"مالیات بر خانههای خالی" هم مثل مسکن مهر مزخرف است!/ پاسخ عجیب علی مطهری به لطف نظام
یک فعال چپ با فاقد شعور فرض کردن مردم اینطور اظهار کرده است که اصلاحطلبان متعهدانه عمل کردند و حاضر به "تحریم انتخابات" مجلس یازدهم نشدند!
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
سایه آخوندی همچنان بر سر مسکن مردم
"مالیات بر خانههای خالی" هم مثل مسکن مهر مزخرف است!
"عباس آخوندی"، وزیر سابق مسکن و شهرسازی در دولت رئیسجمهور روحانی، که گرانی سرسامآور مسکن رهاورد مدیریت لیبرالی اوست؛ به تازگی در یادداشتی که روزنامه همشهری (ارگان شهرداری تهران) منتشر کرد؛ در واکنش به گزارش انتقادی سایت الف پیرامون کارنامه خود؛ توضیحاتی را ارائه کرده است.
او همچنین در این یادداشت، معترض طرح "اخذ مالیات از خانههای خالی" شده و نوشته است: و اما درباره مالیات بر خانههای خالی، دستکم شما بهتر میدانید که این چیزی جز یک هیاهوی تبلیغاتی ضد رسانه نیست.
آخوندی میافزاید: چراکه کل مبلغ مالیات وضعشده معادل اخذ سالی 3.4 میلیون تومان از واحدهای بالای 150مترمربع در تهران و 1.2میلیون تومان برای واحدهای بالای 200مترمربع در سایر شهرهای با جمعیت بالای 100هزار نفر است؛ یعنی هیچ. چون بخش اعظم خانههای خالی از شمول مالیات خارجاند و آنها که شاملاند مبلغ مالیات آنها نزدیک صفر است. مشکل اصلی این مالیات از سال 1352 تاکنون نحوه شناسایی واحد خالی بوده و چندینبار مجلس آن را لغو کرده است. وزارتخانه در دوره مسئولیت من براساس مطالعه تطبیقی که با سایر کشورها انجام داد، به این نتیجه رسید که تنها راه موفقیت در این کار، احاله مسئولیت به شهرداریهاست که دارای اطلاعات محلی از واحدهای خالی هستند. از قضا بعدها گزارشی را از وزارت امور اقتصادی و دارایی در همین باره دیدم که بر همین نکته تأکید کرده بود. از همین رو در تاریخ 1397/4/31 لایحه اصلاحیه دوفوریتی به دولت ارسال کردم. مطمئنا، شما از این موضوع مطلع هستید ولی بهجای آنکه موضوع را باگذشت حدود 2 سال از تقدیم لایحه، از دولت پیگیری کنید، موضوع را به من نسبت میدهید.
این فعال اصلاحطلب در یادداشت خود همچنین معترض کارنامه اجرایی محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران و دولت نهم نیز میشود و مینویسد: من فارغ از موضعگیری سیاسی در هر دو دورهای که مسئولیت داشتهام، تمامقد در برابر سوداگری مسکن و مستغلات ایستادم و سوداگران زمین و ساختمان مخالفی سرسختتر از من را سراغ ندارند. ولی، مشخصا از سال 1384 با روی کار آمدن دولت نهم و همزمان با 12+2 سال مدیریت شهری مبتنی بر سوداگری مستغلات، جریان سوداگری در ایران شدت و ژرفای بیسابقهای یافت؛ بهنحوی که هماکنون بخش عمدهای از اقتصاد ایران در اختیار سوداگران حقیقی و حقوقی است. نتیجه حاکمیت سوداگری بر اقتصاد نیز چیزی جز رانت و فساد و توسعه فقر نبود و نیست؛ همان پدیدههایی که هماکنون، مغز استخوان گروههای کمدرآمد و یا با درآمد متوسط را میسوزاند. شوربختانه، شما خواهی، نخواهی از لحاظ سیاسی با این جریان همراه هستید![1]
*یک نگاه ساده به کارنامه اجرایی آخوندی و ماحصل تفکرات اقتصادی لیبرال او در بخش مسکن که به گرانی سرسامآور مسکن و افزایش اجارهبها و... منجر شده است؛ عیار این اظهارات را به وضوح نشان میدهد.
و جالبتر از همه اصرار آخوندی بر همه این اغلاط فکری علیرغم آن کارنامه سیاه اجرایی است.
به زعم ما، جریان اصلاحات و دولت رئیسجمهور روحانی از بابت آخوندی و کارنامه او یک عذرخواهی بزرگ و یک توضیح اقناعی به مردم ایران بدهکارند. که چه تفکری دارند که اینچنین افرادی را با چنین مدیریتهای مشعشعی بر مصادر امور مردم رواداری میکند و چنین فجایعی میآفریند؟!
گفتنیست، آخوندی در دوران عدم حضور در دولت نیز بارها از نظارت و دخالت دولت در اقتصاد و در امر مسکن انتقاد کرده است.[2]
آخوندی در دوران حضور خود در وزارت مسکن همچنین تأکید کرده بود که "مسکن مهر" یک طرح مزخرف است!
در بحث ادعای او مبنی بر هیاهو بودن طرح اخذ مالیات از خانههای خالی نیز باید دانست که اگر دولت بصورت طوعا یا کرها مجبور به این کار نشود؛ حرف آخوندی بر کرسی خواهد نشست و این مسئله حتما بایستی مد نظر نمایندگان محترم مجلس یازدهم باشد...
***
پاسخ عجیب علی مطهری به لطف نظام
علی مطهری، چهره نزدیک به اصلاحطلبان و نماینده سابق مجلس به تازگی طی اظهاراتی در یک میتینگ سیاسی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، پیرامون رد صلاحیت خود در انتخابات مجلس یازدهم گفته است:
"یکی از دلایل این که با برخی از کاندیداها به آن شکل حذفی رفتار شد، اطمینان طرف مقابل از عدم حضور و بیتفاوتی مردم بود؛ یعنی میدانستند اگر در این دوره رد صلاحیت بکنند، مردم عکسالعملی نشان نمیدهند و مخالفتی نخواهند کرد؛ لذا به راحتی خیلی از افراد را رد کردند. خود من را هم شاید در دورههای قبل مایل بودند رد کنند ولی به خاطر حضور مردم جرأت نمیکردند و میترسیدند؛ اما در این دوره دیدند مردم اصلا برایشان مهم نیست چه کسی رأی بیاورد و نتیجه انتخابات چه میشود."[3]
*متأسفانه آقای مطهری درباره این صحبتهای خود مرتکب دو اشتباه فاحش شده است...
اول اینکه او توضیح نمیدهد وظیفه نهادهای نظارتی کشور عمل به قانون است نه سنجش میزان اقبال مردم یا مظنهگیری از پایگاه اجتماعی افراد!
و همین است که در سابقه شورای محترم نگهبان نیز میبینیم که این شورا چگونه همواره به عهد خود با قانون بعنوان میراث انقلاب 57 وفادار مانده و صلاحیت افراد را بدون توجه به میزان اقبال به سمت آنها بررسی کرده است.
و دوم اینکه مطهری در بحث تأیید صلاحیت خود در دورههای پیشین حاضر نشده به مخاطبان خود و به مردم بگوید که اگرچه در همان دورهها نیز پیرامون صلاحیت او ان قلتهایی وجود داشت اما این نهادهای کلان نظام بودند که به مسئله وارد شدند و از شورا خواستند که صلاحیت مطهری تأیید شود.
مقولهای که مطهری در دوران نمایندگی و حتی در مناظرهها برای اثبات حقانیت خود نیز به آن استناد میکرد اما امروز و پس از عدم امکان تأیید صلاحیت به دلیل رفتارهایش؛ هیچ اشارهای به آن نمیکند و ترجیح میدهد پاسخ لطف نظام در حق خود را اینگونه ناشایست بدهد!
گفتنیست، در جریان انتخابات سال 84 نیز طی درخواست دکتر حداد عادل از مقام معظم رهبری؛ صلاحیت مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده با دستور معظمله تأیید شد.[4]
***
آخوندی که فدایی اصلاحطلبان شد!
مجید انصاری، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران اظهار کرده است: اصلاحطلبان واقعا متعهدانه رفتار کردند. در همین جریان انتخابات، احزاب و گروههای اصلاحطلب، با بیمهریهایی که در رد صلاحیتها به آنها شده بود نیامدند که انتخابات را تحریم کنند. خود تشکیلات هم نسبتا خوب عمل کرد. امیدوارم جریان اصلاحات با سرمایههای بزرگی که دارند دچار یأس و دلزدگی نشوند و خودزنی نکنند و در سناریوی دیگریساخته مشغول بازی نشوند.
او میافزاید: خود بنده براساس تصمیم تشکیلاتی شورای عالی سیاستگذاری، که توصیه کردند کسانی که در خود توان کار در مجلس را میبینند کاندیدا شوند، ثبتنام کردم. در حالی که نتیجه برای ما روشن بود. ما افقی روبه روی خود نمیدیدیم. ولی این تصمیم اولا برای انقلاب بود. ما نمیتوانیم از انقلاب جدا شویم. دوما به توصیه بزرگان اصلاحات اسم نوشتیم. در اواسط کار هم که کاملا روشن شد اوضاع بهخاطر مسائل مختلف مطلوب نیست، هرگز عافیتطلبی نکردیم.[5]
*باید اشاره کرد که انگار آقای انصاری مخاطب خود را فاقد شعور تصور کرده و در این فضاست که مردم بیانیههای اصلاحطلبان مبنی بر تحریم انتخابات و عدم حضور رسمی در انتخابات را از یاد بردهاند!
به سخن دیگر اینکه این حد از لاپوشانی و پارهکردن ورقهای یک رخداد منافقانه تاریخی که همین چند ماه قبل هم رخ داده؛ بسا که در هیچ کشوری مسبوق به سابقه نیست...
جالب است که انصاری گویا صحبتهای همقطاران خود را هم نمیخواند که چگونه تأکید دارند تحریم انتخابات یک پیام واضح به شورای نگهبان بود![6] و یا خبر ندارد که "بهزاد نبوی" گفته است تحریم انتخابات مجلس یازدهم از سوی اصلاحطلبان اشتباه بود.[7]
در اشاره به لاپوشانی مجید انصاری و کامیکازی شدن او برای ستاد جریان سیاسی خاص؛ بیان این سابقه ضروریست که اصلاحطلبان بر اساس بیانیه شورایعالی سیاستگذاری خود؛ با عدم معرفی کاندیدا و عدم ارائه لیست؛ رسما انتخابات مجلس یازدهم را تحریم کردند و در آن حضور نیافتند.
در این میان احزابی مثل حزب کارگزاران و اشخاصی مثل مجید انصاری اما بصورت تکروانه تصمیم به معرفی کاندیدا و حضور در انتخابات گرفتند. رخدادی که به هیچ وجه رافع تصمیم شریرانه ستاد اصلاحات و پاک کننده لکه ننگ "تحریم انتخابات" محسوب نمیشود و رجال هسته سخت اصلاحات نیز نه تنها هیچ وقعی به آن نگذاشتند بلکه شرکتکنندگان را متهم به ضد و بند با قدرت در مابهازای این حضور کردند.
اینکه مجید انصاری بعنوان کسی که لباس روحانیت دارد اما آخرت خود را با دنیای اصلاحطلبان معاوضه کرده است و اقدامات خصمانه و علنی آنها را لاپوشانی میکند؛ جای بسی تأمل و عبرتپذیری دارد...
***
1_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/102818
3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1450142
5_ http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7372/3/545891/0