رفته بود. آنجا بود که با خودم گفتم این همان دستگاهی است که دنبالش می‌گشتم.»

در خواب هم، رویای ربات کمک‌حرکتی می‌دیدم

«جلسات تمرینی با ربات را ادامه دادم. هر بار با اشتیاق بیشتری از قم به تهران می‌آمدم و با انگیزه زیاد در موسسه کاردرمانی با این دستگاه کار می‌کردم. در آن موسسه، 3 جلسه توانستم با ربات کار کنم اما این پایان داستان من و این دستگاه نبود. از آن موقع، به دعوت شرکت، در موقعیت‌هایی که برای معرفی ربات ایجاد می‌شد؛ مثل نمایشگاه‌های علمی و برنامه‌های تلویزیونی، به‌عنوان کاربر این ربات شرکت می‌کردم. اینطور بود که تعداد جلسات بیشتری توانستم با این ربات تمرین کنم و راه بروم.

از همان اول که از طرف شرکت گفتند هر توان‌یابی تمایل داشته باشد، می‌تواند یک نمونه از این ربات را برای خودش سفارش بدهد، تصمیم خودم را برای خرید آن گرفتم اما میان من و آن ربات، چند 100 میلیون تومان فاصله بود! پس‌انداز من، حتی به اندازه نصف قیمت آن دستگاه هم نبود. خانواده و اطرافیان معتقد بودند باید فکر خرید این دستگاه را از سرم بیرون کنم اما من امیدم را از دست ندادم. شاید باور نکنید اما حتی در خواب هم، دنبال خرید این ربات بودم. 124 هزار صلوات نذر کرده بودم و از هر موسسه حمایتی که فکر کنید، کمک خواسته بودم اما به نتیجه نرسیدم و در نهایت، خدا از جایی که فکرش را نمی‌کردم، مشکل خرید این دستگاه را حل کرد. دی ماه سال 1401 بود که آن معجزه اتفاق افتاد. مبلغی که داشتم را واریز کردم و بندگان خوب خدا هم با تامین مابقی هزینه، مرا به آرزویم رساندند. از آن موقع، چشم‌انتظاری من برای تحویل گرفتن این ربات، 7 ماه طول کشید.»

«اعظم محمدی» در پیاده روی اربعین با کمک ربات اسکلت بیرونی

پیاده‌روی اربعین و رسالت بزرگ من

بعد از 23 سال رنج، صبوری و دعا، معجزه‌ها به زندگی اعظم محمدی رو کرده بودند. حالا او بود و رباتش و یک دعوت خاص: «روز 24 مرداد که برای تحویل گرفتن رباتم به تهران آمدم، مسؤولان شرکت پداسیس با یک خبر باورنکردنی، غافلگیرم کردند. گفتند: هفته آینده، موعد همان سفر کربلاست که عهد کرده بودی. می‌خواهیم با ربات اسکلت بیرونی، به پیاده‌روی اربعین برویم... احساس می‌کردم خدا اراده کرده جواب سال‌ها دعا و اشک مرا یکجا بدهد. من حدود 10 سال قبل همراه خواهر و برادرم و با ویلچر به کربلا رفته بودم اما حالا خیلی فرق می‌کرد؛ قرار بود با پاهای خودم راهی زیارت امام حسین (ع) شوم.»

دختر سختکوش قمی مکث می‌کند تا هیجانش به کلمات، فرصت عرض اندام بدهد. و بعد، شمرده شمرده ادامه می‌دهد: «من از شرکت در سفر اربعین، 2 هدف داشتم که اولینش، حضور در پیاده‌روی و زیارت امام حسین (ع) بود. اما به اعتقاد من، این پیاده‌روی، فراتر از یک حرکت عبادی فردی بود. یک رسالتی هم به من داده شده بود که این ربات را به همنوعانم معرفی کنم و بگویم دیگر دوره غصه خوردن تمام شده. بگویم حتی اگر از پیگیری‌های پزشکی برای درمان نتیجه نگرفته‌اند، می‌توانند از این ربات اسکلت بیرونی برای راه رفتن کمک بگیرند و یا علی (ع) بگویند و دوباره در جامعه حضور داشته باشند. اتفاقا در مسیر پیاده‌روی اربعین، یک مادر وقتی مرا دید و متوجه شد توان‌یاب ضایعه نخاعی هستم، شروع به گریه کرد و گفت: پسر 25 ساله‌ام تصادف کرده و دیگر نمی‌تواند راه برود. گفتم: اصلا ناامید نباشید. درست است علم پزشکی هنوز نتوانسته به درمان ما کمک کند اما در عوض، محققان کشورمان این ربات را ساخته‌اند. این دستگاه، یک وسیله کمک‌حرکتی است که دوباره امکان راه رفتن را به آسیب‌دیدگان نخاعی می‌دهد و باعث می‌شود حال آنها به لحاظ روحی، خوب شود.»

*فیلم پیاده روی اعظم محمدی با ربات اکسوپد که در فضای مجازی عراق پربازدید شد

جای بابا خالی...

«همراهی مردم، حس خیلی خوبی به من داد. در مسیر پیاده‌روی تا مرا می‌دیدند که با یک وسیله خاص دارم قدم برمی‌دارم، حرکتشان را متوقف می‌کردند و دور من و افراد گروه حلقه می‌زدند و با صلوات و دعاهایشان به من روحیه می‌دادند. همین‌که متوجه می‌شدند ایرانی هستیم و این دستگاه به معلولان ضایعه نخاعی کمک می‌کند، حسابی خوشحال می‌شدند و به ما انرژی مثبت می‌دادند. در آن میان، دو پسربچه بودند که جور دیگری حال مرا خوب کردند. آنها پشت سر من حرکت می‌کردند و با هر قدمی که برمی‌داشتم، بلند می‌گفتند: یا علی... نمی‌دانید لحن و انرژی آنها، چقدر برای من لذت‌بخش بود.»

اعظم دارد از قشنگی‌های راه رفتن بعد از 23 سال، آن هم در جاده بهشتی نجف - کربلا می‌گوید که یکدفعه آسمان چشم‌هایش ابری می‌شود و در همان حال می‌گوید: «خیلی خوشحال بودم که لایق شده‌ام در کنار زائران کربلا قدم بردارم. اینطور بود که در تمام آن دقایق، بغض داشتم؛ هم از شادی هم از غم. شاد بودم به خاطر اینکه توفیق زیارت پیدا کرده بودم و با پاهای خودم داشتم به سمت کربلا می‌رفتم و غمگین بودم چون پدرم کنارم نبود. بابا 12 سال قبل از دنیا رفت و این روزهای خوب مرا ندید...»

زیارت کاظمین، هدیه مضاعف من بود

«نیت کرده بودم به تعداد سن حضرت فاطمه (س)، حداقل 18 عمود پیاده‌روی کنم اما در نهایت، به دلیل گرمای شدید و ازدحام جمعیت، توفیق طی مسافت 14 عمود نصیبم شد. در هر قدمی که برمی‌داشتم، روی لبم دعا بود؛ برای فرج امام زمان (عج)، شفای بیماران و معلولان و آرامش کشورم. همه را هم در پیاده‌روی‌ام شریک کردم و به نیابت از آنها قدم برداشتم؛ به نیابت از شهدا - که این را وظیفه خودم می‌دانستم -، به نیابت از تمام افرادی که در ساخت این ربات سهیم بودند و در این سفر به ما کمک کردند به اضافه خانواده‌هایشان، به نیابت از پدرم و خانواده‌ام و به نیابت از همه کسانی که به من التماس دعا گفتند.»

روایت اعظم محمدی از خاص‌ترین سفر دنیا به آخر رسیده اما اگر از کسی که خاص‌ترین حامی جوانان است، یاد نکند، انگار روایتش ناقص می‌ماند. نفس بلندی می‌کشد و لبخندبرلب می‌گوید: «وقتی گفتند در سفر اربعین به زیارت کاظمین هم می‌رویم، خیلی خوشحال شدم. من خیلی به جوادالائمه (ع) اعتقاد و ارادت دارم. در روزهایی که برای خرید ربات به هر دری می‌زدم، به جوادالائمه (ع) توسل کردم. از خود آقا هم خواسته بودم زیارت کاظمین را قسمتم کنند. روزی که به حرم جوادالائمه (ع) رسیدیم، فقط از آقا تشکر می‌کردم؛ هم برای اینکه مرا طلبیدند و هم به خاطر اینکه کمک کردند این ربات را تهیه کنم.»

این ربات را مثل ویلچر بدانید!

کاربر ربات اسکلت بیرونی، در پایان این گفت‌وگو، صحبتی هم با دست‌اندرکاران فرودگاه‌ها و ایستگاه‌های قطار دارد و می‌گوید: «ربات اسکلت بیرونی، وسیله کمک‌حرکتی معلولان و توان‌یابان ضایعه نخاعی است و لازم است همه‌جا همراه آنها باشد؛ ازجمله در سفر با وسایل حمل و نقل عمومی مثل قطار و هواپیما. این ربات در کشورهای دیگر هم مورد استفاده قرار می‌گیرد و در ایران هم دارد جای خودش را باز می‌کند. بنابراین انتظار داریم مسؤولان محترم فرودگاه‌ها و ایستگاه‌های قطار هم با این دستگاه آشنا شوند. ما در سفر اربعین با مشکل مواجه شدیم و در فرودگاه، باتری این ربات را باز کردند. از این عزیزان درخواست داریم ربات اسکلت حرکتی را هم مثل ویلچر و واکر، یک وسیله کمک‌حرکتی معلولان ضایعه نخاعی بدانند که فقط پیشرفته‌تر است و به چشم یک وسیله عجیب و ناشناخته به آن نگاه نکنند.»

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

خبر خوب

پیاده روی اربعین پیاده روی معلولان ضایعه نخاعی ربات اسکلت بیرونی ربات کمک حرکتی این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 2
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 3
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 4
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 5
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 6
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 7
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 8
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 9
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 10
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 11
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 12
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 13
رباتی که توان‌یابان ضایعه نخاعی را به پیاده‌روی اربعین رساند؛ قدم‌به‌قدم با «ربات اسکلت بیرونی» ایران‌ساخت + فیلم 14