شکست ایده ضدتحریمی روحانی با فروش 10 میلیون بشکه نفت
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، اقتصاد ایران به عنوان بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا، وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی داشته و صنعت نفت در نقش لکوموتیو اقتصادی ایران در صورت رشد یا رکورد میتواند منجر به شکوفایی یا ورشکستگی اقتصاد کشور شود.
آمریکا نیز با اگاهی از این موضوع، بیش از 10 سال است که با اعمال تحریمهای نفتی، بزرگترین منبع درآمدی ایران را مورد هدف قرار داده و قصد دارد با ایجاد مشکلات معیشتی متعدد برای مردم، ایران را وادار به اعطای امتیازات سیاسی و امنیتی مختلف کند.
*تقابل دو ایده برای بیاثر کردن تحریم آمریکا
اما در ایران همچنان اختلاف نظرات جدی درباره شیوه مواجهه با تحریم نفتی وجود دارد. آنچه واضح بوده؛ این است که هدف نهایی گروههای مختلف باید حول از بین بردن همیشگی تحریم و بیاثر کردن آن تعریف شود. هر چند «مذاکره و توافق با آمریکا» یا «دور زدن تحریم» میتواند مشکلات کشور را برای کوتاهمدت حل کند، اما مشکل اصلی، یعنی آسیبپذیری فروش نفت ایران به تحریمهای آمریکا همچنان پابرجاست و با اراده آنی آمریکا قابل اعمال است. پس راهکار اساسی چیست؟
در پاسخ به این سوال دو ایده اساسی مطرح میشود: 1- رهایی از خامفروشی نفت با توسعه زنجیره ارزش نفت و صادرات محصولات پاییندستی در یک شبکه مویرگی 2- افزایش تولید و خامفروشی نفت ایران.
به طور کلی، هرچه از بالادست نفت به سمت تکمیل زنجیره ارزش حرکت میکنیم، ارزشافزوده و اشتغالزایی بیشتر، حجم سرمایهگذاری کمتر و تحریمناپذیری محصولات تولیدی بیشتر میشود. به عنوان مثال در شرایط تحریم، صادرات فرآوردههای نفتی مثل بنزین و محصولات پتروشیمی بسیار آسانتر از فروش نفت خام بوده و همچنین صادرات محصولات صنایع تکمیلی مثل تولیدات صنعت نساجی، بطریسازی، چرم، کفش و غیره نیز از صادرات محصولات پتروشیمی راحتتر است.
اما نکته جالب درباره ایده دوم بیاثر کردن تحریمهاست که در 8 سال دولت یازدهم و دوازدهم اجرایی شده است. حسن روحانی رئیسجمهور سابق در سخنرانی خود در آذرماه سال 99 این ایده را بدین صورت شرح میدهد و میگوید: ما باید در سطح جهانی یک قدرت صادرکننده باشیم و بدون این، تضعیف قدرت ملی است. اگر ایران میتوانست در سال 90 و 91 حدود 10 میلیون بشکه نفت صادر کند، نمیتوانستند ما را تحریم کنند و قدرت این کار را نداشتند.
تصویر 1
طبق این ایده، اگر ایران با توافق با آمریکا بتواند شرایط را برای جذب سرمایهگذاری خارجی فراهم کند و سپس با جذب این سرمایه، تولید و صادرات نفت خود را تا مرز 10 میلیون بشکه در روز بالا ببرد، دیگر امکان تحریمپذیری کشور از بین میرود و تحریم بیاثر خواهد شد.
*چرا ایده حسن روحانی برای بیاثر کردن تحریم یک اشتباه فاحش بود
اما این ایده برخلاف راهبرد توسعه زنجیره ارزش، با عدم اطمینانهای جدی مواجه است. آیا آمریکا اجازه میدهد که در توافق با او، شرایط جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران فراهم شود؟ طبق تجربه قبلی کل سرمایهگذاری خارجی جذب شده در تمامی صنایع ایران در دوره اجرای برجام فقط 2 میلیارد دلار بود (طبق ادعای اخیر محمدجواد ظریف در کلابهاوس).
محسن خجستهمهر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران درباره حجم سرمایهگذاری موردنیاز در بالادست نفت میگوید: صنعت نفت به 160 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. اگر بخواهیم تولید نفت خام را 5.7 میلیون بشکه در روز برسانیم به حدود 90 میلیارد دلار منابع مالی نیاز داریم، همچنین اگر بخواهیم ظرفیت تولید روزانه گاز را متناسب با نیاز کشور 1.5 برابر کرده و به 1.5 میلیارد مترمکعب در روز برسانیم، باید 70 میلیارد دلار سرمایهگذاری کنیم.
در نتیجه برای افزایش تولید نفت ایران از 3.8 به 5.7 میلیون بشکه در روز به 90 میلیارد دلار در 8 سال آینده نیاز است. حال چگونه میتوان با فقط 2 میلیارد دلار، عدد صادرات و نه تولید نفت را مثلا از 2 به 10 میلیون بشکه در روز رساند؟ قطعا جذب چنین سرمایهای حتی در شرایط کاملا پایدار و غیرتحریمی نیز ممکن نخواهد بود.
همچنین آیا مخازن ایران توانایی چنین حجم تولید بالایی دارد؟ حسین نورالدین موسی کارشناس مناطق نفتخیز جنوب در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با اشاره به ظرفیت تولید نفت ایران گفت: برنامه تولید نفت از یک مخزن، چرخهای سهگانه است که شامل سه دوره توسعه اولیه، دوره حداکثر دبی و دوره کاهشی میشود. در حال حاضر 7 میدان اصلی ما که حدود 60 درصد تولید کشور را دارند، 75 درصد ذخایرشان تخلیه شده است و این میادین در نیمه دوم عمرشان هستند.
وی اظهار داشت: چگونه امکانپذیر است که الان دو برابر زمانی که این میادین در نیمه اول عمرشان بودند و حجم ذخیرهشان حدود 3 برابر الان بود، تولید کرده و رقم تولید روزانه را از 4 به 8 میلیون بشکه نفت برسانیم؟ ذکر اعداد تولید روزانه 8 تا 10 میلیون بشکه در روز بدون پشتوانه و دور از واقعیت است.
نورالدین موسی گفت: در آن زمان ما تحریم هم نبودیم و تمام شرکتهای قدرتمند غربی هم در ایران حضور داشتند، همچنین میادین ما در دوره جوانی و حداکثر دبی خود بودند اما تولید 6 میلیون بشکه را فقط برای دو ماه توانستند عملی کنند. بعد از دو ماه، تولید از میادین افت کرد و مخازن مهم ما مثل مارون و گچساران آسیب دیدند و حتی اولین چاه نمکی در اهواز نیز مشاهده شد.
فریدون برکشلی رئیس گروه مطالعات انرژی وین نیز در این باره گفت: در طول 30 سال گذشته، وزرای نفت ما با آرمان تولید 5 میلیون بشکه به ساختمان وزارت نفت وارد شدهاند ولی به سختی با تولید 4 میلیون بشکه در روز، ساختمان را ترک کردهاند.
ضمن اینکه تجربه اخیر جنگ اوکراین و تحریم نفتی روسیه نیز نشان داد که حتی میتوان به درآمدهای حاصل از خامفروشی نفت کشوری با تولید روزانه 10 میلیون بشکه نفت نیز به راحتی آسیب زد و آن را طبق گزارش رویترز 40 تا 50 درصد کاهش داد. در نتیجه ایده بیاثر کردن با افزایش خامفروشی نفت یک خطای راهبردی فاحش در مواجهه با تحریم محسوب میشود که متاسفانه در سالهای طولانی توسط دولت ایران در دستور پیگیری بود.
*خسارت 280 میلیارد دلاری ایران از تحریم فروش نفت
در روزهای گذشته اعداد و ارقام مختلفی درباره عدمالنفع ایران از کاهش فروش نفت تحت تاثیر تحریمها ذکر شده است. طبق محاسبات خبرگزاری فارس بر مبنای میزان تولید و قیمت نفت ایران طبق آمار اوپک (تصویر 2)، ایران در 10 سال گذشته بیش از 280 میلیارد دلار عدمالنفع از افت تولید نفت (به تبع آن صادرات) داشته است.
تصویر 2
اما سادهانگارانه است اگر تحریم را تنها عامل این عدمالنفع نجومی بدانیم، زیرا انتخاب یک راهبرد غلط در مواجهه با تحریم برای بیاثر کردن آن میتواند نه تنها منجر به تضعیف اثر تحریم نشود، بلکه به تقویت و پایداری اثرگذاری آن کمک کند.
در تصویر 2 به خوبی مشاهده میشود که آمریکا عملا اجازه اجرای ایده دولت قبل برای بیاثر کردن تحریم را نداده و عدمالنفع ایران از افت صادرات نفت همچنان گریبانگیر کشور است.
پایان پیام /