زیباکلام: تفاوت رئیسی با روحانی با گوشت و پوست قابل لمس است / عبدی: «دهه نودی‌ها» نمی‌دانند که ارزش‌های رسمی چیست
اصلاح طلبان اصرار دارند که مخالفان برجام در ایران را با مخالفان برجام در آمریکا در یک کفه ترازو قرار داده و این دو را با مخالفت اسرائیل با برجام، یکی و مشابه جلوه دهند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.
*******
** زیباکلام: تفاوت رئیسی با روحانی با گوشت و پوست قابل لمس است
روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «ایران؛ یک سال بعد» به نقل از «صادق زیباکلام» نوشت: «8 سال ریاست جمهوری آقای روحانی را دیدیم و این یک سال ریاست جمهوری آقای رئیسی را نیز مشاهده کردیم. تفاوت این دو دولت با گوشت و پوست قابل لمس است.»
این روزنامه اصلاح طلب همچنین در ادامه به نقل از «حسین مرعشی» نوشت: «آقایان می گویند زندگی مردم را به برجام گره نمی زنیم، مگر شما گره زده اید که می گویید گره نمی زنیم؛ این گره خورده شده است چرا چشم مان را بر واقعیت می بندیم.»
مرعشی در ادامه تاکید کرد: «وقتی آقای خاتمی در سال 76 به پیروزی رسیدند به اندازه ای این پیروزی در کام ملت و نیروهای سیاسی میانه رو و اصلاح طلب و تحول خواه شیرین بود که بعضا دوم خرداد برای دوره ای طولانی به نام گروه های سیاسی حامی آقای خاتمی تبدیل شد و تا سال ها بخشی از اصلاح طلبان مشهور به دوم خردادی ها شدند و هر سال به سالگرد این پیروزی افتخار می کردند. این روزها دقت کردم و از هیچ یک از هواداران آقای رئیسی در سالگرد انتخاب ایشان هیچ عکس العملی ندیدم که نشان از افتخار به انتخابات سال گذشته داشته باشد و عجیب بود که چرا جبهه پیروزی سال گذشته نمی تواند به این تاریخ افتخار کند.»
جریان اصلاح طلب در سال گذشته و در آستانه انتخابات مدعی بود که اگر رئیسی به ریاست جمهوری برسد، در اسرع وقت مستقیم با آمریکا مذاکره کرده و سریع به FATF می پیوندد و همان مسیر روحانی را بدون هیچ ماع و دست اندازی می پیماید.
این طیف همچنین مدعی بود که اگر رئیسی به ریاست جمهوری برسد، ظرف چند ماه دلار به عدد 40 و 50 هزارتومان رسیده و کشته های کرونا از هزارنفر فراتر رفته و وضعیت به گونه ای می شود که مردم آرزو می کنند که ای کاش روحانی رئیس جمهور کشور بود.
اما اکنون دولت رئیسی بدون مذاکره با آمریکا و بدون برجام و FATF، هم در آزمون کرونا سربلند بیرون آمده و هم در صادرات نفتی و غیرنفتی و دیپلماسی قوی اقتصادی و مهار تورم، اقدامات بسیار مهمی انجام داده است.
رئیسی دیشب در گفتگوی زنده تلویزیونی تاکید کرد که «29 هزارمیلیارد تومان بدهی دولت قبل را در 20 روز پرداخت کردیم.»
وی افزود: «ما کشور را در شرایطی تحویل گرفتیم که تورم ماهانه 60 درصدی و کسری بودجه داشتیم و مواجه با رشد نقدینگی هم بودیم که اگر ادامه می‌یافت، شرایط اقتصادی دشوارتر می‌شد.»
برخلاف فضاسازی دروغین جیان اصلاح طلب، دولت دوم خاتمی با نارضایتی مردم و عدم محبوبیت به کار خود پایان داد. در آن مقطع علیرغم آنکه خاتمی به صورت علنی از «مصطفی معین» در انتخابات 1384 حمایت کرد، وی با آرای بسیار پایین از راهیابی به پاستور باز ماند.
نکته مهم دیگر اینکه از سال 92 تا 1400 مقامات ارشد دولت خاتمی و اعضای ارشد ستادهای موسوی و کروبی در دولت روحانی در مناصب ارشد حضور یافتند. اما این طیف با ناکارآمدی و سوءمدیریت خسارت های بزرگی در این مدت به کشور و مردم تحمیل کرد.
کارشناسان معتقدند که دولت های یازدهم و دوازدهم (دولت اول و دوم روحانی)، در حقیقت «دولت سوم و چهارم اصلاحات» و به عبارتی «دولت سوم و چهارم خاتمی» بود.
** عبدی: «دهه نودی ها» نمی‌دانند که ارزش‌های رسمی چیست
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به 8 سال زندان محکوم شد و در اظهارنظری، الگوی پیشرفت ایران را خیالی! نامیده بود، نوشت: «ماجرای جمع شدن تعدادی جوان و نوجوان شیرازی در روز جهانی اسکیت در زمین اسکیت‌بازی و انتشار فیلم آن اتفاق جالبی است که واکنش‌ها به آن، نسبت به اصل ماجرا از اهمیت بیشتری برخوردار است. اگر خوب دقت کنیم، احتمالا این افراد پس از شنیدن بازتاب‌های این رویداد تعجب کرده و از خود خواهند پرسید، مگر ما چه کرده‌ایم که این همه برای رسانه‌ها و حکومت مهم شده است؟ ما جز رفتار روزانه خود مرتکب چه عمل خلافی شده‌ایم؟ این پرسش نقطه محوری است. اینکه بخش قابل توجهی از مردم و نسل جدید زندگی عادی خود را می‌کنند، و در عین حال این سبک زندگی برای دیگران بسیار عجیب و غیرمنتظره است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «برخلاف اغلب جوانان دهه هفتاد و هشتاد که خود را در ارتباط با امر عمومی و سیاست، هویت‌یابی و تعریف می‌کردند، جوانان و نوجوانان دهه 1390 و این دهه، به کلی با این امر قطع رابطه کرده‌اند و نمی‌داند که ارزش‌های رسمی چیست که حتی بخواهد آن را رعایت کند. آنان با نهادهای اصلی جامعه قطع رابطه کرده و در خود فرو رفته‌اند. و بالاخره کار حکومت شده نادیده گرفتن و حتی تکذیب این سبک از زندگی یا ارتباط دادن آن به توطئه‌های دیگران. نتیجه این عوامل، بی‌اطلاعی حکومت از آن چیزی است که در بطن جامعه رخ داده یا در حال رخ دادن است.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «هنگامی که می‌گوییم کاری به زندگی شما در خانه نداریم، فقط در فضای عمومی چنین و چنان باشید، آن‌هم به این علت که ما چنین می‌خواهیم، ریاکاری را نهادینه کرده‌ایم. نسل‌های قبلی با این ریاکاری زندگی کرده‌اند ولی نسل جدید صادق‌تر از آن است که چنین ریاکاری را سرلوحه رفتارش قرار دهد. یک بار دیگر فیلم را ببینید تا متوجه طبیعی بودن بیش از حد رفتار این نوجوانان دهه هشتادی شوید. بهتر است از برگزارکنندگان تشکر کنید که چشم‌ها را به این واقعیت‌ها آشنا کردند.»
این یادداشت بیش از آنکه در حمایت از دهه نودی ها باشد، نشان از عصبانیت و خشم از دهه نودی ها است. جریان تندرو اصلاح طلب از دهه نودی ها عصبانی و خشمگین است. چرا!؟
به این دلیل که سرود حماسی و شورانگیز «سلام فرمانده» در کشور غوغا به پا کرده. از اجتماع 100 هزارنفری در استادیوم آزادی تا اجتماعات باشکوه و کم نظیر در اقصی نقاط کشور از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب.
نکته قابل توجه اینجاست که سلام فرمانده حتی مرزهای ایران را هم درنوردیده و نسخه های عربی، انگلیسی، هندی و... آن یکی پس از دیگری منتشر می شود.
وقتی نوجوانان عزیز کشورمان با آن قلب‌های پاک و چشمان اشکبار با امام زمان (عج) خود عهد و پیمان می‌بندند و آرزوی حاج قاسم شدن برای امام زمانشان را طلب می‌کنند و فریاد می‌زنند که «سیدعلی دهه نودی‌هاشو فراخوانده»، دشمن از خشم به خود می‌پیچد و رسانه‌های خود و دنباله های داخلی را به خط می‌کند تا بلکه جلوی این موج عظیم را بگیرند.
اصلاح طلبان تندرو علاوه بر آنکه «سانسورچی های ماهری» هستند، عادت دارند که از کاه، کوه بسازند. این طیف اجتماعات عظیم و تماشایی سلام فرمانده را به کل سانسور کرده و در سوی مقابل، تجمع چند ده نفری در یکی از پارک های شیراز را به کل نوجوانان در کشور تعمیم می دهد.
امثال عبدی که آزادی خرید و فروش مواد مخدر و آزادی مشروبخواری را تجویز می کنند، هیچ نسبتی با دغدغه ها و مطالبات جوانان و نوجوانان عزیز کشورمان ندارند. بهتر است این طیف کمی هم از سانسور واقعیت های جامعه فاصله گرفته و چند دقیقه ای وقت گذاشته و تصاویر و ویدئوهای اجتماعات سلام فرمانده در اقصی نقاط کشور را ملاحظه کنند.
** سناریونویسی برجامی، باب میل آمریکا و اسرائیل!
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «برجام در دسترس؟» نوشت: «اینکه موانع احیای برجام به‌طور رسمی رفع شده‌اند یا به مذاکرات آتی برای رفع آنها نیاز است، فعلا مشخص نیست اما عزم ایران و اتحادیه اروپا و احتمالا آمریکا به گفته جوزپ بورل جدی است و احتمالا به‌زودی شاهد سفر وزرای امور خارجه عضو برجام به هتل کوبورگ وین برای ازسرگیری مذاکرات خواهیم بود؛ البته اگر مخالفان احیای برجام در ایران و آمریکا و البته روسیه و اسرائیل بگذارند.»
رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب در حوزه سیاست خارجی و به طور خاص در حوزه برجام اصلا تحلیل های دقیق و واقع بینانه ای ارائه نمی دهند. از ادعای «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام» تا «اسرائیل مخالف برجام است» و...
اصلاح طلبان اصرار دارند که مخالفان برجام در ایران را با مخالفان برجام در آمریکا در یک کفه ترازو قرار داده و این دو را با مخالفت اسرائیل با برجام، یکی و مشابه جلوه دهند.
این در حالی است که منتقدان برجام در داخل معتقد هستند که احیای این توافق نیازمند 3 اقدام بسیار مهم و ضروری است: لغو دائمی تمامی تحریم ها، ارائه تضمین معتبر توسط آمریکا و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل از سوی ایران. منتقدان برجام در داخل همچنین تاکید دارند که توافق هسته ای نباید به حوزه های دیگر از جمله موشکی و منطقه ای تعمیم پیدا کند.
اما منتقدان برجام در اسرائیل و آمریکا کاملا در نقطه مقابل منتقدان در ایران قرار دارند. آن ها معتقدند که اولا باید محدودیت های برجامی ایران دائمی شده و این محدودیت ها به حوزه های موشکی و منطقه ای نیز سرایت کند، ثانیا، تحریم ها باید در جای خود برقرار باشد و لغو تحریم ها به هیچ عنوان رخ ندهد.
متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب در داخل، با یکی جلوه دادن منتقدان برجام در داخل و خارج، سناریونویسی برجامی را باب میل آمریکا و اسرائیل انجام می دهند.
