سفرهای استانی رئیسی کارساز نیست چون تحریم هستیم!/ اگر برجام به بن بست برسد فاجعه اقتصادی رخ میدهد
جریان اصلاح طلب با هجمه به سفرهای استانی و جوان گرایی و روحیه انقلابی، نسخه انفعال در برابر آمریکا و اعتماد به مدیران خسته و تکنوکرات را می پیچد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**سفرهای استانی رئیسی کارساز نیست چون تحریم هستیم
«فیاض زاهد» فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت روحانی مشاور اقتصادی مقامات ارشد دولت بوده است، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«اقدام آقای رئیسی مبنی بر حضور در بین مردم و سفرهای استانی زمانی باارزش میشود که کاربردی باشد. کاربردیبودن هم یعنی دولت برای احیای اعتماد عمومی سازوکار ارائه دهد. دولت اگر میخواهد قدری اعتماد عمومی بازگردد، باید در وهله نخست تورم را کنترل کند و در وهله بعد سطح تنش بینالمللی در مواجهه با ایران را کاهش دهد که بازگشت به برجام حتما مهمترین قدم کاهش تنشها در این حوزه است».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت:«حتی من میگویم احیای برجام از پذیرش FATF مهمتر است؛ زیرا اگر ایران به برجام پاسخ مثبتی ندهد و عملا برجام از میان برود ممکن است باز هم پرونده هستهای ایران به شورای امنیت برود. در این بین اگر این مسائل حل نشود و تحریمها به قوت خود باقی بماند و تحریمهای شورای امنیت هم بازگردد، در آن صورت آقای رئیسجمهور هرچه سفر استانی هم برود، کارساز نخواهد بود».
فیاض زاهد در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«تجربه مدیریتی کافی نیز میان وزرا دیده نمیشود و بعضا وزرایی دیده میشود که با سن کم، مسئولیت سنگینی بر دوششان قرار داده شده است. میانگین سن مدیریتی در جهان بین 50 تا 70 سال است؛ درصورتیکه گاهی در ایران به صورت هیجانی برای تحقق شعار جوانگرایی از تجربه مدیریتی غفلت میشود و در نتیجه بسیاری از فرصتها از دست میروند... در حوزههای تخصصی لازم است افرادی متخصص، تکنوکرات و باتجربه به کار گرفته شوند تا مردم احساس کنند مشکلات به صورت واقعی رفع خواهد شد».
به عقیده کارشناسان، 70 الی 80 درصد مشکلات ناشی از سوءمدیریت و 20 الی 30 درصد مشکلات ناشی از تحریم هاست.
شتاب واکسیناسیون در هفته ها و روزهای اخیر جدیدترین مصداق در این زمینه است. در دولت روحانی مقامات ارشد دولت معتقد بودند که چون تحریم هستیم و به FATF هم نپیوستیم پس نمی توانیم واکسن وارد کنیم.
در همان مقطع فعالین و رسانه های اصلاح طلب مدعی بودند که اگر می خواهیم واکسیناسیون شتاب بگیرد چاره ای جز پیوستن به FATF و احیای برجام نداریم.
در هفته ها و روزهای اخیر نه ایران به FATF پیوست و نه دولت بایدن در تحریم های ضدایرانی تغییری ایجاد کرد، تنها اتفاقی که افتاد این بود که در ایران شاهد تغییر دولت بودیم. این مسئله نشان داد که نظر فنی کارشناسان و صاحبنظران درباره سهم سوءمدیریت و تحریم در مشکلات فعلی صحیح و دقیق است.
با این وجود فعالین و رسانه های اصلاح طلب همچنان در پی نشان دادن آدرس غلط هستند و حقیقت را از افکارعمومی پنهان می کنند.
جریان اصلاح طلب با هجمه به سفرهای استانی و جوان گرایی و روحیه انقلابی، نسخه انفعال در برابر آمریکا و اعتماد به مدیران خسته و تکنوکرات را می پیچد. همان نسخه ای که در 8 سال اخیر پیاده شد و خسارت های هنگفتی به کشور و مردم وارد کرد.
مدیرانی که از سال 92 تا 1400 روی کار بودند و قیمت دلار را 10 برابر و قیمت مسکن را نیز 700 درصد گران کردند. تکنوکرات ها در 8 سال اخیر سفره مردم را کوچک و معیشت خانوارهای ایرانی را با مشکلات عدیده مواجه کردند.
** اگر برجام به بن بست برسد فاجعه اقتصادی رخ می دهد
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «فرصت لغو تحریم ها از دست نرود» به قلم «جعفر گلابی» نوشت:«خوب میدانیم که تاوان تاخیر یک روز در لغو تحریمها را مردم پس می دهند و تاکنون هم رنج اصلی را مردم و خصوصا محرومان جامعه با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کردهاند. براین اساس اگر رفاه و جان و سلامت مردم در اولویت باشد دولت برای تاخیر در لغو تحریم حتی اگر اقتضای سیاسی داشته باشد مجال چندانی ندارد. ازطرفی نشانههای التهاب بازار هم روز به روز خود را بیشتر نشان میدهد و اگر خبری منتشرشود که برجام با بن بست روبهرو شده است احتمالا افزایش قیمتها حالت انفجاری به خود خواهند گرفت».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با اینکه گفته شده ما استاد از دست دادن فرصتها هستیم اما در مجموع زمان برای تصمیم نهایی فرا رسیده است و دلیل محکمی برای تاخیر در آن به چشم نمیخورد... زندگی زیرتیغ تحریم ها حتی اگر شدنی باشد مثل زندگی در شرایط جنگی است. شرایطی که در آن سرمایه گذاریهای داخلی وخارجی به حداقل میرسند، یعنی با وجود تحریم ها امکان توسعه همه جانبه کشور و رسیدن به رونق اقتصادی میسر نیست. ما تا همینجای کار هم از سیستم های پیشرفته بانکی، از توسعه تجارت و روشهای نوین آن، از تکنولوژیهای مدرن و روزآمد درامور مختلف عقب افتادهایم بعید نیست که ادامه وضع کنونی فاصله ما با پیشرفت ها را چنان امتداد دهد که پرکردن آن در زمانهای چند ساله هم میسر نباشد».
روزنامه آرمان در ادامه تصریح کرد:«اگر موضوع هستهای ایران حل شود اشتغال پردامنه و گسترده و چندین ساله و همه جانبه ایران از آن خلاص می شود و امکان توسعه کشور و رفاه و تنفس مردم فراهم میشود و چه بسا رشد اقتصادی سرعتی بیسابقه به خود بگیرد و اقتداری پایدار و مردم پسند از زاویه دیگر حاصل شود».
طیف اصلاح طلب در سال 94 و پس از امضای برجام با فضاسازی گسترده رسانه ای هشدار داد که هر روز تاخیر در اجرای برجام حدود 400 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد می کند.
در نهایت برجام اجرا شد. دولت روحانی در اقدامی عجیب و تأمل برانگیز تمامی تعهدات خود را یکطرفه و غیرمتوازن و پیش دستانه و با عجله انجام داد و سپس به انتظار نشست تا آمریکا - که به قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی مشهور بود - تعهدات خود را آغاز کند.
دولت اوباما در اولین روز اجرای تعهدات 1+5، نه تنها تحریم ها را لغو نکرد بلکه با انتشار بیانیه ای تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد.
آمریکا و تروئیکای اروپا از سال 94 تاکنون به هیچ عنوان به تعهدات برجامی خود عمل نکردند. دولت های اوباما، ترامپ و بایدن همگی در خصوص برجام رفتار مشابهی داشتند و آن بی اعتنایی در اجرای تعهدات بود.
با اینحال جریان اصلاح طلب طوری وانمود می کند که گویا طرف آمریکایی و اروپایی برای لغو تحریم ها بی قرار است و این ایران است که تعلل کرده و لغو تحریم ها را به تاخیر می اندازد.
همانطور که مقامات ارشد نظام به درستی اشاره کرده بودند، مسئله هسته ای بهانه است، موشکی و منطقه ای و حقوق بشر هم بهانه است. آمریکا و تروئیکای اروپا به دلیل آلودگی شدید به خوی غارتگری و سلطه گری در پی تبدیل ایران به لقمه ای راحت الحلقوم برای تاراج و غارتگری هستند.
راه حل پیشرفت و تحول اقتصادی، بکارگیری دیپلماسی مقتدرانه و اهتمام در رونق تولید و اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی و مجاهدت شبانه روزی و بی اعتمادی به کشورهای سلطه گر است.
** ساخت یک میلیون مسکن در سال امکان پذیر است
روزنامه دنیای اقتصاد در یادداشتی با عنوان «رویای یک میلیون مسکن» به قلم «داوود دانش جعفری» نوشت:«دولت اگر از ظرفیتهای بخشخصوصی استفاده کند و با احداث شهرکهای اقماری توسعه مسکن را برنامهریزی کند، امکان دستیابی به هدف یکمیلیون مسکن وجود دارد؛ ولی روش مسکن مهر و مسکن ملی از تحرک کافی برای رسیدن به هدف یکمیلیون مسکن در سال برخوردار نیست و نه تنها امکان دستیابی به هدف یک میلیون مسکن در سال را غیرعملی میکند، بلکه موجب افزایش تورم نیز میشود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«به نظر میرسد اگر روشهای ساخت واحدهای مسکونی مورد تعهد دولت از روشهای متمرکز دولتی (مسکن مهر) به روشهای غیرمتمرکز مبتنی بر امکانات بخشخصوصی و بانکها (روش بنیاد مسکن) تغییر کند، میتوان هدفگذاری یکمیلیون مسکن را عملی کرد».
اولین و مهمترین نهاده مورد نیاز به منظور تولید مسکن مسئله زمین است. بنابر اظهارات متولیان مسکن و شهرسازی، زمین لازم برای ساخت بیشتر از 5 میلیون واحد مسکونی در محدودههای شهری و شهرهای جدید آمادهسازی شده و در تامین این نهاده برای ساخت سالانه 1 میلیون مسکن امکانپذیر است.
مسئله بعدی درخصوص ساخت یک میلیون مسکن در سال، تأمین مصالح ساختمانی مورد نیاز است. برآوردهای کارشناسی حاکی از آن است کهصنعت مصالح ساختمانی توان تامین نیاز ساخت یک میلیون مسکن در سال را دارد.
با توجه به نیروی جوان آماده به کار، مسئله تأمین نیروی انسانی برای ساخت یک میلیون مسکن در سال نیز به هیچ عنوان با محدودیت مواجه نیست. از سوی دیگر ایران دانش فنی و تخصصی در ساخت انبوه مسکن را نیز در اختیار دارد.
قطعا ساخت یک میلیون مسکن در سال امری ساده و بی دردسر نیست، بلکه همت و اراده ای می طلبد که متاسفانه در دولت سابق وجود نداشت تا جایی که وزیر راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید در اظهارنظری عجیب گفته بود که افتخار می کند که حتی یک واحد مسکن برای مردم نساخته است!
ان شاءالله با مدیریت جهادی، ساخت یک میلیون مسکن در سال اجرایی شده و زمینه اشتغال گسترده جوانان عزیز کشورمان را فراهم کرده و خرید مسکن را که در «دولت اصلاح طلبان» به رویا تبدیل شده بود، به امری شدنی و امکان پذیر در «دولت مردمی» بدل کند.