پنج‌شنبه 8 آذر 1403

من زنده ام در خیلی دور خیلی نزدیک

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
من زنده ام در خیلی دور خیلی نزدیک

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این روز‌ها بیشتر کشور‌های دنیا درگیر ویروس کرونا هستند. این بیماری، نگرانی‌هایی را به وجود آورده و متخصصان به افراد توصیه می‌کنند تا حد امکان در خانه بمانند. با اینکه چنین کاری خطر ابتلا را کاهش می‌دهد، اما ماندن در خانه آن هم برای مدت طولانی خودش مشکل دیگری است که به آسانی نمی‌توان از آن گذشت. گاهی شرایطی پیش می‌آید که مجبور می‌شویم تا در خانه بمانیم و در چنین مواقعی معمولا کلافه می‌شویم. بعضی افراد وقت گرانبهای خود را به خواب یا چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند. شاید ظهور کرونا در عید نوروز با وجود مشکلاتش، بهانه خوبی باشد تا یاد بگیریم چه کار‌هایی را می‌توان در خانه انجام داد و چطور می‌شود همه چیز را تا جای ممکن روی روال نگه داشت. می‌توانید یک سریال و یا یک فیلم خوب برای تماشا پیدا کنید و یا به جای ترس از کرونا در عید با کتاب خواندن آشتی کنید. با دیدن مستند‌های جذاب می‌توانید گذشت زمان را آسان‌تر کنید و یا برای سلامتی جسم و روح ورزش کنید. ما در گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هر روز سعی می‌کنیم با پیشنهاد کتاب و فیلم، گذشت این روز‌ها را برای شما آسان‌تر کنیم.

فیلم سینمایی خیلی دور خیلی نزدیک

فیلم خیلی دور خیلی نزدیک به کارگردانی رضا میرکریمی در سال 1383 ساخته شده است. این فیلم در ژانر خانوادگی و اجتماعی است و در آن مسعود رایگان، افشین هاشمی، محمدرضا نجفی و الهام حمیدی به هنرمندی پرداخته‌اند. سینمایی خیلی دور خیلی نزدیک داستان دکتر عالم، متخصص مغز و اعصاب است که به دلیل مشغله کاری پسرش را فراموش کرده و بطور اتفاقی در شب تولد پسرش متوجه تومور مغزی او می‌شود. این فیلم که تاکنون بار‌ها از تلویزیون نیز پخش شده که در زمان نمایش خود با تحسین بی سابقه منتقدان و سینماگران مواجه شد و در زمان نمایش خود بیشترین جوایز جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر را از جمله سیمرغ بهترین فیلم، بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی متن و بهترین چهره پردازی را برای خود کسب کرد. کتاب من زنده ام «من زنده‌ام» نوشته معصومه آباد و دربردارنده خاطرات دوران اسارت وی در دوران جنگ تحمیلی است. اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمی‌توانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر 17 ساله بشنوی! دختری که در روز‌های ابتدایی یک نبرد بزرگ اسیر دشمنی شود که به هیچ قانون و اخلاق و اصولی پایبند نیست. معصومه آباد، راوی کتاب من زنده‌ام یکی از نیرو‌های جوان هلال احمر بوده که بعد از وقوع انقلاب اسلامی به عنوان نماینده فرماندار در هلال احمر در یکی از یتیم خانه‌های شهرش مشغول به کار می‌شود و در زمان آغاز حملات هوایی رژیم بعث به شهر آبادان، مجبور به انتقال کودکان به شیراز شده و در راه برگشت و در همان روز‌های ابتدایی جنگ به اسارت درمی‌آید و به همراه سه زن دیگر بیش از چهل ماه در اسارتگاه رژیم بعث محبوس بوده‌اند. کتابی که مقام معظم رهبری در تقریظشان بر آن نوشتند: «کتاب را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده اشک خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا و بر این هنرمندی در مجسم کردن زیبائی‌ها و رنج‌ها و شادی‌ها آفرین گفتم. گنجینه یاد‌ها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درس‌ها و آموختنی‌ها را پرشمار می‌کند. خدمت بزرگی است آن‌ها را از ذهن‌ها و حافظه‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن». معصومه آباد در زمان اسارت 17 سال سن داشت. وی پس از 40 ماه اسارت در سال 62 آزاد می‌شود. آباد عضو چهارمین دوره شورای شهر تهران (1392 تا 1396) بوده است. او مدتی در دانشگاه لندن در رشته «جنین‌شناسی» تحصیل کرد، اما پس از مدتی این رشته را رها کرد و به ایران برگشت و در دانشگاه شهید بهشتی در رشته بهداشت باروری دکتری گرفت.
من زنده ام در خیلی دور خیلی نزدیک 2
من زنده ام در خیلی دور خیلی نزدیک 3