زیباکلام: مناظرههای انتخاباتی آمریکا را مسخره نکنید / روحانی باید در اعتراض به جناح راست، استعفا دهد
جالب اینجاست که برخی از روزنامه های اصلاح طلب همچون روزنامه آرمان در نقش ستاد انتخاباتی دموکرات ها در ایران، بدون اشاره به رسوایی ها در این مناظره، با ذوق زدگی اعلام می کند که بایدن پیروز مناظره اول بود
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**زیباکلام: مناظره های انتخاباتی آمریکا را مسخره نکنید
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان «ترامپ و ترامپ ها هزینه دموکراسی» نوشت: «"نخستین مناظره انتخابات ریاستجمهوری 2020 ایالات متحده، فضاحت نظام دموکراسی حاکم در غرب را آشکار کرد"، "همین یک مناظره ترامپ - بایدن کافی است، لطفا جلوی مناظرههای بعدی را بگیرید"، "درخواستهای گسترده برای لغو مناظرهها نشاندهنده نگرانی عمیق لابیهای صهیونیستی - سرمایهداری گرداننده این رسانهها از افشای واقعیتهای ضد مردمی لیبرالدموکراسی در آمریکاست! ". این گزارهها و یک دو جین مشابه آن، از ساعات اولیه روز گذشته و بهدنبال برگزاری نخستین مناظره ترامپ - بایدن برای انتخابات سوم نوامبر 2020، از سوی مراکز مشخص در فضای مجازی چرخانده شد. هدف آنها نشاندادن ورشکستگی نظام لیبرالدموکراسی حاکم در غرب و بهویژه در آمریکاست».
زیباکلام در ادامه نوشت: «اینکه آیا نظام لیبرالدموکراسی را میتوان تقلیل داد به شخصیت یک رئیسجمهور در آمریکا به نام دونالد ترامپ و رفتار او در 90 دقیقه مناظره با رقیب انتخاباتی خود قابل بحث است. بماند که این ترامپ در انتخابات گذشته، مطلوب جریانی خاص در ایران بود که به دلایلی، حضور هیلاری کلینتون در آمریکا را به ضرر اقدامات خود میدانستند».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تاکید کرد: «سؤال از منتقدان این شیوه حکومتداری آن است که آن نظام ناکارآمد، ورشکسته، استثمارگر ظالم و سایر صفاتی که به آن نسبت میدهند، چه بدیلی دارد؟ چه نظام سیاسیای را پیشنهاد میدهند که ضعفهای نظام لیبرالدموکراسی را نداشته باشد و یک سر و گردن هم از آن بالاتر بایستد؟».
زیباکلام در ادامه نوشت: «نخستین شرط دموکراسی، پذیرش پیامد آن یا درستتر گفته باشیم، پیامد انتخاب مردم است. اگر اکثریت مردم نازیها یا دونالد ترامپ را انتخاب کردند، هیچ نهادی، هیچ قدرتی نمیتواند به آنها بگوید انتخاب شما درست نبوده و شما نباید آدولف هیتلر را انتخاب میکردید. شما نباید ترامپ را راهی کاخ سفید میکردید. دموکراسی، بهایی دارد که باید آن را پرداخت».
روزنامه آرمان نیز در مطلبی با عنوان «بایدن پیروز مناظره اول بود» بدون اشاره به چهره بدون بزک آمریکا در مناظره اخیر نوشت: «پیروزی نسبی بایدن در مناظره روز گذشته شاید بهصورت سلسلهوار به مناظرات بعدی نیز کشانده شود و پیروزی نهایی را برای جو بایدن رقم زند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه از «علی بیگدلی» فعال سیاسی اصلاح طلب پرسید: «کدامیک از دو نامزد اصلی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را میتوان یک گزینه مناسبتر برای سیاست خارجی کشورمان قلمداد کرد؟». بیگدلی در پاسخ گفت: «قطعا بایدن به برجام باز خواهد گشت و میتواند گزینه بهتری برای ایران باشد اما به نظر میرسد به دنبال امتیازات بیشتری از آنچه در برجام است، باشد. از آنجایی که رفتار مسئولان آمریکا در دوره ترامپ به نحوی بوده است که ایران مذاکره با او را رد کردهاند بنابراین رای نیاوردن او میتواند روزنههایی را برای ارتباط ایجاد کند. در صورتی که ترامپ پیروز شود، کنار آمدن با دولت ایالاتمتحده سختتر خواهد بود و نیاز به سیاستهای هوشمندانهای دارد».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «اما نباید از دموکراتها انتظار زیادی داشت به این علت که دموکراتها و جمهوریخواهها بر سر یک مساله نمیتوانند دست به قمار بزنند و آن منافع ملی و ارزشهای حاکم بر آمریکاست. هرچند براساس اظهارنظرهای مکرر جو بایدن ممکن است در مقابل ایران سیاست ملایمتری به کار ببرند و دوباره به برجام برگردند ولی قطعا خصوصیات برجام گذشته را نخواهد داشت. اگر ترامپ به پیروزی برسد، شرایط برای ما سختتر میشود».
روزنامه آرمان همچنین در یادداشتی با عنوان «باب گفتگو نباید بسته شود» به قلم «غلامرضا انصاری» عضو حزب اتحاد ملت (اعضای حزب منحله مشارکت) نوشت: «پیروز مناظره انتخاباتی در آمریکا حزب دموکرات و بازنده آن بشریت بود. بههرحال با زمان کوتاهی که تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مانده است، بعید میدانم این مناظرات، تاثیر مثبتی بر فضای داخلی ایران داشته باشد. دستاندرکاران سیاست خارجی بر اساس عزت، مصلحت و منافع کلی کشور اعمال سیاست میکنند. شورای امنیت ملی و دستگاه دیپلماسی میتواند از همین فضای ملتهب سیاسی بهترین بهرهبرداری را انجام بدهد. میتوان در همین بحرانیترین شرایط سیاسی، باب گفتوگو و مذاکره را نبست. ما باید به دنبال تامین منافع سیاسی خود باشیم... باید به کسانی که به رادیکالیسم و پوپولیسم چشم دوختهاند و منافع خود را در ایجاد تنش در عرصه بینالمللی میبینند، هشدار داد که کشور ما ایران به عنوان یک کشور ریشهدار تاریخی که تجربه صدها سال مدنیت داشته است».
همچنین روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «تعامل سازنده با جهان» نوشت: «رقبای سیاسی دولت نباید فراموش کنند که درخت تحریم از سالها قبل توسط آنها کاشته و آبیاری شد. بدین نحو تحریم در زمین سیاست و اقتصاد ایران ریشه دواند. بخش زیادی از مسئولیت تحریمها به دلیل بی توجهی همین جریان به آنها و حتی به تمسخر گرفتن تحریمها، متوجه همین جریان است. شکی نیست که اگر قبل از سال 92 با درایت بیشتری درباره پیریزی تحریمهای بینالمللی علیه ایران اقدام شده بود و مسئولان وقت با آغوش باز به سراغ آن تحریمها نرفته بودند، هم در جریان برجام مذاکرات سادهتر و سریعتری پدید میآمد و هم عواید برجام برای ما بیشتر میبود و هم بعد از آن امریکا با سختی بیشتری برای اقدام علیه توافق هستهای مواجه میشد. به هر روی امروز برای سربلندی در نظام بینالملل، ایران نیازمند احترام بیشتر به حقوق ملت، اجتناب از واکنشهای شعاری و تبلیغی، تعقیب دیپلماسی چندجانبهگرایی، عبور از تابوهای فرصتسوز و تعامل جهانی برپایه قانون اساسی و قواعد منشور ملل متحد است».
صادق زیباکلام از دموکراسی در آمریکا نام برده و تاکید کرده که ترامپ پیامد انتخاب مردم است. متاسفانه زیباکلام و همفکران وی هیچ شناختی از روند برگزاری انتخابات در آمریکا ندارند.
دونالد ترامپ در سال 2016 در حالی رئیس جمهور آمریکا شد که حدود 3 میلیون رای کمتر از هیلاری کلینتون کسب کرد. یعنی براساس رای مردم آمریکا، کلینتون رئیس جمهور این کشور بود، اما ساختار حاکمیتی این کشور بدون توجه به رای مردم و براساس سیستم غیرعادلانه و غیرمردمی الکترال، ترامپ را به عنوان رئیس جمهور معرفی کرد.
قبل از ترامپ نیز 4 رئیس جمهور دیگر در آمریکا با همین روش غیرعادلانه انتخاب شدند. یعنی ابتدا مردم در انتخابات شرکت می کنند و یک شخص را به عنوان رئیس جمهور انتخاب می کنند، بعد ساختار حاکمیتی آمریکا، فرد دیگری را به عنوان رئیس جمهور انتخاب می کند.
زیباکلام دلخور شده که چرا رسانه ها در ایران «چهره بدون روتوش آمریکا» را نمایش می دهند. امثال آقای زیباکلام باید هم عصبانی باشند. چرا که نمایش چهره واقعی آمریکا، هر آنچه این طیف در بزک و تطهیر ساختار حاکمیتی آمریکا رشته کرده بودند، پنبه می کند.
سگ دست آموز، دلقک، خفه شو، معتاد و... تنها بخشی از فحاشی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در مناظره اخیر است. یکی از فعالین رسانه ای در واکنش به این مناظره نوشت: «اولین مناظره ترامپ و بایدن نمایی از حاکمیت بدون روتوش آمریکا و واقعیت های تفکر لیبرال دموکراسی بود. بی اخلاقی، توهین، شارلاتان بازی و نفرت پراکنی. این مناظره ناقوس مرگ دموکراسی آمریکایی و غربی بود».
جالب اینجاست که برخی از روزنامه های اصلاح طلب همچون روزنامه آرمان در نقش ستاد انتخاباتی دموکرات ها در ایران، بدون اشاره به رسوایی ها در این مناظره، با ذوق زدگی اعلام می کند که بایدن پیروز مناظره اول بود!
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه در عین حال که اذعان می کند که «دموکرات ها و جمهوری خواهان درباره منافع ملی کشورشان و ارزش های آمریکایی قمار نمی کنند»؛ در ادامه این پالس را می دهد که بایدن در پی اصلاح برجام است و در لفافه این پیغام را می دهد که بهتر است که ما هم در برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای خود، دستور آمریکا را اطاعت کنیم و به مولفه های قدرتمان چوب حراج بزنیم. به نظر شما طیف تندرو اصلاح طلب به چیزی تحت عنوان منافع ملی ایران، اعتقادی دارد!؟
لازم به ذکر است که روزنامه اعتماد - به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» کاندیدای ردصلاحیت شده مجلس یازدهم و رفیق گرمابه و گلستان «شهرام جزایری» - با بزک مناظره فضاحت بار ترامپ و بایدن، این مناظره را صرفا پمپاژ نااطمینانی به بازارها نامید!.
ناگفته نماند که در مقطعی که رسانه ها در ایران بی کفایتی دولت ترامپ در مواجهه با کرونا و حمله مردم آمریکا به فروشگاه ها و غارت مغازه ها و صف طولانی مردم آمریکا در مقابل فروشگاه های عرضه اسلحه برای محافظت از خود در دوران پساکرونا را منتشر کردند، صادق زیباکلام گلایه کرد و گفت که این اقدام رسانه های ایرانی، غیراخلاقی است.
** اگر روحانی استعفا بدهد، بحق و بجاست
«حسین انصاری راد» که چندی پیش بی بی سی فارسی از او با عنوان «نماینده شاخص مجلس ششم» نام برده بود در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «هر جا که جلوی ضرر را بگیریم، منفعت است. اگر روحانی استعفا بدهد، در اعتراض به اینکه موانعی وجود داشته که نتوانسته به شعارها عمل و مردم را امیدوار و خواست آنها را محقق کند، به حق و بجاست... استعفای آقای روحانی به هر شکلی که باشد اعتراضی است به نوع مدیریت جناح راست که اعمال کرده است... حاکمیت باید به رییسجمهوری اختیار کامل بدهد که براساس آنچه کارشناسان به او یادآوری میکنند، سیاست خارجی و داخلی را پیش ببرد».
انصاری راد در ادامه گفت: «مشکل اساسی ما عدم ارتباط و مذاکره با مجامع بینالمللی است. ارتباط با غرب و امریکا و وابستگان و نزدیکان این کشور را ارتباط درستی نمیدانند. اگر قرار باشد روابط خارجی ما به همین شکل ادامه پیدا کند و در اداره کشور هم تبعیضگونه باشد و عرصه اداره کشور را از حضور کارشناسان و اصلاحطلبان واقعی نه اسمی خالی کنند و سیاستهای ویژه خود را که تاکنون نتیجه نداده همچنان اعمال کنند قطعا با یکدستی قدرت هم به هیچ کجا نمیرسیم و گشایشی رخ نمیدهد مگر اینکه در سیاست خارجی و سیاست داخلی تجدید نظر شده و تبعیض ناروا و نابجایی که وجود دارد و باعث شده بخش زیادی از کارشناسان و اصلاحطلبان واقعی از عرصه مدیریت خارج شده، برچیده شود. اگر سیاست به همین منوال ادامه پیدا کند، کار کشور به جایی نخواهد رسید. خداوند کشور ما را از شر خدایی نکرده به هم پاشیدن محافظت فرماید».
این فعال اصلاح طلب مدعی است که روحانی باید استعفا دهد؛ اما نه به دلیل قصور و تقصیرهای دولت، بلکه اعتراض به مدیریت جناح راست!
اینجاست که بیش از پیش آشکار می شود که طیف تندرو اصلاح طلب از طرح پیشنهاد «استعفای رئیس جمهوری» به هیچ عنوان در پی اصلاح امور کشور نیست، بلکه یکی از اهداف اصلی این طیف ایجاد دوقطبی در جامعه و کشاندن مردم به خیابان و ملتهب کردن فضای کشور است.
انضاری راد تاکید کرده است که استعفای روحانی اعتراضی است به مدیریت جناح راست و عدم ارتباط و مذاکره با دنیا و خالی بودن عرصه مدیریت از حضور اصلاح طلبان!
این استدلال بیش از هر چیز، توهین به فهم و شعور مردم کشورمان است. الان هفت سال است که اصلاح طلبان دولت را دربست در اختیار گرفتند.
در هفت سال اخیر اکثریت مطلق مدیران ارشد دولت روحانی، از معاون اول رئیس جمهور و وزیر نفت و وزیر راه و شهرسازی و وزیر کار و وزیر اقتصاد و وزیر صنعت گرفته تا تعداد زیادی استاندار و فرماندار و بخشدار و... همگی از اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی میرحسین و کروبی در تهران و استان های دیگر بوده اند.
وضع فعلی نتیجه مدیریت امثال جهانگیری و نوبخت و زنگنه و آخوندی و ظریف و نعمت زاده و ترکان و ربیعی و حسین فریدون است. تعدادی از این افراد اشخاصی هستند که اصلاح طلبان آنان را «ژنرال» خطاب می کنند.
انصاری راد در این مصاحبه مدعی شده است که حاکمیت باید به رئیس جمهور اختیار کامل بدهد. این بهانه تکراری و دروغین در حالی است که فعالین اصلاح طلب بارها تاکید کرده اند که روحانی اختیارات بسیار گسترده و کم نظیر دارد؛ مشکل دولت روحانی، اختیارات نیست، بلکه فقدان اهتمام و اراده جدی برای بهره مندی از اختیارات است.
انصاری راد مدعی شده که مشکل اساسی ما عدم ارتباط و مذاکره با دنیا است. این ادعا در حالی است که در دولت روحانی وزرای خارجه ایران و آمریکا به دفعات با یکدیگر گفت و گو کردند. حتی روسای جمهور دو کشور نیز تلفنی گفت و گو کردند. اما اوباما دقیقا در ماه عسل دولت روحانی با طرف آمریکایی در اقدامی بی سابقه نماینده دولت روحانی در سازمان ملل را تروریست! نامید و از ورود وی به سازمان ملل جلوگیری کرد.
اوباما در ماه عسل روابط دولت روحانی با دولت آمریکا با گستاخی، مردم ایران را یاغی! نامید و قانون محدودیت ویزا را امضا کرد و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را نیز تمدید کرد. باراک اوباما قانون تحریمی سنگین آیسا را نیز تمدید کرد.
سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان نیز علیرغم دیدارها و گفت و گوهای متعدد تلفنی با ظریف و روحانی، باعث شدند تا در ماههای گذشته یک قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس علیه ایران تصویب شود.
طیف تندرو اصلاح طلب در مجلس ششم با تحصن و استعفا، به مطالبات و مشکلات مردم دهن کجی کردند. این طیف اکنون نیز با پیشنهاد مغرضانه استعفای رئیس جمهور همچنان در حال دهن کجی به مردم است.
لازم به ذکر است که در دولت اصلاحات نیز پس از اتخاذ رویکرد منفعلانه در سیاست خارجی، دولت وقت آمریکا، ایران را «محور شرارت»! نامید.