صبوری: فعالان دانشجویی با شعر و شعار فرصت طلایی سخنرانی در محضر رهبری را از دست ندهند
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، خاطره دیدار با رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان از جمله اتفاقات به یاد ماندنی است که برای همیشه در یاد و خاطره کسانی که این فرصت طلایی را به دست آورده اند نقش میبندد؛ اما در این میان شاید طلاییترین لحظات این دیدار در ذهن کسانی ثبت و ضبط شود که فرصت ایراد سخنرانی در مقابل عالیترین مقام جمهوری اسلامی را کسب میکنند. «خبرگزاری دانشجو» با توجه به قرار...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، خاطره دیدار با رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان از جمله اتفاقات به یاد ماندنی است که برای همیشه در یاد و خاطره کسانی که این فرصت طلایی را به دست آورده اند نقش میبندد؛ اما در این میان شاید طلاییترین لحظات این دیدار در ذهن کسانی ثبت و ضبط شود که فرصت ایراد سخنرانی در مقابل عالیترین مقام جمهوری اسلامی را کسب میکنند. «خبرگزاری دانشجو» با توجه به قرار گرفتن در آستانه دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب گفتگوهایی را با فعالین دانشجویی که فرصت ایراد سخنرانی در محضر رهبر معظم انقلاب را یافته اند ترتیب داده که در ادامه چهارمین گفتگو را با محمد حسین صبوری دبیر اسبق اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی و نماینده این اتحادیه در دیدار به یادماندنی دانشجویان با رهبر انقلاب در خرداد ماه سال 98 میخوانید:
دانشجو: در سال 98 طی چه فرایندی به عنوان سخنران جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب انتخابات شدید؟
هر سال سخنران جنبش عدالتخواه دانشجویی در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب را شورای مرکزی اتحادیه متناسب با معیارها و مشخصههایی که وجود دارد تعیین میکند؛ بنابراین بنده سال پیش این توفیق را داشتم که نماینده دانشجویان عدالتخواه سراسری کشور باشم.
دانشجو: نحوه تهیه متن سخنرانی نماینده دفتر تحکیم وحدت در محضر رهبر معظم انقلاب به چه صورت است؟ نحوه تهیه متن به این صورت است که اعضای شورای مرکزی اتحادیه قالب کلی متن را باهم نظریی بدنه اتحادیه و تشکلهای عدالتخواه کشور تهیه میکنند و از طرفی یک رویه دیگر نیز وجود دارد یعنی فراخوان عمومی میزنیم به گونهای که سال گذشته این اتفاق افتاد و نظرات کسانی که اخبار اتحادیه را پیگیری میکردند در قالب فراخوان دریافت شد و پس از بررسی نکات به یک چارچوب کلی برای تهیه متن رسیدیم. کلیت متن سخنرانی بنده نیز یک آسیبشناسی کلی از ساختارها و نهادهای قانونی و حقوقی کشور و نسبت آنها با آرمانهای انقلاب بود.
یکی از ملاکهای ما در تهیه متن سخنرانی این است که مواردی را مطرح کنیم که در رابطه با آنها فعالیت و کنشی انجام داده باشیم و به نحوی تجربه میدانی داشته باشیم؛ اما سال گذشته با توجه به اینکه زمان برای قرائت کامل متن در محضر رهبر معظم انقلاب کم بود ما مجبور شدیم برخی از این موارد را حذف کنیم.
دانشجو: در محضر رهبر معظم انقلاب به چه مسائلی پرداختید؟ از جمله مواردی که بنده سال گذشته به آنها پرداختم فرایند خصوصی سازی در کشور و دیپلماسی فرهنگی در حوزه سیاست خارجی بود و البته از این جهت به موضوع دیپلماسی فرهنگی پرداختیم، چون میدانستیم کسی به این موضوع نمیپردازد و طرح این موضوع نیز با این هدف بود که بگوییم ما چقدر توانسته ایم از ظرفیتهای موجود در کشورهای دیگر که با ما در بحث مکتبی و دینی، مقابله با امپریالیسم و سیاستهای استعمار گرایانه هم عقیده و همفکر هستند استفاده کرده ایم مثلا جریانات دانشجویی، جوان و مردمی در آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی و یا در کشورهای غرب آسیا وجود دارند که نگاه آنها در خیلی از مسائل به نگاه ما نزدیک است با این وجود سوالی که مطرح شد این بود که ما چقد توانستیم از این ظرفیت استفاده کنیم. به هر روی بنده در این رابطه به یک آسیب اشاره کردم و آن هم این بود که ما این موضوع را به شدت دولتی کردهایم و همین باعث شده تا به دلیل برخی معذوریتهای ساختگی و یا واقعی یک سری از ظرفیتها مغفول بماند. بنده در ادامه گفتم باید خط قرمزها و محدودیتها برداشته شوند تا نهادهای مردمی و جریانات دانشجویی بتوانند با جریانات همفکر در دیگر کشورها ارتباط بگیرند.
موضوع دیگری که بنده به آن اشاره کردم ساختار بیت رهبری بود از این جهت که متاسفانه این ساختار باعث شده بود بیت در بعضی جاها از روال اصلی خود خارج شود به گونهای که برخی افراد با انتصاب خود به بیت رهبری از برجام، لوایح FATF، انتصابات برخی نهادهای ذیل رهبری و نهادهای حاکمیتی مثل سازمان صدا و سیما و حتی از خصوصی سازی سوء استفاده کرده بوند.
از دیگر مسائلی که به آن پرداخته شد حق اعتراضها و یا آزادی اعتراض برای همه بود که با سر فصل عدالت در آزادی به آن اشاره کردم. بنده گفتم که در کشورمان آزادی اعتراض وجود دارد، ولی این آزادی اعتراض و پیگیری مطالبات برای همه نیست؛ مثلا ساختارهای قانونی برای کانون وکلا، نظام پزشکی و اتاق بازرگانی تعریف شده و آنها مطالبات خود را از طریق این ساختارها پیگیری میکنند، ولی در مقابل برای قشرهای دیگر مثل معلمان، پرستاران و کارگران ساختار قانونی و رسمی برای پیگیری مطالبات شان وجود ندارد؛ از این رو آنها مجبورند که در فضای دیگری مطالبات به حق خود را دنبال کنند. مثالی هم که بنده در این رابطه زدم مثال برجام بود، چون در آن مقطع که برجام در حال تصویب بود تقریبا حدود 200 برنامه منتقدین این توافق توسط ساختارها و نهادهای موجود در کشور مثل شهرداری، سپاه دولت و نهادهای دیگر کنسل شد و اجازه نقد علمی و فنی را ندادند و همین مسئله باعث میشد که منتقدین حرف خود را در جاهایی مثل مراسم تشییع شهدا و یا در مقابل مجلس بزنند. به هر روی نکته بنده این بود که ما باید در آزادی عدالت را رعایت کنیم تا بتوانیم سایر ارزشها مثل استقلال و پیشرفت را راحتتر به دست بیاوریم. همچنین بنده در محضر رهبر معظم انقلاب به موضوع تعارض منافع اشاره کردم و گفتم افرادی در داخل و در همین ساختارهای کشور به خاطر اینکه در فضا و شرایط تعارض منافع شخصی و سازمانی قرار دارند و از طرفی مدیریت ساختارها هم به دست همین افراد است پس همین افراد مانع تحقق یک سری از آرمانها و اصلاح ساختارها میشوند.
بنده در بخش دیگری از اظهارات خود به بحث جوانگرایی اشاره کوتاهی کردم و گفتم نباید اجازه سوء استفاده از این واژه داده شود و به عبارتی نباید از جوانگرایی تفسیر به رای صورت نگیرد و این گونه نباشد که همانند انتخابات اخیر یکسری جوانهایی که هیچ تفاوتی با پیرمردها از لحاظ گفتمانی، فکری و عملکردی ندارند و حتی محافظه کارتر از آنها هستند بیایند و در راس کار قرار بگیرند.
به طور کلی حرف بنده در محضر رهبر معظم انقلاب این بود که ما نباید در برابر ساختارها یک نگاه بسته و ساختارشکن داشته باشیم، چون خط قرمز دانستن ساختارها برای اصلاح و از طرف دیگر ساختارشکنی و ساختار نپذیرفتن دو لبه یک قیچی هستند که مانع اصلاح وضع موجود میشوند همچنین بنده عرض کردم که ما باید دائما در حال پالایش و ارزیابی ساختارها باشیم تا ببینیم کدام ساختار میتواند بهتر آرمانهای انقلاب را محقق کند.
دانشجو: آیا مباحث مطرح شده در سخنرانی شما نتیجهای هم در بر داشته است؟ در مورد یک سری از حرفها و مطالبات همان موقع و در مدت زمان کوتاهی نتایجی حاصل شد؛ مثلا در بحث دیپلماسی فرهنگی بنده فقط در رابطه با مجموعهها و نهادهای رسمی و حاکمیتی که در این حوزه فعالیت میکنند یک مثال زدم و آن هم در مورد مرکز اسلامی لندن بود که چند سالی رویهای در تضاد با اسلام انقلابی داشت و حتی با فعالان و دلسوزان انقلابی مقابله میکرد و از طرفی بیشتر با دولت انگلستان و بخشهایی که فعالیتهایی علیه اسلام انقلابی انجام میدادند همراه بود؛ بنابراین بعد از اشاره به این موضوع توسط بنده رئیس مرکز اسلامی لندن یکی دو هفته بعد و بعد از سالها تغییر کرد.
همچنین کمتر از یک هفته بعد از دیدار از جانب دفتر رهبر معظم انقلاب از ما خواستند که در مورد دیپلماسی فرهنگی، خصوصی سازی و چند مسئله دیگر نکات تفسیری خود شامل پیشنهادات را ارائه کنیم و ما بعد از سه چهار روز یک گزارش تفصیلی را آماده و تقدیم دفتر رهبر انقلاب کردیم؛ البته بنده زمانی که حضوری خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدم یک گزارش تفصیلی تحت عنوان «تحول در دستگاه ائمه جمعه» که توسط عدهای از طلاب انقلابی و عدالتخواه تهیه شده بود تقدیم ایشان کردم که در این رابطه نیز همان طور که ما مطلع شدیم دفتر رهبر معظم انقلاب این گزارش را مستقیم به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ارجاع داده بود. با این وجود واکنشی که شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نسبت به این گزارش از خود نشان داد این بود که یک روز صبح با ما تماس گرفتند و گفتند این سند تحول در دستگاه ائمه جمعه کار شماست و همان سندی است که عدهای از طلبههای قم آن را تهیه کرده اند که ما گفتیم بله. ما آن را تقدیم رهبر انقلاب کردیم تا شاید اتفاقی بیفتد با این وجود از طرف شورای سیاستگذاری ائمه جمعه از ما تشکر کردند و گفتند خدا نگهدار.
پس از گذشت چند ماهی از تماس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه بنده در جلسهای خدمت حجت الاسلام حاج علی اکبری رئیس این شورا رسیدم و این موضوع را مطرح کردم، اما او جواب سر بالا داد و گفت بنده موظف نیستم این سند را اجرایی کنم این سند صرفا یک گزارش بوده و من هم آن را مطالعه کردم. به هر روی علیرغم اینکه این سند از طرف دفتر رهبری به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ارجاع شده بود، اما این بی توجهی از طرف آقای حاج علی اکبری صورت گرفت.
نکته دیگر اینکه نتیجه برخی از موضوعات به این صورت است که جرقه خود را در ذهن مخاطب میزنند و به یک مسئله تبدیل میشوند؛ مثلا در بحث خصوصی سازی که بنده در محضر رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردم تا پیش از طرح این موضوع حمایت و همراهی از هیچ مجموعه و نهادی به غیر از دانشجویان عدالت خواه از مسائل خصوصی سازی و کارگری صورت نمیگرفت؛ اما از آن موقع به بعد که رهبر انقلاب روی این موضوع به صورت تفصیلی صحبت کردند و گفتند ورودیها به این حوزه خوب بوده و آن را تحسین و تصدیق کردند فضا باز شد و دیگر جریانات و رسانهها هم به این موضوع ورود پیدا کردند و این موضوع هم از نتایج و بازخوردی بود که بنده در متن سخنرانی خود به آن پرداختم.
دانشجو: اگر به زمان دیدار در خرداد ماه سال 98 برگردید چه مواردی را از متن سخنرانی خود حذف یا اضافه میکنید؟ یکی از مسائلی که بنده خیلی حسرت آن را میخورم این است که به دلیل کمبود زمان بخش زیادی از متن و تقریبا نصف آن را حذف کردیم. بخش حذف شده نیز شامل دو سرفصل بود که یکی بحث نهادهای حوزوی شامل دادگاه ویژه روحانیت و کمیته صیانت در حوزههای علمیه بود و بخش دیگری از آن در مورد نهادهای امنیتی کشور بود از این جهت که این نهادها تا چه حد به پیگیری اهداف و آرمانهای انقلاب کمک میکنند و حتی در بعضی جاها تا چه مقدار برای پیگیری مطالبات انقلاب مانع میشوند. به هر روی بنده نتوانستم بخشی از متن را قرائت کنم، اما مکتوب آن را تقدیم رهبر معظم انقلاب کردم.
دانشجو: برای افرادی که امسال فرصت سخنرانی در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب را پیدا میکنند چه پیشنهادهایی دارید؟ ما همیشه به دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب به عنوان یک فرصت ویژه نگاه میکنیم بالاخره در این دیدار، ولی فقیه و حاکم نظام اسلامی صحبتهای دانشجویان را میشنوند و این مهم است. به هر روی این دیدار برای ما چه در بحث اثرگذاری و چه وجهه آن یعنی اینکه ما صحبتهای خود را در برابر چه کسی ارائه میدهیم دارای اهمیت است. همچنین این دیدار از بعد رسانهای دیده میشود.
صحبت بنده با دوستانی که قرار است امسال در محضر رهبر معظم انقلاب به ایراد سخنرانی بپردازند این است که باید بدانند این فرصتی که نصیب آنها شده با سایر سخنرانی ها، جلسات رسانهای و میزگردهای خبری متفاوت است پس طبیعتا باید محتوای آن هم فرق کند با این وجود هر چه قدر در متن سخنرانی به مسائل رسانهای و شعاری بپردازیم شان متن حفظ نشده است و همین موضوع باعث میشود که یک فرصت طلایی را از دست بدهند. مثلا بعضا شایدیم که بخش زیادی از متنها با شعرخوانی، شعار و طرح نکاتی که گفتن یا نگفتن آنها فرقی ندارد میگذرد. معتقدم دوستان باید به محتوای متن خیلی توجه کنند، چون ممکن است این فرصت دیگر نصیب شخص سخنران و جریانی که آن را نمایندگی میکند نشود پس باید این فرصت را غنیمت بشمارند.
نکته دیگر که باید در متن سخنرانی اعمال شود صراحت بیان است. واقعیت این است که دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب در مقایسه با سایر جلسات خاصتر است هم از این جهت که رهبر معظم انقلاب بارها توصیه کردهاند نقدها صریح و شفاف مطرح شوند و هم اینکه رهبر انقلاب جزو معدود مسئولین و حتی تنها مسئولی هستند که وقتی یک نقد صریح و جدی مطرح میشود با صحه صدر به آن پاسخ میدهند و هیچ وقت واکنش منفی و تقابلی حتی در خصوص نقدهایی که نسبت به خودشان مطرح میشوند از خود نشان نمیدهند. با این وجود بعضا شاهدیم که سخنرانها به خودسانسوری میپردازند و میگویند فلان حرف نباید در دیدار با رهبری بیان شود و یا باید نکات و حرفهای مثبت را بگوییم. به نظر بنده این رویکرد یک نوع ظلم هم به کسانی است که حرف برای گفتن دارند و هم ظلم به فرصتی است که در اختیار این دانشجویان قرار گرفته است.
محتوای متنی را که بنده سال قبل قرائت کردم شامل دغدغهها و مطالبات اتحادیه بود با این وجود حذف کردن هر بخشی از آن برایمان سخت بود، ولی با خون دل آنها را حذف میکردیم و این در حالی بود که ما در دیدار شاهد بودیم یک دقیقه از متن سخنرانی دوستان چه در ابتدا و چه در انتها با شعار و شعرخوانی میگذشت؛ البته بنده پرداختن به این موضوعات را نفی نمیکنم، اما اینکه یک دقیقه از وقت سخنرانی که شامل یک ششم یا یک هفتم از وقت آنها میشود این گونه بگذرد به نوعی کم لطفی کردن به این فرصت مهم و تاثیرگذار است. به هر روی در دیدار سال گذشته بنده به شوخی به یکی از سخنرانها که متن سخنرانی او را پیش از قرائت خوانده بودند گفتمای کاش شما یک دقیقه از اوایل متن سخنرانی خود را نمیخواندید و این فرصت را به من میدادید تا آن چند مسئلهای را که مجبور شدم حذف کنم و مسائل مهمی هم بودند قرائت میکردم.