عملکرد معاونت برونمرزی صداوسیما در سال 98/ جبلی: امکانات ما به عنوان خط رسانهای مقاومت محدود است
معاون برون مرزی صدا و سیما عملکرد این نهاد در سال 98 را تشریح کرد.
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، شبکههای برونمرزی صدا و سیما امروز به اهرم قدرتمندی در دیپلماسی رسانهای ایران تبدیل شدهاند. دشمنان در این روزهای بیتعهدی به احکام بینالمللی و شدت یافتن تحریمهای ضدانسانی و ضدبشری به ملت ایران، میکوشند تا جلوی افشاگریهای علمی و تأثیرگذار صدای انقلاب اسلامی را بگیرند؛ اما این صدا هر روز رساتر از گذشته در عرصه تقابل با دروغپردازیهای رسانهای دنیای غرب و جلوگیری از پیشروی رسانههای معاند، پیش میرود. معاونت برون مرزی صدا و سیما با شبکههای بینالمللی خود ثابت کرده که چقدر میتواند در برابر عوامفریبیهای دشمنان موثر باشد.
مصاحبهای با پیمان جبلی معاون برون مرزی پیرامون اتفاقات امسال در این معاونت داشتیم که در ادامه میخوانید:
*س_آقای جبلی؛ کمی درباره شرایط این روزهای معاونت برون مرزی و راهاندازی و پخش آزمایشی شبکههای جدید بفرمایید._س*شبکههای برون مرزی بر اساس شرایط روز مخاطب، نیاز و مأموریتهای کلان سازمان طراحی شده اند. البته در انواع برنامهسازی، سرگرمی، فیلم و سریال و خبر سیاسی موفقیتهای چشمگیری داشته ایم؛ ولی در حوزه پخش رادیویی ما هنوز نقطه ضعفهایی داریم و نیازمند تغییراتی هستیم که از دو سال پیش به این سو در قالب طرح «ساماندهی رادیوهای برون مرزی» مشغول بازطراحی و بازمهندسی آنهاییم و اولین مرحله آن با قطع پخش فرکانسی و تبدیل وضعیت به وب سایت و رادیوی اینترنتی در مورد برخی رادیوها نظیر رادیو ژاپنی، رادیو ملایو، رادیو قزاقی و... پیش رفته است. این نیازها بر اساس برنامه پنج ساله رئیس رسانه ملی طراحی شده است و بعضی از برنامهها را به نقاطی قابل قبول رساندهایم.
همچنین قرار بود یک شبکه تلویزیونی خبری فرانسوی راهاندازی کنیم، ولی در شرایط حاضر با اینکه اکنون در سال سوم برنامه هستیم، پیشرفت مورد نظر را در این پروژه نداشتهایم. از طرف دیگر مقرر بود پروژه تلویزیون روسی را نیز پیش ببریم، اما هنوز به دلیل مشکلات بودجهای در این زمینه نیز کار خاصی انجام ندادهایم. در طول این سالیان، چند کار جزو اهداف برون مرزی بود و توانستیم قدمهای مثبتی درخصوص تحقق آنها برداریم. به عنوان نمونه جای خالی خبرگزاری بینالمللی تصویری «ایران پرس» در این سالها احساس میشد که اواخر فروردین سال 98 بعد از چندین ماه کار آزمایشی راه اندازی شد. قرار است در آینده این پروژه تبدیل به یک پروژه درآمدزا شود. خوشبختانه در این یک سال و نیم که از فعالیت پروژه ایران پرس میگذرد، استقبال خوبی از آن شده و ما با تعداد زیادی از رسانههای منطقهای در تعامل هستیم که خواستار عقد قرارداد با خبرگزاری «ایران پرس» هستند.
ما هم اکنون به منظور شناخته شدن و مرجعیت یابی، سرویس LIVE (زنده) «ایران پرس» را به صورت رایگان بر روی ماهواره ارائه میکنیم. در کنار آن فعالیت در وب سایت و صفحات ایران پرس در شبکههای اجتماعی را ادامه میدهیم و بر روی پلتفرم اولیه هم کار میکنیم. این پلتفرم که نزدیک دو سال است روی آن کار میشود، در حوزههای مختلف آرشیو، وب سایت، بخش خدمات مشتریان و... مورد نیاز خبرگزاری است و به صورت یک بسته طراحی شده است که به زودی راه اندازی میشود. در مجموع میتوان گفت پروژه «ایران پرس» یکی از برندهای موفق سازمان خواهد شد.
نکته مهم این که تمام این امکانات وابسته به نیروی بومی بوده است. ما به خاطر مشکلات بودجهای امکان این را که از نیروهای گران قیمت و خارج از کشور استفاده کنیم، نداشته ایم. در واقع با استفاده از ظرفیت داخل سازمان و معاونت برون مرزی کار را پیش بردهایم. به جز شبکه «ایران پرس» ما در سال 98 پروژه «شبکه هوسا» را هم راهاندازی کردیم که فعلا به طور 24 ساعته بر بستر اینترنت پخش میشود، ولی قرار بود در اسرع زمان پخش ماهوارهای داشته باشد که تاکنون این وعده هم به دلیل مشکلات بودجهای محقق نشده است.
این شبکه مختص آفریقا است و با ادغام رادیو هوسا و ایجاد تلویزیون با بهرهگیری از ظرفیتهای نیروی انسانی بومی آفریقایی در قم و جاهای دیگر که مشغول تحصیل در ایران هستند و با حداقل هزینه راهاندازی شد.
*س_به خاطر دارم که اوایل سال 98 شبکه «العالم سوریه» هم به صورت رسمی افتتاح شد..._س*دقیقا. پروژه «العالم سوریه» که یک کار بسیار مهم بود، به مرحله خوبی رسیده است و ظرف یکی دو هفته آینده 6 ساعت فعلی را به 8 ساعت میرسانیم و با 3 بار تکرار 24 ساعته خواهد شد. در ضمن نوع برنامهسازی، رویکرد به حوزه مخاطب، نیروی انسانی و محل استقرار «العالم سوریه» همه جزو اولینها در برون مرزی و در سطح سازمان است.
هدف پروژه «العالم سوریه» فقط جامعه سوریه و محل استقرار آن دمشق است و تمام عوامل در سوریه هستند. شاید فقط دو نفر در تهران برای پخش کار میکنند و تمام عوامل در سوریه مستقرند. «العالم سوریه» یک مدیر ایرانی دارد و ژانر برنامههای آن بسیار متنوع است. برنامهها در لبنان و سوریه ساخته میشود و در مقایسه با شبکه «العالم» که خبری و سیاسی است، متفاوت کار میکند و تجربهای منحصر به فرد و قابل ارائه است.
*س_همکاری نهادهای انقلابی در زمینه ایجاد پیوست رسانهای مناسب برای نقاط هدف برون مرزی سیاست ایران را چگونه میبینید؟_س*احساس میکنم با توجه به اتفاقهایی که رخ میدهد که شاهد آن مثلا در عراق و لبنان هستیم، متاسفانه نوعی کم کاری از طرف مجموعه رسانههای حوزه انقلاب وجود داشته و فعالیت نهادهای انقلابی در مقابل امکانات و قدرت رسانههای مقابل و رقیب قابل مقایسه نیست. در حالی که طرف مقابل کارهایی در عراق و لبنان در سالهای اخیر انجام داده است تا افکار عمومی را مدیریت کند و تغییر فاز بدهد. ما باید بدانیم که دشمن اصلی ما رژیم صهیونیستی است و در مقابل حجم وسیع تبلیغات جناح غربی و صهیونیستی، ظرفیتهای رسانهای و کل رسانههای حوزه مقاومت آن اندازه کارایی را نداشته اند. امکانات ما به عنوان بخش اعظم و مهم خط رسانهای مقاومت محدود است. به نظر میرسد ما به سمت یک تجربه جدید میرویم که متمرکز کردن تولید محتوا به صورت کانونی در یک منطقه و یک کشور است و طی این مسیر نیازمند یک حمایت همه جانبه و جدی است.
*س_حوزه روسیه حوزهای بسیار مهم برای سیاست خارجی و طبعا شبکههای برون مرزی ماست. در این زمینه چه کرده اید؟ پیشتر شما از راه اندازی قریب الوقوع یک شبکه روسی خبر داده بودید._س*البته در مورد قریب الوقوع بودنش چیزی نگفته بودیم. این شبکه در دستور کار ماست. راهاندازی یک تلویزیون در تراز یک شبکه بینالمللی مثل پرس تیوی و العالم مقدماتی پیچیده و پشتیبانی مالی لازم میخواهد. ما آماده ایم که این جبهه را گسترش داده و تقویت کنیم؛ لذا با کمترین امکانات برنامهها را متوقف نکردهایم و پیگیر هستیم.
در حوزه روسیه رادیو تصویری ما شکل گرفت و به صورت آزمایشی رادیو روسی را تغییر فاز دادیم و از یک رادیو به یک رادیوی اینترنتی و در مرحله بعد به تلویزیون اینترنتی ارتقا دادیم. عوامل ما برای تبدیل به یک تیم رسانهای و پخش تلویزیونی کافی نیست. اما هیچ کدام از اهدافمان عقب نشینی نکردهایم. امکانات موجود را بهینهسازی کردهایم و به تدریج کارها را پیش میبریم. این چالشی است که امیدواریم معاونت برون مرزی از آن سربلند بیرون بیاید.
*س_بار دیگر یوتیوب و فیس بوک حساب کاربری پرس تیوی و هیسپان تیوی و ایران پرس و سحر را مسدود کرده اند. پیگیری این موضوع به کجا رسید؟_س*در این مدت حسابهای گوگل شبکه «پرس تیوی» برای پنجمین و «هیسپان تیوی» هم برای دومین بار مسدود شد و محدودیتهای متناوبی برای «ایران پرس» و «سحر» و رادیوهای ما و... رخ داد. تقریبا به این موضوع عادت کردهایم و میدانیم یک چالش جدی ما است. ما به ناچار مجبور به یک نوع همزیستی با این شبکههای اجتماعی هستیم و معتقدیم که اگر بخواهیم این رویکرد و اهداف را دنبال کنیم باید هزینههایی هم پرداخت کنیم. ما میدانیم هر مطلبی در حمایت از مقاومت، لبنان، سید حسن نصرالله، سردار سلیمانی و امثال آن منتشر کنیم، صفحات ما در شبکه هایی چون فیس بوک و توئیتر و اینستاگرام بسته میشود و این پلتفرمهای اجتماعی دایره محدودیتها علیه ما را گسترش میدهند. این در حالی است که ما سعی میکنیم در قالب و چارچوب ضوابط حرکت کنیم، اما همواره شاهدیم که خط قرمزهایی به خط قرمزهای قبلی اضافه میشود و دایره عمل بستهتر میشود. مدل تعامل این شبکهها بسیار عجیب و غریب و دیکتاتورگونه است. آنها نه هشداری به شما میدهند، نه دلیلی میگویند و نه جواب ایمیلهای شما را میدهند. در نهایت شما با یک حساب جدید و دوباره از صفر شروع میکنید. اهالی رسانه به درستی میدانند که ما در رسانه ماهها و سالها زحمت میکشیم تا یک صفحه را به مخاطب معرفی و به تدریج مخاطب جذب کنیم. اعضای صفحه شبکه «هیسپان تیوی» در یوتیوب تا حدود 750 هزار عضو هم رسیده بود. این صفحه چند بار مسدود شد و هر بار دوباره از اول شروع کردیم. «پرس تیوی» هم همینطور. در واقع این اتفاق برای قریب به مطلق رسانههای ما اعم از رادیو و تلویزیون و «بخش فرانسوی پرس تیوی» و خبرگزاری «ایران پرس» رخ داده است.
*س_اینطور که معلوم است، شرایط امروز با گذشته متفاوت است و ظهور پلتفرمهای اجتماعی رسانههای برون مرزی ما را دچار چالش کرده است._س*بله. واقعیت این است که رقابت برای ما در شرایط جدید رسانههای نوین جهانی دشوارتر از قبل است. در گذشته پخش شبکههای تلویزیونی و پخش محتوا فقط از طریق ماهواره بود. پخش ماهوارهای اگر متوقف میشد، شرایط پیچیدهای داشت. قراردادی در میان بود و مسائل حقوقی پیش میآمد و لذا این کار به راحتی امکانپذیر نبود. علاوه بر این مالکیت ماهوارهای یک مالکیت بینالمللی است که فقط در اختیار آمریکا هم نیست و مثلا خودمان هم سهمی از ماهواره بدر داریم و مالکیت ماهوارهها میان کشورهای مختلف در آسیا، اروپا، آفریقا، آمریکا مالکیتها توزیع شده است. اما پلتفرمهای شبکههای اجتماعی که از دهه اخیر رایج شد، امکانات منحصر به فردی هستند که عموما در سیطره آمریکا قرار دارند. این شبکهها امکانات خوبی در اختیار رسانهها قرار داده اند و دسترسی سریع و بهتر و بیشتر مخاطب را به دنبال دارند. حالا این پلتفرمها تبدیل به بسترهای جهانی پخش رسانهای شده و ذائقه مخاطب بینالمللی را تغییر داده اند. اما مالکیت این پلتفرمها بر عکس پخش ماهوارهای در اختیار شرکتهای آمریکایی است. شرکتهای آمریکایی هم نتوانستهاند استقلال خود را در مقابل دولت امریکا حفظ کنند و دولت آمریکا بر قوانین این شرکتها حاکمیت دارد و عملا این شرکتها و سرویسها ابزاری در اختیار دولت هستند و تمام کانالهای انتشار محتوا را در اختیار خود گرفتهاند. در این مکانیسم دیکتاتورمآبانه، با یک شیوه خلاف آزادی، اطلاعات شما هدایت و کنترل و حذف میشود آن هم به علتی که منطق ندارد و فقط بر اساس سیاستهای دولت آمریکاست. این چالشی است که با آن روبهرو هستیم.
*س_راه حل برون رفت از این شرایط چیست؟_س*ما باید شبکه ملی اطلاعات و ظرفیت و بسترهای ارتباطی داخلی کشور خودمان را داشته باشیم. امیدوارم این بستر به تدریج ایجاد شود و موتور جست و جو، پیامرسان، اپلیکیشنهای کاربردی دیگر و. با شکلی روزآمد و متناسب با کاربری و نیاز کاربران ایجاد شود.
در داخل کشور رسانهها میتوانند نیاز خود را برطرف کنند و زمینه ارتباطی را که میخواهند، با دنیا برقرار کنند. ما باید به سمت ابزارهای دیگر برویم. یکی از کارها این است که باید پیگیری حقوقی و قانونی در برابر محدودیتهای ایجاد شده از طرف شبکههای اجتماعی نظیر فیس بوک و توئیتر و... داشته باشیم.
*س_تجربهای در زمینه پیگیری حقوقی این موضوع داشته اید؟_س*چند باری با این پلتفرمها مکاتبه داشتهایم. اوایل پاسخ میدادند. اما مدت هاست که فقط اعمال قدرت میکنند و هیچگونه جوابی به اعتراض ما نمیدهند. این در حالی است که ما عملا قواعدی را که مربوط به کپی رایت و ضوابط حرفهای باشد، رعایت میکنیم، اما به این یقین رسیدهایم که آنها با محتوای ما مشکل دارند و نمیخواهند حرفی خارج از چارچوبهای نانوشته خودشان در فضای افکار عمومی جهان طنین انداز شود؛ لذا به این نتیجه رسیدیم که باید یک پلتفرم بینالمللی اختصاصی برای خودمان ایجاد کنیم و به دنبال ایجاد یک برند بینالمللی باشیم. ما این کار را از حدود 9 ماه پیش شروع کردهایم. در واقع به اینجا رسیدیم که چارهای نیست جز آن که به سراغ این راه حل برویم.
*س_این راهکار در قالب همان پروژه «یورمدیوم» معاونت برون مرزی اجرایی میشود. قبلا خبر این موضوع را داشته ایم. درست است؟_س*همینطور است. همکاران ما در حوزه فنی و انفورماتیک یک پلتفرم جدید طراحی کردند به نام «یورمدیوم» که قرار است کارایی شبیه یوتیوب داشته باشد و پخش زنده و اشتراک گذاری ویدئو را تصدی کرده و ظرفیت نامحدود داشته باشد. این پلتفرم را میان شبکههای برون مرزی ایجاد کردهایم و دو استفاده از آن میکنیم: اول اینکه مخاطب برونمرزی را که مایل است محتوای مورد علاقه خود را ببیند، به وب سایت جدید دعوت میکنیم تا مطالب ما را مشاهده کنند. کارکرد دیگر در حوزه داخلی است: به این ترتیب که با یک کاربری ویژه، همه شبکههای تلویزیونی و رادیویی ما بخشی از محتوای خودشان را که قابل استفاده برای دیگر شبکه هاست در یک فضای خاص به اشتراک میگذارند که البته همراه با متن برنامههاست که جداگانه بارگذاری میشود. هم تصویر بدون لوگو و زیرنویس و... و هم متن، قابل ذخیره سازی و استفاده برای دیگر رسانههای معاونت است و به این ترتیب نوعی هم افزایی و گردش محتوا به زبانهای مختلف هم داریم که همه از طریق «یورمدیوم» اتفاق میافتد.
از طرف دیگر، افراد و شبکههای خارج از معاونت برون مرزی هم میتوانند مشابه ظرفیت و امکانی که یوتیوب ارائه میکند، بر روی «یورمدیوم» صفحه یا کانال اختصاصی خود را ایجاد کنند که ظرفیتی نامحدود خواهد بود. همه اینها برای این بود که ما به واقع دریافتیم که صاحبان و سیاستگذاران شبکههای اجتماعی غرب بنیان نمیخواهند محتوای ما منتشر شود، به همین دلیل ما باید خلاف این مسیر حرکت میکردیم تا این محتوا حداکثر انتشار را پیدا کند. این پلتفرم اختصاصی (یورمدیوم) در حال تکمیل است و در آینده نزدیک به طور رسمی افتتاح میشود.
برای گسترش کاربری «یورمدیوم» و هم افزاییهای رسانهای، ما همچنین در حال ایجاد شبکهای گسترده و وسیع از رسانهها و شخصیتهای همسو با خودمان هستیم و از ابتدای حرکت با استقبال از سراسر دنیا مواجه شدیم. به طوری که از حدود 1600 فرد و رسانه همسو، حدود 600 شخص و رسانه با ما در ارتباط هستند که زمینههای همکاری خوبی را در آینده فراهم و تقویت میکند.
گفت و گو از الهام قبادی
انتهای پیام /