سید حسن نصرالله: ای کاش آیتالله مصباح در میان ما بود و شکست و خواری صهیونیستها را میدید
دبیرکل حزب الله لبنان گفت: ای کاش آیت الله مصباح اکنون در میان ما حاضر بود، تا با چشم خود پیروزیها و قهرمانیهای کمنظیر مقاومت در فلسطین را میدید و با مشاهده شکست و خواری آشکاری که صهیونیستها در غزه نستوه به آن تن دادند، جان پاکش آرامش مییافت.
به گزارش خبرنگار دین خبرگزاری تسنیم، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در آیین بزرگداشت سومین ارتحال آیتالله مصباح یزدی که با حضور علما، سران لشکری و کشوری در سالن اجلاس سران تهران در حال برگزاری است، پیامی را به شرح ذیل ارائه داد. ترجمه: بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ لَقَد کَانَ لَکُم فِیهِم أُسوَه حَسَنَه لِمَن کَانَ یَرجُو اللَهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَمَن یَتَوَلَ فَاِنَ اللَهَ هُوَ الغَنِیُ الحَمِیدُ (سوره ممتحنه، آیه 6) السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته خاندان عزیزِ دانشمند جهانِ اسلام و اندیشه انسانی، علامه اندیشمند، شیخ محمدتقی مصباح یزدی (رضوان الله علیه) سروران؛ دانشمندان، پژوهشگران وشرکتکنندگان در سومین همایش بینالمللی گرامیداشت یاد آن شخصیت بزرگ علمی، مدیر و اعضای محترم ستاد برگزاری سومین سالگرد ارتحال علامه اندیشمند مصباح یزدی (قدس سره) با سلام بر همه شما و آرزوی قبولی اعمالتان در درگاه خداوند متعال. ما معتقدیم که نشاندادن میراث آن شخصیت بزرگ و فقید که دربردارنده دانش فراوان، روشنگریهای معرفتی درخشان و روشهای نوین در سطح بسیاری از علوم است، امانتی بر دوش علما، پژوهشگران و جویندگان حقیقت است. این کار، تنها زنده نگهداشتن فکر ایشان نیست، بلکه خدمتی بزرگ نیز به امت مشتاق اندیشه صاف و زلال او و به خصوص نسل های جوانی است که آن شخصیت بزرگ با روش و جریان معرفتی اش جذب کرد؛ تعداد کمی از علما در عصر حاضر ما به این اتقان رسیدهاند.
علامه مصباح یزدی مقید به مراعات ادب محضر خداوند بودحقیقت این است که ایشان به لحاظ معرفتی و سلوکی، سرمشقی تابناک و گیرا در بزرگترین و مقدسترین امور برای دانشمندان و نسل های مختلف به وجود آورد تا دین را یاری کرده، از آن دفاع کند و برای ظهور اماممان حضرت مهدی - عجلاللهتعالیفرجهالشریف - زمینهسازی کند.
همانا ایشان در تاریکی و ظلمات افکار، برای ما مصباح و صبح نورافشان و در گرما و خشکی دلها، بارانِ ریزان بود. هنگامی که بسیاری از رهپویان حق بر کرانههای ساحل معارف آفاقی و انفسی در جستوجوی حق و حقیقت بودند، ایشان از اعماق این دریا گوهرهای حکمت و گلچینهای معرفت را استخراج و در سلوک خود نقشه راه وصول به حق را تفسیر میکرد.
او به خِرَدها زندگی بخشید تا با معرفت بدرخشند و به جانها حیات عطا کرد تا با آرامش سرمست شوند. گویا به او سپرده شده بود که افقهای دوردست را به گونهای فراخوانَد که در پیش چشم و عقل همچون امری بدیهی تحقق یابد؛ و به همین دلیل، هنگام نگرانی، شک، سرگردانی و انسداد افقهای پیش رو به سراغش میآمدند. ما معتقدیم که امروز نیز ایشان همچون گذشته پاسدارِ عقیده بر دروازه دژ اسلام، حامل شمشیر کلمه و زرهِ اعتماد به خدا و دارای نشان یقین و دریایی از عطوفت، پدری و هدایتاند. زندگی ایشان تجسمِ سلوکیِ مکارمِ اخلاق و رسالتهای انبیا بود و با گفتار و کردار خود درسهای بزرگی از ذوب شدن در ولایت و ولی داد و راهنمایی به سوی ولایت و سپری برای آن بود. در یاریرساندن به ولایت پای می فشرد و تمام تلاش های با برکت و پاکش را در پابرجا کردن راه ولایت و ریشهدار کردن آن در جان مؤمنان بهکارمیگرفت. بیشک با رحلت بزرگان، امت احساس یتیمی میکند و دست به دامنِ میراث پرفیض آنها میشود تا قدری از عطر پدریشان را جایگزین کند. اما در لبنان رحلت ایشان در بین ما اثری عمیق ایجاد کرد و ما را به سوگی مضاعف نشاند؛ از یک سو با خسارت از دست دادنِ فکر پویا، حکمت متعالیه، پناه، ملجأ و مرجع؛ و از سوی دیگر، با خسارت ازدستدادن توجه، عطوفت، پدری، خیرخواهی و دعایش برایمان.
قطعاً میراث بزرگی که ایشان از خود بر جای گذاشتند - که میراثی ژرف و گزیده در معارف است - بهوجودنمیآمد، اگر اخلاص و صفای ایشان و عنایت و توفیق خدای متعال برای خدمت به بندگان و اولیاءش نبود.
ما از چشمه جاری تولید فکریِ ایشان سیراب شدیم؛ ابتدا از نخستین آثار ایشان؛ از کتبش در خداشناسی و یاد او و رهتوشه و به سوی او. با آثار ایشان به سوی شناخت کیهان و انسان و راه و راهنما و قرآن و اخلاق رهسپار شدیم؛ سپس در اعماق جامعه و تاریخ و جنگ و جهاد و امامت و ولایت و شفای روح و اسفار و نهایه الحکمه و آموزش فلسفه و دروس فلسفه و چکیده چند بحث فلسفی سِیر نمودیم. در پندهای الهی، ایشان حقیقتاً موعظهای رسا بود. کتابهای ایشان راهنمای ما شد که چگونه از جام کوثرش بنوشیم؛ و چه سان خود را در معرض خورشید ولایت قرار دهیم. او خودشناسی برای خودسازی را به ما شناساند و با نگاهی ژرف، بر انقلاب اسلامی و ریشههای آن پرتو افکند. او ما را گِرداگرد جوانان پرسشگر، و پرسشها و پاسخها بُرد، ما را در سفر به سرزمین هزار آیین همراه کرد و همراهش با تماشای فرزانگی و فروزندگی پهلو گرفتیم.
او اینچنین بود و این درخت پربار که هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش میدهد و این سایهسار باشکوه که ما از آن بهره میبریم و به آن تکیه میکنیم، باقیخواهد ماند. مقاومت اسلامی در لبنان مورد توجه، درخواست، دعا و آرزوهایشان بود؛ چراکه ایشان درککردهبودند که مقاومت تنها گزینه برای پایداری امت و دستیابی آن به عزت و آزادی مقدساتش است.
ای کاش او اکنون در میان ما حاضر بود، تا با چشم خود پیروزیها و قهرمانیهای کمنظیر مقاومت در فلسطین را میدید و با مشاهده شکست و خواری آشکاری که صهیونیستها در غزه نستوه به آن تن دردادند، جان پاکش آرامش مییافت. در پایان، عهد میبندیم با آنچه خواست و به آن خواند؛ اخلاص و استقامت در راه ولایت. و الحمدلله رب العالمین
علامه مصباح یزدی مقید به مراعات ادب محضر خداوند بودمتن عربی:
بِسمِ اللَهِ الرَحمَنِ الرَحِیمِ
لَقَد کَانَ لَکُم فِیهِم أُسوَه حَسَنَه لِمَن کَانَ یَرجُو اللَهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَمَن یَتَوَلَ فَاِنَ اللَهَ هُوَ الغَنِیُ الحَمِیدُ - الممتحنه - الآیه - 6 السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته. الأعزاء أسره فقید العالم الاسلامی والفکر الانسانی. سماحه العلامه المفکر الشیخ مصباح الیزدی (رضوان الله علیه) الساده العلماء والباحثون والمشارکون فی المؤتمر الدولی الثالث لتخلید ذکری هذه الشخصیه العلمیه الکبیره. الساده مدیر وأعضاء لجنه احیاء الذکری السنویه الثالثه لرحیل المفکر العلامه مصباح الیزدی (قده).
السلام علیکم جمیعاً وتقبلَ الله أعمالکم بأحسن القبول. اننا نعتقد أن تظهیر ارث سماحه الفقید الکبیر بما یحتویه من علم زاخر ومنارات معرفیه زاهره، ومناهج جدیده علی مستوی العدید من العلوم، هو أمانه فی أعناق العلماء والباحثین وطلاب الحقیقه. ولیس ذلک تخلیداً لفکر سماحته فحسب، وانما هو أیضاً خدمه جلیله للأمه المتعطشه الی فکره الصافی الزلال، وخصوصاً أجیال الشباب التی جذبها سماحته باسلوبه ودفقه المعرفی وهو ما أتقنه قله عبر تاریخنا المعاصر. والحق أن سماحته شکلَ معرفیاً وسلوکیاً، تلک القدوه المشرقه الأخاذه للعلماء وللأجیال فی أعظم وأقدس المهام نصرهً للدین وذوداً عنه وتمهیداً لامامنا المهدی (عج). لقد کان سماحته فی عتمه الفکر مصباحنا وصباحنا، ینهمر غیثاً مع کل قیظ، فعندما کان الکثیرون من السالکین یبحثون عن الحق والحقیقه علی ضفاف معارف الأنفس والآفاق، کان سماحته یستخرج من الأعماق درر الحکمه ونقاوه المعرفه، ویترجم سلوکیاً خارطه طریق الوصول. لقد وهبَ الحیاه للعقول فازدهت بالمعرفه، وللنفوس فانتشت بالطمأنینه، وکأنه کان موکلاً باستحضار الآفاق البعیده، فاذا هی أمام العین واللب بداهه محقَقَه، ولذلک کان یُؤتَی عند القلق والشک والحیره وانسداد الآفاق. نتصوره الیوم کما کان دائماً، حارساً للعقیده عند بوابه قلعه الاسلام، حاملاً سیف الکلمه، ودرع الثقه بالله، ومجللاً بِسِمَه الیقین وبحر من العطف والأبوه والهدایه. فلقد کانت حیاه سماحته تجسیداً سلوکیاً لمکارم الأخلاق ورسالات الأنبیاء، ولقد أعطی الدروس العظیمه قولاً وعملاً فی الذوبان فی الولایه والولی وکان دلیلاً الیها ودرعاً لها، وعمل علی امدادها، وصبَ جهوده المبارکه الطیبه فی ترسیخ نهجها وتجذیرها فی نفوس المؤمنین.
لا شک أنه مع ارتحال الکبار تتحسس الأمه یُتمها وتتوسل الارث الفیاض لتعوض شیئاً من عطر الأبوه. الا أننا فی لبنان فقد حفر رحیل سماحته فینا عمیقاً، وقد ثُکلنا برحیله ثکلاً مضاعفاً، مره بخساره الفکر الوثاب والحکمه المتعالیه والحضن والملجأ والمرجع، وأخری فی خسارتنا لرعایته وعطفه وأبوته ونُصحه ودعائه. انَ الارث الکبیر الذی خلفه سماحته وهو الارث الضارب فی الأعماق وفی غرر المعارف، ما کان لیکون لولا اخلاص وصفاء سماحته ولولا التسدید الالهی وتوفیقه سبحانه وتعالی خدمهً لعباده وأولیائه. لقد ارتوینا من معین نتاجه الفکری بدءاً من النتاجات الأولی، من کتبه فی معرفه الله وذکره والزاد والسیر الیه. ومضینا مع نتاجه نحو الکون والانسان والسبیل والدلیل والقرآن والأخلاق، ثم خضنا فی حنایا المجتمع والتاریخ والحرب والجهاد والامامه والولایه وشفاء الروح والأسفار ونهایه الحکمه، والجدید فی منهجیه تعلیم الفلسفه ودروسها وخلاصتها. أما فی المواعظ الالهیه فقد کان سماحته بحق موعظه بلیغه. لقد دلتنا کتبُه کیف ننهل من کأس کوثره، وکیف نتدثر شمس الولایه، وعرفَنا سماحته الذاتَ وکیف تُبنی، وأضاء بعمق علی الثوره الاسلامیه وجذورها وطاف بنا حول الشباب ومشاکلهم وشبهاتهم والردود، وغاص بنا فی رحلته الی بلاد الألف مله، ورسونا معه فی تأملات فی الحکمه والاشراق. انه کان وسیبقی تلک الشجره المثمره الوارفه التی تؤتی أکلُها کل حین باذن ربها، وذلک الفیء البهی الذی نستظله ونرکن الیه. لقد کانت المقاومه الاسلامیه فی لبنان محل رعایته وسؤاله ودعائه وآماله، اذ کان یُدرک سماحته أن المقاومه خیار أوحد لصمود الأمه وتحقیق عزتها، وتحریر مقدساتها. وحبذا لو کان حاضراً بیننا لیری بأم عینیه ما تصنعه المقاومه فی فلسطین من انتصارات وبطولات عزَ نظیرها، فتطمئن نفسه الزکیه بمشاهد الهزیمه والاذلال المدوی الذی یتکبده الصهاینه فی غزه الأبیه. فی الختام.. عهد لما أراد ودعا... الاخلاص والاستقامه علی خط الولایه.
والحمد لله رب العالمین 11. جمادی الآخره 1445ه