چهارشنبه 14 آبان 1404

سهم کمتر از 2 درصدی گردشگری دریایی از سبد توریسم کشور / سواحل طلایی جنوب، قربانی بی‌برنامگی نهادها

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
سهم کمتر از 2 درصدی گردشگری دریایی از سبد توریسم کشور / سواحل طلایی جنوب، قربانی بی‌برنامگی نهادها

با وجود 5800 کیلومتر نوار ساحلی و ظرفیت‌های بکر در خلیج فارس و دریای عمان، سهم گردشگری دریایی ایران کمتر از دو درصد است؛ سواحل طلایی جنوب به‌جای تبدیل‌شدن به موتور توسعه، در گرداب موازی‌کاری و بی‌برنامگی نهادها گرفتار مانده‌اند.

اجتماعی

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ایران با دارا بودن بیش از 5800 کیلومتر خط ساحلی در دو پهنه آبی راهبردی دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب یکی از معدود کشورهایی است که از تنوع کم‌نظیر زیست‌محیطی و جغرافیایی در نوار ساحلی خود برخوردار است. این ظرفیت گسترده، در بسیاری از کشورها به عنوان «گنج پنهان توسعه پایدار» شناخته می‌شود؛ اما در ایران، گردشگری دریایی هنوز در مرحله شعار، مطالعات اولیه و پروژه‌های مقطعی باقی مانده است.

در شمال کشور، سواحل سبز و مرطوب خزر با جنگل‌های هیرکانی، تالاب‌های بین‌المللی، دهکده‌های صیادی و فرهنگ بومی غنی، می‌توانستند به مقصدی چهار فصل برای گردشگری داخلی و خارجی تبدیل شوند. اما فقدان زیرساخت‌های استاندارد، نبود مدیریت یکپارچه ساحلی، و گسترش ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه در حریم دریا، نه‌تنها این فرصت را از میان برده، بلکه موجب تخریب اکوسیستم‌های حساس ساحلی نیز شده است.

30 درصد از عوارض خروج از کشور به گردشگری اختصاص می‌یابد

در جنوب، شرایط متفاوت اما فرصت‌های بزرگ‌تری نهفته است. سواحل ماسه‌ای و مرجانی خلیج فارس و دریای عمان با اقلیم گرم و ظرفیت‌هایی چون غواصی، گردشگری جزیره‌ای، تفریحات آبی و بندرگردی، در صورت مدیریت درست، می‌توانستند ایران را در کنار کشورهایی چون عمان و امارات به یکی از مقاصد مهم «گردشگری دریایی خاورمیانه» تبدیل کنند. با این حال، نبود برنامه‌ریزی بلندمدت، ضعف سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های بندری و گردشگری، و ناهماهنگی میان نهادهای متولی، این پتانسیل‌ها را مغفول گذاشته است.

در حالی که کشورهای همسایه با تمرکز بر «اقتصاد آبی» سهم قابل توجهی از تولید ناخالص ملی خود را از مسیر گردشگری دریایی تأمین می‌کنند، ایران هنوز درگیر تصمیم‌های جزیره‌ای، نگاه عمرانی کوتاه‌مدت و فقدان الگوی بومی توسعه ساحلی است. نتیجه این بی‌توجهی، نه‌تنها از دست رفتن درآمد ارزی و فرصت اشتغال برای جوامع محلی، بلکه محروم ماندن کشور از یک برند گردشگری بین‌المللی بر پایه هویت دریایی است.

در رابطه با ظرفیت‌ها گردشگری دریایی ایران و چرایی مغول ماندن آنها گفت‌وگویی با حسین ایزدپناه کارشناس ارشد بازاریابی و فعال عرصه گردشگری داشتیم که در ادامه مشروح آن تقدیم می‌شود.

تسنیم: در کشور ما چه ظرفیت‌ها و چه امکاناتی برای گردشگری دریایی با محوریت غواصی، قایق‌سواری و ورزش‌های آبی وجود دارد؟ وضعیت فعلی زیرساخت‌های گردشگری دریایی ایران (بندرگاه‌ها، اسکله‌ها، هتل‌ها و امکانات تفریحی) در مناطق خلیج فارس، مکران و خزر چگونه است؟

به‌طور کلی، زیرساخت‌هایی در این زمینه تا حدودی وجود دارد. در سال‌های گذشته، به‌ویژه در حوزه تجارت و صنعت، اسکله‌ها و بندرگاه‌های مناسبی ساخته شده که توانایی پهلوگیری کشتی‌هایی تا عمق 14 متر را دارند. با این حال، برای کشتی‌هایی با کاربری تفریحی و در ابعاد کشتی‌های کروز، زیرساخت‌های ویژه و اختصاصی چندان فراهم نشده است. شاید بتوان گفت که با توجه به سیاست‌های موجود، هنوز به آن سطح از توسعه نرسیده‌ایم، هرچند امید داریم روزی به آن مرحله برسیم.

در حال حاضر، کشتی‌هایی که برای حمل‌ونقل مسافر مورد استفاده قرار می‌گیرند و در رده کشتی‌های کوچک‌تر قرار دارند، در جزایری مانند قشم و کیش و همچنین در بندرعباس و بندرلنگه فعالیت می‌کنند. این کشتی‌ها عمدتاً در مسیرهای میان ایران و امارات در رفت‌وآمد هستند و نقش مهمی در جابه‌جایی مسافران ایفا می‌کنند.

امید آن می‌رود که در آینده نزدیک، این ظرفیت‌ها به شکلی سازمان‌یافته‌تر توسعه پیدا کنند تا بتوانند سرمایه‌های لازم برای ایجاد خطوط کشتیرانی منظم و پایدار را جذب کنند. هدف این است که ایران بتواند همانند کشورهای همسایه، خطوط منظم کشتیرانی مسافری با قطر، امارات و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس برقرار کند.

من امیدوارم روزی فرا برسد که کشور ما میزبان کشتی‌های کروز بین‌المللی باشد؛ کشتی‌هایی که مسافران خود را از تنگه هرمز به سمت بنادر خلیج فارس بیاورند و گردشگرانی از اروپا و سایر نقاط جهان را با هویت، فرهنگ و تمدن غنی و ارزشمند ایران آشنا سازند.

تسنیم: اصلی‌ترین چالش‌های اجرایی و مدیریتی در بهره‌برداری از گردشگری دریایی چیست؟

ایران، با وجود آنکه پنجمین کشور جهان از نظر برخورداری از ظرفیت‌های بکر و طبیعی به شمار می‌رود و حدود 7 درصد منابع غنی و ارزشمند دنیا را در اختیار دارد، که فقط یک درصد از جغرافیای جهان را اشغال کرده است. این نسبت نشان می‌دهد که کشور ما از ظرفیت‌های فراوانی برخوردار است، اما واقعیت آن است که هنوز سرمایه‌گذاری لازم در این بخش به شکلی که باید انجام نشده است.

بخشی از این مسئله، جدا از سیاست‌های داخلی، به‌طور مستقیم تحت تأثیر تحریم‌ها قرار دارد که به باور من تأثیر بسیار چشمگیری بر روند توسعه گردشگری کشور داشته است. حتی در شهرهای تاریخی مانند اصفهان و شیراز که همواره از محبوب‌ترین مقاصد گردشگران خارجی بوده‌اند، در یک دهه اخیر شاهد افت قابل توجهی بوده‌ایم. حال تصور کنید در حوزه گردشگری دریایی، این عقب‌ماندگی به‌مراتب بیشتر است.

براساس آماری که وزیر محترم گردشگری ارائه کرده‌اند، سهم گردشگری دریایی در ایران حتی به دو درصد هم نمی‌رسد. این رقم به‌روشنی نشان می‌دهد که این بخش هنوز نتوانسته جایگاه واقعی خود را در اقتصاد گردشگری کشور پیدا کند. با این حال، خوشبختانه در سال‌های اخیر، رویکرد مثبتی نسبت به گردشگری داخلی شکل گرفته است. توجه به دریا به عنوان یک پتانسیل ارزشمند و مؤلفه مهم در سبد تفریحی خانواده‌های ایرانی به‌طور محسوسی افزایش یافته است.

افزایش چشمگیر بازدید از جزایر و بنادر مهمی چون قشم، هرمز، بوشهر، نایبند و پارسیان گواه این روند است. استقبال گسترده از این مناطق تا حد زیادی ناشی از اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی است. بسیاری از گردشگران داخلی پس از بازدید از این مناطق، تجربیات خود را از طریق عکس، ویدئو و توصیه‌های شخصی منتشر کرده‌اند و همین امر باعث شده این مقاصد به مرور به ترند گردشگری تبدیل شوند.

در نیمه دوم سال، تعداد زیادی از تورهای گردشگری داخلی به‌صورت گروهی از این مناطق بازدید می‌کنند، که این موضوع را می‌توان نقطه‌عطفی برای توسعه آینده گردشگری دریایی دانست. با این حال، حضور گردشگران خارجی در این عرصه همچنان بسیار محدود است.

چند سال پیش، تلاش‌هایی از سوی برخی نهادها و مؤسسات ازجمله موسسه ما برای معرفی جاذبه‌ها و ظرفیت‌های گردشگری دریایی ایران انجام شد. هدف از این فعالیت‌ها، روایت و معرفی اشتراکات فرهنگی و طبیعی در حوزه خلیج فارس و شناساندن زیبایی‌ها و قابلیت‌های سواحل جنوبی کشور به جهان بود؛ اما این مسیر هنوز به نقطه مطلوب نرسیده است و نیازمند استمرار، حمایت و برنامه‌ریزی دقیق‌تری است.

تسنیم: میزان هماهنگی بین سازمان‌های مختلف (سازمان میراث فرهنگی، گردشگری، بنادر و دریانوردی، محیط زیست) چگونه است و چه خلأهایی وجود دارد؟

در خصوص میزان هماهنگی میان سازمان بنادر و دریانوردی، سازمان میراث فرهنگی و سایر نهادهای مرتبط، واقعیت آن است که به‌صورت جزئی از مفاد تفاهم‌نامه‌ها، توافقات، قراردادها و نشست‌های مشترک اطلاع دقیقی در دست نیست؛ بنابراین نمی‌توان با قطعیت گفت که سیاست‌ها و برنامه‌های این دستگاه‌ها تا چه اندازه در مسیر مشترکی قرار دارند. با این حال، به نظر می‌رسد که این هماهنگی همواره با چالش‌هایی همراه بوده است.

آنچه از نگاه من به‌عنوان یک فعال در این عرصه مشهود است، تفاوت در اولویت‌گذاری‌هاست. به طور مشخص، بنادر کشور بیشتر با رویکرد تجارت و صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرند تا گردشگری. این موضوع به‌ویژه در مورد بنادری مانند بوشهر کاملاً محسوس است. بوشهر با وجود سابقه تاریخی غنی و برخورداری از ظرفیت‌های ارزشمند در حوزه‌هایی همچون نفت، گاز و پتروشیمی، هنوز از یک خط منظم کشتیرانی مسافری، مثلاً میان ایران، قطر و امارات بی‌بهره است.

چند سال پیش، یک کشتی گرندفری برای راه‌اندازی چنین خطی به بوشهر آمد و حتی پهلو گرفت. به یاد دارم که خودم نیز از آن کشتی بازدید کردم. در آن زمان، مسئولان وعده داده بودند که این کشتی به‌زودی فعالیت خود را آغاز کرده و در مسیرهای بین‌المللی تردد خواهد کرد. حتی گفته می‌شد قرار است در ایام جام جهانی قطر نقشی مؤثر در جابه‌جایی مسافران ایفا کند. اما متأسفانه این وعده‌ها محقق نشد. نه تنها آن کشتی هیچ‌گاه وارد فاز عملیاتی نشد، بلکه کل طرح نیز به نتیجه نرسید. این نمونه، به‌خوبی نشان می‌دهد که در نبود هماهنگی واقعی میان نهادهای متولی، فرصت‌های ارزشمند گردشگری دریایی کشور به‌سادگی از دست می‌رود و ظرفیت‌هایی که می‌توانند به توسعه اقتصادی و فرهنگی منجر شوند، بلااستفاده باقی می‌مانند.

تسنیم: وضعیت جذب گردشگر خارجی برای مقاصد دریایی ایران چگونه است و چه استراتژی‌هایی برای افزایش حضور گردشگران خارجی پیشنهاد می‌کنید؟

برای جذب گردشگر خارجی، در گام نخست باید سیاست‌ها و رویکردهای حاکم تغییر کنند و نگاه بازتر و واقع‌بینانه‌تری به مقوله گردشگری دریایی شکل بگیرد. همه ما می‌دانیم که در کشورهای همسایه همچون امارات، قطر، بحرین و کویت، و حتی در کشورهای حوزه مدیترانه و آفریقایی که به دریای سرخ یا مدیترانه دسترسی دارند، بسترهای بسیار جذاب و متنوعی برای گردشگری دریامحور فراهم شده است. این کشورها با ایجاد فضاها و امکاناتی مطابق با سلیقه و نیاز گردشگران بین‌المللی، توانسته‌اند سهم قابل توجهی از بازار گردشگری جهانی را به خود اختصاص دهند.

در کشور ما، با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و به‌ویژه قوانین و ضوابط جاری، چنین فضاهایی هنوز فراهم نیست. همین مسئله باعث شده است که به‌ویژه گردشگران جوان و ماجراجو تمایل کمتری برای سفر به سواحل و مناطق دریایی ایران داشته باشند.

این در حالی است که ایران از نظر طبیعت بکر، چشم‌اندازهای ساحلی و فراساحلی، و تنوع جغرافیایی در کرانه‌ها و پس‌کرانه‌های خلیج فارس و دریای عمان، در جایگاهی ممتاز قرار دارد. این مناطق از زیباترین سواحل منطقه محسوب می‌شوند و ظرفیت بالایی برای تبدیل‌شدن به قطب گردشگری دریایی در خاورمیانه دارند.

با وجود این فرصت‌ها، متأسفانه بخش زیادی از این ظرفیت‌ها هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و عملاً در حال هدر رفتن است. اگر برنامه‌ریزی اصولی و سیاست‌گذاری هوشمندانه‌ای در این حوزه صورت می‌گرفت، می‌توانستیم از طریق گردشگری دریایی، صنعتی قدرتمند ایجاد کنیم که علاوه بر جذب گردشگران خارجی و کسب درآمد ارزی، به رونق اقتصاد محلی و منطقه‌ای نیز کمک شایانی کند.

بنابراین، راهبرد اصلی برای تقویت حضور گردشگران خارجی در این حوزه، بازنگری در سیاست‌های فعلی، تسهیل فضای فعالیت بخش خصوصی، توسعه زیرساخت‌های گردشگری دریایی، و معرفی صحیح جاذبه‌های ساحلی ایران در سطح بین‌المللی است.

تسنیم: آیا ظرفیت‌هایی برای گردشگری دریایی مبتنی بر حفظ محیط زیست (اکوتوریسم دریایی) در ایران وجود دارد؟

در مورد اکوتوریسم دریایی و حفظ محیط زیست، بخش قابل‌توجهی از خلیج فارس، به‌ویژه در استان‌های بوشهر و هرمزگان، محل استقرار صنایع بزرگ نفت، گاز و پتروشیمی است. این صنایع به‌دلیل نیاز به استفاده از آب در فرآیندهای خود و همچنین نزدیکی به مسیرهای صادراتی، در مجاورت دریا مستقر شده‌اند. به همین دلیل، بخشی از آلاینده‌های ناشی از فعالیت این صنایع می‌تواند محیط زیست دریایی را تحت تأثیر قرار دهد و تهدیدی برای بکر بودن طبیعت دریایی و توسعه اکوتوریسم محسوب شود. این نگرانی کاملاً واقعی است و اگر کنترل و نظارت کافی صورت نگیرد، در آینده تأثیرات منفی قابل توجهی بر زیست‌بوم دریایی خواهد داشت.

با این حال، نکته امیدوارکننده این است که شرکت‌های بزرگ نفت و گاز، به‌ویژه در منطقه پارس جنوبی، ظرفیت و توان لازم را دارند تا در کنار فعالیت‌های صنعتی خود، در توسعه گردشگری دریایی پایدار نیز نقش‌آفرینی کنند. این صنایع می‌توانند در قالب مسئولیت اجتماعی (CSR)، به ایجاد زیرساخت‌هایی برای گردشگری دریایی کمک کنند؛ از جمله ساخت پارک‌های ساحلی و دریایی، راه‌اندازی خطوط کشتیرانی تفریحی، احداث هتل‌ها و فضاهای اقامتی برای گردشگران و حتی ایجاد امکانات تفریحی ویژه برای کارکنان خود و خانواده‌هایشان. این اقدامات، علاوه بر ارتقای کیفیت زندگی در مناطق پیرامونی، می‌تواند به توسعه اقتصاد محلی در سواحل خلیج فارس و دریای عمان منجر شود.

در نگاهی کلان‌تر، اگر به کشورهای پیرامون دریای مدیترانه، خلیج فارس یا سایر کشورهایی که با اقیانوس‌ها در ارتباط هستند توجه کنیم، درمی‌یابیم که صنعت دریایی و بنادر در این کشورها محور اصلی نشاط اجتماعی و اقتصادی محسوب می‌شوند. آن‌ها علاوه بر بهره‌گیری از ظرفیت‌های حمل‌ونقل و انرژی‌های پاک (مانند استفاده از امواج و طوفان‌های دریایی)، صنعت گردشگری دریایی بسیار فعالی دارند.

نباید فراموش کنیم که حدود 70 درصد کره زمین را آب فرا گرفته و از این میزان، بیش از نیمی از سواحل و پهنه‌های آبی، به‌صورت مناطق مشاع میان کشورها قرار دارد. به همین دلیل، بهره‌برداری از این منابع نوعی رقابت جهانی محسوب می‌شود. همان‌طور که در زمینه منابع نفت و گاز مشترک، هر کشوری که زودتر وارد فاز بهره‌برداری شود، برنده خواهد بود، در حوزه گردشگری دریایی نیز همین منطق صادق است.

با توجه به ظرفیت‌های بی‌نظیر دریاهای جنوب و شمال کشور، ایران می‌تواند با برنامه‌ریزی دقیق، جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، و رعایت اصول زیست‌محیطی، به یکی از بازیگران اصلی گردشگری دریایی منطقه تبدیل شود. هرچه زودتر در این مسیر گام برداریم، سهم بیشتری از این فرصت ارزشمند جهانی نصیب کشورمان خواهد شد.

تسنیم: چشم‌انداز 10 سال آینده گردشگری دریایی ایران در خلیج فارس، مکران و دریای عمان را چگونه می‌بینید؟

بنده مدت‌هاست روی مفهوم «پسا‌صنعت» کار می‌کنم. پسا‌صنعت به این معناست که روزی فرا می‌رسد بهره‌برداری از منابع گازی مثلاً میادین پارس جنوبی کم یا به پایان می‌رسد؛ فرضاً در بازه 20 تا 30 سال آینده. در آن صورت اقتصاد غالب این مناطق باید جایگزینی برای درآمدهای نفتی و گازی پیدا کند.

گزینه‌هایی مانند تجارت و صیادی موجودند، اما هر کدام محدودیت‌ها و چالش‌های جدی خود را دارند: کاهش ذخایر آبزیان به‌خاطر صید بی‌رویه، آلودگی دریا، و موانع و سیاست‌های محدودکننده در حوزه تجارت. در عمل، این موارد مانعِ اتکا کامل به آن‌ها به‌عنوان موتورِ اصلی رشد منطقه‌ای می‌شود.

به نظر من، توسعه گردشگری دریایی می‌تواند مهم‌ترین راهبرد جایگزین در کرانه‌های خلیج فارس، دریای عمان و نوار مکران باشد. اگر این صنعت با نگاهی هوشمندانه و یکپارچه شکل گیرد به‌نحوی که از ظرفیت‌های موجودِ زیرساختی و مالیِ صنعت نفت و گاز بهره ببرد، می‌توان سرمایه‌گذاری‌های گسترده جذب کرد، زیرساخت‌های تفریحی و توریستی ایجاد نمود و مشاغل محلی را تقویت کرد.

البته شرط اساسی موفقیت، تضمین پایداری زیست‌محیطی است؛ سرمایه‌گذاران و گردشگران باید اطمینان حاصل کنند که مناطق ساحلی و دریایی امن و بکر باقی می‌مانند. در صورت تحققِ این دو محور یعنی بهره‌گیری هوشمند از ظرفیت‌های موجود و تعهد به حفظ محیط زیست چشم‌انداز 10 ساله می‌تواند روشن و مثبت باشد. گردشگری دریایی می‌تواند به منبع درآمدِ پایدار و موتور توسعه اقتصادی منطقه‌ای تبدیل شود، مشروط بر آنکه برنامه‌ریزی، سرمایه‌گذاری و سیاست‌گذاریِ درست در پیش گرفته شود.