شهید سلیمانی شبانهروز وقف ملت ایران و اسلام بود
فرمانده دانشگاه امام حسین (ع) بابیان اینکه سردار سلیمانی شبانهروز وقف ایران و اسلام بود گفت: گرچه جای او خالیست، اما دوستانشان اتفاقات بزرگی را رقم زدند و به خوبی راهش را ادامه میدهند.
فرمانده دانشگاه امام حسین (ع) بابیان اینکه سردار سلیمانی شبانهروز وقف ایران و اسلام بود گفت: گرچه جای او خالیست، اما دوستانشان اتفاقات بزرگی را رقم زدند و به خوبی راهش را ادامه میدهند.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - هادی رضایی: سه سال از شهادت و ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی گذشت. با توجه به اینکه در آستانه سومین سالگرد آن شهید بزرگوار هستیم، درباره شخصیت حاج قاسم و ضرورت ادامه دادن راه ایشان با سردار حسنی آهنگر فرمانده دانشگاه امام حسین گفتگو کردیم. وی گفت: مکتب حاج قاسم، مکتب سربازی است که شاگرد حضرت امام و حضرت آقاست. اگر بخواهیم همه هویت و شخصیت حاج قاسم را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن ولایت پذیری است. حاج قاسم وابسته به یک طیف خاص نبود و خود را متعلق به یک جریان خاص نمیدانست و همه افراد جامعه را جذب کارهای خود میکرد. سردار حسنی آهنگر اظهار داشت: حاج قاسم گوشش به زبان آقا و کاملاً گوش به فرمان ایشان بود. حاج قاسم توانست مدلی را که در ساختار بسیج داخلی کشور بود، در کشورهای منطقه گسترش دهد و عملاً این پیروزیها را برای جبهه مقاومت به ارمغان بیاورد.
فرمانده دانشگاه امام حسین با اشاره به اقدامات معاندان علیه نظام، گفت: امروز آنها با کشوری روبرو شدهاند که قوی شده و به لحاظ نظامی قدرت پیدا کرده است، پس مطمئناً مقابله میکنند چرا که میدانند تأثیر این کشور قوی در منطقه و جهان باعث تهدید منافعشان میشود. دشمن با ایران قوی مشکل دارد و از نظر آنها انقلاب اسلامی نباید الگو شود و به همین دلیل ذهن مردم را با دروغ، عملیات روانی، تحریف، آدرس غلط و با جابجایی واقعیتها پر میکنند. وی تاکید کرد: زمانی دچار استعمار کهنه بودیم، اما امروز نیز استعمار نو همان استعمار مجازی است که هم فیزیک، هم فرهنگ و هم ذهن افراد را در اختیار میگیرد. دشمن به خوبی دارد از این ابزار استفاده میکند. با وجود این، آمارها بیانگر این است که ایران اسلامی در این 43 سال پیشرفتهای فوق العادهای داشته است.
متن کامل گفتگو با سردار حسنی آهنگر فرمانده دانشگاه امام حسین (ع) در ادامه آمده است:
با توجه به اینکه همه افراد جامعه شخصیت حاج قاسم را دوست دارند و خود ایشان هم برای مقابله با گروههای تروریستی شیعه، سنی، عرب و عجم نمیشناختند و همه را زیر یک پرچم جمع میکردند و به مبارزه با دشمنان میرفتند، از نظر شما اهمیت این بعد شخصیت حاج قاسم در چیست؟
برای صحبت کردن در رابطه با شهید سلیمانی بزرگوار و شخصیت ایشان، بایستی ببینیم حاج قاسم در چه مکتبی رشد کرده و چطور به این رشد و تعالی دست پیدا کرده است. حاج قاسم یک روستا زاده بود که در ابتدا وارد دفاع مقدس شد و با جمع آوری نیروهای مردمی از محله، بخش و شهر خود، در سالهای اول جنگ توسط فرماندهان آن دوره شناسایی و سلسله مراتب رشد و تعالی را در مکتب حضرت امام طی میکند و شاگرد اول آن مکتب میشود. مکتب حاج قاسم، مکتب سربازی است که شاگرد حضرت امام و حضرت آقاست. اگر بخواهیم همه هویت و شخصیت حاج قاسم را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن ولایت پذیری است. او خود را سرباز ولایت میداند. معمولاً جاذبه ولی فقیه به شکل حداکثری است. به همین دلیل وقتی حضرت آقا کلمه جذب حداکثری را به کار میبرند، شما در رفتار حاج قاسم نمود آن را مشاهده میکنید.
حاج قاسم وابسته به یک طیف خاص نبود و خود را متعلق به یک جریان خاص نمیدانست
اینکه همه افراد جامعه حاج قاسم را دوست داشتند، به معنی جذب حداکثری است. حاج قاسم وابسته به یک طیف خاص نبود و خود را متعلق به یک جریان خاص نمیدانست؛ چرا که ولی فقیه هم به همین شکل است. حاج قاسم چون شاگرد شایسته ای در این مکتب بود، همه افراد جامعه را جذب کارهای خود میکرد. این طور نبود که ظاهرسازی کند، بلکه به شکل کاملاً قلبی در رفتار و عملش این اتفاق میافتاد. او با همه قشرها و همه مردم در ارتباط بود و در همه امور به افراد جامعه کمک میکرد.
در ابتدا بایست ببینیم چنین مکتبی چه ابعاد، ویژگیها، مؤلفهها و شاخصهایی دارد. ما در دانشگاه امام حسین (ع) این مؤلفهها را استخراج کردیم و آن را در غالب مقالات و کتب متعدد منتشر و در سایت دانشگاه قرار دادیم. عموم مردم میتوانند به سایت دانشگاه امام حسین (ع)، دانشکده مدیریت، مکتب شهید سلیمانی مراجعه و مستنداتی که در رابطه با این مکتب منتشر شده را بخوانند. یکی از کارهای مهمی که ما انسانها باید انجام دهیم، این است که اگر الگوی موفقی را انتخاب کردیم، برای نزدیک تر شدن به آن نیز اقدام کنیم. در این راستا میتوانیم بحثهای مرتبط با مکتب شهید سلیمانی را دنبال کنیم و در رفتار و اعمال هم شبیه حاج قاسم شویم.
حاج قاسم در یکی از سخنرانیهای معروف خود گفتند که جامعه را به بیحجاب و باحجاب، چپی و راستی تقسیم نکنیم. به نظر شما این بعد شخصیتی حاج قاسم چقدر لازمه جامعه امروز ماست؟ دانشگاه امام حسین (ع) به عنوان یکی از قطبهای علمی کشور، در این عرصه و برای شناساندن این بعد شخصیتی حاج قاسم چه اقداماتی انجام داده است؟
یکی از ابعاد و ویژگیهای خاص حاج قاسم همین جذب حداکثری بود. شما همین امر را در دیدار حضرت آقا با مردم بجنورد میبینید. وقتی حضرت آقا در بجنورد با یک خواهر کم حجاب روبرو میشود، در سخنرانی بعد از آن به همین مطلب اشاره میکنند و میفرمایند: توجه نکنیم که این خواهر روسری اش کمی عقب رفته و کم حجاب است، خب این فرد ظاهرش چنین مشکلی دارد، شاید خود ما یکسری مشکلات داشته باشیم که پوشیده و پنهان باشد ولی دل این آدم با انقلاب بود، من اشکهای او را دیدم. وقتی یک چنین ولی فقیه و چنین امامی بالای سر جامعه است، مطمئناً حاج قاسم هم از او پیروی میکرد. حاج قاسم در وصیتنامه اش سفارش میکند که امام زمان را درک کنیم، نایب امام زمان را درک کنیم و به حرفهایشان بیشتر گوش دهیم. حاج قاسم گوشش به زبان آقا و کاملاً گوش به فرمان بود. رفتار و عمل حاج قاسم تداعی کننده ذهن حضرت آقا بود. ما این ویژگیها را در غالب کتاب و مقاله تدوین کردیم و همچنین سعی کردیم این شاخصه را به عنوان شاخصه بارز مکتب سلیمانی تبیین کنیم. مستندات نیز در سایت موجود است و علاقمندان میتوانند آن را مطالعه کنند.
همان طور که در صحبتهایتان اشاره کردید یکی از مسائل مهم در جامعه بحث الگوسازی است. یکی از مهمترین وظایف دانشگاه شما تربیت مدیران و فرماندهان ارشد سپاه به عنوان یکی از مهمترین نهادهای انقلاب و کشور است. در این عرصه برای اینکه بتوانید پاسداران و فرماندهانی را تربیت کنید که بتوانند مثل حاج قاسم جذب حداکثری داشته باشند و ایدئولوژی نتواند بر آنها غلبه کند، چه اقداماتی انجام شده است؟
ما برای تربیت فرماندهان و مدیران سعی کردیم سی و پنج شهید شاخص از جمله شهید سلیمانی، بابایی، صیاد شیرازی، زین الدین، همت، خرازی، شوشتری، باکری و بسیاری از شهدای ارتش و سپاه را الگو قرار دهیم. این افراد شهدای شاخص دفاع مقدس بودند و در میدان فرماندهی و عمل، همگی جذب حداکثری داشتند. امروز هم روحشان همین نقش را ایفا میکند و دوستان ما را در صحنه انقلاب کمک میکنند. ما در دانشگاه امام حسین (ع) رشتهها را بر اساس ویژگیهایی که سیره این شهدا داشتند، به سه بخش شایستگیهای اعتقادی و معنوی، مهارتی و حرفهای، مدیریت و تخصصی تقسیم کردهایم. این سه بخش وقتی به هم ملحق میشوند، به یک فرمانده و مدیر قابلیتهایی میدهند که میتواند در میدان عمل با توجه به توانمندیهایی که پیدا کرده است، نقش آفرینی بهتری داشته باشد و انتظاراتی که از او میرود را بهتر برآورده کند.
حاج قاسم توانست فعل بسیجکنندگی را در کشورهای منطقه رواج دهد و مدلی را که در ساختار بسیج داخلی کشور بود، در کشورهای منطقه گسترش دهد
مهمترین خصلتی که در دانشگاه امام حسین (ع) به نیروها آموزش داده میشود، سیره این شهدای بزرگوار است. اینکه چگونه این شهیدان باعث جذب حداکثری در زمان فرماندهی خود شدند و نیروهای مردمی را پای کار جنگ آوردند. تعداد افراد رسمی در لشکر این شهدا بسیار کم است و عموم نیروهایشان مردمی هستند. حاج قاسم توانست فعل بسیج کنندگی را در کشورهای منطقه رواج بدهد و مدلی که در ساختار بسیج داخلی کشور بود را در کشورهای منطقه گسترش دهد و عملاً این پیروزیها را برای جبهه مقاومت به ارمغان بیاورد. این یک سبک است که ما در دانشگاه امام حسین (ع) در دورههایمان تدریس میکنیم و آن را به فرماندهان جوانتر آموزش میدهیم تا با توکل بر خداوند این نیروها نیز بتوانند در این فضایی که امروز به وجود آمده است، نقش آفرینی کنند.
علاوه بر این، دوستان را به میدان عمل میبریم و فرماندهان بزرگواری که در قید حیات هستند، سیره این شهدا را برایشان بیان میکنند. همچنین این نیروها به شکل سینه سینه به فرماندهان جوانتر، چگونگی طراحیها، راهبردها و عملکردشان را منتقل میکنند. یعنی نه فقط در کلاس درس بلکه در میدان دفاع، در عملیاتهای مختلف و یا در اغتشاشات، اتفاقات و تجربیات خود را انتقال میدهند که این امر خیلی به فرماندهان جدیدتر کمک میکند تا با مسائل مختلف روبرو شوند. بنظرم بخشی از جذابیتهایی که مسئولین سپاه در صحنههای مختلف دارند، به همین موضوعات و دورههایی که در دانشگاه امام حسین (ع) طی میکنند، برمیگردد.
همانطور که در صحبتهای خود به بحث اغتشاشات اشاره کردید، یکی از انواع جنگ، جنگ رسانهای و شناختی است. در این نوع جنگ دشمن سعی دارد به نقاط قوت ما مثل ولایت فقیه، اسلام، باورهای ما و شخصیتهایی مثل حاج قاسم حمله کند. شما دلیل این اقدامات را چه میدانید؟ بهترین راهکاری که دانشگاه امام حسین (ع) در این شرایط پیشبینی میکند، چیست؟
اگر به صورت خلاصه بخواهیم به علت این اقدامات دشمن بپردازیم، باید قدرتی را که انقلاب اسلامی پیدا کرده است، دلیل آن بدانیم. آنها متوجه شدند که ایران واقعاً پیشرفته و قوی شده است. آیزن هاور در سال 1331 قبل از کودتای مرداد 32 میگوید، ایران سر یک چهارراهی قرار گرفته است که غرب را به شرق و شمال را به جنوب وصل میکند و این قدرتی که ایران بابت منطقه جغرافیایی و ژئوپلتیکی اش دارد، از قدرت نفت و گازش بیشتر است. او میگوید که نفت ایران میتواند منبع قدرتش باشد، اما موقعیت جغرافیایی اش از آن هم مهمتر است و ما نباید بگذاریم این کشور به یک کشور قوی تبدیل شود. آیزن هاور تاکید کرد هر وقت این کشور در بعد نظامی قوی شد، جهان را در اختیار گرفت و ما باید کاری کنیم که ایران از لحاظ نظامی قوی نشود. این راهبرد رئیس جمهور آمریکا در آن سال است.
ایران قوی شده و به لحاظ نظامی قدرت پیدا کرده است و دشمنان ما به خوبی میدانند امکان در اختیار گرفتن آن منافع از این پس دیگر به سختی برایشان اتفاق میافتد
امروز آنها با کشوری روبرو شدهاند که قوی شده و به لحاظ نظامی قدرت پیدا کرده است، پس مطمئناً مقابله میکنند چرا که میدانند تأثیر این کشور قوی در منطقه و جهان باعث تهدید منافعشان میشود. آنها به خوبی میدانند امکان در اختیار گرفتن آن منافع از این پس دیگر به سختی برایشان اتفاق میافتد. یکی از دلایل عمده مقابله آنها با جمهوری اسلامی همین است. دشمن با ایران قوی مشکل دارد و انرژی هستهای، نانو، هوش مصنوعی، قدرت موشکی و پهپادی یکی از ابزارهای ایران قوی است. از نظر آنها انقلاب اسلامی نباید الگو شود، یعنی انقلاب اسلامی که روی پای خودش ایستاده، نباید به یک کشور قدرتی برساند که این قدرت قابل تعمیم باشد و بقیه کشورها هم بگویند اگر ما هم مثل ایران عمل کنیم، میتوانیم به این جایگاه برسیم. این اصل علت مخالفت آنها با جمهوری اسلامی است و برای رسیدن به این هدف راهکارهای مختلفی را تجربه کردند. جنگهای قومیتی در اوایل انقلاب، ترورها و کودتاهای مختلف، جنگ تحمیلی و... آنها همه راههای ممکن برای براندازی حکومت را طی کردهاند و راه دیگری ندارند. تنها راه باقی مانده این است که ذهن مردم را با دروغ، عملیات روانی، تحریف، آدرس غلط و با جابجایی واقعیتها پر کنند.
امروز متأسفانه فضای مجازی بستر مراجعه همه انسانها شده است. یک زمانی دچار استعمار کهنه بودیم که دشمنان با فیزیک انسان کار داشتند و برده داری میکردند. پس از آن دشمن استعمار نو را در پیش گرفت که با فرهنگ افراد کار داشت. مثلاً شما میرفتید تحصیل میکردید و در استعمار غرب قرار میگرفتید. امروز نیز استعمار نو همان استعمار مجازی است که هم فیزیک، هم فرهنگ و هم ذهن افراد را در اختیار میگیرد. دیگر شما برای انتقال داده قید مکان و زمان ندارید، در هر ساعت از شبانه روز و هر کجا که باشید اطلاعات در اختیارتان قرار میگیرد. دشمن به خوبی دارد از این ابزار استفاده میکند. استراتژی آنان هم این است که مهم نیست واقعیت چیست، بلکه مهم این است که چه تصویری از واقعیت ارائه میدهید.
ما یک جمهوری اسلامی مقتدر در واقعیت داریم، اما در فضای مجازی جمهوری اسلامی سقوط کرده را نشان میدادند و استعمار نو همین استعمار مجازی است
بسیاری از اتفاقاتی که در کشور رخ میدهد، آن طور که هستند نشان داده نمیشوند، مثلاً در فضای مجازی بعضی اوقات به مردم نشان میدادند که جمهوری اسلامی سقوط کرده آیا واقعیت این بود؟! یعنی ما یک جمهوری اسلامی مقتدر در واقعیت داشتیم ولی در فضای مجازی جمهوری اسلامی سقوط کرده را نشان میدادند. این همان اصلی است که مهم نیست واقعیت چیست بلکه مهم این است شما چه تصویری از واقعیت ارائه میدهید. دشمنان ما به این تصاویر دروغین دلخوش بودند. اگر بخواهم خلاصه کنم، دشمن سه برنامه جدی را دنبال میکند. اولین برنامه عملیات روانی، تصویرسازی و روایتگری غلط است. این اصلی ترین فعالیت دشمن است که از طریق رسانه و فضای مجازی آن را دنبال میکند. دومین برنامه تحریم و مشکل کردن معیشت مردم است که خیلی به آن امید بستهاند. فروپاشی اقتصادی همواره جز برنامههایشان بوده اما به آن دست پیدا نکردند. سومین برنامه نیز مقابله با پیشرفتهای جمهوری اسلامی است که نگذارند ایران در حوزه علم و فناوری و حوزههای مختلف اقتدار پیدا کند.
دشمنان این سه برنامه ترکیبی را در غالب یک جنگ ترکیبی اجرا میکنند که به لطف خدا تاکنون باعث قویتر شدن جمهوری اسلامی شده است. این هم یکی از برکات رهبری حضرت آقا، حضور مردم، نهادهای انقلابی و مهمتر از همه توسل به ائمه و توکل به خداوند است. هر کس به دین خدا کمک کند، خدا نیز به او وعده یاری داده و وعده خداوند تخلف ناپذیر است. "ان تنصروا الله ینصرکم" و "الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" اینها آیات روشن خداوند است. هر کس تلاش کند، جهادی عمل کند و به دین خدا کمک کند، خدا راههای مقابله و غلبه بر دشمن را به او نشان میدهد. در این 43 سال لطف خدا شامل حال ما شد. اتفاقات اخیر و اغتشاشات هم حلقهای از حلقههای مکر دشمن است.
در حوزه علمی و عملی برای شکست راهکارهای دشمن، دانشگاه امام حسین (ع) و مجموعه شما چه اقداماتی انجام داده است؟
ما سعی کردیم با بیان واقعیتهای انقلاب اسلامی در غالب یک مستند به نام "ایران بیست" رتبههای ایران در نهادها و سازمانهای بین المللی را از نگاه آمار سازمانهای بین المللی تبیین کنیم. این آمارها توسط سازمانهایی که کار رتبه بندی و سنجش مقایسهای را در سطح جهان انجام میدهند، ارائه شده است. آمارها بیانگر این است که ایران اسلامی در این 43 سال پیشرفتهای فوق العاده ای داشته است. ما این آمارها را به شکل مستند و کلیپ با کمک صداوسیما و رسانههای مختلف تولید کردیم و سعی کردیم اولینها و روایت قرن ایران را به سادگی، خیلی کوتاه و قابل فهم برای عموم بیان کنیم که دوستان راحتتر جهاد تبیین را درک کنند. چرا که برای مقابله با سه برنامه اصلی دشمن که قبلاً عرض کردم، نیاز به جهاد تبیین داریم. همچنین سعی کردیم افول آمریکاییها را در این 43 سال و واقعیتهایی که در جامعه آمریکا وجود دارد اما تصویری از آن ارائه نمیشود، از نگاه بین الملل به همه جامعه علمی تقدیم کنیم. اینها یکی از اقدامات مهم دانشگاه امام حسین (ع) است که در اختیار رسانهها قرار گرفته و در سایت دانشگاه هم موجود است. اطلاعات، آمار و مستندات کاملاً علمی هستند. در حوزه سلامت و بهداشت، آموزش و تربیت، در حوزه دانشگاهها، زیرساختها و مؤلفههایی که جامعه شناسان و مجموعههایی که در حوزه علوم اجتماعی کار میکنند، معیارهای سنجش ارتقای یک جامعه است، نه از زبان ما بلکه از زبان یونسکو و نهادهای بین المللی، این آمارها تدوین شده است و در غالب مستندات چندرسانهای تولید شده و در اختیار عموم قرار گرفته است. بعضاً از صدا و سیما هم پخش شده و در اختیار همگان قرار گرفته است. همچنین به پنج زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است.
خلأ حاج قاسم با هیچ چیز دیگری پر نمیشود و واقعاً جایش خالیست، اما دوستانشان در مجموعه نیروی قدس اتفاقات بزرگی را رقم زدند و به خوبی راهش را ادامه میدهند
رهبر انقلاب پس از شهادت سردار سلیمانی از مکتب حاج قاسم نام بردند، از نظر شما مهمترین ویژگیهای این مکتب چیست و آیا بعد از شهادت حاج قاسم توانستهایم مسیری را که ترسیم کردند، طی کنیم؟
به نظر من مهمترین ویژگی مکتب حاج قاسم توکل به خداوند، اعتقاد و یقین به اوست. از مرحله باور هم عبور کرده و به خدا و کمکهایش یقین داشت. دومین ویژگی این مکتب، ولایت پذیری است یعنی گوش به فرمان ولی فقیه بود. خیلی توجه نمیکرد که دیگران در خصوص او چه میگویند. سومین ویژگی وقف شبانه روزی خود برای ملت ایران و دین اسلام بود. خود را کاملاً در اختیار اعتقادات و باورش قرار داده بود و زمانی را برای خود اختصاص نداد. وقف کار و تلاش برای رسیدن به آرمان خود بود. ویژگی بعدی او مردم داری بود. حاج قاسم فوق العاده مردم دار بود و خودش را نیز به خاطر مردم برای رسیدن به آرمان وقف کرد. ارتباطی که به عنوان یک حلقه میانی بین ولی فقیه و مردم ایجاد کرده بود، یکی دیگر از ویژگیهای مهم ایشان بود. اگر همه مدیران ما به این پنج ویژگی توجه کنند، میتوانند به اهدافی که امام و حضرت آقا تعریف کردهاند و مردم انتظار دارند، برسند و میتوانند یک حاج قاسم دیگر باشند. با توجه به اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده، درست است که خلأ حاج قاسم با هیچ چیز دیگری پر نمیشود و واقعاً جایش خالیست، اما دوستانشان در مجموعه نیروی قدس اتفاقات بزرگی را رقم زدند و به خوبی راهش را ادامه دادند. اهدافی که ایشان تعریف کرده بود، ادامه دار است و به زمان و مکان بستگی ندارد. دوستان مسیر را به خوبی دنبال میکنند. وضعیت و شاخصها در کشورهای عراق، سوریه، یمن و کشورهایی که محل حضور حاج قاسم بود، نشان دهنده دستاوردهای بیشتر و بهتر است. مطمئناً خون این شهید بزرگوار تأثیر خود را به خوبی گذاشته و این اتفاقات به خوبی رقم خورده است.