میزان تولید سینمای ایران با تعداد سالنها متناسب نیست / میتوان بنیاد سینمای فارابی را تعطیل کرد
رئیس انجمن تهیه کننده و کارگردانان سینمای ایران از مشکلات این روزهای سینما گفت.
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سینمای ایران در سال 98 دوران پر فراز و نشیبی را طی کرد. مهرداد فرید رئیس انجمن تهیه کننده و کارگردانان سینمای ایران، علاوه بر تشریح عملکرد یکساله انجمنی که رئیس آن است، به بررسی برخی از مسائل مهم سینما در سال 98 پرداخت که در گفت و گوی تفصیلی زیر میخوانید.
آقای فرید ابتدا توضیح دهید که چرا خود را از سایر انجمنهای تهیه کنندگی جدا میدانید؟
تفاوت ما با سایر انجمنهای تهیه کنندگی این است که اعضای این انجمن همزمان با تهیه کنندگی، کارگردانی هم میکنند. در سینمای ایران اغلب فیلمسازانی که این ویژگی را دارند، عضو انجمن ما هستند. در جشنواره فیلم فجر سال گذشته تقریبا نزدیک به نصف آثاری که حضور داشتند، دارای همین ویژگی بودند. در سالهای گذشته نیز موفقترینهای سینمای ایران از عباس کیارستمی تا اصغر فرهادی کسانی بودند که علاوه بر کارگردانی وظیفه تهیه کنندگی آثار خود را نیز داشتند.
دغدغههای مهم صنف شما چیست؟
اصلیترین دغدغه انجمن ما این است هر کارگردانی که مایل باشد فیلم خود را تهیه کند به راحتی بتواند این کار را انجام دهد و در این مسیر موانع بوروکراتیک و صنفی دست و پای او را نبندد. به نظر ما با توجه به بلوغ حرفهای فیلمسازان ایران، نیازی به وجود «پروانه ساخت» نیست و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبایست ساز و کاری را طراحی کند تا فیلمساز نیاز به «مجوز ساخت» نداشته باشد و تنها به «ثبت» مشخصات و فیلمنامه در دست ساخت در همان وزارتخانه اکتفا کند. ما سیاستهای انبساطی را به سیاستهای انقباضی ترجیح میدهیم؛ و معتقدیم همچنان که پیامبر اسلام (ص) به «سهله و سمحه» بودن شریعتش میبالید، جمهوری اسلامی نیز باید اساس رفتار با شهروندانش از جمله فیلمسازان را بر تساهل و تسامح بگذارد.
در شرایط فعلی وقتی شورای پروانه نمایش داریم دیگر نیازی به شورای پروانه ساخت نیست قاعدتا دولت باید به فیلمساز به خصوص تهیه کنندههای حرفهای که کار میکنند و عضو صنف هستند، اعتماد کند و اجازه فعالیت آزادانه دهد. زیرا محصول نهایی بالاخره در شورای پروانه نمایش دیده میشود و از صافی عبور میکند و آنهایی که باید، اجازه نمایش میگیرد. تهیه کنندگان خاطی هم که موازین حرفهای را رعایت نکرده اند، کارت زرد و یا قرمز بگیرند.
آیا فعالیتهای صنفی تان در سال گذشته، دستاورد عملی هم داشته که فیلمسازان بخواهند برای سالهای بعد از آن بهره ببرند؟
ما در زمینه مسائل جاری، همکاری تنگاتنگی با سایر اصناف تهیه کنندگی در قالب «شورای عالی تهیه کنندگان» داریم. از جمله آرزوهای صنفی که طی سالهای گذشته به دنبال تحققش بودیم، موضوع دریافت درآمد صاحبان فیلمها از گیشه به صورت آنلاین بود که طبق قولی که سازمان سینمایی داده از سال جدید محقق خواهد شد. لابد شنیده اید که صاحبان سالنها همیشه پرداخت پول صاحبان فیلمها را از محل بلیط فروشی با تعویقهای فراوان می پرداختند و از محل این تعویقها سودهای فراوانی را به جیب میزدند. این ظلم نابخشودنی یکی از عواملی بود که معمولا سرمایه گذاران در امر تولید را، به تردید و یا ضرر و زیان میانداخت.
سالها بود که با دیجیتالی شدن ساز و کار مالی فروش بلیط سینما، امکان سخت افزاری و نرم افزاری سهم بندی مبلغ بلیطها، در لحظه خرید بلیط ممکن شده بود. اما با مقاومت سالن داران این امر تاکنون به تاخیر افتاده بود. حالا گویا قرار شده از سال جدید این مساله حل شود. در صورت تحقق این امر میتوان آن را از دستاوردهای مهم مسئولان دولتی دانست. به نظر من اگر دولت فعلی در زمینه سینما هیچ کاری نکرده باشد و فقط همین یک کار را صورت داده باشد میتوان گفت نسبت به دولتهای پیشین دست پرتری خواهد داشت.
انحصار بلیت فروشی از سینما تیکت گرفته خواهد شد
از دیگر دستاوردهای سال 98 که احتمالا از امسال اجرایی میشود این است که انحصار بلیت فروشی آنلاین از سینما تیکت خارج میشود و مردم میتوانند از طرق دیگری غیر از سایت «سینما تیکت» بلیتهای فیلمهای مورد نظرشان را تهیه کنند. هرچند تا کنون «سینما تیکت» از عهده وظیفه اش بر آمده بود، اما میدانید که همه جای دنیا انحصار نگران کننده است و با ساز و کار اقتصاد سالم سازگار نیست و امکان رقابت در خدمت رسانی را سلب میکند. همچنین به مرور زمان، هزینهها را برای مصرف کننده افزایش و کیفیت کار را کاهش میدهد.
بازوی قدرت صنف شما چیست؟
اعضای صنف، بازوی قدرت انجمن ما هستند. اعضای این انجمن، چون همزمان تهیه کننده و کارگردانند، قاعدتا از اعتبار، قدرت، توانایی و مهارت بالایی هم برخوردارند. به همین دلیل همیشه فیلمهای ارزنده سینمای ایران متعلق به این طیف بوده است؛ البته نه اینکه دیگران فیلمهای ارزشمندی نساخته باشند، بلکه مدعی هستیم که اغلب قلههای فتح شده سینمای ایران (از جمله اسکار و جوایز مربوط به جشنواره کن) معمولا متعلق به اعضای صنف ما بوده و هست.
در چه مواردی هنوز به نتیجه نرسیده اید؟
همیشه یک سری آفتهایی گریبان سینما را گرفته که مربوط به خودش نبوده! مثلا حالا که آشفتگی در عرصه اقتصاد کشور، که بخش عمده آن به انزوای کشورمان به علت تحریمهای جهانی است دیده میشود، زودتر از همه به بخشهای فرهنگی صدمه زده است. مردمی که روز به روز فقیرتر میشوند قاعدتا سمت سینما نمیآیند و ترجیح میدهند به سیر کردن شکم خود بپردازند. زمانی که طبقه متوسط جامعه به عنوان مخاطب اصلی سینما دچار فقر میشود، اولین اقدامش حذف سینما از سبد کالای خانواده است. حل چنین معضلاتی از عهده اهالی سینما خارج است. امیدواریم در سالهای آتی مردم کشورمان از این بحرانها به سلامت عبور کنند تا حالشان خوب شود و تبعا به سینما راغبتر شوند. با این وجود جلب اعتماد بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در تولید فیلم توسط اعضامان از جمله دغدغههای ماست که سال گذشته تلاشهایی داشته ایم که ممکن است در مواردی برای امسال ثمر داده باشد.
موضع صنف شما درباره قرعه کشی فیلمها برای نوبت اکران چیست؟
در سینمای ایران میزان تولید، تناسبی با اندازه بازار که همان تعداد سالنهای سینماست، ندارد. انبوه فیلمهایی که در صف اکران هستند و بعضا هیچ گاه رنگ پرده سینما را به خود نمیبینند، نماینده همین عدم تناسب است. این وضع باعث شده سینماداران در اکران فیلمها دست برتر را داشته باشند. تا کنون آنها بودند که دست به انتخاب آثار میزدند و تهیه کنندگان ناچار بودند پشت در بمانند و نتوانند فیلمشان را در شرایط مطلوب اکران کنند. حالا قرعه کشی میتواند موازنه را به نفع صاحبان فیلمها تغییر دهد؛ و دست کم آنها را در مقابل سالن داران در شرایط برابری قرار دهد.
مافیای اکران هم که برخی معتقدند توهم است و وجود ندارد و بعضی هم مصرند که وجود دارد، توسط قرعه کشی زمین گیر میشود. این فرایند حتی خطاهای سینماداران را نیز در انتخاب فیلمها کاهش میدهد. چه بسیار مواردی که سالن داران گمان کرده اند که فیلم پرفروش انتخاب کردهاند اما در عمل معلوم شده اشتباه میکنند و چه بسیار فیلمهای پر مخاطبی که ابتدا با بازخورد منفی سالنداران مواجه بوده اند.
با قرعه کشی این خطاها هم رخ نمیدهد و فیلمها شانس امتحان بازار را به صورت برابر پیدا میکنند. در این سیستم قاعدتا فیلمی که مورد استقبال قرار نگیرد زود از اکران خارج شده و جای خود را به دیگر آثار مشخص شده توسط قرعه کشی میدهد.
چه برنامه ریزیهایی برای زنده نگه داشتن و حمایت از سینمای مستقل به معنای واقعی که رو به زوال است، داشتید؟
همیشه یک بحثی روبروی این سوال وجود دارد که اصولا تعریف سینمای مستقل چیست؟ اگر در مورد این تعریف تفاهمی صورت بگیرد در آن صورت راه حمایت از آن هم خود به خود پیدا میشود. به زعم من در ایران، سینمایی که آغشته به دخالت و یا حمایتهای دولتی نباشد سینمای مستقل است. در حالی که در سینمای آمریکا این استقلال با عدم دخالت استودیوهای بزرگ فیلمسازی معنا پیدا میکند.
در مجموع سینمای مستقل در ایران سینمایی است که پولش را از دست مردم بگیرد و کمتر به بودجههای دولتی و شبه دولتی وابسته باشد. در این سالها فیلمهایی را میبینیم که با بودجههای دولتی و یا شبه دولتی ساخته میشوند کما اینکه در جشنواره فجر نمونههایی از این فیلمها را دیدیم. عدهای از دوستان برای تولید آثارشان از این بودجهها استفاده نمیکنند، از فارابی، حوزه هنری، اوج و... پول نمیگیرند و در عین حال آثار خود را با کیفیت مناسب تولید میکنند و بعد موفق به اکران میشوند. آنها چرخه اقتصادی درستی به نسبت هزینهها دارند. این سینما از نظر من سینمای مستقل است. این سینما قاعدتا وقتی دچار آفت و بحران میشود که درگیر سانسور شود و یا به آن وقت اکران ندهند. ما به عنوان صنف باید مستمر پیگیر باشیم که اگر این فیلمها دچار آفت شدند حمایت کنیم و راه را برای ادامه حیاتشان بگشاییم.
در مورد بیمه اعضای صنف چه قدمهایی برداشتید؟
در بخش بیمه بخصوص بیمه تکمیلی در سال گذشته، انتقادهای اساسی به صندوق حمایت از هنرمندان داشتیم. همیشه فکر میکردیم هنرمندان و سینماگران به نوعی تاج سر مردم هستند بدین علت وقتی دچار بیماری و یا هر نوع نیاز دیگر میشوند، نباید تحقیر شوند. متاسفانه بیمه تکمیلی که در سال جاری برای سینماگران در نظر گرفته شده بود این ویژگی را نداشت. ما سال گذشته منتقد این وضع بودیم و این انتقاد را به اطلاع خانه سینما و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسانده ایم و امیدواریم برای امسال ثمر بدهد و شاهد بیمهای باشیم که ضمن درمان هنرمندان و خانواده هایشان به وقت بیماری، عزتشان نیز مخدوش نشود.
آیا برنامهای برای شکستن قیمت تولید در سینما که هرروز گرانتر میشود، ندارید؟
این مساله یک معادلهی تک مجهولی نیست که به راحتی بتوان آن را حل کرد. یعنی فقط یک عامل در گران شدن تولیدات مداخله ندارد؛ و این موضوع رفع مشکل را دشوارتر میکند.
به عنوان نمونه تولید سریالهای نمایش خانگی که در سالهای اخیر رو به افزایش بوده به زعم تهیه کنندگان سینما یکی از دلایل بالا رفتن دستمزدها بوده، زیرا آنها برای جذب بازیگران سینما دستمزدهای بیشتری پرداخت میکردند و همین باعث میشد تا بازیگرها وقتی به سینما برمی گردند همان دستمزدها را طلب کنند. در حالی که ساز و کار اقتصادی این دو عرصه با هم فرق دارد.
متوسط هزینه تولید در سال جاری برای یک فیلم سینمایی میبایست بین سه تا چهار میلیارد تومان برآورد میشد، تا با اندازه بازار سینما، که همان ششصد پرده سینما در کشور است، تناسب داشته باشد. اگر پردههای سینما در کشور بیشتر بود میتوانستیم دستمزدهای بیشتری بدهیم، اما وقتی ظرف کوچک است مظروف هم باید به اندازه آن خود را کوچک کند. در چنین بازاری دستمزدهای مجموع بازیگران یک فیلم سینمایی نباید بیش از چهل درصد یعنی حدود یک میلیارد و دویست تا یک میلیارد و ششصد میلیون تومان باشد که متاسفانه برخی بازیگران مبالغی بیش از این را طلب میکنند.
وعده محقق نشده سازمان سینمایی در مورد صنف ما وجود دارد
چه وعدههای محقق نشدهای از سوی مسئولان سینمایی برای سال 98 وجود داشت؟
قولهایی از سوی رئیس سازمان سینمایی در بدو به عهده گرفتن این مسئولیت، داده شد که برخی تا کنون محقق نشده است، مثلا قول دادند به طور کامل موضوع مالیات بر ارزش افزوده را حل کنند بخصوص معوقههای سالهای قبل را؛ که این کار به شکل صد در صد انجام نشد.
به عنوان سوال پایانی نظر شما در مورد کوچک سازی سازمان سینمایی چیست؟
صحبت و ایده خاصی در این مورد ندارم، اما معتقدم دولت هرچقدر میتواند باید در امر تولید، توزیع و نمایش دخالت کمتری کند و بیشتر حالت ناظر و تعادل بخش داشته باشد. به عنوان نمونه میتواند جشنواره فیلم فجر را به بیرون از دولت، یعنی جاهایی مانند خانه سینما یا اصناف اصلی و یا سازمانهای مردم نهاد بسپارد؛ و یا میتواند جاهای دولتی دیگر مثل بنیاد سینمایی فارابی و سازمانهایی که فعالیتشان به بن بست رسیده است را تعطیل کند.
گفتوگو از اشکان منصوری
انتهای پیام /