روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از حملات 11 سپتامبر؛ هر لحظه خبری تازه پخش میشود / آخر شب، اخبار را از کامپیوتر خواندم؛ دنیا در اضطراب است
هاشمی رفسنجانی روز بیست و یکم شهریور 1380 در مورد ادامه سفر به تبریز و حملات یازدهم سپتامبر نوشته است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح خاطرات آیت الله هاشمی در 20 و 21 شهریور 1380 را بخوانید؛
از ساعت پنج تا هشتونیم صبح، به مطالعه و خواندن اخبار گذشت. با [آقای یحیی محمدزاده]، استاندار، صبحانه صرف کردیم. خبر داد که در آذرشهر، روزهای پیروزی انقلاب، چند مأمور پلیس به دست مردم کشته شده و اکنون پرونده آنها را یک قاضی دنبال میکند و در رسانههای محلی انعکاس دارد.
جمعی از حافظان قرآن آمدند. کودک سهونیم ساله که سهونیم جزء قرآن را حفظ داشت و چند خانم مُسن حافظ کل قرآن، در بین آنها بودند. برنامه اجرا کردند. متعلق به مهد قرآن هستند. عفت هم در جلسه شرکت کرد و به آنها هدیه داد.
به محل ارک [علیشاه] رفتیم که بنایی عظیم از عهد مغول است؛ به صورت یک ایوان بسیار عظیم، با محرابی و ده هکتار زمین که بخشی از آن اکنون مصلی است و بخشی دیگر برای مصلی حفاری شده و فونداسیون ریخته شده؛ [سازمان] میراث فرهنگی، مخالف است و سالها کار آن تعطیل شده و اکنون توافقی کردهاند و از نو شروع شده است. حاضران، اطلاع کافی از سوابق آن نداشتند؛ بنا شد نوشتهای بدهند.
به جلسه خانمهای بسیجی رفتیم که به مناسبت هفته زن برنامه داشتند. دو هزار نفر بودند. برنامه گرمی داشتند. مُجری و رئیس بسیج خواهران، تجلیل نمودند و به جناحهای افراطی چپ و راست، به خاطر مخالفت با اعتدال، حملات تندی کردند. سخنرانی مفصلی کردم.
به شهر جدید سهند رفتیم. مهندس [علی] عبدالعلیزاده، وزیر مسکن [و شهرسازی] هم آمده بود. سواره شهر را گشتیم. حدود هزار و 500 واحد مسکونی تکمیل شده و هزار واحد در دست اجرا است. مردم شهر، استقبال گرمی کردند. خواهان گاز و راه بهتر و مخابرات بودند. در زمان دولت سازندگی، شروع شده و دانشگاه [صنعتی] سهند، همانجا است. با 450 هزار مترمربع زمین و طرح 800 هزار مترمربع ساختمان که فعلاً 30 هزار مترمربع در دست ساخت است و قسمتی از آزمایشگاهها تکمیل شده. بازدید کردیم و توضیحات دکتر [محمدعلی] کینژاد، رئیس دانشگاه را شنیدیم.
پس از نماز و ناهار و استراحت، ساعت چهار بعدازظهر، به سوی [شهر] عجبشیر، [واقع در 90 کیلومتری تبریز] در ساحل دریاچه ارومیه حرکت کردیم و در کنار روستای [بندر] رحمانلو، در ساحل دریاچه، پیاده شدیم. رئیس [اداره] محیطزیست و امامجمعه و استاندار هم بودند. [مهندس ابراهیمی]، رئیس محیطزیست، مدعی است که تقریباً نیمی از 42 میلیارد مترمکعب آب دریاچه کم شده و از سطح دریاچه، چهار متر پایین رفته است. جمعی از مردم محل هم مشغول شنا بودند.
به محل اسکله [بندر] رحمانلو رفتیم. مأموران محیطزیست نشان دادند که آب دریاچه، نزدیک سه متر پایین رفته است. استاندار، اعداد را قبول ندارد. اهالی رحمانلو، برای جبران خشکسالی کمک خواستند و پیشنهاد کفشکنی چاهها را دادند.
به سوی [شهر] بناب حرکت کردیم. ساعت ششونیم بعدازظهر، به محل مدرسه علمیه نوبنیاد بناب رسیدیم که برادران [باقری] بنابی ساختهاند؛ مدرسه عظیمی است، با 94 هزار مترمربع زمین و حدود 30 هزار مترمربع بنا. من هم به آنها در گرفتن زمین و مالی کمک کردهام.
جمعیت انبوهی از طلاب و مردم، جمع بودند. حاج شیخ مصطفی [باقری] بنابی، خیر مقدم غرایی گفت و تجلیل کمسابقهای از خدمات در انقلاب و جنگ، سازندگی و کارهای علمی و تبلیغی کرد. من هم سخنرانی مفصلی در اهمیت نقش روحانیت و مدارس دینی و تشیع در تاریخ اسلام و ایران نمودم. از قسمتهای مختلف مدرسه بازدید کردیم و به پشتبام طبقه سوم رفتیم که مناظر اطراف را ببینیم.
[امروز یازده سپتامبر است] ناگهان همراهان، در پشتبام، حدود ساعت هفتونیم، خبر مهمی را دادند و گفتند، خبرگزاریها میگویند، هشت فروند هواپیمای آمریکایی، همزمان در فضای آمریکا ربوده شدهاند و تاکنون سه فروند آنها به ساختمان آسمانخراش مرکز تجارت جهانی [در نیویورک] و پنتاگون برخورد کردهاند و دو برج 110 طبقه مرکز، بهکلی منهدم شده و هزاران نفر زیر آوارند. بخشی از ساختمان پنتاگون هم منهدم شده و در وزارت امورخارجه و کنگره، انفجار عظیمی رخ داده و آمریکاییها، منتظر سرنوشت پنج هواپیمای دیگر هستند.
نماز مغرب و عشا را در صحن مدرسه با جماعت خواندیم. به باغ برادران بنابی آمدیم. اخبار ساعت نُه شب را گرفتیم. مسئله آمریکا، خیلی مهم است. همه فرودگاههای آمریکا تعطیل شد. وحشت آمریکا و کشورهای غربی را گرفته و سفارتخانههای آمریکا و اسرائیل در سراسر دنیا تعطیل شده است.
در سراسر آمریکا، وضع اضطراری برقرار شده و ارتشهای بسیاری از کشورهای غربی، به حال آمادهباش درآمدند؛ حتی روسیه. دهها هواپیمای جنگی آمریکا، در فضای این کشور، برای کنترل باقیمانده هواپیماهای ربودهشده، پرواز میکنند. کمکم آمریکا سانسور خبری برقرار میکند.
انگشت اتهام به سوی فلسطینیها و [اُسامه] بنلادن، [رهبر گروه القاعده] و ارتش سرخ ژاپن، بلند است، ولی گمانهزنی و شایعه است. [جرج دبلیو] بوش، [رئیسجمهور آمریکا]، تهدید به انتقام کرده است. در فلسطین، مردم با تظاهرات، حادثه را جشن گرفتهاند. هر لحظه خبری تازه پخش میشود.
برهانالدین ربانی، [رئیسجمهور در تبعید افغانستان]، اعلام کرده، احمدشاه مسعود، [وزیر دفاع]، زنده و مجروح است، ولی ژنرال [محمد قسیم] فهیم را به جای او منصوب کرده است.
اعضای خانواده میزبان آقای بنابی، دختران، پسران و بستگان جمع شدند. عکس گرفتند. معارفه به عمل آمد. آخر شب، اخبار را از کامپیوتر خواندم. دنیا در اضطراب است.
21 شهریور 1380
تا ساعت چهار بامداد، در بالکن منزل خوابیدم. با اینکه از یک لحاف و یک پتو به عنوان روپوش استفاده کردم، سردم شد و به داخل اتاق رفتم. بعد از نماز صبح، گزارشها را دیدم و همراه آشیخ مصطفی [باقری] بنابی، از باغ میوه بازدید کردیم؛ سه هکتار باغ ملک مجموعه و ارث پدرشان است و دو چاه آب دارد و امسال سطح آب به خاطر خشکسالی، پایین افتاده. در اخبار، توجه زیادی به انفجارهای [یازده سپتامبر] آمریکا است و به خاطر سانسور خبری آمریکا، مطلب زیادی بر اخبار دیشب افزوده نشده است.
اخوان بنابی گفتند، 150 میلیون تومان، بابت ساخت مدرسه مقروضاند و آقای خاتمی، [رئیسجمهور]، وعده کمک داده و به وعده عمل نکرده است. خواستند تذکر بدهم. آقای [محسن] مجتهد شبستری، [امامجمعه تبریز]، به سوی تبریز رفت و ما با خداحافظی، به سوی تهران حرکت کردیم.
برای دیدن مسیر زمینی تا زنجان و هوایی از زنجان تا تهران، فرماندار بناب در ماشین من بود تا نزدیک تکاب، توضیحات خوبی درباره ملکان، میاندوآب و شاهیندژ و روستاها و بناها و مزارع مسیر داد. از مشکلات فراوان سیاسی و اجتماعی مدیران و نیز از خسارتهای فراوان خشکسالی گفت.
نزدیک تکاب، مسئولان تکاب به استقبال آمدند. معاون فرماندار، سوار ماشین من شد و از وضع سیاسی و اقتصادی شهرستان و خشکسالی شدید و بیآبشدن 49 روستا و نداشتن تانکر آبرسانی کافی و وضع منطقه تختسلیمان، وضع شیعه و سُنی و اهل حق ساکن تکاب، توضیحات داد. ساعت یازده، به تختسلیمان [واقع در 42 کیلومتری شمالشرقی تکاب] رسیدیم. بخشدار و آقای [امیر] مطلوبی، مسئول میراث فرهنگی توضیح دادند؛ در زمان ساسانیها ساخته شده و در زمان مغول، تجدید بنا شده است. آلمانیها، اکتشافات باستانشناسی کردهاند.
از بخشهای مختلف، به مدت دو ساعت بازدید کردیم؛ دریاچهای که به گفته آنان، 112 متر عمق دارد و آب از آن میجوشد: حدود 90 مترمکعب در ثانیه. موزه و تالارهای دهلیزها و ایوانها و... که کمی از آنها مانده است. در مورد محلی که به عنوان زندان سلیمان خوانده میشود، توضیح دادند. در بالایکوه، گودالی به عمق 70 متر دارد. بعد از نماز و نوشتن نظرم [در دفتر یادبود]، به سوی زنجان حرکت کردیم.
نزدیک معدن سُرب و روی انگوران، در درهای برای ناهار توقف کردیم که همراهان آماده کرده بودند. [آقای مسعود سلطانیفر]، استاندار زنجان و معاونش و فرماندار ماهنشان به استقبال آمدند و با هم به سوی فرودگاه زنجان رفتیم. درباره اوضاع سیاسی و صنعتی و اجتماعی استان، توضیحات دادند؛ برخلاف استانداران دیگر، راضیاند. از زنجان تا تهران، نیمساعت وقت پرواز بود. نزدیک غروب به خانه رسیدیم.
در گزارشها، بحران آمریکا در صدر است. بسیاری از ساختمانهای بلند غرب و شرق، تعطیل شده و بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادی آمریکا تعطیل است و امکان تهیه آمار کشتهشدگان نیست؛ زیر آوارهای آسمانخراشهای 110 طبقه، هزاران نفر مدفوناند. سرنخی هم هنوز به دست نیاوردهاند.
27219
کد خبر 1956585