سالروز درگذشت علی شریعتی / فکری روشن در نقطه تاریکی از تاریخ
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: 42 سال پیش در چنین روزی، ساواک ادعا کرد علی شریعتی 44 ساله بر اثر بیماری قلبی در انگلستان جان باخت.
این دانشجوی دکترای تاریخ معاصر دانشگاه فردوسی مشهد تاکید می کند: شاید گفتمان مرحوم شریعتی برای تیپ سنتی مبارز طرفداری نداشت و کما اینکه بعضیها با نگرشهای دکتر شریعتی مخالفتهایی دارند، ولی او را نمیزنند، چون در هدف یکسان هستند، اما در مشی کار خود شاید تفاوتهایی داشته باشند؛ در جامعه وقت ایران هدف، مبارزه و گسترش مبانی اسلامی بود.
صمدی جوان اظهار می کند: اینکه یک نفر دارد در سطح دانشگاهی از اسلام گونهای صحبت میکند که تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه تهران، مشهد، بچههای حسینیه ارشاد، گروهها و تشکلهای فعال مدنی و حتی سیاسی را به خود جذب میکند، نشان دهنده عمق اندیشه و گفتمان دکتر شریعتی است. او تصریح می کند: ما با شریعتیای مواجه هستیم که در ظرف زمان خود بررسی میشود و فاکتورهایی که از او در مورد آزادی، آزادگی و برداشتهای دینی و اسلامی سراغ داریم، در جامعه امروز سیر تکوینی و تکاملی خود را طی کرده؛ اثرگذاری شریعتی را حتی پدر ایشان با وجود اینکه از بانیان کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد که یکی از کانونهای بسیار بزرگ و مهم اسلامی در تاریخ معاصر ایران بوده، نداشته است.
پژوهشگر تاریخ معاصر ایران تاکید می کند: اندیشههای ایشان منقضی نشده، بلکه شریعتی و سایر مبارزان یا روشنفکران آگاه آن زمان، در فضایی اقدام به فعالیتهای تبلیغاتی و اندیشه گرایانه خود میکردند که با حاکمیت در تضاد کامل بود؛ خوب حاکمیت کنونی کشور مبتنی بر اصل مردمسالاری دینی است و نکاتی را که ما امروز در حاکمیت با آن مواجه هستیم چه بسا شاهد بسیاری از گفتههای شریعتی بصورت عملی در جامعه هستیم.
صمدی جوان اظهار می کند: بنابراین اگر اندیشه و نگرش او به لحاظ آکادمیک در دانشگاههای ایران تدریس نمیشود این امر به معنای زدودن اندیشههای شریعتی نیست؛ کما اینکه کتابهای ایشان همچنان پرفروش و مردم به صورت کامل به آثار مختلف او دسترسی دارند و آنچه به یادگار مانده را مورد استفاده قرار می دهند.
او می افزاید: شریعتی آن زمان تیپ روشنفکر و آگاهی است که جامعه لازمش دارد و امروز ما تنها از اندیشه هایش به لحاظ مکتوبات و یادگاری بهرهمند میشویم.
دانشجوی دکترای تاریخ معاصر دانشگاه فردوسی مشهد ادامه می دهد: ایران دهه 30 و 40 آبستن حوادثی است که چند گروه فعال اجتماعی و سیاسی در آن نقش داشتند، این گروهها یا به جبر زمان (که همان قوه قهریه رژیم بوده)، یا مشکلات درونی و یا به خاطر طرد شدن از جامعه اندیشه هایشان دچار سکون و از بین رفتن می شد.
صمدی جوان بیان می کند: احزابی مثل توده و اصولا جریان چپ در ایران دهه 30 و 40 بسیار قدرتمند بود، جنس مبارزه و مطالبات آنها به قدری گسترده می بود که اگر نگرشهای اسلامی توسط افرادی مثل امام خمینی (ره)، دکتر شریعتی، آیتالله طالقانی به وجود نمیآمد، در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران آنقدر این نگاه و احزاب چپ دارای قدرت و تشکیلات سیستماتیک بود که جامعه ایرانی چه به خواست و چه به اجبار می توانست نگرش کمونیستی و نگرش چپ به خود بگیرد.
او تصریح می کند: در نقش دکتر شریعتی در انقلاب همین بس که با تاکید بر مطالعه، دانش افزایی و شناخت دین در عصر حاضر کاری کرد که بسیاری از جوانانی که شاید مسیر اشتباهی را بر مبنای شور و شوق انتخاب کرده بودند، ادامه مسیر فعالیتشان را مبتنی بر اصل شعور بگذارند.
*س_علی شریعتی، در نگاه رهبر معظم انقلاب_س* رهبر معظم انقلاب اسلامی از جمله افرادی هستند که سابقه آشنایی ایشان با علی شریعتی به سالها قبل بر میگشت و او را از دوران پیش از سفر به فرانسه میشناختند. ایشان در مصاحبه ای با مجله سروش (شماره 102، خرداد 1360) در باره دکتر شریعتی اینگونه می گویند: به نظر من شریعتی برخلاف آنچه که همگان تصور میکنند یک چهره همچنان مظلوم است و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست، یعنی از شگفتیهای زمان و شاید از شگفتیهای شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کرده اند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند و این ظلمی به اوست.مخالفان او به اشتباهات دکتر شریعتی تمسک می کنند و این موجب می شود که نقاط مثبتی که در او بود را نبینند.
بی گمان شریعتی اشتباهاتی داشت و من هرگز ادعا نمی کنم که این اشتباهات کوچک بود اما ادعا می کنم که در کنار آنچه که ما اشتباهات شریعتی می توانیم نام گذاریم، چهره شریعتی از برجستگی ها و زیبایی ها هم برخوردار بود؛ پس ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او، برجستگی های او را نبینیم.
*س_شریعتی آغازگر طرح اسلام با زبان فرهنگ نسل جوان_س* سید جلال امینی کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گویی می گوید: مرحوم شریعتی انسانی دردمند دلسوز و پیگیر حاکمیت اسلام بود، او تلاش زیادی داشت که اسلام را به عنوان یک تفکر سازنده و یک نظام اجتماعی و ایدئولوژی راهگشای زندگی مطرح کند. او می افزاید: دکتر شریعتی به دنبال احیای اسلام بود به تعبیر مقام معظم رهبری دکتر شریعتی یک روشنفکر اسلامی و آنتی تز جریان روشنفکری ضد اسلامی بود. کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نظر شهید بهشتی در مورد علی شریعتی، ادامه می دهد: به تعبیر شهید بهشتی، در هر جامعه ای همواره شخصیت هایی وجود دارند که به لحاظ اندیشه و تفکرشان به شکل برجسته ای مورد توجه قرار گرفته اند، اما متأسفانه در راه شناخت شخصیت و اندیشه این برجستگان همیشه راه افراط و تفریط پیموده شده است، گاه چنان ارج و منزلت ایشان را بالا برده ایم که گویی از عرش و آسمان آمده اند و گاه چنان تحقیرشان کرده ایم که انگار پایین تر از زمینیان قرار گرفته اند، دکتر علی شریعتی، از مصادیق بارز مفهوم فوق است. امینی بیان می کند: امام راحل هم او را جزو روشنفکران میدانست که مغرض نبوده و دلسوز اسلام است. او تصریح می کند: دکتر شریعتی در حد درکی که از اسلام داشت فردی خستگیناپذیر و با انگیزه بود، او مانند خیلی از شخصیتهای مبارز آن زمان تلاشهای گستردهای را انجام داده بود، مخصوصا در تعامل و انسجام بین روحانیت و نسل جوان که در آن دوره کار راحتی نبود. کارشناس مسائل سیاسی تاکید می کند: او با پایان تحصیلات دکترا در خارج از کشور به ایران بر می گردد و از مبارزات جهان اسلام حمایت میکند؛ حتی دوره مدرن تحصیل در فرانسه به خاطر همین مبارزات دستگیر میشود و مدتی را در زندان گذراند. او میافزاید: او در دوره سالهای 1346 تا 1352 روند تکاملی بهتر شدن و رفع اشکالات خود را دنبال میکرد، همچنین شهید مطهری را استاد خود میدانست. کارشناس مسائل سیاسی ادامه می دهد: مطالعه کتب انقلابی مرحوم شریعتی برای آن زمان خاص از مبارزه، در ایجاد جوش و خروش انقلابی جوانان بسیار موثر بود؛ او حق بزرگی به گردن اندیشه روشنفکرانه اسلامی دارد؛ توانست نسل جوان را یکجا و به طور کامل به طرف مذهب و ایمان مذهبی سرازیر کند، خودش هم ایمان و دیده روشنی به اسلام داشت. امینی بیان می کند: با توجه به دارا بودن روحیه انقلابی، در مقطع مبارزات نقش موثری ایفا کرد؛ به عبارتی او یک آغازگر طرح اسلام با زبان فرهنگ نسل جوان بود که سخنان شیوا و گیرا از هنرهای او بود که با استفاده از آن توانست روحانیت و نسل جوان را در کنار هم قرار دهد. او با بیان اینکه دکتر شریعتی در دو سال منتهی به پیروزی انقلاب که اوج نهضت امام بود، مؤثر در ایجاد جوش و خروش جوانان بود، اگرچه جریانات انحرافی تلاش میکردند که این شخصیت را به نام خود مصادره کنند، تصریح می کند: جریاناتی مثل سازمان منافقین و گروهک فرقان مدعی حمایت از ایشان بودند و حتی سازمان منافقین و اعضای فرقان اندیشه تروریستی خود را برگرفته از تفکرات شریعتی میدانست و یک نگاه ابزاری به مرحوم داشت. کارشناس مسائل سیاسی تاکید می کند: علی شریعتی مثل بقیه نقاط ضعف و قوتی داشت و مخالفان و موافقان افراطی هم داشت که دشمن سعی میکرد بر روی ضربه زدن به جریان اسلام انقلابی، این دو گروه را به اسم مرحوم شریعتی مقابل هم قرار دهد. این مدرس دانشگاه ادامه می دهد: در این دوره اگر کسی میخواهد اندیشه مرحوم شریعتی را بشناسد و به نقاط ضعف و قوت ایشان واقع شود، بهتر است ابتدا کتب شهید مطهری یا منظومه فکری مقام معظم رهبری را بخواند و وقتی کتاب شریعتی را خواند نقاط ضعف و قوت را شناسایی و نقد و بررسی کند. امینی در پایان بیان می کند: منصفانهترین تحلیلها راجع به شخصیت دکتر شریعتی را می توان در سخنان و مواضع رهبر معظم انقلاب جست، اگر کسی اطلاعاتی راجع به مرحوم شریعتی ندارد، اما سخنان مقام معظم رهبری را درباره ایشان مطالعه کند، تقریبا نگاه روشنی را نسبت به شخصیت او پیدا خواهد کرد. *س_تاریخ را تحریف نکنیم_س*در حال حاضر جامعه امروز ایران با فهم درست و کاملی از شریعتی مواجه نیست؛ همین که نسبت به شخصیتهای ملی و اثرگذاریهای آنها شناخت نداشته باشیم، ناخودآگاه مسیر تحریف تاریخ را باز کردهایم؛ شریعتی هم باید در ظرف زمان خود به لحاظ تاریخی و هم در ظرف اندیشهای که به خاطرش تلاش و کوشش کرده شناخته شود، تا بالاخره به یک نقطه مشخصی برسیم.
2323
کد خبر 1400699