شاپور بختیار
شاپور بختیار
رفعتی ناظر بازی تراکتور و پرسپولیس: قرار بود 49 هزار بلیت فروخته شود، اما 90 هزار بلیت فروخته شده است. افراد اضافه زیادی در زمین و ورزشگاه وجود دارد باید این افراد از ورزشگاه بیرون بروند سعی میکنم بازی را با تاخیر 5 الی 10 دقیقهای آغاز کنیم. پسرعموی شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی بعد از منصوب شدن به مقام فرمانداری نظامی تهران پادگان مرکز 2 زرهی ارتش را تبدیل به شکنجهگاه کرد،...
پسرعموی شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی بعد از منصوب شدن به مقام فرمانداری نظامی تهران پادگان مرکز 2 زرهی ارتش را تبدیل به شکنجهگاه کرد، تودهایهای ارتش شاهنشاهی را قلع و قمع کرد، رئیس و اعضای جمعیت فداییان اسلام را به طرز بیرحمانهای اعدام کرد، آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی را اذیت و آزار کرد و لقب «قصاب تهران» را از آن خود کرد.
جمعیت به امجدیه آمده بود تا بعد از نماز عید برای استقبال از مصدق هم آماده شوند چرا که نخستوزیر از سفری خارجی برمیگشت. اما نه سفری تشریفاتی یا به قصد استراحت یا شرکت در کنفرانس های جهانی. هفتم خرداد به لاهه رفته بود تا از حق ملت ایران در صنعت نفت دفاع کند و سر خود هم نرفته بود.
12 فروردین چهل و پنجمین سالروز رفراندوم نظام جمهوری اسلامی در سال 1358 است.
در کارنامه فعالیتهای محمدیریشهری نمیتوان به تأسیس جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی اشاره نکرد و کاندیداتوری او در انتخابات ریاستجمهوری سال 1376 که این انگاره را که ناطق نوری نامزد قطعی و مورد نظر نظام است در ذهن برخی از نیروهای ارزشی زدود.
پدرم وصیت کرده بود که 30 تیر دفنش کنند... کنار شهدای 30 تیر در ابنبابویه... [به] شاه پیغام دادم که فلانکس همچین وصیتی کرد، گفته بود «نه همان احمدآباد خاکش کنید.» جا نداشتیم، همان ناهارخوری که همه ناهار میخوردیم با هم رفتیم وسط اتاق ناهارخوری را کندیم و همانجا امانت گذاشتیمش تو تابوت. روز یکشنبه 14 اسفند 1345 دکتر محمد مصدق در سن 87 سالگی درگذشت. دکتر غلامحسین مصدق فرزند ایشان که...
پدرم وصیت کرده بود که 30 تیر دفنش کنند... کنار شهدای 30 تیر در ابنبابویه... [به] شاه پیغام دادم که فلانکس همچین وصیتی کرد، گفته بود «نه همان احمدآباد خاکش کنید.» جا نداشتیم، همان ناهارخوری که همه ناهار میخوردیم با هم رفتیم وسط اتاق ناهارخوری را کندیم و همانجا امانت گذاشتیمش تو تابوت.
اقتصادنیوز: رویترز گزارش کرد که صدای تیراندازی شدید نزدیک مقر یک حزب مخالف در پایتخت چاد، شنیده شد.
تا موقعی که شاه در ایران بود ما شاه را میشناختیم... بعد از اینکه مجلسین ایران منحل شده و بختیار هم استعفا کرده ما بازرگان را به رسمیت میشناسیم. سیاست ما بر این نیست هیچ رهبری را در جهان به کشوری تحمیل کنیم تنها یک بار دچار این اشتباه شدیم و آن ویتنام بود که دیگر تکرار نخواهیم کرد این ارادهی ملت ایران بود که رژیم سابق را سرنگون و حکومت تمام ملی را جانشین آن کرد.
در یک دوره طولانی، بزنگاههایی وجود داشت که شاه میتوانست بعد از سال 32، ارتباط و علاقه مشترک سیاسی ایجاد کند، بهخصوص در سال 42 و 50 تا 52، عملاً با بیاعتنایی و غرور و بیتوجهی به نظرات مشفقان اطراف خودش، راه سازش را بست. به مخالفان نشان داد که راه سازشی، راه میانه و اصلاح وجود ندارد؛ یا همینی که هست و یا سرنگونی. به همین دلیل میتوان گفت رهبر انقلاب ایران و عامل شکست حکومت سلطنتی...
مملکت ایران بعد از سقوط مصدق یک روز هم حق نداشت که یک حزبی شبیه به حزب نیروی سوم، حزب ایران، جبهه ملی از این چیزها داشته باشد و شاه مصرا، و این بدبختی او بود، وقتی که حس میکرد این جریان به یک جایی به مصدق برمیگردد راجع به این موضوع آلرژی پیدا میکرد و او تا روزهای آخر حتی توی بستر مرگش هم همینطور بود... هیچ چیز اصیل ملی، هیچ تشکیلاتی در مدت 25 سال این آدم نگذاشت نضج بگیرد...