قلی زاده: مسئله محور بودن تشکیلات را تاثیرگذار میکند / صبوری: در تشکل مسئله محور، پدیدهها باید با عینک انقلاب دیده شوند
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، باتوجه به اینکه نیاز امروز جامعه، تشکلها را به مسئله محور بودن سوق داده است و لازمه رسیدگی صحیح به مشکلات مردم مسئله محور بودن است، بر آن شدیم مجموعه گفتگوهایی را با این عنوان با نمایندگان تشکلهای دانشجویی داشته باشیم. از این رو با محمدرضا قلی زاده مسئول اسبق بسیج فنی دانشگاه تهران و مدیر مجموعه اموزشی گام هستم و صبوری مسئول سابق جنبش عدالتخواه...
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، باتوجه به اینکه نیاز امروز جامعه، تشکلها را به مسئله محور بودن سوق داده و لازمه رسیدگی صحیح به مشکلات مردم مسئله محور بودن است، بر آن شدیم مجموعه گفتگوهایی را با این عنوان با نمایندگان تشکلهای دانشجویی داشته باشیم.
از این رو با محمدرضا قلی زاده، مسئول اسبق بسیج فنی دانشگاه تهران و مدیر مجموعه اموزشی گام هستم و صبوری مسئول سابق جنبش عدالتخواه درباره مسئله محوری به گفتگو نشستیم.
محمدرضا قلی زاده، مسئول اسبق دانشگاه فنی تهران و مدیر مجموعه آموزشی گام به توضیح آسیب شناسی مسئله محوری پرداخت و گفت: یک حس عمومی در فضای دانشجویی وجود دارد که زحمت زیادی کشیده میشود، هزینه زیادی داده میشود کار زیاد انجام میشود، ولی آن اثرگذاری مطلوبی که مورد نظر یک فعال دانشجویی انقلابی است؛ بطوری که حس کند در معادلات کشور، استان و دانشگاهش اثرگذار است را ندارد.
وی افزود: حال اگر بخواهیم این مقیاس را بزرگتر کنیم در مقیاس کشوری و سطح کل تشکلهای دانشجویی انقلابی که میگویند سه هزار دفتر بسیج دانشجویی داریم اضافه کنید دفاتر جنبش عدالت خواه، انجمن اسلامی مستقل، جامعه اسلامی تحکیم وحدت را هم اضافه کنیم و با تعداد چالشها و مسائل کشور کنار هم بگذاریم میبینیم یک سری چالشهایی از اول انقلاب بوده که درد مزمن ما شده و حل نمیشود. فقط هر از گاهی حرفی در موردش زده میشود یک سری چالشها به روز ایجاد میشود. درحالیکه انتظار داریم این حجم فعالین انقلابی و دانشجویی با این حجم از مسائل که هر کشوری با آن مواجه است باید به عنوان قشر نخبگانی میباید نقش تسهیل کننده را برای جامعه ایفا کند. اما الان این اتفاق نمیافتد هم حس خود تشکلها این را میرساند هم نگاه بیرونی به آن.
در تشکلها با آسیب کنشهای بزن دررویی مواجه هستیم
قلی زاده ادامه داد: یکسری عوامل بیرونی و درونی در اثر گذاری تشکلها موثر است که اگر عوامل بیرونی را صرف نظر کنیم مثل رویکرد دولت در مواجهه با تشکلها و فعالین انقلابی، به خود تشکل مربوط میشو. تحلیل ما این است که این آسیب به خاطر یک سری اشتباهات رویکردی و روشی است یعنی یک سری اشتباهات و خطاهای متداولی در فعالیتهای دانشجویی هست که مرسوم و رایج شده و بعضا درگیر آن هستیم و خیلی به آن توجه نمیکنیم و همین باعث شده کارها از اثرگذاری بیفتد. ما با یک آسیبی مواجهیم به نام کنشهای بزن دررویی، بچهها با پدیدههایی خیلی زود دغدغه مند میشوند با کنش سریع که میتواند انتشار یک بیانیه و بحث تلگرامی و پست اینستاگرامی باشد این احساس و دغدغه شان نسبت به پدیده فروکش میکند و سراغ پدیدها و مسائل دیگر میروند یعنی پیگیری و استمرار خیلی وجود ندارد.
این عضو سابق بسیج دانشجویی ادامه داد: وقتی ارادهای در حفظ وضع و معضلات موجود هست یا منفعتی درگیر است که وضع موجود بماند، دیگر این با یک بیانیه و نامه حل نمیشود و نیاز به پیگیری و همراه کردن بدنه مردمی و استمرار و پیگیری دارد نمیشود با یک بیانیه و اعلام موضع بتوانیم وظیفه مان را نسبت به آن پدیده مرتفع کنیم. شخص اول مملکت آقا هم حرفی میزنند اجرا نمیشود چه انتظاری داریم تشکل دانشجویی اعلام موضع کند وتغییر محسوسی در فضای کشور رخ بدهد. این یک جنس آسیب مرسوم در فضای دانشجویی است یک آسیب دیگر مرسوم غالب زدگی است این هم خیلی مرسوم است که ما بعضی از زحمت زیادی کشیده میشود کار زیادی انجام میشود شاید بچهها از درس و زندگی و خانواده بزنند کاری انجام بدهند، ولی چون بعضی اوقات خلاء محتوایی را سعی میکنیم با فرم پر کنیم کار به اثرگذاری نمیرسد.
فرمزدگی یکی از آسیبهای جدی در تشکل هاست
وی با اشاره به اینکه در پرداختن بیش از حد به فرم دچار آسیب میشویم گفت: نمونهی این پرداختن افراطی به فرم بعضا طنزهای تلخی دارد، برای مثال برای گام دوم برنامه گرفته بودند و در آن کیک گام دوم توزیع کرده بودند. این برای شادی بد نیست، ولی محتوا چه بود؟ هدف گام دوم چه بود؟ یک جشن دورهمی بوده که بچهها جمع شوند و خوشحال باشند از صدور بیانیه گام دوم یا اتفاقی قرار بود رقم بخورد و یک پولی باید خرج میشده شاید این طور بود.
قلی زاده ادامه داد: برخورد فرمی با همه چیز ممکن است باشد، حتی با مسئله محوری ممکن است فرم زده برخورد شود. هرمفهومی وقتی خالی از محتوا شود فرم زده برخورد شود و محتوا فراموش میشود. یک سری اشتباهات رویکردی و روشی هست که اینها باعث شده تشکلها از اثرگذاری خارج شوند، کار زیادی بکنند، ولی اثرگذار نباشد و از آن طرف ببینیم خیل عظیم مسائل کشور که شاید با کنشگری و فعالیت تشکلهای انقلابی بتواند در مسیر حل قرار بگیرد، ولی روی زمین است مبنتی به این رویکرد مسئله محوری را معرفی میکنیم.
مسئله محوری بازه زمانی مشخصی ندارد
صبوری عضو سابق جنبش عدالتخواه دانشجویان در بررسی آسیب شناسی مسئله محوری گفت: مقدمه مسئله محوری این است که ما اسیر و محدود به وقایع و اتفاقات روز نشویم تحولاتی که دائم در جریان است داخل کشور و استان و ما در واقع منتظر باشیم که یک اتفاقی بیفتد وبه آن موضوع بپردازیم. این مسئله محور بودن نیست حتی اگر بلند مدت بازه زمانی مشخصی داشته باشد و یا حتی پلنهای مختلف داشته باشد باز این را مسئله نمیگوییم، در واقع تشکل دانشجویی مسئله محور بودنش یعنی اینکه وضع موجود کشور را ارزیابی کند و در واقع وضع موجودی که نیاز به تعمیر و تغییر دارد را ارزیابی کند و متناسب با آن مسئله و دغدغه و موضوع کلان یک سال شش ماه هر چه قدر بشود به حل بپردازد. پس الزاما بازه زمانی بلند مدت به معنی مسئله داشتن نیست و نمیشود گفت مسئله محور است.
وی افزود: مرحله دوم ادامه این مسئله یابی یا بهتر بگوییم درک مسئله، اولویت بندی مسائل است. توان و زمان یک دوره دانشجویی محدود و مشخص است که شروع و پایانش مشخص است و دائمی نیست پایان باز ندارد یک محدودیتی دارد بنابراین لازم است بین مجموعه مسائل لیست مجموعه مسائل بلند کشور اولویت بندی شو. در مسئله محوری مطلوب ما نه فقط به این معنی که یک موضوعی را زمان دار دنبال کنیم نه به این معنی است که هر مسئلهای را انتخاب کنیم مسئلهای که اولویت هم ندارد مرحله بعدش که مرحله آخر است میرسد به این که برای حل مسئله پلنها و برنامهها و استراتژی و الگوهای مختلفی کنار هم بگذاریم تا به نتیجه برسد. یعنی در مرحله آخر بحث نتیجه محوری را داریم پلن چیدن یعنی این که از یک چیزی میخواهیم شروع کنیم ویک چیزی را دنبال کنیم و سررشته موضوعی را در مسئلهای بگیریم تا رسیدن به نتیجه.
تشکل مسئله محور، دغدغهاش دغدغه مردم است
صبوری گفت: چند سال اخیر بحث مسئله داشتن و مسئله محوری و یک موضوع کلان داشتن، برای یک سال دنبال کردن بوده، ولی آنجایی که مشکل داشتیم یکی بحث اولویت بندیها بوده و یکی دیگر تا قبل از اولویت بندی یعنی تا یک پله عقبتر در مسئله یابی و درک مسئله هم مشکل داشتیم. در واقع مسئله را تشخیص نمیدهیم و گاهی اوقات زاویه دید بچههای تشکلی بالاخره هر تشکل نگاه فکری و دغدغهای ایدئولوژیکی دارد یک منظومه فکری هر تشکل و مجموعه و هر فردی دارد نگاه مان به جهان به شهرستان به دغدغههای مردم موضوعات کشور فقط از عینک خودمان بوده، یعنی یک موضوعی برای ما مسئله هست ذهن مان مشغول است و کاری نمیکنیم فکر میکنیم مسئله یک استان و مسئله یک کشور هم هست در حالیکه این مسئله باعث میشود بدنه عموم مخاطب ما یا حتی قشرهای مختلف دانشجویی دیگر هم هیچ ارتباط و نسبتی با مسئله ما برقرار نمیکنند. چون آن مسئله فقط برای ما مسئله است یعنی فقط در سبک زندگی خودمان خانواده خودمان آدمهای تیپ شخصیتی خودمان و نه دیگران، ممکن است افراد محدودی باشند تا تیپ شخصیتی خودمان بچههای حزب اللهی یک بخش خاصی این موضوع برایشان مسئله باشد، اما مسئله یک کشور و مردم نیست این مشکل باعث میشود باز دوباره در ارتباط گیری در نسبت برقرار کردن بین خودمان و مردم بین خودمان و کشور دچار مشکل و چالش شویم دغدغه جامعه دغدغه مسکن است اوج بحران مسکن و خانه دار شدن هستیم دغدغه ما پاسخ دادن به یک شبهه سیاسی چرا که دغدغه ماست بنده ذهنم مشغول شده فلان شبههای که در همه روزنامههای زنجیرهای مانور میدهند و از آن طریق جریان فکری ما را میزنند و یک دعوای نظری شکل گرفته و در آن مسئله مردم اصلا مطرح نیست.
وی افزود: اگرسوار تاکسی بشوید به راننده تاکسی بگی در فلان روزنامه فحش دادند جوابش این میشود اینها علیه ما تخریب میکنند تحریف میکنند تاریخ و جریان سیاسی کشور را اصلا در جریان نیست. ولی وقتی روی مسئلهای وارد میشوید که مربوط به مردم است، روی ریل خودش پیش میرود حتی داخل حصول نتیجه این مسئله به شما کمک میکند که به نتیجه برسد. نتیجه گرا هم بخواهیم باشیم دو دو تا چهار تایی هم نگاه کنیم این مسئله ما را میتواند به نتیجه برساند.
این عضو سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی ادامه داد: تشکلها مسئله محور نیستند منتظرند دعوایی شروع شود بعد وارد شوند قیم معابانه موضوع را حل کنند. الان یکی دو سال اخیر موضوع مسئله محوری پیش آمده و صراحتا آقا به این اشاره کردند و تشکلها مسئله محور شدند و از این موضوع عبور کردیم. درحال حاضر بیشتر سر این موضوع محل بحث و نزاع است که مسائل مان چقدر نسبت دارد و چه قدر اولویت دارد ممکن است 10 تا مسئله با مسائل مردم نسبت داشته باشد، ولی چهارتای آن اولویت کشور باشد کشور سرآن مسئله زمین میخورد و دچار آسیب و مشکل میشود و نقطه عطف نظام شده. نقطهای شده که حتی معاندین نظام روی آن دست میگذارند این آسیب شناسی فعلی و حال حاضر ببینم و کلی گویی صحبتهای گذشته نباشد.
مسئله محوری نباید دچار اسم زدگی شود
قلی زاده در ادامه صحبتهای صبوری گفت: بحث مسئله محوری یکی دو سال اخیر خیلی باب شده جاهای مختلف میشنویم و قدم جلوتر رفتن آن قطعا کار خوبی است. منتهی من فکر میکنم که همین خود مسئله محوری ممکن است مورد برخورد فرمی واقع شود و یک جاهایی ما خود لفظ مسئله محوری را زیاد به کار میبریم، ولی این که واقعا آن کنشها رفتارها و منشها واقعا کنش مسئله محور است یا نه فقط اسمش را یدک میکشیم. این مقداری به نظرم پررنگ شده هر پدیدهای که زیاد در زبانها میچرخد مثل اقتصاد مقاومتی همه ذیل اقتصاد مقاومتی انگار فعالیت میکنند، ولی برعکس است مسئله محوری یک مقداری زیاد مطرح میشود تبدیل به لفظ میشود.
وی افزود: پدیدههای مختلفی در جامعه میبینیم از قیمت بالای مسکن تا هزینههای بالای نظام سلامت تا بالا رفتن سن ازدواج تا آسیبهای اجتماعی و اعتیاد. دایره زیادی از مسائل مواجهیم که اینها همه پدیدههای روبنایی هستند چیزهایی هستند که عموم مردم و ما میبینیم و در واقع معلول هستند ومی شود روی همین نقاط ایستاد و کار کرد تشکل دانشجویی روی این نقاط بایستد کنش و مطالبه اش این باشد که چرا هزینههای نظام سلامت و هزینه مسکن بالاست، یعنی با سوال «چرا» دلیل را میشود پیدا کرد، هر پدیدهای یک علتی دارد از لایه معلولها به علتها برویم، هی بپرسیم چرا هزینههای نظام سلامت بالاست. احتمالا در ساز و کار عرضه و تقاضا عرضه خدمات درمانی و سلامت کمتر از میزان تقاضاست یکی بخواهد کبدش را عمل کند 5، 6 تا دکتر عمل کنند چند تا بیمارستان خاص پیوند کبد بزنند، متاسفانه تقاضای زیادی هست و عرضه کم و این ریشه اش است این چرا را با خودمان بپرسیم که چرا این طوور است بررسی میکنید میبینید. چرا دانشگاه علوم پزشکی خروجی بیشتری نمیدهند، چون ورودی کمی دارند کی ورودی را تعیین میکند وزارت بهداشت، چرا باید وزارت بهداشت تعیین کند بعد به لایههای تعارض منافع میخورد میشود. مطالبه تشکل دانشجویی این باشد که تعداد ورودی دانشگاههای علوم پزشکی افزایش پیدا کند.
محور اصلی مسئله محور بودن، پرداختن به علت است
این عضو سابق بسیج دانشجویی گفت: یک محور اصلی مسئله محوری به نظر من در بخش محتوا این است که به علتها پرداخته شود نه معلول، چون هر چه قدر معلول را بپردازیم هر چه قدر مرتفع شود تا وقی علت هست مرتفع نمیشود. هر چه قدر بتوانیم ریشه پایینتری بزنیم و مرتفع کنیم اثرگذاری بلند مدتی هست این به لحاظ محتوایی است. به لحاظ فرمی و نحوه رفتار هم تمرکز و استمرار و دنبال گیری است یکی از بزرگترین آفتهای کار دانشجویی کنشهای مقطعی است، یک کاری بکنیم بعد برویم سراغ کار دیگری و عملا آخر سر تشکل میبیند ده تا کار کرده، ولی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
قلی زاده افزود: مسئله اصلی نیاز به پیگیری، ایجاد فشار اجتماعی و تمرکز کردن دارد تمرکز متناسب با ظرف زمان و دوران دانشجویی منظورمان این نیست. 4 سال تشکلی در موضوعی کار کند، ولی بالاخره در بازه زمانی یک ساله اش یک تشکل نمیتواند 4، 5 موضوع را با هم حل کند. پس بهتر است همان قدری که توان دارد بار بردارد، ولی پیگیری و استمرار داشته باشد و از همه ابزارها استفاده کند تا به حل مسئله کشور کمک کند این کمک کردن یک قدم پدیده را جلو ببرد. دو رکن اصلی به نظرم پرداختن به ریشهها و اهل تمرکز و استمرار و دنبال گیری و پیگیری باشد که پدیده را مرتفع کند.
وی ادامه داد: ما در مورد تشکل مسئله محور انقلابی صحبت میکنیم برایمان مهم است با عینک انقلاب پدیدهها دیده شود هر کسی با نظام ارزشی خودش ممکن است پدیدهای برایش معضل باشد یا نباشد حفظ حریم خانواده ممکن است درجامعه اسلامی مهم باشد در غرب مهم نیست کسی که استقلال برایش مهم نیست با مسئله fatf هم نکتهای نداشته باشد شفاف میشویم، مشکلی ندارد، ولی کسی که استقلال آرمانهای انقلاب برایش مهم است این را مشکل میداند این که چه پدیدهای را مشکل و مسئله بدانیم و چه پدیدهای را در نظر نگیریم خودش به نظام ارزشی فعالین مرتبط میشود ما در مورد تشکلای انقلابی مسئله محور صحبت میکنیم با این نظام ارزشی که اینها را تحلیل کند.
وی اظهار کرد: یک ویژگی که تشکلهای مسئله محور داشته باشند این است که باید با عینیات سر و کار داشته باشد. یک موقع اینقدر درگیر کلیات و ادبیات و حرفهای گرد و چیزهایی که ما به ازا روی زمین ندارد درگیر میشویم و واقعا نمیفهمیم چه اثرگذاری داریم تشکل مسئله محور نکته اش این است نگاه به آرمان دارد آرمانهای انقلاب را در نظر دارد. در کنشها مسئله مردم که درگیر آن هستند را در نظر میگیرد. چون یک موقع شابلونهای ذهنی در ذهن بعضی از بچههای تشکیلاتی ما هست که اصلا وارد زمین نمیشوند یعنی همه اش درگیر بحثهای انتزاعی مباحثات داخلی خودشان آموزش و رشد بچهها هستند اینها مجموعه این پک پرداختن به ریشهها تمرکز استمرار دنبال کردن مسئله با عینک انقلاب پدیدهها را تحلیل کردن و این ویژگیها و عینی و عملیاتی و کف زمین و ملموس پدیدهها را تحلیل کردن در فرایند رفت و برگشتی بین شناخت و کنش است.
قلی زاده گفت: تشکل اگر میخواهد شناختش تکمیل شود و به مسائل اشراف داشته باشد این طور نیست قدم اول پدیدهای را متوجه شود میخواهد صنعت خودروسازی را کار کند کامل بگوید صفر تا صد همه جزییات را میدانم حالا وارد شوم نه اینکه همان حدی که فهمید روی همان حرفهای متقن کنش کند. در اثر کنش بازخوردی میگیرد فهمش دقیق و کامل میشود دوباره مبتنی بر آنچه کامل شده در فرایند برگشتی به اشراف میرسد بعضی اوقات تشکلها منتظر میشوند که به کنش برسند دوران دانشجویی شان تمام میشود. یعنی آسیبهای این تیپی در فضای دانشجویی داریم مسئله محوری به این آسیبها پاسخ میدهد. با یک مانیفست رفتاری با یک رویکردی که شامل این پارامترها میشود اگر تشکلها به طور واقعی بهش بپردازند نه لقلقه زبان واقعا رفتار تشکل کنش تشکلها این طوری باشد که این فرایند زمان بر است و یک مقدار صبر و کنش کردن میخواهند تا تشکلها ریخت و بوم شان به تشکل مسئله محور تبدیل شود.
موضوعات مسئله محوری نباید تهی از محتوا و نمادین باشد
صبوری در ادامه گفت: موضوع را لوس و تهی از محتوا و محدود به کارهای نمادین و سبک مسئله نباید کرد و همان بلایی که سر گام دوم و دولت جوان حزب اللهی آمد نباید اتفاق بیفتد. تشکل مسئله محور یا بهتر است بگوییم تشکلی که مسئله محوری درست مسئله یابی درست میخواهد داشته باشد باید وضع موجود و وضع مطلوب را به طور جداگانه و کامل بشناسد یعنی یک شناخت کامل و عمیقی از وضع مطلوب ما داشته باشد که ما قرار بوده به چه نقطهای برسیم قانون اساسی نقطه آرمانی را چه معرفی کرده است و حضرت امام و آقا نقطه آرمانی را چه معرفی کردند این را باید کامل یک تشکل مسئله محور بداند و هم چنین در کنار آن وضع موجود را به طور واقعی و دقیق و عینی ببیند و متوجه باشد. یعنی یک ریشه یابی و یک بررسی دقیقی از حوزه سلامت، وضعیت اقتصاد و... داشته باشد. نسبت به این مسئله تا بتواند تشخیص بدهد که ما در وضع موجود چه خلاهایی داریم چه جاهایی خوب عمل کردیم و چه جاهایی ضعیف بودیم و نیاز به کار بیشتر یا اصلاح ریل گذاری داریم. تقریبا تشکل مسئله محوری نداریم در هر دو مورد ضعیف باشد.
این عضو جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: در تشکل مسئله محور مجموعه مسائل چه اولویت داشته باشد، چه اشتباه و چه درست به آن بپردازد یعنی حتی پلنهای انتخابی بد باشد و مشکل داشته باشد. آن تشکل مسئله محور نیست بنابراین آسیب شناسی ضعیفی که میبینیم به یکی از این ابعاد پرداخته میشود یعنی بچههای داخل تشکل فقط وضع مطلوب را میبینند و فقط راجع به وضع مطلوب صحبت میکنند و مسئله را عینی نمیکنند یک بحث نظری صرف صورت میگیرد که به لحاظ گفتمان سازی این مسئله خوب است، ولی یک تشکل صرفا رسالت گفتمان سازی ندارد باید یک سری مسائل را حل کند این موضوع باعث میشود نتوانند به طور واقعی وضع موجود را آسیب شناسی کنند و تلاش و کنشگری به وضع موجود کنند صرفا به لایو اینستا محدود میشوند و داد میزنند یا اینکه نه وضع موجود را خوب میشناسد و شناختی از وضع مطلوب ندارد که این بعد قضیه دچار محافظه کاری میشود مجموعه دچار قفل شدن مجموعه میشود.
وی ادامه داد: در این حالت آسیبی که متوجه بچههای مجموعه میشود این است که وضع موجود را میبینند و شناخت دقیقی از وضع مطلوب ندارند. صرفا میدانند اینجا دارد ظلم میشود به یک ناامیدی و سرد شدن مفرط میرسند و این روی سکه هم محافظه کاری است که هر دو به کنشگری نمیرسد. این دو لبه هر دو نیاز است مسئلهای را به درستی شناسایی شود وبه درستی دنبال کنیم، ناامید نشویم و به نتیجه مطلوب برسیم. قطعا مسئله به نتیجه میرسد دیر یا زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد و متناسب با ظرفیت جامعه و کارهایی که میکنیم یا هر چیز دیگری دیر یا زود دارد، ولی قطعا به نتیجه میرسد. این دو مسئله را کنار همدیگر یعنی شناخت دقیق وضع مطلوب دقیق و عمیق و مبنایی وضع مطلوب که چارچوب نظری و گفتمانی موضوع هست و توجه و آشنایی و لمس دقیق وضع موجود و مطلوب تک بعدی نگاه کردنش مشکل اصلی تشکلهای فعلی است یعنی تشکلها تقریبا تشکلی نداریم در هر تفکر و هر ایدئولوژی و نگاهی که هردو را نداشته باشد و قطعا یکی را دارد. ضعف اصلی ما در تک نگری است یعنی یک مجموعهای سیری و طیفی داریم یک طرز نگه داریم که وضع موجود را میبیند، اما نمیتواند کنشگری و تلاشی بکند کلیت مسئله هم همین هست بحث تشکیلات مسئله محور حال حاضر سعی کردم بگویم.