چهارشنبه 7 آذر 1403

نامه 700 استاد ایرانی در پی اهانت به پیامبر (ص) به اساتید اروپایی

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
نامه 700 استاد ایرانی در پی اهانت به پیامبر (ص) به اساتید اروپایی

جمعی از استادان دانشگاه های ایرانی در نامه ای به اساتید دانشگاه های اروپایی در پی اهانت به پیامبر اسلام، خواستار تذکر آن ها به سیاستمداران و ایجاد نهضت روشنگری در جامعه شدند.

جمعی از استادان دانشگاه های ایرانی در نامه ای به اساتید دانشگاه های اروپایی در پی اهانت به پیامبر اسلام، خواستار تذکر آن ها به سیاستمداران و ایجاد نهضت روشنگری در جامعه شدند.

به گزارش خبرنگار مهر، 700 نفر از استادان ایرانی در نامه ای خطاب به اساتید و صاحب نظران دانشگاههای اروپا تاسف خود را از اهانت نشریه فرانسوی به شخصیت رسول الهی و محبوب جهان و اسلام ابراز کردند و خواستار ایستادگی اصحاب معرفت و نظر در برابر «خشونت‌های نهادینه‌شده نسبت به دین و دینداری» به‌خصوص، نسبت به اسلام و مسلمانان و همچنین شکست سکوت و تذکر به سیاستمداران و ایجاد نهضت روشنگری در جامعه شدند.

بخش هایی از این نامه به شرح زیر است؛

جمعی از استادان و صاحب‌نظران محترم دانشگاهی در اروپا

سلام علیکم

با نهایت تاسف و تالم بار دیگر شاهد نمایش تروریسم فرهنگی نشریه ای فرانسوی در ترور شخصیت رسول الهی و محبوب جهان و اسلام؛ پیامبر رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم؛ عملی شنیع که دوباره پس از 5 سال تکرار شده است؛

تلخی و تأسف عمیق ما که جمعی از استادان دانشگاه‌های ایران هستیم، موجب گردید که به تناسب مسئولیت‌ها و تعهد معرفتی و فکری خویش نسبت به واقعیت‌های جهانی و غربی، به‌اجمال و گذرا، مسأله‌ها و دغدغه‌های مهمی را با شما عالیجنابان در میان بنهیم و باب گفتگو و تأمل را در اکتشاف تجربه های حقیقی و اخلاقی بگشاییم.

1- بسیاری از شما فرهیختگان و محققان و دانشمندان علم و معرفت در دانشگاههای اروپا، به‌درستی می‌دانید که اسلام و مسلمانان، سر «ستیز» و «جنگ» و «نزاع» با مردمان جهان و غرب ندارند و صادقانه و صمیمانه، معتقد به «همزیستی مسالمت‌آمیز و انسانی» با آنها هستند. «آتش‌افروزی»، «جنگ‌طلبی»، «مردم‌کشی» و «تروریسم»، سخت از آیین مقدس اسلام و سیره رسول اعظم - صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم - به دور است؛ اسلام، همواره هوادار «استدلال»، «برهان» و «منطق» بوده و «سخن» را بر «جنگ»، «ادب» و «حرمت» را بر «هتاکی» و «توهین» ترجیح داده است.

با تاسف عمیق اما آنچه‌که در میان مردمان غربی از اسلام نشان داده می‌شود، «بازنمایی‌هایی صهیونیستی و معارف هالیودی از اسلام» است که با حقیقت، نسبت «وارونه» دارد. آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم ما در دو نامه مهم خویش به جوانان غربی، کوشید که آنها را از این «قفس ساختاری» و «حصار معرفتی» خارج سازد و آنها را به «مطالعات مستقیم» و «مواجهات بی‌واسطه»، تشویق نماید تا «حقیقت مظلوم»، بیش از این قربانی خیانت‌ها و خدعه‌های رسانه‌ای ساختارهای تبلیغی مسلط صهیونیست‌ها در اروپا و آمریکا نشود.

2- عالیجنابان و دانشمندان مراکز علمی و دانشگاهی اروپا! همکاران شما در ایران بزرگ از شما اهل معرفت و اندیشه نیز توقع دارند تا حقیقت را در معرکه این تروریسم فرهنگی و درنده، «تنها» و «بی‌دفاع» نگذارید، به صحنه بیایید و دست یاری به‌سوی او دراز کنید. باید قاطعانه، «دروغ‌گویی» و «وارونه‌نمایی» و «تحریف‌گری» نهادینه‌شده در غرب را که شما گرامیان را از مرجعیت اجتماعی دور کرد افشا نمود و نقشه‌های جنگ افروزانه صهیونیست‌ها و همکاران افراطی و جنگ طلب آمریکایی شان را نقش بر آب نمود.

3- دوستان و همکاران ارجمند! شایسته است در این باره نیز اندیشه کنید که چگونه می‌توان خشونت و سبعیت جریان‌های تکفیری همچون داعش را به اسلام نسبت داد؟! ازیک‌سو باید پرسید آیا قرآن کریم و سنت رسول اعظم - صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم - به چنین وحشی‌گری‌ها و بی‌رحمی‌هایی دلالت دارد و آنها را تجویز می‌کند؟! آیا به‌راستی، فقه وهابیت و آل‌سعود و طالبان و القاعده و داعش، همان فقه اسلام ناب محمدی - صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم - است؟! آیا علمای راستین شیعه و سنی، چنین برداشت‌ها و تفسیرهایی از اسلام را تأیید کرده و آنها را مطابق اسلام شمرده‌اند؟!

شما گرامیان به خوبی مطلعید که گروه‌های تروریستی و صنایعی همانند داعش، ساخته دولت امریکا هستند و «لشکرسازی‌های اروپایی»، جبهه و توان‌شان را در بلاد شما و دیگر بلاد به خصوص آسیای غربی وسیع کرد! چگونه است که «فلسفه اجتماعی تمدن غربی»، از شرافت و کرامت انسان و جان او سخن می‌گوید و در سخن «تروریسم» را ناروا می‌شمارد، اما در عمل، دست پیدا و پنهان دولت‌های غربی، صنعت «گروه‌سازی تروریستی» را رهبری و حمایت و از جوامع مختلف غربی برای آنها، «سربازگیری» می‌نماید؟! عالیجنابان! آیا گمان نمی برید همین «تناقض‌های بزرگ» و «دوگانگی‌های تلخ»، موجبات فروپاشی و انهدام فلسفه اجتماعی غرب را در روزگار ما فراهم آورده است؟

آن‌که باید درباره پیدایی این گروه‌های تروریستی، پاسخگو باشد، نه اسلام است و نه مسلمانان، بلکه این دولت‌های غربی به‌خصوص امریکا و برخی سیاستمداران گوش به فرمانش در اروپا، و همچنین دولت‌های به‌ظاهر اسلامی همسو با آنها هستند که باید در جایگاه متهم نشانده و مؤاخذه شوند. فرصت را مغتنم شمرده و گلایه عمیق خود را از سکوت مجامع علمی و معرفتی اروپا در ترور سپهبد اسلام و ایران؛ قاسم سلیمانی از سوی دولت جنگ طلب آمریکا اعلام مینماییم، گو این که جغرافیای اروپا به آن مرد بزرگ بدهکاری های سنگینی دارد زیرا اگر تکاپوهای شبانه روزی، فرافرقه ای، فرا نژادی و انسانی او نبود اکنون شهر ها، خیابان ها و کوچه ها و مراکز علم و تحقیق تان به اسارت تروریسم کور داعش؛ این ولیده ی پنتاگون و سیا در آمده بود؛

4- نیک می‌دانیم و می‌دانید که دوره تاریخی اخیر تمدن غربی، با به‌حاشیه‌راندن «دین» و ستیز با دین و دیانت آغاز شد و در ظاهر پرطمطراق و پیشرفته شد؛ اکنون این مسیر، به تمامیت خویش رسیده و دهه‌هاست که مصائب و چالش‌های ناشی از آن، سربرآورده و جامعه غربی را به سختی در بحران‌های معنایی و هویتی فروبرده و انسان غربی را گرفتار اضطرار و سرگردانی و دغدغه‌های گزنده کرده است.

گو این که بدون‌شک، شما اصحاب معرفت و نظر می‌توانید و شایسته است نهضت «بازگشت به دین» را رقم بزنید و در برابر «خشونت‌های نهادینه‌شده نسبت به دین و دینداری» - به‌خصوص، نسبت به اسلام و مسلمانان - بایستید و «منزلت دین» و «حرمت دیندارن» را به جایگاه اصلی‌اش بازگردانید و در این مسیر راستین، نباید طراحی های صهیونیستی - آمریکایی نظیر تروریسم فرهنگی شارلی ابدو این حق طلبی را به حاشیه براند.

5- اینک در نهایت احترام از حضور عالیجنابان می پرسیم؛ دانشگاهیان آزاداندیش و صاحب‌نظر اروپایی، چه زمانی باید جوامع غربی را از وجود این «دست‌های خبیث پشت‌پرده»، آگاه کنند و نشان دهند که سیاست دولت‌های غربی، همواره «ساخته» و «مغلوب» خواسته‌های جهان‌سوز این کلان‌سرمایه‌داران زالوصفت و بی‌رحم است؟!

به نظر همکاران شما در ایران، اهانت تلخ و اندوه‌بار به رسول اعظم - صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم - که خود مبشر گوهر آزادی و کرامت و آزادگی انسان در تمامی اعصار است نیز، تنها برخاسته از خدعه و خیانت صهیونیست‌های سیاست‌پرداز و بازی‌گردانی است که باواسطه و به‌طور غیرمستقیم، نفرت شیطانی خویش را نسبت به اسلام راستین، ابراز می‌کنند و زخم بر دل میلیون‌ها مسلمان شیفته رسول اعظم - صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم - و خردمندان جهان می‌نشانند. دشنام به رسول الهی و ارزش ها و سنت های بیش از یک میلیارد انسان در حالی با ادعای آزادی بیان از سوی سیاستمداران اروپایی مجاز شمرده شده در حالیکه توهین به مقامات غربی و همچنین پرسش در چیستی و چگونگی هولوکاست در همین کشورها جرم انگاری شده است؛ تناقض هایی که نمی شود از زیر بار مسوولیتش شانه خالی کرد!

این نامه پیامی است از سوی ملت بزرگ و مسلمان ایران و دانشگاهیان و نخبگان این سرزمین پهناور و تمدن ساز که جمعی از استادان آن را با شما گرامیان در میان گذاشته و خواستار شکست سکوت شما عالیجنان و تذکر تان به سیاستمداران و ایجاد نهضت روشنگری در جامعه هستند.

سلامتی و موفقیت شما را در این راه خطیر از خدای بزرگ خواستاریم

بیست و چهارم شهریور 1399 تهران؛ جمعی از استادان دانشگاههای ایران