سه‌شنبه 1 خرداد 1403

رمزگشایی از پشت پرده جنجال‌سازی جدید رژیم صهیونیستی علیه ایران

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
رمزگشایی از پشت پرده جنجال‌سازی جدید رژیم صهیونیستی علیه ایران

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو_ "نفتالی بنت" نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به تازگی در اقدامی تبلیغاتی، پروژه جدیدی را در روند جنجال سازی‌های گاه و بیگاهِ صهیونیست‌ها علیه کشورمان، به راه انداخته است. در این راستا، وی در ویدئویی (در روز سه شنبه 10 خردادماه) از خود که آن را همراه با یک پیام توئیتری منتشر کرده بود، مدعیِ سرقت برخی اسناد آژانس بین المللی انرژی اتمی از سوی ایران شد و یک ساعت...

 گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو_ "نفتالی بنت" نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به تازگی در اقدامی تبلیغاتی، پروژه جدیدی را در روند جنجال سازی‌های گاه و بیگاهِ صهیونیست‌ها علیه کشورمان، به راه انداخته است. در این راستا، وی در ویدئویی (در روز سه شنبه 10 خردادماه) از خود که آن را همراه با یک پیام توئیتری منتشر کرده بود، مدعیِ سرقت برخی اسناد آژانس بین المللی انرژی اتمی از سوی ایران شد و یک ساعت بعد نیز، در یک پیام توئیتری دیگر، لینک دسترسی به اسناد ادعایی را در گوگل درایو، به صورت عمومی منتشر کرد و مدعی شد که به طرح فریبکاریِ ایران دست یافته است.

همه این‌ها در شرایطی اتفاقی می‌افتد که اساسا این نخستین مرتبه نیست که صهیونیست‌ها دست به اقدامات اینچنینی علیه ایران می‌زنند. پیش از این هم چه در قالب اقدامات خرابکارانه و چه به صورتِ ارائه اطلاعات تحریف‌شده و غلط به آژانس بین المللی انرژی اتمی، آن‌ها به هر نحو ممکن سعی داشته اند تا فضایی پُرتنش را علیه کشورمان ایجاد، حفظ و در قالب آن، منافع خود را به ضررِ ایران محقق سازند. با این همه، اینطور به نظر می‌رسد که در موردِ زمینه‌ها و علل اقدام اخیر نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جنجال سازی علیه کشورمان، می‌توان سه دلیل و محرک اصلی را مورد شناسایی قرار داد.

1: رژیم صهیونیستی و پیگیری راهبرد "مرگ تدریجی با هزارن ضربه چاقو" علیه ایران

صهیونیست‌ها در سال‌های اخیر بویژه پس از امضا توافق برجام در سال 2015، با این استدلال که توافق مذکور، عملا موجب قدرت گیری روزافزون منطقه‌ای ایران و ایجاد محدودیت‌های قابل توجه برای این رژیم شده، تشدید سیاست‌های تقابلی خود علیه ایران را در دستورکار قرار داده اند. این روند به طور خاص همزمان با خروج دولت ترامپ از توافق برجام (در سال 2018) و در جبهه مقابل، تقویت برنامه اتمی ایران، ابعاد تازه‌ای به خود گرفته و موجب شده تا رژیم صهیونیستی با هراس از اینکه در جهانِ بدون برجام، پیشرفت‌های هسته ایِ سریع ایران می‌تواند بهایی گران برای آن داشته باشد، عملا بخش قابل توجهی از توان نظامی، اطلاعاتی و امنیتی خود را معطوف به مقابله با قدرت‌گیری فزاینده ایران کند.

در این راستا، به طور خاص شاهدیم که در سال‌های اخیر، بر حجم اقدامات تقابلی و تروریستی صهیونیست‌ها علیه کشورمان چه در داخل ایران و چه در سطح منطقه (مخصوصا در جبهه سوریه)، افزوده شده است. در واقع، رژیم صهیونیستی با درک ایران به عنوان اصلی‌ترین دشمن خود و با توجه به اینکه از توان کافی جهت نابودی نظام سیاسی ایران برخوردار نیست، تقابلِ هدفمند با ایران را در دستورکار خود قرار داده و راهبردِ "مرگ تدریجی با هزاران ضربه چاقو" را علیه تهران در پیش گرفته است. راهبردی که مدام سعی دارد تا قدرت ایران را ضعیف و ضعیف‌تر کند.

در این راستا، به طور خاص در مدت اخیر شاهد تحرکات تروریستی صهیونیست‌ها در کشورمان در مواردی نظیر ترور شهید "حسن صیاد خدایی"، سرهنگ عوض سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یا بر اساس آنچه نیویورک تایمز اخیرا ادعا کرده، حمله پهپادی عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی به مجتمع فناوری - نظامی پارچین بوده ایم. حمله‌ای که با شهادت یک نفر و زخمی شدن یک تن دیگر همراه بوده است.

از این منظر، اقدام اخیر نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس، نفتالی بنت در جنجال سازی رسانه‌ای و تبلیغاتی علیه کشورمان را نیز بایستی در ادامه تحرکات تروریستی و میدانی صهیونیست‌ها و به طور خاص راهبرد "مرگ تدریجی با هزاران ضربه چاقویِ" آن‌ها علیه ایران ارزیابی کنیم. رویه‌ای که هیچ هدفی الا امنیتی کردن وضعیت و تصویر ایران در عرصه معادلات بین‌المللی و محدودسازی همکاری‌های بین المللی تهران و تضعیف آن ندارد.

2: زمینه چینی جهت مرگ قطعی توافق برجام

یکی دیگر از محرک‌های اصلی اقدام اخیر نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جنجال سازی اخیر وی علیه کشورمان، انجام زمینه چینی‌های لازم جهت مرگ توافق برجام است. در واقع، صهیونیست‌ها که در مدت اخیر با انجام اقداماتی نظیر ترور شهید صیاد خدایی، حمله خرابکارانه به تاسیسات نظامی و فناوری پارچین، و البته لابی گری در نهاد‌های قانونی مهم آمریکا، به دنبال تضعیف و نابودی روند مذاکرات وین و معادله احیای برجام بوده اند، به نوعی با اقدام اخیر نفتالی بنت سعی داشته اند تا ضربه‌ای مهلک به روند تلاش‌های بین المللی جهت احیای برجام، آن هم در آستانه نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی وارد کنند و با تقویت فضای بی اعتمادی علیه ایران و سیاه نمایی از این کشور، عملا زمینه را جهت مرگ قطعی توافق برجام فراهم سازند. گزاره‌ای که اخیرا نیز از سوی "برایان هوک" نماینده ویژه دولت ترامپ در مساله ایران به صراحت عنوان شده و حتی وی از بایدن خواسته تا با برگزاری جلسه ای، شسکت مذاکرات احیای برجام و مرگ آن را اعلام کند.

در این راستا، امکان دارد که اقدام اخیرِ نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، به نوعی با آمریکا و تروئیکای اروپایی نیز هماهنگ شده باشد تا از این طریق، این دسته از کشور‌ها جو روانیِ لازم جهت ارائه پیش نویس یک قطعنامه علیه کشورمان در نشست آتی شورای حکام را ایجاد کنند و دستورکار‌های خاص خود را علیه ایران، به پیش ببرند.

3: تشدید فشار‌ها علیه دولت بایدن و تحدیدِ چهارچوب‌های مذاکراتی آن

یکی دیگر از اهداف و محرک‌های اصلی که موجب شده نفتالی بنت، شوی تبلیغاتی اخیر خود را علیه کشورمان به راه بیندازد، تشدید فشار‌ها علیه دولت بایدن با هدف از بین بردنِ حداقل ظرفیت‌های این دولت جهت دستیابی به یک توافق با ایران با محوریت احیای توافق برجام است. در واقع، صهیونیست‌ها با این اقدام خود سعی داشته‌اند تا سطح فشار‌ها علیه دولت بایدن را به ویژه در نهاد‌های مهم قانونی آمریکا، به شدت افزایش دهند و فضای هرگونه انعطاف پذیری و نرمش دولت آمریکا در روند مذاکرات اتمی با ایران را نابود سازند.

مساله‌ای که البته نمود عینی آن را در اقدامات اخیر سناتور‌های جمهوریخواه آمریکایی و همراه شدن برخی سناتور‌های دموکرات با آن‌ها که در نهایت به تصویب لایحه‌ای ختم شده که در قالب آن، دولت بایدن به هیچ عنوان حق خارج کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان‌های تروریستی آمیکا (FTO) را ندارد، مشاهده کردیم.

تلاشی هدفمند که عملا فضای هرگونه انعطاف پذیریِ دولت بایدن در این رابطه را از بین برد و یکی از موانع اصلی دستیابی به توافق در قالب معادله احیای برجام را، بیش از پیش تقویت و مستحکم کرد. در این میان البته نباید فراموش کرد که این "قرص سمی" (قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا)، توسط دولت ترامپ و با تحریکات قابل توجه رژیم صهیونیستی، به مثابه مانعی جهت هرگونه تلاشِ دولت‌های آتی آمریکا با محوریت احیای توافق برجام، در معادله مذکور قرار داده شد.