جمعه 2 آذر 1403

نظرات برگزیده مخاطبان الف: گران‌کردن بنزین راه‌حل مناسبی برای کاهش مصرف نیست / اروپا باید قدرت ایران را به رسمیت بشناسد

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
نظرات برگزیده مخاطبان الف: گران‌کردن بنزین راه‌حل مناسبی برای کاهش مصرف نیست / اروپا باید قدرت ایران را به رسمیت بشناسد

بینندگان «الف» هر روز با ارائه نظرات خود در تکمیل و تعمیق محتوای ارائه شده مشارکت می کنند. بسیاری از این نظرات گویای دقت و توجه مخاطبان و داوری عمومی آن ها نسبت به وقایع روز است. گزیده‌ای از نظرات مخاطبان «الف» را ذیل سه مطلب پر بحث هفته به انتخاب تحریریه «الف» بخوانید.

مطلب «فرامتن نگران‌کننده اولین نشست خبری رئیس‌جمهور» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*بهترین کار درباره بنزین این است که دولت برای کسانی ماشین بالای یک میلیاردی دارند قیمت را آزاد حساب کند. این قدم اول است و بسیار راه گشا خواهد.

* راهکار شما الان چی هست. دولت باید برای بنزین چی کار کنه؟ از خارج پنجاه تومن پول بنزین بدیم بیاریم داخل بدیم مردم برن تو جاده های شمال دودش کنند؟ ناترازی تو برق وگاز مگه شوخی هست. ناترازی صندوقهای بازنشستگی مقصرش کی هست؟ تورم ونرخ ارز رو کی باید درست کنه؟ دولت الان هم بهتره یارانه انرژی رو سهمیه بندی کنه تا دیر نشده ودور از شعار جراحی اقتصادی رو انجام بدن.

*(پاسخ به کامنت بالا) جراحی اقتصادی را دولت قبل انجام داد نتیجه اش مطلوب بود و ارش پول ملی حفظ شد و جلوی قاچاق کالاهای اساسی گرفته ش یا آنقدر قیمت ارز بالا رفت که سود قاچاق از قبل بیشتر شد؟ جراحی اقتصادی و گشایش روحانی چظور یک شبه بنزین سه برابر شد آیا قیمت دلار از 10 تومن به 33 تومن نرسید؟ جراحی اقتصادی احمدی نژاد چظور دلار را از 1000 تومن به 3000 تومن نرساند! چرا باورتان نمی شود این جراحی اقتصادی به جز درد سودی ندارد! تا زمانی که دولت خودرو مناسب تولید یا وارد نکند تا زمانی که مشکل ترافیک حل نشود تا زمانی که مشکل جاده ها حل نشود تا زمانی که با نیسان وانت با مصرف 18 کیلومتر میوه و سبزی مردم را جابجا می کند صحبت از کاهش مصرف با گرانی سوخت برای کاهش مصرف اشتباه است! ما در حالت عادی که مردم به مسافرت نمی روند روزانه 110 میلیون لیتر مصرف داریم و مصرف بالا به مسافرت مردم ربطی ندارد ×

*تا زمانی که ارزش پول ملی حفظ نشود هرگونه گران کردن بنزین به اهداف خود نخواهد رسید! راهکارها: حفظ ارزش پول ملی، تولید خودرو با کیفیت و کم مصرف، توسعه محسوس حمل و نقل عمومی، توسعه شبکه ریلی برای جابه جایی مایحتاج مردم، تولید کامیون و خودروهای باری کم مصرف، کاهش ترافیک و بهبود جاده ها، بهبود وضعیت معیشت مردم

*علت اصلی ناترازی کاهش ارزش ریال است که اقتصاد دانان مجری آن هیچ گاه پست خود را ترک نکرده و بر اجرای این رویکرد غلط همیشگی در همه دولت ها اصرار دارند. البته ذینفع اصلی هم هستند. ایشان در این ناترازی هیچ گاه به حقوق کارمند و کارگر اشاره نمی کنند و افزایش حقوق ایشان کمتر از تورم را هم باعث تورم می دانند!

*غرب با آسیا در حال جنگ است.(جنگ تمدنها). مهمترین وموثرترین ابزار حمله غرب سیاهنمایی در فضای مجازی (حمله سیاسی واجتمایی) و تحریم (حمله اقتصادی) است. غرب این ابزار حمله را رها نمیکند. بلکه از آن سوء استفاده برای حملات دیگر هم میکند از جمله با طرح موضوع رفع تحریم. لذا انتظار عدم استفاده غرب از این سلاح ساده لوحی است. مثل هر سلاح دیگر باید آسیب پذیری در مقابل این سلاح را کم کرد.(مثل رفتن به پناهگاه در مقابل بمب یا پدافند در مقابل حمله هوایی). اگر آسیب پذیری کم شود این سلاح هم کارکردش را از دست می دهد ودشمن مهاجم استفاده از آن را کنار می گذارد ولا غیر.

*چرا رودربایستی و به نوعی آبرو داری می کنید؟! دلار هزار تومانی اواخر دهه 80 به حدود شصت برابر ارزش قبلی اش افزایش یافته است. سکه طلای حداکثر 700 هزار تومانی اواخر سال 90 بیش از شصت برابر ارزش قبلی اش افزایش یافته است. درست است بخشی از ارزش افزایش یافته سکه طلا مربوط به بالا رفتن ارزش اونس جهانی طلا است اما چه طلا و چه ارزها عمدتا به علت کاهش شدید ارزش ریال ایران واحد پول ملی کشورمان طی یکی دو دهه اخیر قیمت شان اوج گرفته است و این غیرقابل انکاری است. خب حالا می رسیم که چرا ارزش پول ملی اینقدر کاهش یافته است؟! پاسخش یک کلمه و فقط همان یک کلمه است و نه بیشتر! تحریم بله تحریم ریشه و علت اصلی این کاهش ارزش ریال ایران و در نتیجه آن سیر قهقرایی اقتصاد و معیشت در ایران است و تا تحریم ها برداشته نشوند با وجود همه تلاش ها و غیرت ها و همت ها وضعیت مان بهبود چندانی نخواهد یافت و اینکه دکتر پزشکیان بدون پرداختن به اصل و ریشه ماجرا بتواند اقتصاد و معیشت را سامان بخشند یک آرزوی ایده آلی محسوب می شود و نمی توان همه کم و کسری ها را متوجه مسئولان دولتی امروز و دیروز دانست بلکه اهمیت ندادن و یا نادیده انگاشتن اهمیت تاثیرات تحریم هاست که می تواند دولت ها و ارکان تصمیم گیرنده در گذشته و حال را آمال امواج انتقادات و اعتراضات قرار بدهد ولاغیر. 

*اگر از تیم رئیس جمهور کسی این متن را می خواند به مدل زیر توجه کند: 1- گرانی بنزین و انرژی سبب افزتیش تورم شدید می شود. 2- دولت برای جبران معیشت مردم لازم است که به مردم یارانه بدهد که این موضوع سبب کسری بودجه می شود. افزایش تورم سبب افزایش هزینه های دولت نیز می شود. 3- برای جبران گرانی انرژی به تولید کنندگان باید تسهیلات داده شود که این تسهیلات تکیفی سبب ناترازی بانکه می شود. 4- تورم ناشی از اجرای این طرح با همراهی تورم ناشی از کسری بودجه و تورم ناشی از افزایش نقدینگی به دلیل ناترازی بانکها سبب فشار به بانک مرکزی برای افزایش نرخ ارز می شود. که در اینجا بانک مرکزی یا باید ارز پاشی کند و به زیان منافع ملی حرکت و سبب خروج منابع و سرمایه شود یا نرخ ارز را افزایش دهد. 5- در هر صورت بعد از دو سال از اجرای طرح، جهش نرخ ارز و تورم باعث می شود که اهداف این طرح جهت کاهش قاچاق و کاهش هزینه دولت تحقق نیافته و تورم کمرشکن و سختی معیشت به مردم فشار آورد. 6- در زمانی که افزایش تورم داریم و نرخ ارز ثبات ندارد هیچ سرمایه گذاری حاضر نیست دلار خود را تبدیل به ریال نموده و سرمایه گذاری کند بلکه بر عکس خروج سرمایه داریم 7- برای خرید بنزین دولت پول نمی دهد و مشاورین رئیس جمهور اطلاعات غلط می دهند بلکه بنزین با تهاتر با نفت دریافت می شود که در حال حاضر فروش آن تحریم است. 8- راهکار ناترازی بنزین در اقداماتی مانند توسعه حمل و نقل و تولید خودرو مناسب و کاهش قیمت مسکن در مرکز شهرها برای کاهش ترافیک و حمل و نقل و بهبود شیوه های حمل و نقل است!

***

مخاطبین الف درباره مطلب «پرخاش با چشمان بسته!» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را می‌خوانید:

*زمانی که فائزه خانم فکر می کرد چنگ بر صورت نظام می اندازد باید فکر اینجایش را هم می کرد

*او درست می‌گوید هنوز بسیاری از عناصر استبدادی خودپسندی در درون و بیرون زندانها در وجود بسیاری از ما ایرانیها وجود دارند و لازم است که آزادیخواهی و برابری پذیری را همه بیاموزیم و تمرین کنیم.

*مفهوم آزادی، تعادل پیچیده ایست که باید دائما برای رسیدن به نقطه درست آن در تلاش بود. اینجا ما با مسئله ای به عنوان جرم سیاسی و نوع برخورد مناسب و عادلانه با منتقد و حتی مخالف نظام روبرو هستیم. اصلا فرض کنید کسی مخالف نظام باشد. عقیده او هم صادقانه باشد، حد و حدود آزادی برای این فرد چیست؟ او چه حد و مرزهایی هایی را باید رعایت کند و در طرف مقابل، نظام تا چه میزان فضای آزاد باید در اختیار او بگذارد؟ امیدوارم ما کم کم به سمت حل این مسئله پیش برویم و به یک تعادل منطقی و عادلانه در این زمینه برسیم. جایی که حداقل آدمی مثل احمد زید آبادی، احساس آرامش و آزادی کند و هر لحظه ترس دادگاه و دادسرا و زندان نداشته باشد. جایی که نظام هم از حرف و اظهار نظر آدمها بیمی نداشته باشد و آنقدر احساس اطمینان و اعتماد به نفس داشته باشد که حتی اجازه دهد تند ترین مخالفین هم در صدا و سیما برای خودشان شبکه داشته باشند. چنین تعادلی حتما دست بیگانگان را برای سو استفاده کوتاه میکند و حتما در مجموع اعتماد بین نظام و مردم را مستحکم تر میکند.

*بهتر بود نامه را هم درسایت می گذاشتید بعد نقد صورت می گرفت تاثیر بیشتری داشت چون خواننده هم مطلب را می خواند و نظر شمارا تایید یا رد می کرد

*زندانی کردن یک منتقد سیاسی مغایر اصل آزادی بیان و عقیده است چرا باید با این بگیر و ببند ها خوراک تبلیغات به دشمنان داده شود؟

*هنوز ما نتوانستیم جرم سیاسی را تعریف کنیم و بسیاری از کسانی که به اتهام امنیتی در زندان بسر می برند در واقع جرمشان سیاسی است.

*برای اینکه مردم اعتماد کنند خب دادگاه علنی برگزار کنید

*تعصب را کنار بگذارید و واقعیت ها را بنگرید همین ها که به نظر شما مهره سوخته اند الان نزدیک به 80 درصد جامعه را تشکیل میدهند، خانم هاشمی بد یا خوب حرف حقی زده و حتی حاضر شده توهین برخی از هم مسلکان و هم بندان خود را به جان بخرد تا حقیقت را بگوید، ایشان شجاعانه انتقاد کرده اند حتی اگر اطرافیان خودشان باشند، در عین حال که می‌توانستند مانند زندانیان دیگر مظلوم نمایی های دروغین در رابطه با خدمات داخل زندان کنند اما حقیقت را گفته اند، پس بهتر است کمی از تعصب و تابو کردن بعضی مسائل دست برداریم و حق را بشنویم مهم نیست چه کسی چیزی را میگوید، مهم اینست که چه چیزی را میگوید.

***

مطلب «وقاحت غربی!» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*به نظرم اروپایی ها نمی خواهند قدرت نو ظهور ایران را به رسمیت بشناسند این تحرکات ضمن تلاش های آخر که شاید تیری در تاریکی به هدف نشیند و مانع گسترش قدرت منطقه ای و جهانی ایران شود عمل میکنند اگر مقاومت به همراه حفظ قدرت و خلق نقاط قوت جدید (از هر منظر نه فقط نظامی) باشیم بزودی تسلیم خواهند شد و برای گرفتن سهم خود به سمت ایران خواهند آمد.

*این دولتهای وقیح و پرمدعا، دیگر وجهه ای ندارند. جنگ غزه و فلسطین قهرمان، نشان داد که اینها چه جنایتکارانی هستند و اگر نظام مخوف پلیسی و امنیتی در کشورها و دانشگاه های این چند کشور استکباری و استعماری و صهیونیستی حاکم نبود، معلوم نبود در حال حاضر چه وضعیتی در داخل کشورشان می‌داشتند. شما بزودی خواهیددید، کشورها چگونه به سمت اتحادیه بریکس و شانگهای گرایش پیدا کنند. کشورهای جهان از این نظام ظلم و ستم و تبعیض و سلطه طلب خسته شده اند. دبیر کل سازمان ملل هم معذورات سیاسی دارد و الا با زبان بی زبانی، فریاد میزند، این رژیم خبیث صهیونیستی اسرائیل که نماد این دولتهای وقیح و پررو هست، حتی رعایت ادب و دیپلماسی را نمیکند و در تریبون سازمان ملل میگوید، این فرزند نامشروع شما مستکبرین، جواب دبیرکل سازمان مللی که خودتان درست کرده اید، نمیدهد. ان‌شاءالله بزودی نصرت الهی به یاری مؤمنان خواهد آمد و شکست و خفت و خواری و ذلت و عذاب الهی را بر آنها فرود خواهدکرد.

*سیاست ایران مقابل غرب کاملا اشتباه اول که فراتراز برجام به بازرسان اجازه دادن ولی شفاف سازی و همکاری کردن و این باعث توقع زاده طلبی اوناشد. بعدهم اینا تحریمشان کم نشدهیچ مضاعف هم شد.

*وقاحت روسی چی؟ نظری ندارید در مورد اینکه روسیه جزایر ایرانی و کریدور زنگزور رو نشون کرده و هروقت میخواد از ایران باج بزرگی بگیره دست میذاره روی اینها؟ نظرتون چیه؟

*عزیزان من، هرگاه بفهمند ایران به دنبال مذاکره است، تحریم ها را بیشتر می کنند. دولتمردان بدانند، آنها تسلیم بی قید و شرط ایران را می خواهند و تقدیم مایملک را هرچه هست.

*غربی ها (سران و سردمداران) بزرگترین جنگها و کشتارها در تاریخ بشریت را به تنهایی در کارنامه خود دارند. این همه فقط وحشیگریهای دو جنگ جهانی که میلیونها کشته و زخمی و آواره بجا گذاشت نیست. بلکه پیشینه استثمارگری و نسل کشی ها در کشورهای افریقایی، امریکای اولیه، آسیا و... ننگی پاک نشدنی بر پیشانی آنها است. اگر برایشان امکان داشت همان خوی وحشیگری یکی دو قرن پیش را الآن هم علنی می کردند. امروز هم این خصلت زورگویی شان با تزویر و حیله گری بیشتری آمیخته شده است. حمایت از وحشیگری صربها در بوسنی و اسرائیل بر علیه فلسطینی ها و اعمال تحریمها بر کشورهای مستقل سیاست مدرن و با ظاهر آراسته شان است.

*اگر اصولگرا واصلاح طلب خودخواهی های خود و نفع حزبی و گروهی خود را کنار بگذارند و یک سیات کلی و مستحکمی در قبال غرب خود خواه و آمریکا بگیرند دیگر امثال فرانسه و آلمان و بریتانیا جرات نمی کنند که برای ایران خط و نشان بکشند آمریکا که سرور و ارباب اینها هست جرات رویارویی با ایران را ندارد. کافی است ایران چندین موشک به پایگاه‌های آمریکا در منطقه شلیک کند انوقت ببین چگونه اقتصاد جهانی فرومی ریزد و قیمت نفت نجومی می شود. اروپایی ها غلام حلقه به گوش آمریکاهستند. هیچگونه استقلالی ندارند از خودشان و همیشه دنباله روی آمریکا هستند. همه چیز را برای خود می خواهند.

*به نظرمن ایران بایدباامریکاوارد مذاکره مستقیم برد برد بشه واین سه کشوراروپایی راداخل ادم حساب نکنه اون موقع هست این سه کشور حاضر می شوند خیلی امتیازات رابه ایران بدن تاباایران رابطه برقرارکنند این کارضربه سنگینی به اروپائیهامیزنه