شنبه 3 آذر 1403

قتل‌های سریالی در ایران؛ آنچه پدر و مادر بابک خرمدین از قاتل‌های مشهور ایران آموخته‌اند (فیلم)

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

گویی از هر روش قتل در ایران تکه‌ای را جدا کردند و با کنار هم گذاشتن تکه‌ها روش مخصوص به خود را به وجود آورده‌اند.

کیفیت پایین

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

کیفیت خوب

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

عصر ایران؛ حسن ظهوری  از لحظه انتشار تصویر دوربین مدار بسته آسانسور تا کنون کمتر کسی است آن را دیده و از خونسردی انتقال جسد تکه تکه شدن بابک خرمدین توسط پدر و مادرش تعجب نکرده باشد. حالا شاید راحت‌تر بتوان به این سئوال که چرا انقدر خونسرد فرزند خودشان را کشته و قطعه قطعه کرده‌اند پاسخ داد. آن‌ها سومین‌بار است که کسی را به این روش کشته‌اند. یکبار در سال 1390 دامادشان را قطعه قطعه کرده و مفقود کرده‌اند و در سال 1397 هم دخترشان را.

طبق تعریف جهانی از قتل، اگر قاتل یا قاتلانی سه بار یا بیشتر دست به قتل بزنند و در تمامی آن‌ها از یک روش استفاده کرده باشند، قاتل سریالی یا قاتل زنجیره‌ای لقب می‌گیرند. لقبی که حالا به نظر می‌رسد باید به این زوج پیر داد.

قتل‌های سریالی در ایران یا جهان همواره یکی از پر سر و صداترین پرونده‌های جنایی محسوب می‌شوند. رسانه‌ها تا مدت‌ها درباره آن قتل‌ها حرف می‌زنند و اغلب‌شان توجه کارگردانان سینما را هم به خودشان جلب کرده‌اند. شاید برای همین است که حتی پس از گذشت سال‌ها، نام‌شان هرگز از یاد نمی‌رود.

آخرین‌شان که نام‌اش برای مدتی بر سرزبان‌ها افتاد مجید است. کسی که رسانه‌ها به او لقب مجید گوش‌بر داده‌اند. او مرتکب سه قتل شد که البته قتل‌ها چندان هم شبیه به هم نبودند. دو قتل اول که دوستانش بودند را با ضربه چاقو به گردن‌شان در حوالی تهران کشت و در آخر هم زنی را به قتل رساند که با او در رابطه بود و چون همسراش از آن رابطه مطلع شد، برای دلجویی، معشوقه را کشت و گوش و بینی‌اش را برید و برای همسراش آورد. مجید سال 1398 اعدام شد.

اما یکی از جنجالی‌ترین قتل‌های زنجیره‌ای سال‌های اخیر متعلق به فرزاد است. کسی که به قاتل زنجیره‌ای زنان گیلان معروف شد. او که از همسر اولش با دلخوری و کینه جدا شده بود، تصمیم به انتقام از زنان می‌گیرد و سه زن را از سال 87 تا 88 با سوار کردن به خودرو و بردن به ویلای شخصی در زیباکنار، با طناب خفه و قطعه قطعه کرده بود. او اجساد زنان را در استخر ماهی انداخت و تقریبا رد‌شان را پاک کرد. هرچند فرزاد تا سال 95 هیچ اقدام به قتلی انجام نداد اما ناگهان موتور آدمکشی او روشن شد و در طول یک سال 5 زن دیگر را به همین روش اما این‌بار به قصد سرقت طلا و جواهرات به قتل رساند. او در نهایت سال 96 دستگیر و سپس به اعدام محکوم شد. در این پرونده معلوم شد که زن دوم او از برخی قتل‌ها خبر داشته و در فروختن اشیاء مسروقه همکاری کرده‌است.

اسماعیل رنگرز یکی دیگر از قاتلان معروف ایران است که تجاوز و قتل دختری خردسال به نام آتنا اصلانی در پارس‌آباد استان اردبیل، پرونده‌ای جنجالی از او ساخت. هنگامی که به ظن ماموران دستگیر شد جسد دختر مفقود شده در پارکینگ خانه‌اش پیدا و به تجاوز و قتل دو زن دیگر هم اعتراف کرد. هرچند تا روز اعدام، کارگاهان پلیس احتمال بروز قتل چهارم را هم می دادند.

یکی از خطرناک‌ترین قاتلان سریالی پس از انقلاب در ایران، منصور میرلوحی است که گفته می‌شود به انجام 10 فقره قتل اعتراف کرده‌است. اکثر آن‌ها صاحبان طلافروشی‌هایی بودند که منصور به همراه برادرانش اقدام به سرقت از آن‌ها کرده بود. منصور بین سال‌های 86 تا 91، سه طلافروش شهر مبارکه را هنگام سرقت به قتل رساند. سپس یک عابر را در لردگان کشت. در شهر کرد دوباره یک طلا فروش را به قتل رساند و در آخر هم هنگامی با ماموران نیروی انتظامی در گلپایگان رو در رو شد، در یک درگیری خونین، سه مامور و دو رهگذر را مورد هدف قرار داد.

مهدی فرجی، که به قاتل پیرزن‌های قزوین مشهور است، در سال 88 تا 89، 5 زن را پس از سوار کردن به به مینی‌بوس‌اش به قتل رساند، اشیاء گرانبها از جمله جواهرات و طاهایشان را به سرقت برد و آن‌ها را سربه نیست کرد. او اعتراف کرد که به یکی از زن‌ها تجاوز هم کرده‌است.

البته قزوین یک قاتل زنجیره‌ای معروف دیگر هم دارد. مهین قدیری. او یک سال قبل از مهدی فرجی شروع به کشتن زن‌های مسن کرد و هدف‌اش سرقت طلا بوده‌است. مهین اولین زن قربانیش را از میان آشنایان انتخاب کرد اما باقی را در اماکن مذهبی زیرنظر می‌گرفت و با دادن آبمیوه در ماشین‌اش مسموم‌شان می‌کرد و پس از کشتن، طلاهایشان را به سرقت می‌برد.

از این‌جا به بعد گزارش با فجیع‌ترین‌هایشان آشنا شوید. فرید بغلانی یکی از آن‌هاست. کسی که 16 قتل مرتکب شد که 7 تای آن‌ها زن و 8 تای دیگر دختربچه بودند. در این میان یک پسربچه هم به دلیل آنکه شاهد یکی از قتل‌ها بود، کشته شد. فرید که به قاتل دوچرخه‌سوار شهرت دارد در کودکی مورد آزار و اذیت مادرش قرار گرفت و به همین دلیل از زن‌ها متنفر بود. او قتل‌هایش را در آبان و خرمشهر انجام می‌دهد و با ضربات سنگین به سر قربانی‌ها جان‌شان را می‌گرفت.

محمد بیجه، یکی از معروف‌ترین نام‌ها در میان قاتلان سریالی ایران است. کسی که به قتل 22 نفر اعتراف کرد اما تا روز اعدام کارگاهان معتقد بودند که تعداد قتل‌های او به 37 نفر هم می‌رسد. او در کودکی مادرش را از دست داد و در همان دوران سه بار هم مورد تجاوز قرار گرفت. بیجه قربانیان خود را عمدتا از میان پسربچه‌ها انتخاب می‌کرد و پس از تجاوز آن‌ها را به قتل می‌رساند و جسد‌شان را می‌سوزاند. او به قتل 17 پسربچه و 5 بزرگسال اعتراف کرد. از پرونده قتل‌های او به عنوان بزرگترین پرونده جنایی هفتاد سال گذشته ایران یاد می‌شود و یادآور قاتلی‌است که به اسم اصغر قاتل می‌شناسیم و به آن خواهیم رسید.

قتل‌های محفلی کرمان در سال 1381 یکی دیگر از قتل‌های سریالی پر سر و صدای ایران است. 6 جوان، به دلیل بروز احساسات مذهبی، 18 نفر را به جرم آنکه گسترش دهنده فساد در شهر بودند به قتل رساندند. بعدها 4 نفر از آن‌ها اعدام و دو نفر دیگر به حبس طولانی مدت محکوم شدند.

اما قتل‌هایی که برای توقف فساد در جامعه انجام می‌گرفته به این شش جوان محدود نمی‌شود. سعید حنایی که از اهالی استان خراسان رضوی بود هم تنها به این دلیل که یکبار راننده تاکسی زن‌اش را با روسپیان اشتباهی گرفته بود خشمگین می‌شود و برای از بین بردن فساد شروع به کشتن زنانی می‌کند که به گفته او روسپی و تن فروش بوده‌اند. او 16 نفر را می‌کشد و در نهایت پس از دستیگری سال 81 در زندان مشهد اعدام می‌شود.

قتل‌های سریالی سعید امامی یکی از جنجالی‌ترین قتل‌های سریالی ایران است که به قتل‌های زنجیره‌ای شهرت دارد. سعید امامی که یکی از کارمندان وزارت اطلاعات بود، طبق آنچه در پرونده‌اش آمده خودسر با کمک برخی همکارانش اقدام به قتل تعدادی از شخصیت‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران می‌کند. پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری و جعفر پوینده از شناخته شده‌ترین شخصیت‌های این پرونده هستند که امامی آن‌ها را به قتل رساند. او در نهایت پس از اعتراف به قتل‌هایش، در زندان با خوردن داروی نظافت خودکشی کرد. او قتل 4 نفر را به گردن گرفت اما محققین معتقدند که تعداد قتل‌ها بیش از این بوده‌است.

شاید کمتر کسی باشد که نام خفاش شب را نشنیده باشد. غلامرضا خوشرو پس از آن به این نام شهرت پیدا کرد که 9 زن را بین سال‌های 1371 تا 1376شبانه ربود، تجاوز کرد و پس از قتل طلا و جواهرات‌شان را به سرقت برد. خوشرو در سال 1376 اعدام شد اما ماجرای قتل‌های او همیشه بر سر زبان‌ها ماند. خوشرو جزء معدود کسانی بود که دادگاه‌اش از تلویزیون به صورت زنده پخش می‌شد.

بین سال‌های 1359 تا 1364 مجید سالک محمودی موفق شد که در شهرهای مختلفی، از استان آذربایجان شرقی گرفته تا اردبیل و تهران و قزوین و گیلان، 49 زن را خفه کند. او که قربانیان خود را از میان زنان شوهردار انتخاب می‌کرد و با ظن به این موضوع که در حال خیانت هستند به قتل می‌رساند. می‌گویند خودش پس از بیرون آمدن از زندان متوجه رابطه زنش با پسرخاله خودش شده بود ولی آن‌ها را نکشت.

اما برسیم به مشهورترین نام در میان قاتلان سریالی ایران؛ اصغر قاتل. او بین سال‌های 1299 تا 1312، 25 قتل خود را انجام داد. چون در نوجوانی با خانواده‌اش به عراق رفته بود قتل ها ابتدا در این کشور آغاز شد. 25 پسر کودک و نوجوان قربانیان این قتل ها بودند. همگی مورد تجاوز قرار گرفتند و سر از بدن‌شان جدا شد. او در عراق لو رفت به همین علت به ایران فرار کرد و در مدت سه ماه 8 مرد و پسر دیگر را با این روش به قتل رساند. او را که سال 1312 در میدان توپخانه تهران اعدام شد را نخستین قاتل سریالی شناخته شده در ایران می‌شناسند.

حالا اکبر خرمدین و همسرش، قاتلان پسر، دختر و دامادشان، یکی از عجیب‌ترین پرونده‌های جنایی ایران را به وجود آورده‌اند. گویی از هر روش قتل در ایران تکه‌ای را جدا کردند و با کنار هم گذاشتن تکه‌ها روش مخصوص به خود را به وجود آورده‌اند. شیوه آن‌ها بیهوشی با غذا، کشتن با ضربات چاقو و قطعه قطعه کردن و در نهایت سر به نیست کردن جسد بوده‌است. پدر که راننده تاکسی بوده به دلایلی که هنوز معلوم نیست همسر خود را وارد مجموعه‌ای از قتل‌های سریالی که قربانی‌ها عمدتا فرزندان خودشان بودند، کرده‌است. هرچند پیش از این پدر به دلیل قتل پسرش با اعدام مواجه نبود اما حالا با روشن شدن ماجرای قتل داماد که سال‌ها مفقود بوده، احتمالا با حکم اعدام روبرو می‌شود.

لینک کوتاه: asriran.com/003IE1