روزنامه اصلاحطلب: انتخاب آذر منصوری نشانه تحریم انتخابات است!/ مگر اینستکس همان نفت در برابر غذا نبود؟
اصلاحطلبان که همیشه فرش قرمز زیر پای مذاکره میاندازند مدتی است که نگران آن شدهاند و مذاکرات امارات را نفت در برابر غذا میخوانند!
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
******
روزنامههای امروز سه شنبه ششم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ماجرای میانکاله، تأکید رؤسای قوا بر عملکرد یکپارچه، تناسبی شدن انتخابات تهران و ادامه تحلیلها درباره تحولات روسیه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
شورش واگنرها در بحبوحه جنگ اوکراین همچنان سوژه اول بسیاری از روزنامهها است، روزنامه هممیهن دوباره سراغ این موضوع داغ رفته و نوشته است:
اکنون و با مصالحهای که با میانجیگری لوکاشنکو شکل گرفته است پریگوژین از دایره قدرت دور شده است اما مسکو همچنان نگران قدرت ارتشی است که خود ساخته است و اکنون احساس میکند از کنترل خارج شده است. چنین بحرانی البته برای مسکو گران تمام خواهد شد چراکه روسیه در اوج بحران اوکراین عملاً قدرت تهاجمی خود را از دست داده است و دیر یا زود بهدنبال راهحلی خواهد بود که از این مخمصه بهطور آبرومندانه خارج شود. بهنظر میرسد چین و آمریکا بهطور مشترک سعی دارند به پوتین برای گذر از این مخمصه کمک کنند و ایجاد یک سازوکار بینالمللی صلح برای حل بحران اوکراین مهمترین راهبرد پیش روست. قطعاً این موضوع به پوتین کمک میکند که موضوع نزاع بر سر جانشینی را برنامهریزی کند. پریگوژین و نمایش شورش واگنرها جزئی از برنامههای پیچیدهای است که دو اثر و پیامد در آن مستتر است: اول، رهایی روسیه از بحران اوکراین که بدون اینکه مسکو بپذیرد شکست خورده است و دوم افزایش تأثیر پوتین در اعمال برنامهریزی برای آینده رهبری مسکو.
روزنامه شرق نیز در سرمقاله خود با عنوان پیامدهای شورش گروه واگنر مینویسد:
شورش واگنر که با ضد حمله نیروهای اوکراینی نیز همزمان بود، میتواند کار اداره جنگ اوکراین را به چهار دلیل دشوارتر کند: 1- این شورش باعث تقویت روحیه مقامات سیاسی و نظامی و مردم اوکراین شده است، 2- گروه واگنر که مؤثرترین نیروی روسی در جنگ اوکراین بود، دیگر نیروی فعالی نخواهد بود؛ زیرا رهبر گروه به تبعید رفته و چندده هزار عضو آن نیز یا پراکنده خواهند شد یا جذب ارتش رسمی روسیه، 3- پریگوژین یک روز قبل از شورش، فرماندهان نظامی روسیه را متهم به فریب رئیسجمهور درباره احتمال حمله ناتو به روسیه با کمک اوکراین کرد و به این ترتیب توجیه اصلی پوتین برای جنگ اوکراین را بیاعتبار خواند و 4- اتهامات پریگوژین علیه فرماندهان میتواند در بین صفوف نظامیان روسی در اوکراین اثرات سوئی داشته باشد.
در ادامه این یادداشت شرق آمده است:
از نظر بینالمللی، در شرایطی که هیچ کشور خارجیای نفوذی بر تحولات داخلی در روسیه ندارد، دنیا عمدتا متوجه تأثیر بیثباتی داخلی در روسیه بر تسلیحات هستهای این کشور و جنگ اوکراین و نیز جلوگیری از سرریز بحران به خارج روسیه است. نظر غرب درباره پریگوژین منفی است و او را افراطیتر و تندروتر از پوتین میداند. کیفرخواستی در آمریکا علیه پریگوژین به اتهام دخالت در انتخابات 2016 به نفع ترامپ باز است. برخی نیز احتمال رفتارهای پرخطر از جانب یک پوتین ضعیف را بیشتر میدانند؛ بنابراین از این پس تحولات داخلی روسیه بیش از پیش زیر ذرهبین خواهد بود.
آینده «جبهه اصلاحات» بعد از چریک پیر
عصر روز یکشنبه دومین جلسه مجمع جدید جبهه اصلاحات برگزار شد که در نهایت «آذر منصوری»، دبیرکل حزب اتحاد ملت و البته از نزدیکان «سیدمحمد خاتمی» بهعنوان رییس جدید جبهه انتخاب شد. بهگفته حاضرانی که در جلسه حضور داشتند، منصوری بهعنوان تنها کاندید برای جانشینی «بهزاد نبوی» محسوب میشد و با رای اعضای جدید هیات رییسه این جبهه برای این جایگاه انتخاب شد تا در ادامه در راس جبهه اصلاحات حضور داشته باشد. بسیاری بر این باورند شخصیتی چون منصوری که البته از سابقه سیاسی هم برخوردار است میتواند باعث انسجام در بین اصلاحطلبان شود.
روزنامه آرمان امروز درباره رئیس جدید اصلاحطلبان جبهه اصلاحات را نماینده جدید اغتشاشگران پاییزی خوانده و نوشته است:
پیش از این هم پیشبینی میشد که اگر «بهزاد نبوی» از ریاست جبهه کنار برود قطعا «آذر منصوری» جایگزین او خواهد شد. این انتخاب پیش از هرچیز نشان داد که اهمیت مطالبهگری شهروندان برای اصلاحطلبان بسیار مهم است. باتوجه به رویدادهای سال گذشته که بانوان در راس مطالبهگریها حضور داشتند، ریاست منصوری میتواند مورد وثوق زنان ایران قرار بگیرد. خانمها نیمی از فضای سیاسی کشور را به خود اختصاص دادهاند و به همین دلیل نیاز داریم که برای کاهش فاصلهها از افرادی مانند منصوری که از سوابق سیاسی خوبی برخوردار هستند و همواره به آرمانهای امام و انقلاب ارزش زیادی قائل هستند و در واقع یک میهنپرست واقعی محسوب میشوند نیاز داریم. اصلاحطلبان در مقایسه با سایر طیفهای سیاسی به جامعه نزدیکتر هستند و با ریاست یک خانم باتجربه بهخوبی این موضوع را به جامعه منتقل خواهیم کرد که بار دیگر در رویدادهای سیاسی مانند انتخابات اسفند ماه باعث انسجام ملت خواهیم شد و در این مورد به مطالبات خانمها هم توجه ویژهای خواهیم داشت. در واقع اصلاحات اکنون صدای زنان ایران است!
روزنامه اعتماد اما انتخاب منصوری را نشانه تحریم انتخابات خوانده و مینویسد:
بیانگیزه کردن مردم برای مشارکت در انتخابات یک فرآیند مدتدار بوده. همه افراد و دستگاههایی که امیدی چون برجام را به نومیدی تبدیل کردند، مدال افتخار گرفتند، اما نباید و نمیتوان اجازه داد انتخاباتی ضعیف به حفظ وضعیت فشل دولت سیزدهم کمک کند. اصلاحطلبان اگر از لاک خود بیرون آیند و همین موضوع ساده را برای مردم آشکار کنند خدمت بزرگی به خودشان کردهاند. قطعا اصولگرایان خردورز و معتدل نیز در این مورد با آنها همداستان خواهند شد. روشنگری درباره لزوم انتخابات پرشور و آزاد، بهرهاش کمتر از راهیابی نمایندگان پرقدرت و باسواد و شجاع به مجلس نیست. اگر اصلاحطلبان با انتخاب ترکیب جدید جبهه اصلاحات پای در این راه گذارده باشند، زهی توفیق. وگرنه عزلت گزیدن و تماشا کردن که کار سختی نیست. مگر یک نسل چقدر فرصت دارد؟
نگرانی اصلاحطلبان درباره مذاکرات: شوخی یا جدی؟
اصلاحطلبان که همیشه فرش قرمز زیر پای مذاکره میاندازند مدتی است که نگران آن شدهاند و مذاکرات امارات را نفت در برابر غذا میخوانند!
روزنامه جوان درباره رفتارهای عجیب لیبرالهای وطنی نوشته است:
ایران و امریکا هر دو خبر میدلایستآی در خصوص رسیدن به توافق موقت را رد کردهاند، با این حال اصلاحطلبان به میدان آمدهاند و توافق انجام نشده را رد میکنند و غلط میدانند، در حالی که شبیه آن در دوران زعامت ظریف و روحانی بر سیاست خارجی کشور، به نظرشان چنین چیزی خیلی هم خوب میآمد! کانال تلگرامی منتسب به مصطفی تاجزاده نوشت: «عدهای دلخوشاند به توافق موقت و به عنوان دستاورد نفت در برابر غذا را در بوق کردهاند.» جالب آنکه آنچه اصلاحطلبان برای دولت رئیسی غلط میدانند، شبیه همان اینستکس است که دولت روحانی با اروپاییها منعقد کرد و اصلاحطلبان آن را تحسین و حتی تقدیس میکردند!
این روزنامه در ادامه نوشته است:
فرآیند اینستکس اینگونه بود که یک شرکت ایرانی کالایی به اروپا صادر میکند و در قبال آن اعتباری به دست میآورد. از این اعتبار برای واردات کالا از اروپا به ایران استفاده میشد. هیچ گونه پولی در این معامله وارد ایران نمیشد. از طرفی، سه کشور اروپایی مؤسس اینستکس اقلام مورد معامله را مواد غذایی، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی اعلام کردند. سازوکار اجرایی اینستکس دقیقاً معادل «نفت در برابر غذا» تعریف شده بود. اما نظر اصلاحطلبان چه بود؟ آنها تمام قد از آن دفاع کردند و آن را دستاوردی برای ایران در زمینه دور زدن تحریمها و نیز عبور اروپا از امریکا خواندند. اینستکس البته پس از چهار سال و 10 ماه و یک روز تعطیل شد. کل تراکنش اینستکس هم یک مورد و در زمینه تجهیزات درمانی در تاریخ مارس 2020 بود!