زرق و برق نمایشگاههای اروپایی ما را از بازارهای منطقه غافل کرد / در بازارهای جهانی چندچند هستیم؟
مدیر آژانس ادبی پل میگوید: زرق و برق نمایشگاههای کتاب اروپایی موجب غفلت ناشران ایرانی از بازراهای نشر منطقه شده است، درحالیکه نشر ایران قرابت بیشتری با بازارهای نشر منطقه دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در ابتدای دهه 90 آرزویی به نام ترجمه و حضور کتابهای ایرانی در بازارهای جهانی شکل گرفت؛ آرزویی که در میان برنامههای دولتمردان و مسئولین دستگاههای مربوطه قرار گرفت، طرحهایی اجرا شد و حضور نویسندگان و دستاندرکاران حوزه نشر در نمایشگاههای بینالمللی مانند فرانکفورت تسهیل شد، اما در ادامه فاصله میان آنچه به عنوان آرزو در سر و دل اهل قلم شکل گرفت با آنچه در عرصه بازار نشر رخ داده، فاصلهای به اندازه زمین تا آسمان است. برخلاف همه کارهای صورت گرفته، عایدی صنعت نشر کشور از صادرات تقریباً هیچ بوده است. این در حالی است که صنعت نشر کشور طی سالهای اخیر با افت و خیزهای فراوانی مواجه بوده است.
درحالیکه بازار ایران طی 10 سال گذشته، بستری مناسب برای عرضه کارهای خارجی بوده، خود کمترین سهم را از بازارهای جهانی داشته است. نگاهی به عملکرد کشورهای منطقه، از ترکیه گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس، نشان از برنامهریزی مدون و دقیق در این زمینه دارد؛ برنامهای که هم به لحاظ اقتصادی برای کشور سودآور است، هم میتواند کمکی برای ناشران و انگیزهای برای ارتقای کیفی کتابها باشد و هم محملی است برای صدور فرهنگ کشور مبدأ. با وجود این، ایران از دایره رقابتهای اینچنینی گویی بیرون است و همچنان آرزویی به عنوان حضور در بازارهای جهانی در سر میپروراند.
در سالهای گذشته انتقاداتی به شیوه حضور ایران در نمایشگاههای بینالمللی کتاب وجود داشته است، که در برخی دورهها پررنگتر و در برخی دورهها کمرنگتر بوده است، یکی از منتقدان به شیوه حضور دولتی ایران در نمایشگاههای بینالمللی کتاب مجید جعفریاقدم مدیر آژانس ادبی پل است، جعفریاقدم معتقد است که عمده توجه ما به سمت بازارهای اروپایی است در حالی که ما قرابت بیشتری با کشورهای منطقه و خلیج فارس داریم و از این ظرفیت غفلت کردهایم.
خبرگزاری تسنیم با جعفریاقدم درباره آسیبهای شیوه حضور ایران به گفتوگو نشسته است، این گفتوگو به شرح ذیل است:
* تسنیم: در ابتدای دهه 90 آرزویی به نام ترجمه و حضور کتابهای ایرانی در بازارهای جهانی شکل گرفت؛ آرزویی که در سالهای بعد به صورت جدیتر مطرح شد. حتی در میان برنامههای دولتمردان و مسئولین دستگاههای مربوطه قرار گرفت، طرحهایی اجرا شد و حضور نویسندگان و دستاندرکاران حوزه نشر در نمایشگاههای بینالمللی مانند فرانکفورت تسهیل شد، اگرچه در پیمودن این مسیر هم با نواقصی روبرو بودیم؛ اما نسبت به گذشته پیشرفت محسوس بود، در دوره فعلی وضعیت حضور ایران در بازارهای بینالمللی نشر را چگونه ارزیابی میکنید؟
تصمیم جدی برای حضور نشر ایران در جهان بیشتر به اواخر دهه 70 بر میگردد، سالهایی که در وزارت ارشاد و اتحادیههای نشر باور حضور در اقتصاد نشر جهانی و گسترش دامنه مخاطبان کتابهای ایرانی در کنار اعتقاد و رویکرد شرکت نمادین در رویدادها و نمایشگاههای بینالمللی نشر مطرح شد.
از اینرو در کنار غرفههای دولتی و شبه دولتی که عمدتاً نقش نمایش و معرفی آثار اسلامی، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و ایرانشناسی را عهدهدار بودند، معدود ناشرانی از بخش خصوصی با کمک و یا بدون حمایت دولت و با هدف عرضه و معرفی آثار خود در نمایشگاههایی همچون نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کردند. در همین سالها بود که اتحادیه ناشران تهران در غرفه مستقلی در فرانکفورت حاضر شد و نخستین آژانسهای ادبی شکل گرفت.
از دهه 90 به بعد، به دنبال اعتراضها به نتایج و کارکرد دولت از حضور در نمایشگاههای بینالمللی، رویکرد جدیدی در نحوه حضور اندیشیده و تلاش شد، حضور عوامل نشر ایرانی در غرفه ایران در فرانکفورت هم یکپارچه شده و هم در فضای آبرومندانهتری برگزار شود. از طرف دیگر نقش بخش خصوصی در غرفه ایران توسعه یابد. از این رو مؤسسه نمایشگاههای وزارت ارشاد با فراهم آوردن فضای بزرگتر، امکانات بیشتر و تمهید تسهیلات از بخش خصوصی برای حضور بیشتر در غرفه ایران و مدیریت محتوایی غرفه دعوت بعمل آورد. این اقدام در سالهای اول با مشکلاتی روبرو بود، ولی در سالهای بعد سامان بهتری یافت و مورد استقبال ناشران و سایر عوامل نشر ایرانی قرار گرفته است. همراه با این اقدام مهمان ویژه شدن ایران در بعضی نمایشگاههای خارجی موجبات حضور هدفمندتر نشر ایران و حضور بیشتر بخش خصوصی در بعضی نمایشگاههای بینالمللی کتاب را فراهم آورد.
این گونه حرکتها موجبات ایجاد انگیزه در ناشران و نویسندگان، بیشتر حضور در بازارهای بینالمللی نشر را باعث شد و متولیان فرهنگی وقت سعی کردند عدالت حمایت از حضور نشر ایران در جهان را با حمایت حداکثری از ناشران و نویسندگان با دیدگاهها و سلیقههای مختلف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی برقرار کنند. برخلاف حضور ناشران از طیفهای مختلف در غرفه ملی ایران بیشترین تعداد آثار در موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به همین سالها برمیگردد.
در ارزیابی و نقد وضعیت موجود حضور نشر ایران در جهان متأسفانه باید گفت که آن سعهصدر موجود در نزد متولیان فرهنگی در سالهای رونق حضور نشر ایران در جهان اکنون کمتر دیده میشود. از اینرو بررسی آماری تعداد ناشران و نویسندگان حاضر در غرفههای ایران در نمایشگاههای کتاب خارجی با حمایت وزارت ارشاد اسلامی نشان از افت تعداد شرکتکنندگان دارد.
صادرات کتاب -2| مطالبه رهبر انقلاب 20 سال پیش درباره ترجمه آثار ایرانی از مسئولان چه بود؟+ فیلمحضور مستقیم وزارت ارشاد اسلامی در نمایشگاههای خارجی کتاب (که اغلب در قالب غرفه مؤسسه خانه کتاب و ادبیات و ایران وابسته به معاونت امور فرهنگی است) و حضور غیر مستقیم اگر با هدف تبلیغ است، که است، جزو وظایف سازمانی وزارت ارشاد نیست و قانونگذار این وظیفه را به سازمان فرهنگ ارتباطات اسلامی و رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی سپرده است. پس دیگر نیازی نیست مؤسسه خانه کتاب و ادبیات وزارت ارشاد اسلامی با هزینههای قابل توجه در نمایشگاههای مختلف بعضا با تابلو غرفه ملی نشر ایران شرکت کند.
اما اگر وزارت ارشاد وظیفهای برای خود در توسعه نشر کشور در جهان احساس میکند، آن وظیفه بسترسازی، تسهیل حضور بخش خصوصی و حمایت و نظارت و ارشاد است.
دولتها در کنار ایفای نقشهای ذاتی و سازمانی خود برای بسترسازی توسعه نشر داخلی در رویدادهای بینالمللی، تلاش میکنند از برنامهها و پروژههای صاحبان آثار داخلی (اعم از مؤسسات نشر، اتحادیههای نشر، تشکلهای نشر، آژانسهای ادبی، نویسندهها، تصویرگران) برای ورود و حضور موفق و مؤثر در بازارهای نشر در کشورهای مختلف پشتیبانی کنند. بدین معنی که دولتها یا مؤسسات زیرمجموعهشان خود مجری برنامههای مرتبط با توسعه نشر کشور در جهان نمیشوند، بلکه میتوانند از برنامهها و پروژههایی که از طرف بخش خصوصی پیشنهاد میشود، پشتیبانی و حمایت کنند. برای نمونه در خصوص حضور صاحبان آثار در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، پروژههایی از طرف بخش خصوصی به دولت پیشنهاد میشود و دولت در صورت تأیید از اجرای آنها با مدیریت خود بخش خصوصی حمایت و شاید نظارت میکند. *تسنیم: طرح گرنت به منظور تسهیل و سرعت بخشیدن به بحث صادرات کتاب و ترجمه آثار ایرانی اجرا شد. این طرح را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا توانست خوشهای از خرمن بازار کتاب ایران در چهار دهه پس از انقلاب را در کشورهای هدف معرفی کند؟
یکی از وظایف دولتها در کمک به توسعه نشر کشور تمهید طرحهای حمایتی با هدف کمک به ترجمه و نشر آثار داخلی به زبانهای مختلف در کشورهای خارجی (معروف به طرح های گرنت) است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای کمک به توسعه نشر کشور در دهه 90 دو طرح حمایتی: طرح تاپ (در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) و طرح حمایت از ترجمه آثار ایرانی در جهان (در معاونت امور فرهنگی) را راهاندازی کرد. این طرحها برخلاف مواجه با مشکلات و محدودیتها در ابتدا توانستند توجه برخی از ناشران خارجی را به خود جلب کنند. اما متأسفانه تعداد متقاضیان خارجی برای درخواست حمایت در سالهای اخیر رو به کاهش گذاشته است. * تسنیم: به نظر میرسد که در بحث صادرات کتاب، یکی از نقاط ضعف، نگاه محدود به بازارهای اروپایی است، در حالی که عمده تمرکز بر بازارهای کشورهای اروپایی است، بازار کشورهای منطقه را از دست دادهایم. با توجه به تجربهای که از حضور در نمایشگاههای منطقه مانند کشورهای خلیج فارس دارید، حضور ایران در این رویدادها را چطور ارزیابی میکنید؟
در جایی عرض کرده بودم اگر آن اهمیت و علاقهای که ناشران و مسئولان ارشاد در سالهای دهه 90 برای حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت یا برخی نمایشگاههای به اصطلاح شیک و اروپایی داشتند را به حضور در بازارهای نشر خارجی سهلالوصول و کم هزینه معطوف میکردند، شاید وضع موجود نشر ایران در جهان مطلوبتر بود.
نمایشگاههایی مثل فرانکفورت، لندن و پاریس برای ناشران اروپایی و غربی شاید محل خوبی برای عرضه و معرفی خود و آثارشان و تبادلات رایت باشد، اما برای نشر کشورهای در حال توسعه مثل ایران از جنبه عرضه و معرفی آثار و ارتباطگیری با ناشران اروپایی و غربی خوب است، نه برای فروش کپی رایت. از اینرو برخلاف سالها حضور پرهزینه در فرانکفورت، کمتر ناشر و آژانس ادبی موفق به فروش رایت آثار ایرانی شده است. البته خیلی قراردادهای صوری بسته شده، اما اینکه خروجی عملی (انتشار کتاب ایران به زبان خارجی توسط ناشر خارجی) اتفاق بیفتد کمتر بوده است. اگر هم بوده است، اغلب با ناشران غیر اروپایی و آمریکایی حاضر در فرانکفورت بوده است. همانهایی که در نمایشگاههای کم هزینه کشورهای خودشان میتوان با آنها قرارداد رایت بست.
اینکه چرا در کشورهای منطقهای برخلاف قرابتهای فرهنگی و دینی ارتباط مؤثر فیمابین بازارهای کتاب نشر آنها با ایران برگزار نشده است، دلیل مشخص آن عدم اطلاع و علاقه و حضور ناشران ایرانی در این نوع بازارها است. در نمایشگاههای کتاب این کشورها اغلب بخش دولتی ما آنهم با هدف تبلیغی و ترویجی شرکت میکنند.
* تسنیم: بحث اقتصاد نشر در حال حاضر یکی از معضلات و آسیبهای اصلی در بازار کتاب ایران است. به نظر شما تقویت صادرات کتاب تا چه اندازه میتواند وضعیت اقتصادی نشر را بهبود ببخشد؟
دو مؤلفه مهم در اقتصاد نشر جهانی، خرید و فروش نماده یا فیزیک کتاب (اعم از فرمت چاپی فرمت الکترونیکی فرمت شنیداری و...) و مبادلات محتوا (کپی رایت) است. مبادلات محتوا در مقایسه با مبادلات به جهت ثبات و همچنین گستردگی و سهولت معامله و تبادل اولویت بیشتری نسبت به بازار خرید و فروش فیزیک کتاب دارد.
شاید بتوان نماده یک محتوا و اثر را در چند قالب محدود تبدیل به فراورده قابل فروش کرد، ولی کپی رایت و ترجمه آن را به صدها زبان میتوان فروخت. از اینرو گردش مالی در حوزه محتوا خیلی بیشتر از حوزه فیزیک اثر است.
بنابراین فعال کردن بخش مبادلات خرید و فروش رایت در کنار خرید و فروش نسخه چاپی، الکترونیک و شنیداری، رهیافت خوبی برای توسعه اقتصاد نشر هر مؤسسه انتشاراتی است.