نان برخی در وجود تشنج است تا گفتوگو
تهران - ایرنا - حسین کمالی میگوید: اینکه کشور در شرایط تحریم و چالشهای جدی بینالمللی قرار دارد واقعیتی است که همه مردم شاهد آن هستند. در چنین شرایطی اگر کسانی به صورت عمد یا غیرعمد این چالشها را مشاهده میکنند اما به دنبال تخطئه دولت هستند مجموعه بیانصافان را تشکیل میدهند.
روزنامه آرمان ملی گفت و گویی با حسین کمالی وزیر اسبق کار و رفاه اجتماعی دارد که در ادامه در گزیده ای از آن می خوانیم: با پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری تحرک جریانهای سیاسی برای حضور در انتخابات آینده بیشتر از گذشته شده است. جریان اصلاحات نیز با انگیزه بیشتری خود را برای حضور در انتخابات آماده خواهد کرد. به همین دلیل مناسبات سیاسی آینده ایران در وضعیتی مبهم قرار گرفته است. برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با مهندس حسین کمالی وزیر اسبق کار و رفاه اجتماعی و رئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جریان اصلاحات گفتوگو کرده است. مهندس کمالی معتقد است: «اینکه کشور در شرایط تحریم و چالشهای جدی بینالمللی قرار دارد واقعیتی است که همه مردم شاهد آن هستند. در چنین شرایطی اگر کسانی به صورت عمد یا غیرعمد این چالشها را مشاهده میکنند اما به دنبال تخطئه دولت هستند مجموعه بیانصافان را تشکیل میدهند. همین افراد کسانی هستند که در گذشته خود را دلواپس معرفی میکردند و امروز به بیانصافان تبدیل شدهاند. باید بین زمانی که نفت را بشکهای 140 دلار میفروختند و امروز که دولت نمیتواند نفت بفروشد تفاوت قائل شد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
چرا تحرک جریانهای سیاسی در ایران برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آینده پس از شکست ترامپ نسبت به گذشته بیشتر شده است؟
این موضوع را باید از دو منظر مورد تحلیل و بررسی قرار داد. نخست از منظر تحولات بینالمللی و دوم از نظر تصمیمات سیاسی که در درون کشور برای انتخابات گرفته شده است. آنچه در سال98 رخ داد این بود که بخش عمدهای از اصلاحطلبان که همواره به انتخابات رونق میبخشند در انتخابات شرکت نکردند. به همین دلیل کسانی که در این انتخابات پیروز شدند نماینده اکثریت مردم حوزههای انتخاباتی خود نبودند. به همین دلیل نمیتوان این افراد را به عنوان نماینده همه مردم قلمداد کرد. در نتیجه سازوکار گزینشی یا غیر گزینشی عمل کردن در انتخابات آینده نقش تعیینکنندهای در میزان مشارکت احزاب و گروههای سیاسی و به تبع آن مردم خواهد داشت. تا زمانی که به صورت گزینشی افرادی را مشخص و آنها را در معرض آرای مردم قرار میدهد نمیتوان انتظار داشت مشارکت حداکثری مردم و جریانهای سیاسی در انتخابات شکل بگیرد. در چنین شرایطی محتوا و معنای واقعی انتخابات تحتتأثیر قرار میگیرد. اگر قرار است انتخابات با مشارکت بالا برگزار شود بستگی به نوع عملکرد مسئولان دارد. نکته دیگر به فضای عمومی کشور و مشکلات زندگی مردم بازمیگردد. امروز ما با مجلسی مواجه هستیم که تازه کارند. در چنین شرایطی تحریمهای اقتصادی نیز ناکارآییها را تشدید کرده است. امروز ما اقتصاد بدون نفت را پس از 40 سال به صورت تحمیلی تجربه میکنیم. این وضعیت نیز مشکلات زیادی برای زندگی مردم به وجود آورده و آنها را نسبت به وضعیت موجود ناراضی کرده است. هنگامی که مردم نسبت به وضعیت موجود رضایت نداشته باشند مشارکت آنها در انتخابات کاهش پیدا خواهد کرد.
آیا تغییر مناقشه به مذاکره میتواند انگیزه جریانهای سیاسی و مردم را به حضور بیشتر در انتخابات فراهم کند؟
بله؛ اگر دولت بتواند شرایطی را به وجود بیاورد که تحریمها کمرنگ شود و دولت سیاستهایی را اتخاذ کند که مشکلات را از روی دوش مردم بردارد تا مردم شاهد ارزانی کالاهای مورد نیاز خود باشند مردم در انتخابات آینده مشارکت بالایی خواهند داشت. مردم همواره نشان دادهاند که به سرنوشت کشور و نظام علاقهمند هستند و در شرایطی که نیاز به حضور آنها باشد، حضور خود را دریغ نخواهند کرد. این اتفاق در شرایطی رخ خواهد داد که دولت بتواند تا زمان انتخابات تغییر جدی در زندگی اقتصادی مردم به وجود بیاورد. در غیر این صورت اگر عدهای قصد داشته باشند فضا را مشنج کنند تا گفتوگوهای بینالمللی صورت نگیرد و درگیریها به همین شکل باقی بماند و شکل حالت تصاعدی پیدا کند میزان مشارکت مردم کاهش پیدا خواهد کرد.
چرا اقتصاد ایران باید با انتخاب یک رئیسجمهور در آمریکا تحتفشار قرار بگیرد و با شکست وی با رونق مواجه شود؟ چرا فضای داخلی تا به این اندازه تحتتأثیر چالشهای بینالمللی قرار گرفته است؟
بنده با کسانی که عنوان میکنند «سگ زرد برادر شغال است» موافق نیستم. با کسانی که به همه روسایجمهوری آمریکا به یک چشم نگاه میکنند و بین آنها هیچ تفاوتی قائل نیستند موافق نیستم. سیاستهای خصمانه ترامپ تنها علیه ایران نبود. وی با اغلب کشورهای جهان براساس منافع آمریکا وارد جنگ و ستیز شد. ترامپ به مثابه تاجری بود که در مواجهه با دیگر کشورها تنها به منافع خود فکر میکرد. واقعیت این است که ترامپ سیاستمدار نبود؛ بلکه یک معاملهگر بود. هنگامی که وی به صراحت حکام عربستان را به گاو شیرده تشبیه میکند نشان میدهد وی نگاهش به معادلات بینالمللی نگاهی سیاسی نیست، بلکه نگاهی منفعتطلبانه و اقتصادی است. آنچه در دوران ریاستجمهوری ترامپ در جهان رخ داد مشکلات و چالشهایی بود که وی برای اغلب کشورهای جهان به وجود آورد. حضور ترامپ در کاخ سفید سبب نوعی عقبافتادگی در بسیاری از معادلات بینالمللی شد. با این وجود با پیروزی بایدن در انتخابات شرایط برای ایران به شکلی است که امکان گفتوگوی منطقی بین طرفین وجود دارد. بایدن برخلاف ترامپ تهدید نمیکند؛ بلکه عنوان میکند من قصد دارم مذاکره کنم و مناقشات را به صورت مسالمتآمیز حل کنم.
این نشانه خوبی است. به همین دلیل ما نباید به شکلی رفتار کنیم که فرصت گفت وگو، دوباره به تهدید تبدیل شود. برخی از کشورهای معاند نیز به دنبال رویکردی هستند که خصومت آمریکا با ایران در زمان ترامپ همچنان پابرجا بماند و بایدن نیز همین سیاستها را دنبال کند. این در حالی است که اظهارات و رفتار بایدن تفاوتهای جدی با رفتارهای ترامپ دارد. جامعه ایران نیز این تفاوتها را درک میکند و به همین دلیل نیز پس از شکست ترامپ، واکنش مثبتی به این مساله نشان داده است. البته این اتفاق تنها در ایران رخ نداد و در کشورهای دیگر نیز وجود داشت. نظم جدیدی در جهان شکل گرفته که در رأس این نظم جدید آمریکا وجود دارد. این قدرت نیز بیش از اینکه به صورت جهانی رفتار کند بیشتر براساس منافع خود وارد معادلات بینالمللی میشود. با این وجود احتمال اینکه ایران بتواند با مجموعه دولت بایدن گفتوگوی بهتر و موثرتری داشته باشد، وجود دارد. در این گفتوگوها نیز ما باید براساس منافع ملی خود برخوردکنیم. اینکه برخی گمان میکنند پرخاشگری کردن میتواند منافع ملی را تأمین کند، رویکرد اشتباهی است.
با توجه به رویکرد ترامپ نسبت به ایران و هزینههایی که در دوران ریاستجمهوری وی به ایران تحمیل شده آیا انعطاف لازم در مسئولان تصمیمگیر کشور برای مذاکره با بایدن وجود دارد؟
نظام ما غیرمنعطف نیست و در صورت لزوم از انعطاف کافی برخوردار است و این رویکرد را در گذشته نیز نشان داده است. مذاکرات پینگپنگی بین ایران و آمریکا نیز همواره به صورت رسمی یا غیررسمی وجود داشته است. با این وجود مواضع دولت آمریکا نسبت به ایران همواره خصمانه و یکجانبه بوده است. با چنین رویکردی جمهوری اسلامی نمیتوانسته با آمریکا سر میز مذاکره بنشیدند؛ نه اینکه نمیخواسته. بدونتردید اگر آمریکا از مواضع غیراخلاقی و غیرمدنی خود دست بردارد دلیلی وجود ندارد که با آنها مذاکره نشود. فرهنگ تشیع همواره ما را به گفتوگو کردن توصیه کرده ولی گفتوگو کردن به معنای پذیرش ذلت و خواستههای طرف مقابل نیست.
آیا استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان با توجه به پیروزی بایدن در انتخابات آینده تغییر کرده است؟ جریان اصلاحات چه برنامهای برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آینده خواهد داشت؟
اگر انتخابات آینده رقابتی و عادلانه باشد اصلاحطلبان تلاش خواهند کرد در مناسبات انتخاباتی نقشآفرین باشند. اگر قرار است مانند انتخابات مجلس یازدهم عمل شود و چهرههای اصلی اصلاحطلب تایید نشوند انگیزه اصلاحطلبان و به تبع آن مردم برای حضور در انتخابات افزایش پیدا نخواهد کرد. اگر گزینههای مورد نظر جریان اصلاحات در انتخابات حضور داشته باشد جریان اصلاحات با یک رویکرد اجماعساز روی یک نفر اجماع خواهد کرد و با همه قدرت خود در انتخابات شرکت خواهد کرد. اصلاحطلبان تنها در یک انتخابات عادلانه و رقابتی شرکت خواهند کرد.
موضع اصلاحطلبان درباره گزینه نظامی و کاندیدای غیراصلاحطلب چیست؟
ما با حضور نظامیان مشکل نداریم و نظامیان برای ما قابل احترام و جایگاه رفیعی هستند. با این وجود نظامیان بیشتر برای امور نظامی و جنگ تربیت شدهاند. نظامیان برای مجادله و درگیری با دشمن تربیت شدهاند... به همین دلیل گزینه نظامی مورد نظر جریان اصلاحات نیست.
منبع: روزنامه آرمان امروز *س_برچسبها_س*