فقر منابع تئوریک در دانش دیپلماسی فرهنگی
مروری بر کتابهای منتشر شده در موضوع تخصصی دیپلماسی فرهنگی نشان دهنده ضعف منابع تئوریک در این علم است. هنوز هم هیچ پژوهشی در زمینه رویکردهای قرآن و روایات به قدرت نرم انجام نشده است.
مروری بر کتابهای منتشر شده در موضوع تخصصی دیپلماسی فرهنگی نشان دهنده ضعف منابع تئوریک در این علم است. هنوز هم هیچ پژوهشی در زمینه رویکردهای قرآن و روایات به قدرت نرم انجام نشده است.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: علمای علم سیاست پس از تحولات علمی جهان و همچنین مساله فرهنگ در عصر پسامدرن مفهومی به نام «قدرت نرم» را در کنار «قدرت سخت» در حوزه سیاست طرح کردهاند. «قدرت نرم» البته ترمی نیست که اکنون و در معاصریت وضع شده باشد، این مفهوم از دوران باستان وجود داشت، اما تحولات جهان معاصر باعث شد تا این واژه بدل به یکی از ارکان اصلی در مساله حکمرانی شود.
قدرت نرم از طریق جذبه و کشش به منصه ظهور میرسد و اهداف حکمرانی را محقق میکند، بنابراین با ابزارهای قدرت سخت یا ابزارهای قدرت قهری کاری ندارد و ابزار کارش فرهنگ است. حتی بسیاری بر این باورند که اکنون دیگر قدرت سخت کارآیی چندانی ندارد و اگر در گذشته قدرت نرم صرفا به کمک قدرت سخت میآمد، اکنون دیگر تنها این «قدرت نرم» است که قدرت پایدار را تولید میکند. یعنی سازوکار قدرت در جهان دیگر از گفتمان مبتنی بر امنیت به گفتمانی مبتنی بر محوریت فرهنگ میل پیدا کرده است. به همین دلایل امروزه تا صحبت از «قدرت نرم» میشود ترکیب «دیپلماسی فرهنگی» نیز همراه آن به اذهان میآید.
دیپلماسی فرهنگی، چانهزنی برای رسیدن به سندها و اهدافی است که جوامع انسانی را با هم متحد میکند. رسیدن به این سندها بر پایه مؤلفههای مشترک فرهنگی میان جوامع است. قاعدتا این میان هر کشوری که از فرهنگی غنی برخوردار باشد، توانایی جذب بیشتری را خواهد داشت. نیل به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست خارجیشان بوده است. برای تحصیل این مقاصد کشورها عمدتا و به طور سنتی نوعی دیپلماسی مبتنی بر رویکردها و ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را در پیش میگیرند. با این همه همانطور که اشاره شد در عصر جدید و بویژه از سالهای نیمه دوم قرن بیستم، رویکردهای نسبتا جدیدی در دیپلماسی مطرح شد که توجه افزونتر و تأکید بیشتر بر راهکارها و ابزارهای فرهنگی را به مسئولان و طراحان سیاست خارجی توصیه میکرد.
با این مقدمه میتوان گفت که دیپلماسی فرهنگی شامل ارائه تصویر و روایت یک تمدن برای مردمان سایر تمدنها با استفاده از ابزارهایی از جنس همان تمدن است. در این معنا دیپلماسی فرهنگی، زمانی مفهوم واقعی خود را پیدا میکند که کشوری برای انتقال غنای نهفته در فرهنگ و تمدن خود با استفاده از مکانیسمها وابزارهایی از همان جنس به معرفی و انتقال آن به سایر ملل بپردازد. در ادامه ان معنا میتوان اهداف دیپلماسی فرهنگی را در این موارد خلاصه کرد: نخست «کسب وجهه بین المللی در میان اقوام و ملتها و اثرگذاری بر رفتار آنها» در این هدف کشورها به کمک دیپلماسی فرهنگی به دنبال تثبیت و تقویت جایگاه خود در عرصه بینالمللی هستند، بنابراین کشوری که در عرصه دیپلماسی فرهنگی قویتر باشد در عرصه سیاست خارجی نیز موفق عمل میکند و متحدان سیاسی بسیاری در مجامع بینالمللی خواهد داشت.
دوم «ایجاد نهادهای علمی - فرهنگی جدید به منظور برقراری روابط پایدارتر و صمیمیت بیشتر میان جوامع مختلف» است. دیپلماسی فرهنگی میتواند منجر به تاسیس نهادها و یا مراکز فرهنگی در سایر کشوها شود. این نهادها خود زمینهساز پایداری روابط در فضای نامطمئن سیاست بین المللی هستند. (مقولهای که کشور ما تاکنون نتوانسته در آن، به خوب عمل کند.)
سوم «فهم دقیق اصول موجود در فرهنگ سایر ملتها و کنکاش در ریشههای فرهنگی و اجتماعی دیگر جوامع با هدف ارتقاء درک متقابل میان ملتها» است. این فرضیه از مبانی دیپلماسی فرهنگی است که هر نظام ملی بدون در نظر گرفتن ترسها، امیدها، نیتها و علایق دیگران کارآیی نخواهد داشت. امروزه مجموعهای به کلی جدید از نیروهای متعدد را میتوان ملاحظه کرد که ساختار قدیمی روابط بین الملل را درهم میریزند. بنابراین ملتها ناچارند تا در جایگاه نوین، به باز تعریف خود بپردازند و این ممکن نیست مگر آنکه از ترسهای نهفته و نیتهای دیگران باخبر باشند. سیاستهای فرهنگی میتوانند دربه بوجود آوردن این تعاریف و تفاهم کمک کنند ولی تبادل ساده اطلاعات به تنهایی کارساز نیست و این ممکن نخواهد بود مگر از طریق تلاش برای درک دقیق اصول موجود در شخصیت درونی سایر ملتها.
کشور عزیز ما وارث دو فرهنگ غنی است: فرهنگ شیعی و فرهنگ ایرانی. بنابراین میتواند و باید در حوزه دیپلماسی فرهنگی موفق عمل کند. اما پایه این موفقیت چیست؟ به یقین داشتن منابع تئوریک در این حوزه علمی، نخستین قدم است. سوال اینجاست که تعداد منابع در این حوزه چقدر است و این منابع تا چه میزان توانستهاند، خلا تئوریک را پر کنند؟ جستوجوها نشان میدهد که متاسفانه هنوز هیچ منبع تئوریک مناسب و کاملی که دیپلماسی فرهنگی و رویکردهای مختلف آن را از دل منابع اصلی تفکر اسلامی یعنی کلامالله مجید و روایات (احادیث) برای عصر حاضر تبیین کند، منتشر نشده است. همچنین ما در زمینه ترجمه منابع تئوریک اندیشمندان حوزه فلسفه سیاسی دیگر کشورها و البته تجربههای آنها در زمینه دیپلماسی فرهنگی نیز با کمبود شدید مواجه هستیم.
میدانیم که در یکی دو قرن اخیر در دستگاه دیپلماسی بسیاری از کشورهای جهان، شخصیتهای برجسته فرهنگی به خدمت به وطن خود مشغول بودهاند و این یکی از راهکارهای اولیه برای کشور در زمینه دیپلماسی فرهنگی بوده است. بازهم میدانیم که تحولاتی که مدرنیته در سیاست و ساختارها و شیوههای روابط بینالملل ایجاد کرد، نقش سفیران و دیپلماتها در روابط بین کشورها اهمیتی بیش از پیش یافت و به همین دلیل نیز چهرههای فرهنگی شاخص و سخنوران برجسته کشورها به سفارت یا وزیرمختاری به کشورهای دیگر مأمور میشدند. بعدها با تخصصیتر شدن علم روابط بینالملل، کشورها نمایندگان اقتصادی و فرهنگی خود را نیز به همراه سفیر به دیگر کشورها اعزام میکردند و این نمایندگان فرهنگی نیز عموما از شخصیتهای فرهنگی شناخته شده بودند. ما تا چه حد تجربهنگاری این کشورها را دیدهایم؟ این سوالی مهم است که با غور در منابع منتشر شده موجود به دست میآید.
در این گزارش تعدادی از مهمترین منابع اختصاصی در حوزه دیپلماسی فرهنگی معرفی شدهاند. این منابع به سه دسته «مبانی و مسائل دیپلماسی فرهنگی»، «منابع پژوهشی درباره دیپلماسی فرهنگی ایران» و «منابع درباره دیپلماسی فرهنگی در دیگر کشورها» تقسیم شدهاند. لازم به ذکر است که قطعا منابع بیشتری در این موضوع منتشر شده و بویژه انتشارات وزارت امور خارجه در دهه 60 رویکردهای نوین در دیپلماسی را مدنظر قرار داده بود، اما تلاش شده تا کاملترین منابع و بروزترین آنها معرفی شوند. همانطور که اشاره شد غور در این منابع نخستین نکتهای را که عیان میکند، کمبودهای جدی در کتابهای تئوریک این عرصه است.
مبانی و مسائل تئوریک دیپلماسی فرهنگی
«منشور دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه مقام معظم رهبری»: نوشته زینب مظاهری. این کتاب سال 1396 با شمارگان دو هزار نسخه، 114 صفحه و بهای هشت هزار تومان منتشر شده است و ناشر آن انتشارات بینالمللی الهدی است. این انتشارات زیرمجموعه دستگاه دیپلماسی فرهنگی ایران یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. نویسنده در این کتاب در پی آن بوده که با بررسی بیانات مقام معظم رهبری و استخراج و تحلیل مفاهیم کلیدی مرتبط با روابط و فعالیتهای فرهنگی بینالمللی، زمینه را برای همسو نمودن این فعالیتها با منویات ایشان مهیا سازد. نتایج حاصل از این تحلیل میتواند در سیاستگذاری و برنامهریزی، نظارت و ارزیابی، مدیریت عملکرد در سطح نمایندگیهای فرهنگی، سازمان و در سطح ملی و همچنین شناسایی و جذب نیرو، آموزش نیروها و فرهنگسازی و ارتقاء فرهنگسازمانی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین این کتاب میثاقنامهای است برای رایزنان و نمایندگان فرهنگی ایران در دیگر کشورها. مباحث نظری طرح شده در این کتاب اهمیت بسیاری دارد و به نحوی رویکردهای کشور در این حوزه را میتواند مشخص کند. اما اینکه نمایندگان فرهنگی ایران تا چه میزان به این میثاقنامه پایبند بودهاند، نیازمند یک کار پژوهشی جدی است.
«دیپلماسی فرهنگی و رایزن فرهنگی»: نوشته سیدرضا صالحی امیری است که به سال 1393 توسط انتشارات الهدی با شمارگان هزار نسخه، 160 صفحه و بهای هشت هزار تومان منتشر شده است. این کتاب با هدف دانش افزایی و تقویت توانمندیهای رایزنان فرهنگی برای ایفای رسالت و مأموریت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهان منتشر شده است. معنی و مفهوم دیپلماسی، قدرت نرم جنگ، روشهای گفتاری، عملیات روانی، عملیات ادراکی، دیپلماسی عمومی، فریب استراتژیک، روشهای رفتاری، اعتراض، مداخله غیر خشونتآمیز، جذب مخالفان حکومت، صنایع فرهنگی، ابزارهای رسانهای، فناوریهای نوین ارتباطی، روشهای شبکهای، عدم همکاری با دولت، آسیبشناسی و ارائه راهکارها، تجارب دیپلماسی فرهنگی در کشورهای دیگر برخی از محورهای مورد بحث در این کتاب هستند.
با تخصصیتر شدن علم روابط بینالملل، کشورها نمایندگان اقتصادی و فرهنگی خود را نیز به همراه سفیر به دیگر کشورها اعزام میکردند و این نمایندگان فرهنگی نیز عموما از شخصیتهای فرهنگی شناخته شده بودند. ما تا چه حد تجربهنگاری این کشورها را دیدهایم؟ «جایگاه تکافل و رفتارهای حمایتگرانه در دیپلماسی فرهنگی»: این کتاب با تدوین محمدرضا دهشیری، سید جلال دهقانی فیروز آبادی و بهنام سرخیل به سال 1392 با شمارگان هزار نسخه، 584 صفحه و بهای 23 هزار تومان توسط انتشارات الهدی منتشر شده است. این کتاب مجموعه نوشتارهای همایشی به همین نام است. درباره رفتارهای حمایتگرانه باید گفت که به طور کلی، سیاست خارجی و دیپلماسی فرهنگی و به تبع آن سیاستهای حمایتگرانه کشورها ممکن است بر یکی از چهار منطق نتیجه، اقتضا یا تناسب، توجیه و مسئولیت استوار باشد. بر اساس منطق نتیجه، کشورها پس از تحلیل هزینه - فایده، سیاستهای حمایتگرانه را اتخاذ کرده و اجرا میکنند. سیاستهای حمایتگرانه بدین جهت اتخاذ میشود که متضمن منفعت و مطلوبیت مادی یا معنوی بیشتری در مقایسه با هزینههای آن است. منطق اقتضا یا تناسب، ایجاب میکند که کشورها بر مبنای انتظارات هنجاری و ارزشی که از هویتشان میرود، سیاستهای حمایتگرانه را در پیش گیرند. در چهارچوب منطق توجیه، علت اتخاذ و اجرای سیاستهای حمایتگرانه آن است که کشورها باید بتوانند اقدامات خود را بر پایهی ارزشها و هنجارهای مشروع و مقبول حاکم بر سیاست خارجی خود و روابط بینالملل موجه و مدلل سازند. سرانجام منطق مسئولیت، مستلزم و متضمن آن است که کشورها به حکم مسئولیت انسانی و اخلاقی که دارند به اتخاذ و اعمال سیاستهای حمایتگرانه بپردازند.
«دیپلماسی فرهنگی و جایگاه آن در سیاست خارجی کشورها»: این کتاب نوشته ریحانه احمدی دهکا است و انتشارات ادیبان روز آن را در سال 1397 با شمارگان 200 نسخه، 152 صفحه و بهای 17 هزار تومان منتشر کرده است. در این کتاب که به نظر پایاننامه دانشگاهی نویسنده است دیپلماسی فرهنگی، به عنوان فرآیند مؤثری معرفی شده که در آن فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه میشود و خصوصیات منحصربهفرد فرهنگی ملتها در سطوح دوجانبه و چندجانبه ترویج مییابد. در این پژوهش چگونگی تأثیرگذاری عوامل فرهنگی بر دیپلماسی در دو سطح «طراحی» و «اجرا» بررسی میشود و چگونگی استفاده از قدرت نرم در پیشبرد دیپلماسی نیز مورد تحلیل قرار میگیرد.
«اصول دیپلماسی فرهنگی»: این کتاب نوشته حامد انوریان اصل است که به سال 1396 با شمارگان 1200 نسخه، 176 صفحه و بهای 14 هزار تومان توسط انتشارات ساکو روانه کتابفروشیها شد. «اصول دیپلماسی فرهنگی» در چهار فصل تالیف و تدوین شده است:
نویسنده در فصل اول با ارائه بحثی نظری به مفهومشناسی مفاهیم فرهنگ، دیپلماسی، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی فرهنگی میپردازد. همچنین در این فصل نویسنده با بهرهگیری از الگوی هافستد، به بررسی فرهنگ ملتها براساس مؤلفهها و شاخصهایی چون فاصله قدرت، فردگرایی جمعگرایی، مردگرایی زنگرایی و ابهامگریزی (پرهیز از عدم قطعیت) نشسته است. بخش دیگری از این فصل به اهمیت روابط فرهنگی ملتها اختصاص پیدا کرده و از طریق آن به دنبال آشنایی با برخی از ویژگیهای فرهنگی سایر ملتها از طریق ارائه شاخصههای فرهنگی آنهاست. نویسنده در فصل دوم ابتدا به دنبال تبیین نقش دیپلماسی فرهنگی در برقراری صلح و امنیت در سطح جهانی است و در ادامه انواع ابزارها، روشها و شیوههایی که دیپلماسی فرهنگی را در رسیدن به اهداف خود یاری میرساند مورد واکاوی قرار میدهد.
در فصل سوم کتاب توضیح نقش و اهمیت سازمانهای فرهنگی بینالمللی در دیپلماسی فرهنگی و ارتباطات فرهنگی از طریق سازمانهای بینالمللی درج شده است. بخش دیگری از این فصل به بحث درباره ساختار، سیاستها و فعالیتهای نهادهای فرهنگی بینالمللی مانند یونسکو و نهادهای فرهنگی منطقهای مانند اکو و آیسسکو اختصاص پیدا کرده است. همچنین نویسنده در این بخش به توضیح اجمالی از سازمانهای فرهنگی بینالمللی خصوصی و ساختار و فعالیتهای آنها نیز میپردازد. اما نویسنده در فصل چهارم (انتهایی) کتاب ابتدا به تعاریف، منابع و اهداف دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران میپردازد و در ادامه به واکاوی سازمانها و ارگانهای متولی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی مینشیند و در انتها به طور اجمالی روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه را مورد بررسی قرار میدهد.
«دیپلماسی فرهنگی و منافع ملی»: این کتاب نوشته رضا سیمبر، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه گیلان و احمد علی مقیمی، عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیماست که انتشارات آکادمیک با همکاری انجمن علمی ایرانی روابط بینالملل آن را در سال 1396 با شمارگان 500 نسخه، 202 صفحه و بهای 20 هزار تومان منتشر کرده است. این کتاب هم در زمینه مباحث تئوریک و نظری دیپلماسی فرهنگی مطالب مناسبی دارد و هم اینکه نویسندگان در فصل انتهایی آن به بررسی دیپلماسی فرهنگی ایران نشستهاند. کتاب چهار فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «کلیات دیپلماسی فرهنگی»، «سیر تحول تاریخ دیپلماس»، «نقش فرهنگ در دیپلماسی» و «ارزیابی دپلماسی فرهنگ ایران».
«درآمدی بر جریانشناسی فرهنگی بینالمللی معاصر»: این کتاب به قلم محمدرضا دهشیری است و انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی آن را با شمارگان 200 نسخه، 282 صفحه و بهای 12 هزار تومان در سال 1394 منتشر کرد. نویسنده در این کتاب درصدد است که از رهگذر بررسی جریانهای عمده در روابط فرهنگی بینالمللی معاصر، عناصر و معیارهای تحلیلی را در اختیار محققان و دانشپژوهان سیاستگذاری فرهنگی قرار دهد.
محتوای کتاب بهگونهای است که به این پرسش پاسخ میدهد که «جریانهای فرهنگی موجود در عرصه روابط بینالملل کدامند؟». هدف مؤلف از بررسی و پژوهش در مورد روند کنونی نظام بینالملل در عرصه فرهنگی از بعد نظری، دستیابی به نظریه یا الگوی مفهومی خاص متناسب با تحولات فرهنگی بینالمللی و از بعد عملی، شناخت واقعیتهای فرهنگی بینالمللی در نظام بینالملل است.
منابع پژوهشی درباره دیپلماسی فرهنگی ایران
«نقد و بررسی دیپلماسی فرهنگی ایران در نظر و عمل»: این کتاب نوشته عبدالرحیم گواهی است و از جمله تازهترین منابع منتشر شده در حوزه دپلماسی فرهنگی به شمار میرود. انتشارات رامند این کتاب را سال گذشته (1399) با شمارگان 500 نسخه، 810 صفحه و بهای 100 هزار تومان منتشر کرد. همچنین این کتاب از جمله معدود منابعی است که در آن مباحث دینی دیپلماسی فرهنگی ماخوذ از آیات و روایات نیز مطرح شده است. نویسنده آن یعنی عبدالرحیم گواهی دکترای ادیان تطبیقی دارد و همچنین مدتی را نیز به فراگیری دروس شرعی گذرانده است. او از جمله دیپلماتهای صاحب نام جمهوری اسلامی ایران بود و در کشورهای سوئد، نروژ، فنلاند و ژاپن به عنوان سفیر به خدمت اشتغال داشت. گواهی همچنین از سال 1379 تا 1381 دبیرکل سازمان همکاریهای منطقهای (اکو) بود.
کتاب سه بخش و 14 فصل دارد. بخش نخست کتاب که شامل مباحث نظری است پنج فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «کلیات مباحث نظری»، «دیپلمات و دیپلماسی»، «فرهنگ و تمدن»، «دیپلماسی فرهنگی» و «درون مایههای فرهنگ ایرانی - اسلامی». بخش دوم کتاب با عنوان «مباحث دینی» سه فصل با این عناوین دارد: «فرهنگ و تمدن دینی»، «ادیان زنده جهان» و «چالشهای دین در جهان معاصر». در نهایت بخش سوم کتاب با عنوان «دیپلماسی فرهنگی در عمل» نیز شامل 6 فصل به ترتیب با این عناوین است: «کشورهای همسایه»، «کشورهای آسیایی»، «کشورهای آفریقایی»، «کشورهای اروپایی»، «قاره آمریکا» و «سازمانهای فرهنگی منطقهای و بینالمللی».
نویسنده با توجه به اینکه خود سالها به عنوان دیپلمات به کار مشغول بوده و همچنین در حوزه اقتصاد نیز صاحب نظر است، بویژه در بخش آخر به ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت دیپلماسی فرهنگی ایران پرداخته است. این متن فارغ از کاربردی بودنش، در وهله نخست سنگ محکی است تا از طریق آن بتوان به سنجش و محک روند و جریان دیپلماسی فرهنگی ایران در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران پرداخت.
«درآمدی بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران»: این کتاب با تدوین ابراهیم حاجیانی و حامد ایرانشاهی به سال 1394 با شمارگان هزار نسخه، 112 صفحه و بهای 5,600 تومان توسط موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران منتشر شد.
متاسفانه هنوز هیچ منبع تئوریک مناسب و کاملی که دیپلماسی فرهنگی و رویکردهای مختلف آن را از دل منابع اصلی تفکر اسلامی یعنی کلامالله مجید و روایات (احادیث) برای عصر حاضر تبیین کند، منتشر نشده است این کتاب شامل مجموعه مقالاتی در مورد ابعاد مختلف دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اظهار نظر برخی از محققان و صاحبنظران در این زمینه است. در این مقالات جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی ایران، لزوم تعامل با ایرانیان خارج از کشور، مقایسه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با دیپلماسی فرهنگی سایر کشورها، ظرفیتها و میزان تأثیر گذاری دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر سایر کشورهای هدف، چالشهای پیش روی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، راهبردهای ایران در این زمینه، چشم انداز دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آینده، ورود ایران به عرصه جنگ نرم با کشورهای قدرتمند دنیا و لزوم کار فرهنگی در این زمینه و استفاده از تجربیات سایر کشورها در این زمینه پرداخته شده است.
«جایگاه دیپلماسی فرهنگی در تحقق اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی: در عصر جهانیشدن فرهنگ»: این کتاب نوشته سجاد جلیلیان و پروین قنبری است و انتشارات ملرد آن را با شمارگان هزار نسخه، 84 صفحه و بهای هشت هزار تومان به سال 1397 منتشر کرد.
نویسندگان در این کتاب با توجه به این نکته که دیپلماسی فرهنگی تلاش برای ارتقای سطح ارتباطات و تعامل میان ملل جهان با هدف طراحی و بنیان نهادن تفاهمنامهها و توافقاتی بر اساس ارزشهای مشترک است، جایگاه دیپلماسی فرهنگی در تحقق اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در عصر جهانی شدن فرهنگ را مورد بررسی انتقادی قرار دادهاند.
«دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران»: این کتاب نوشته مشترک داود کیانی و سهیل حمیدی ساوجی است و انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات آن را به سال 1395 با شمارگان فقط 50 نسخه، 180 صفحه و بهای 19 هزار تومان روانه کتابفروشیها کرد. در این کتاب بحث شده که جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که ظرفیتهای عظیم تمدنی و فرهنگی داشته و با اتکا به همین مؤلفهها میتواند دیپلماسی فرهنگی فعالی را ایفا کند، باید به این عرصه توجه بسیار بیشتری داشته باشد. همچنین میتوان گفت که نویسندگان در این کتاب به دنبال بررسی نقش تأثیرگذار دیپلماسی فرهنگی در تحقق اهداف سند چشمانداز و نیز راهکارهای گوناگون بهکارگیری این شکل از دیپلماسی در این راستا بودند.
«دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عراق جدید»: نوشته احمد بازیار و منتشر شده توسط نشر هاوار با شمارگان هزار نسخه، 118 صفحه و بهای 18 هزار تومان به سال 1397. این کتاب یک مطالعه موردی است و دغدغه اصلی نویسنده در این پژوهش چگونگی تأثیر اشتراکات فرهنگی بر روابط میان دو کشور ایران و عراق است. در سیر تحول تاریخی روابط ایران و عراق، با توجه به وجود اکثریت شیعی و همچنین عتبات عالیات روابط فرهنگی میان دو کشور برجسته بوده است. از سوی دیگر، اقوام و هویتهای موجود در عراق نیز همبستگیهای فرهنگی میان دو کشور را افزایش دادهاند. این کتاب به این پرسش مهم پاسخ داده که: «آیا دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور پیوند مناسبی ایجاد کرده و تأثیر بسیار زیادی در افزایش سطح روابط خارجی گذاشته است یا خیر؟».
«ساماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی: ارتباطات بینالملل اسلامی»: نوشته مشترک مهدی ناظمی اردکانی، حمید شریفی، علی حمزهپور و محمد ربیعی است. انتشارات آثار فکر این کتاب را سال 1395 با شمارگان 500 نسخه، 248 صفحه و بهای 17,500 تومان منتشر کرد. ساماندهی نظام ارتباطات فرهنگی بینالملل اسلامی، موضوع این کتاب است. کتاب با حمایت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و همکاری گروه اندیشه و مطالعات فرهنگی دانشکده فرهنگی و اجتماعی دانشگاه امام حسین (ع) تألیف شده و نویسندگان اشاره کردهاند که برای ساماندهی این نظام، باید نقصانها و آسیبهای موجود و عدم انسجام لازم در آن به خوبی شناسایی شده و از بعد ساختاری به مهندسی مجدد آن پرداخته شود. آنها تلاش کردهاند که این مهم مورد کنکاش قرار گرفته و راهکارهای مناسب ارائه شود.
«سیاست خارجی ایران و دیپلماسی فرهنگی»: نوشته مشترک رضا احمدی موسی آباد و نجمه ایزدی، منتشر شده توسط انتشارات کیسان با شمارگان 100 نسخه، 178 صفحه و بهای 13 هزار تومان به سال 1395. کتاب حاضر برآن است تا با استناد به رویکردهای نظری سیاست خارجی، به مطالعه نقش دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. در برای رسیدن به این مقصود نویسندگان ابعاد گوناگون رابطه میان فرهنگ و دیپلماسی را مورد واکاوی قرار دادهاند. در این اثر همچنین چگونگی تأثیرگذاری عوامل فرهنگی بر دیپلماسی در دو سطح طراحی و اجرا بررسی شده و چگونگی استفاده مؤثر از قدرت نرم در پیشبرد دیپلماسی تجزیه و تحلیل شده است.
«دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران؛ چالشها و چینشها»: نوشته محمدحسین رستگاری. این کتاب را که دفتر مطالعات و برنامهریزی راهبردی معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زیر نظر نظام بهرامی کمیل تهیه کرده و توسط انتشارات پویه مهر اشراق به سال 1396 منتشر شده، وضعیت حال حاضر دیپلماسی فرهنگی ایران را مورد بررسی قرار داده است. ارائه راهکارهایی برای خروج از بنبستهای حوزه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از دیگر ویژگیهای این کتاب است.
«فرصتها و چالشهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خلیج فارس»: تدوین شده سیدجلال دهقانی فیروز آبادی است که به سال 1386 در 250 نسخه و 58 صفحه توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است. به باور نویسنده این کتاب در حوزه خلیج فارس فرصتهای خوبی برای دیپلماسی فرهنگی وجود دارد، به شرط آنکه بتوان چالشها را حل و از این فرصتها خوب استفاده کرد. برخی از این فرصتها عبارتاند از: تاریخ، فرهنگ و دین مشترک، قرابت جغرافیایی، حضور ایرانیان و شیعیان در منطقه، اولویتدار شدن توسعه فرهنگی در منطقه و ظرفیت و قابلیتهای فرهنگی ایران. این کتاب مشتمل بر گزارش دو نشست در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در تاریخ 17 و 24 مرداد 1386 با عنوان «دبی اسم و تمدن ویترینی» و «پوپولیسم» با سخنرانی ابراهیم فیاض است. طی این نشستها فرصتها و چالشها و موانع دیپلماسی فرهنگی ایران در منطقه خلیج فارس و نیز ویژگیهای فرهنگی منطقه خلیج فارس بررسی میشود.
«دیپلماسی فرهنگی تعاملی با اتکا به شاخصههای تمدنی، حکمی و علمی ایران اسلامی: گزارش عملکرد دائم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو (خرداد 1386 - فروردین 1393)»: این کتاب با تدوین محمدرضا مجیدی و محمدمهدی صادقی به سال 1393 با شمارگان هزار نسخه، 180 صفحه و بهای 20 هزار تومان توسط موسسه نشر شهر منتشر شده و همانطور که از نام آن پیداست گزارش عملکرد نمایندگی دائم ایران در یونسکوست و از حیث نظری چندان به کمک مخاطب نمیآید.
منابع درباره دیپلماسی فرهنگی دیگر کشورها
جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی انگستان و فرانسه»: نوشته محمدباقر مصدقصدقی است که سال 1397 با شمارگان هزار نسخه، 90 صفحه و بهای 10 هزار تومان توسط انتشارات گیوا و باشگاه علمی تحقیقاتی پویش (آتیبوک) منتشر شد. کتاب چهار فصل دارد: «مقدمه و کلیات»، «دیپلماسی فرهنگی»، «دیپلماسی فرهنگی انگلستان» و «دیپلماسی فرهنگی فرانسه.» تاکید مهم این نویسنده تکیه نهادهای فرهنگی بینالمللی این دو کشور بر ارزشهای ملیشان است. انتخاب برخی از فرهنگیان سرشناس این کشورها به عنوان دیپلماتهای فرهنگی از دیگر مباحث نویسنده در این کتاب است.
«دروازههای نفوذ: نقش مبادلات آکادمیک در کادرسازی مدیریتی کشورهای جهان»: این کتاب نوشته محسن خادمی است و بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) آن را به سال 1398 با شمارگان هزار نسخه، 116 صفحه و بهای 14 هزار تومان منتشر کرد. امروزه با بینالمللی شدن آموزش عالی و نیز تسهیل ارتباطات جهانی ناشی از فرآیند جهانی شدن، استفاده از ظرفیتهای نظام آموزش عالی بهمثابه ابزار تأثیرگذار در جهت کسب منافع ملی و افزایش قدرت نرم توسط کشورهای جهان بهویژه کشورهای توسعهیافته روزبهروز بیشتر شده است. با توجه به تمایل روزافزون دانشجویان به دریافت بورس از کشورهای غربی بهویژه امریکا و از طرفی ترغیب به این امر از طرف مسئولان، در این کتاب با مروری اجمالی بر تاریخچه بورسهای تحصیلی در ایران، برنامههای بورس تحصیلی که تحت نظارت و حمایت وزارت خارجه امریکا اجرا میگردد، مورد بررسی قرار میگیرد.
«دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه، مطالعه موردی ایران»: نوشته سیدصاحب صادقی و احمد اسفندیاری. انتشارات خبرگزاری فارس این کتاب را به سال 1395 با شمارگان 500 نسخه، 244 صفحه و بهای 15 هزار تومان منتشر کرده است. کتاب حاضر با ارائه رویکردی نظری به مقوله دیپلماسی فرهنگی و بیان مولفههای گوناگون آن در بخشهای مختلف، با تمرکز بر دیپلماسی فرهنگی و عمومی ایالت متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه چشم انداز مفیدی را فراروی محققان و اندیشمندان گشوده است. مهمترین بخش این اثر اختصاص به بررسی سیاست های ایالت متحده آمریکا در قبال ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی دارد. مطالعه موردی جمهوری اسلامی این کتاب را از صرف مباحث نظری خارج کرده و به شکل تطبیقی به بیان سیاستها، مبانی و مولفههای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی اشاره دارد.
«دیپلماسی فرهنگی: مطالعه موردی کشورهای افغانستان و تاجیکستان»: نوشته خدیجه حاجیان است که انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات آن را به سال 1395 با شمارگان فقط 70 نسخه، 156 صفحه و بهای 11 هزار تومان منتشر کرد. در این کتاب ظرفیت دو کشور افغانستان و تاجیکستان و رویکردهای دولتهای آنها در زمینه دیپلماسی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. به باور نویسنده بررسی ظرفیتهای زبان فارسی به منظور صدور ارزشهای انقلاب اسلامی، موضوعی بینارشتهای است که با دانشهای بسیاری از جمله جامعهشناسی، زبانشناسی، مطالعات فرهنگی، ادبیات تطبیقی و مطالعات روابط بینالملل پیوسته است. برای چنین کاری اندیشیدن از زاویه دید ادبیات تطبیقی و روابط بینالملل و پرداختن به موضوع دیپلماسی عمومی در علوم سیاسی و چهبسا مطالعات فرهنگی بخشهای جداییناپذیری بودهاند که باید به یکدیگر پیوند میخورند. جمهوری اسلامی ایران میتواند با استفاده از زبان فارسی ارزشهای برخاسته از متن انقلاب اسلامی را در کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی گسترش دهد.
***
برای مطالعه دیگر مطالب منتشر شده در پرونده نگاهی به «چهل سال دیپلماسی فرهنگی» به این نشانی بروید.