مانور پکن در حیاط خلوت آمریکا / چرا خاورمیانه تسلیم چین شد؟
اقتصادنیوز: چین با توسل به اهرم های مختلف تلاش دارد تا جای پای خود را در خاورمیانه پر رنگ تر کند. برگزاری نشست های دو یا چندجانبه با رهبران خاورمیانه و همچنین تعریف ائتلاف هایی چون بریکس و شانگهای نیز در قاب یارکشی چین در حیاط خلوت امریکا قابل تبیین است.
به گزارش اقتصادنیوز، خاورمیانه - شمال آفریقا (MENA) از منظر جمهوری خلق چین (PRC) به لحاظ استراتژیک منطقه ای با اهمیت است. با این حال، در این مرحله، چین عمدتاً تلاش دارد تا نقش اقتصادی اش را برجسته کند، از همین رو تعامل سیاسی و دیپلماتیک رو به رشد پکن و نقش امنیتی این بازیگر تحت شعاع فعالیت های اقتصادی اش قرار گرفته است. دادههای نظرسنجی عمومی نشان از آن دارد که نگاه مردمان حاشیه خلیج فارس به این بازیگر مثبت است، این گزاره در کنار دخالت حداقلی پکن در امور سیاسی و امنیتی منطقه و بی میلی اش برای ایفای نقش معنادارتر در خاورمیانه و شمال آفریقا برجسته تر شده است. در همین راستا شورای اتلانتیک یادداشتی را منتشر کرد. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
نفوذ خزنده پکن در خاورمیانه
آنگونه که شورای آتلانتیک نوشته، خاورمیانه و شمال آفریقا در درجه اول منطقه ای است که چین از کشورهای تعریف شده در این جغرافیا انرژی می خرد، کالاهایش را می فروشد و برنده قراردادهای زیرساختی ساخت و ساز می شود. پکن به واسطه همین منافع اقتصادی نیازی به نقش آفرینی سیاسی یا امنیتی نداشته استاز سیاست های امنیتی ایالات متحده که ماحصلش ساختار شکننده حاکم بر خاورمیانه هست، سود می برند. در همین راستا چین از نزدیک با متحدان و شرکای ایالات متحده در منا، به ویژه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و مصر همکاری می کند و از بسیاری جهات، منافع پکن در خاورمیانه با منافع ایالات متحده مطابقت دارد. در عین حال، منا باید به عنوان بخشی از یک استراتژی جهانی بزرگتر در نظر گرفته شود که در قایش منافع ایالات متحده و چین به طور قابل توجهی متفاوت است. سیاست خارجی قاطعانهتر چین از زمان آغاز بحران مالی جهانی تحت رهبری هو جین تائو و در دوران شی جین پینگ برجسته تر شده است. استراتژی امنیت ملی ایالات متحده در سال 2017، چین را به عنوان یک رقیب بزرگ معرفی کرد و این رقابت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به سان دیگر سرزمین ها جریان دارد. پکن ابتکارات جهانی جدیدی را اجرا کرده - ابتکار توسعه جهانی (GDI)، ابتکار امنیت جهانی (GSI) و ابتکار تمدن جهانی (GCI) که در زیر مورد بحث قرار گرفته است - تا خود را به عنوان رهبر جنوب جهانی معرفی کند.
در قاب این تلاش ها، منا منطقه ای است که چین در چارچوبش به دنبال اجماع هنجاری مطابق با ترجیحات خود است. در نتیجه، نمونههای متعددی از رهبران جمهوری خلق چین را میبینیم که روایتهایی مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن ایالات متحده و یا حضور تنش زای این بازیگر را ترویج میکنند. به عنوان مثال، پس از دیدار ژانویه 2022 با رهبران منا، وزیر خارجه چین، وانگ یی، گفت که خاورمیانه «از ناآرامی ها و درگیری های طولانی مدت به دلیل مداخلات خارجی رنج می برد. ما معتقدیم که مردم خاورمیانه ارباب خاورمیانه هستند. هیچ «خلاء قدرتی» وجود ندارد، و نیازی به «پدرسالاری از بیرون» نیست. در حالی که در دو دهه گذشته، جمهوری خلق چین به ندرت موضع ایالات متحده در خاورمیانه و شمال آفریقا را به چالش میکشید، امروز این امر به یک ویژگی عادی تبدیل شده زیرا رهبران چین از نقاط فشار استفاده میکنند. بعد از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، تلاش های پکن برای افزایش بی اعتمادی به ایالات متحده بیشتر شده و از همین رو شاهدیم که چین در تلاش است تا رهبران خلیج فارس را بیش از گذشته کنار خود قرار دهد.
اهرم های چین
چین برای تعامل دیپلماتیک در سراسر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا رویکردی منسجم و سیستماتیک ایجاد کرده است. این کشور به طیف وسیعی از ابزارهای دیپلماتیک دوجانبه و چندجانبه متوسل شده و این ابزارها در سال های اخیر با سازمان های بین المللی که پکن در آنها نفوذ قابل توجهی دارد تکمیل شده است. این بازیگر همچنین نمایندگان ویژه ای را برای مسائل خاص منطقه تعیین کرده است. چین در سطح دوجانبه با همه کشورهای منطقه روابط دیپلماتیک دارد. بخشی از این روابط به واسطه مشارکت های استراتژیک، که مکانیسم هایی برای هماهنگی در امور منطقه ای و بین المللی هستند، تقویت می شوند. پنج کشور منا - الجزایر، مصر، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی - به شرکای استراتژیک جامع چین تبدیل شده اند، که در سطح بالایی در سلسله مراتب روابط دیپلماتیک با این کشور قرار دارند. این وضعیت زمینه ساز همکاری و توسعه در امور منطقه ای و بین المللی در سطوحی گسترده تر می شود. برای در نظر گرفتن این سطح از مشارکت، یک کشور باید به عنوان بازیگر اصلی منطقه ای در نظر گرفته شود که ارزش افزوده ای نیز فراهم می کند، مانند کنترل مصر بر سوئز، یا نقش رهبری عربستان بر بازارهای انرژی.
چنین بازیگرانی سرمایه گذاری بیشتری را جذب می کنند، قراردادهای بیشتری با چین دارند و به طور کلی از طیف وسیع تری از منافع چین در منطقه حمایت می کنند. اینکه چین با عربستان سعودی و ایران شراکت راهبردی جامعی دارد به این معنی است که جلسات دوجانبه در سطح بالا برگزار می شود که بدون شک همین مقوله نقش چین در نزدیکی عربستان سعودی و ایران را برجسته کرد. در سطح چندجانبه، چین از مجمع همکاری کشورهای عرب که شامل همه اعضای اتحادیه عرب است و مجمع همکاری چین آفریقا که شامل 9 عضو اتحادیه عرب است در راستای منافعش بهره برداری می کند. در چنین انجمن هایی چندین کارگروه ویژه در سطح زیر وزارتخانه تعریف شده اند که هدفشان تعمیق تعامل دیپلماتیک است. چین فرستادگان ویژهای را برای خاورمیانه و شاخ آفریقا منصوب کرده است، که همگی برای معرفی جمهوری خلق چین به عنوان بازیگری با نفوذ و علاقه مند به این موضوعات طراحی شده اند، اگرچه تأثیر هر کدام حاشیه ای بوده است.
دیپلماسی فعال پکن
در نهایت، بریکس و مجمع سازمان همکاری شانگهای، دو سازمان بینالمللی است که چین در آنها نقشی تأثیرگذار دارد، این دو نهاد در سالهای اخیر کشورهای خاورمیانه را به عنوان عضو پذیرفتهاند. بریکس برای اولین بار در سال 2023 گسترش یافت و شامل عربستان سعودی، مصر، ایران، امارات متحده عربی و اتیوپی شد سازمان همکاری شانگهای در سال 2023 ایران را به عنوان عضو کامل پذیرفت. دیگر شرکت کنندگان منا در سازمان همکاری شانگهای بحرین، مصر، کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند که همگی شرکای راهبردی پکن هستند. این ویژگی موجب نخواهد شد تا آنها عضویت سازمان همکاری شانگهای را به دست بیاورند. در مجموع، دیپلماسی چین بسیار فعال و کاملاً موفق بوده و زمینه را برای حضور عمیق تر در خاورمیانه فراهم کرده است.
تلاش های چین برای ایفای نقش میانجی در مناقشه ها، بخشی از یک استراتژی بزرگتر است تا پکن را به عنوان یک بازیگر پیشرو جهانی معرفی کند. همانطور که گزارش MERICS در سال 2023 هشدار داد، "به نظر می رسد فشار میانجیگری فعلی چین تا حد زیادی بازتابی از رقابت ژئوپلیتیکی این بازیگر با ایالات متحده و جاه طلبی اش برای گسترش نفوذ جهانی خود به ضرر غرب باشد." در منا و سایر نقاط، نتایج متفاوت بوده است. نزدیکی عربستان و ایران نمونه ای از "برد" کم هزینه برای چین است. بسیاری از مذاکرات منتهی به اعلامیههای مارس 2023 در پکن از طریق تلاش های عراق و عمان انجام شده است. به نظر می رسد دخالت چین به عنوان یک حامی قدرتمند که در دسامبر 2022 در ریاض مطرح شد و در سفر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور به پکن در فوریه 2023 مورد بحث قرار گرفت. با توجه به مشارکت راهبردی جامع چین با سعودی ها و ایرانی ها، این کشور در خاورمیانه دارای اهرم های دیپلماتیک قابل توجهی است. بنابراین تنها قدرت بزرگی شد که توانست چنین نقشی را ایفا کند. با این حال، آنگونه که ناظران مدعی اند بیشتر زمینهها قبل از دخالت چین فراهم شده بود و این نزدیکی خود نتیجه فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی در داخل عربستان و ایران بود.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید