شمال صدای جنوب را نادیده نگیرد! بریکس به امپراتوری آمریکا پایان می دهد؟
اقتصاد نیوز: گروهی از ناظران بر این باورند که تعریف نهادهایی چون بریکس و افزایش تقاضای بازیگران جهان جنوب جهت عضویت در چنین ساختارهایی نشان از عزم کشورهای در حال توسعه برای به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. اما گروهی دیگر باور متفاوتی دارند و با استناد به وابستگی بازیگرانی چون هند و برزیل به غرب می گویند که بریکس و شانگهای فعلا قابلیت رویارویی با جهان شمال را ندارند.
به گزارش اقتصادنیوز،22 آگوست، آفریقای جنوبی میزبان اجلاس بریکس خواهد بود؛ نشستی که در چارچوبش رهبران برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی در میانه تنشهای حاکم بر روابط ایالات متحده با چین و روسیه گردهم جمع می شوند. از منظری دیگر، این اجلاس در شرایطی برگزار می شود که به واسطه جنگ در اوکراین نقش جهان جنوب برجسته تر شده است.
جهان جنوب هنوز آماده دلار زدایی نیست
در باب بریکس روایت ها بسیار است. برخی از ناظران خواستار انحلال این نهاد هستند. گروهی دیگر نگاهی متفاوتی دارند و براین باورند که بریکس یادآور روزهای هولناک همبستگی جنوب است و تصویری واقعی از آینده پیش رو ترسیم نمی کند. سیستم مالی جهانی همچنان تحت سلطه دلار و فدرال رزرو ایالات متحده است. طبیعتا استفاده از دلار به کشورها امکان تجارت آسانتر را میدهد. هرچند چالش هایی را نیز به دنبال دارد. در چنین قابی دلارزدایی - حتی در قالب تجارت میان پنج کشور بریکس - هدفی جاه طلبانه است و پیش بینی پیشرفت چنین سیاسی دشوار.
در ارتباط با این گزاره موانع ژئوپلیتیکی وجود دارد: هند به دلیل وزن نامتناسب اقتصادی اش در بریکس، نسبت به ایفای نقش مسلط چین در چنین ترتیباتی محتاط است. دهلی نو در حال حاضر عضویت در هر گونه ترتیبات ارزی جایگزین را رد کرده است. آفریقای جنوبی نیز خواهان حرکت در این مسیر نیست. از همین رو تا به امروز، ایجاد جایگزینهایی برای تجارت دلاری بیش از آنکه سیاست قابل دستیابی باشد، به موضوعی پرتنش تبدیل شده است. با این حال، بریکس در حال برداشتن گامهای مهمی جهت ایجاد جایگزینهایی برای موسسات مالی تحت تسلط ایالات متحده مانند بانک جهانی است. بی دلیل نیست که بسیاری از کشورهای جهان جنوب چون الجزایر، آرژانتین، بلاروس، بولیوی، مصر، اندونزی، ایران، عربستان سعودی، امارات برای عضویت در این نهاد خیز برداشته اند.
چند صدایی در بریکس
آنگونه که نشریه نیشن نوشته، بریکس درگیر چند صدایی است؛ در همین راستا چین با حمایت روسیه، فشارهایش را تشدید کرده است. اما هند و برزیل محتاط هستند و خواهان روند کندتری اند که در قابش توسعه به تدریج محقق خواهد شد. همانطور که آندره پاگلیارینی نوشته، مقاومت برزیل در برابر اصل توسعه ناشی از تمایل این کشور به عدم کاهش نفوذش در گروهی کلیدی است که در قابش نفوذ زیادی دارد. هند نیز در برخی از این نگرانی ها شریک است. از منظری دیگر نمی توان گفت بریکس ماحصل ابتکار جهان جنوب - جنوب است. بلکه می توان آن را در قاب گروه بندی شرق - جنوب توصیف کرد. در همین راستا مانع بالقوه برای قوی تر شدن این نهاد، شکاف بین دو غول آسیایی، هند و چین است. دهلینو و پکن پس از درگیری در سال 2020 که منجر به کشته شدن حداقل دوازده نفر از سربازانشان شد، در یک بن بست مسلحانه در ارتفاعات کوهستانی گرفتار شده اند.
اهرمی برای مانور جهان جنوب
با این حال نکته قابل توجه آن است که دو بازیگر (چین و هند) اجازه ندادند تا این بی اعتمادی مشارکت و رایزنی هایشان در برنامه ها و فرمت های بریکس را تحت تاثیر قرار دهد. در واقع، هند و چین هر دو در بریکس رقابت می کنند و در صددند تا اطمینان حاصل کنند که دیگری در این گروه بندی مسلط نمی شود. گروهی از ناظران بر این باورند که برای اینکه بریکس دوام بیاورد، لازم نیست اعضای اصلی اش دوستان نزدیک باشند، بلکه باید حول منافع مشترکی تعریف شوند. تشکیل ائتلاف با روسیه و چین به کشورهای جنوب جهانی اهرمی در معاملات خود با غرب به رهبری ایالات متحده می دهد. همچنین به ایجاد دنیای چندقطبیتر کمک میکند که از دیرباز هدف قدرتهای میانی جنوب بوده است.
با این حال آنگونه که گروهی از ناظران معتقدند، نمی توان بریکس را ساختاری ضد غربی توصیف کرد بالاخص آن که برخی از اعضای این نهاد چون برزیل و هند هنوز نمی توانند وابستگی شان به آمریکا و جهان شمال را کتمان کنند. بنابراین، تمایز ظریف اما واقعی شرق - جنوب در بریکس عریان است. در حالی که روسیه و چین در قاب رقابت شدید نظامی و اقتصادی با ایالات متحده محبوس شدهاند، کشورهای جهان جنوبی عضو بریکس این گروهبندی را راهی مکمل برای تعریف ساختارهای موازی قدرت و نفوذ در جهانی میدانند که در قابش واشنگتن رویکردی ناامید کننده داشته است.
صدای جنوب را نادیده نگیرید!
بریکس تنها گروهی نیست که ماحصل همکاری شرق و جنوب است. سازمان همکاری شانگهای (SCO) یکی دیگر از چنین نهادهایی است. کشورهای جنوب جهانی، بریکس و سازمان همکاری شانگهای را جذاب میدانند، زیرا تشنه ساختارهای جایگزین برای دستیابی به اساسیترین اهداف خود هستند - اهدافی چون رویارویی اقتصادی با دولتهای ثروتمند و حفاظت از هنجارهای قدیمیتر حاکمیت، گزاره ای که محصول دوران پساجنگ سرد است.
بسیاری از پایتختهای غربی اهمیت سازمانهایی چون بریکس و آنچه را که نمایندگی میکنند نادیده میگیرند. منتقدان درست میگویند که تا کنون تأثیر چنین ساختارهایی بیشتر نمادین بوده تا محتوایی. با این حال همانگونه که گروهی از ناظران می گویند اشتباه است که چنین ساختارهایی را صرفا در قاب فروشگاه هایی برای گفتگو تبیین کنیم بالاخص آن که اکثر کشورهای جنوب جهانی به دنبال مسیرهایی هستند تا خطر نظم جهانی تک قطبی را مهار کرده، رفاه و امنیت آب و هوایی شان را افزایش دهند و ثباتشان را در برابر فشارهای غرب تضمین کنند.
همچنین بخوانید