نظر امام خمینی (ره) درباره حفظ جمهوری اسلامی / نظام اسلامی ارجح است یا امام معصوم؟
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، امام خمینی (ره) در طول حیات خود در زمان های متعدد، بارها و بارها بر لزوم حفظ این انقلاب و نظام تأکید کردهاند؛ گاه از حفظ نظام تعبیر به اوجب واجبات کرده و گاه نیز با این بیان که حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است. شاید این تعبیر امام برای بسیاری سنگین و سؤال برانگیز باشد که چگونه حفظ نظام از حفظ جان جانان امام زمان ارواحنا فداه مهم تراست؟ اما اگر به کلام امام، کامل گوش دهیم خود پاسخ این سؤال را دادهاند. گویا امام نیز میدانست این کلام برای برخی قابل هضم نیست.
امام زمان هم جانش را برای حکومت اسلامی فدا میکنند
امام در اول فروردینماه سال 1362 در بخشی از سخنان خود در جمع مسئولان نظام به این مهم اشاره کرده و میفرمایند: امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرحریزی میکنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست دهند و نابود کنند. و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهم تکلیفهایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می کند برای اسلام و همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. (صحیفه امام، جلد 15، صفحه 365)
پیامبر برای حفظ اسلام آنهمه مشقت تحمل کرد
رهبر فقید اشاره داشتند: «پیامبر اکرم (ص) آن همه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متکفل شدند و جانبازی ها را کردند؛ همه برای حفظ اسلام بوده است. اسلام یک ودیعه الهی است پیش ملتها که این ودیعه الهی برای تربیت خود افراد و برای خدمت به خود افراد هست و حفظ آن بر همه کس واجب عینی است؛ یعنی، همه مکلف به حفظ آن هستیم تا آن وقتی که یک عدهای برای حفظ آن قائم بشوند که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته می شود.»
مسأله حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهم واجبات عقلی و شرعی است
امام خمینی (ره) فرمودند: «حکومت که شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله (ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است» لذا امام راحل در راستای این موضوع تأکید میکنند: «مسأله حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمیکند» حفظ جان افراد و حتی حفظ جان حاکم اسلامی که رسول خدا (ص) و ائمه (ع) نیز از مصادیق حاکم اسلامیاند جزء احکام فرعیه اسلام هستند. اینکه در روایت آمده، نماز عمود اسلام است؛ یعنی کار عمود (ستون)، حفاظت از کل بناست، و حاکم اسلامی هم مجری اسلام است لذا نه ستون اسلام با خود اسلام برابری میکند نه حیات دنیوی مجری آن. بلکه اصل اسلام، که یک نظام منسجم باشد، ارجحیت بر برخی اجزاء و حیات دنیوی مجریانش دارد و حکومت اسلامی کرد بیرونی این نظام منسجم فکری است. لذا حفظ نظام اسلام، بر هر امر دیگری اولویت دارد.
مولا علی خود را فدای احکام اسلام کرد
بر همین اساس است که حضرت علی (ع) در لیله المبیت، جای پیامبر (ص) خوابید. چون در آن موقعیت، حفظ جان رسول خدا (ص) عین حفظ اسلام بود؛ بهخصوص که حضرتش برای تشکیل حکومت اسلامی راهی مدینه بود و حفظ اسلام بر حفظ جان علی (ع) ارجحیت دارد.
باز بر همین اساس است که امام حسین (ع)، با علم به این که خودش و خاندان و یارانش شهید خواهند شد و اهلش به اسارت خواهند رفت، دست به قیام بر ضد
یزید زد. چون اصل اسلام را در حیطه عمل، در خطر میدید. شاهد این ادعا آن است که وقتی مروان به حضرتش پیشنهاد کرد که با یزید بیعت کند، فرمودند: «اِنَا لِلَهِ وَ اِنَا اِلَیهِ راجِعُونَ وَ عَلَی الاِسلَامِ السَلَامُ اِذ قَد بُلِیَتِ الأُمَهُ بِرَاع مِثلِ یَزِیدَ» ما از آنِ خداییم و به سوی او باز میگردیم پس به اسلام باید والسلام گفت (با اسلام باید وداع کرد)؛ چون امت به حاکمی چون یزید مبتلا گشته است»
تحلیل شهادت امام حسین از این منظر
شک نیست که با وجود امام معصوم، امثال یزید نمیتوانند نظام فکری اسلام را نابود سازند؛ چون این نظام در وجود معصوم، تبلور دارد. اما امثال یزید میتوانند مانع از کارکرد بیرونی این نظام شوند. لذا امام حسین (ع) جان خود را فدا میکند تا اجازه چنین کاری را ندهد. چون وقتی فرزند رسول خدا (ص) توسط یزید کشته شد، دیگر یزید نمیتواند به نام اسلام، حکومت کند؛ و مردم نمیپذیرند که او حقیقتاً خلیفه رسول خداست اما اگر این اتفاق نمیافتاد، او با نام اسلام، حکومت میکرد و افکار رژیم اموی به عنوان اسلام ترویج میشد و اسلام حقیقی عملاً از بین میرفت. البته توجه شود که امام حسین (ع)، جان خودش را فدای اسلام میکند نه امامت خودش را. امامت، اصل اسلام هست و امام معصوم، عین خود اسلام است لذا همانگونه که همه چیز باید فدای اسلام شود، همه چیز باید فدای امامت نیز شود. اما امامت قائم به فرد نیست تا با فدا شدن آن فرد، امامت نیز فدا شود. امام حسین (ع) شخص خود را فدای اسلام کرد، اما امامتش به امام سجاد (ع) منتقل شد.
امروز نیز اگر امر دائر باشد بین حفظ نظام اسلامی و حفظ شخص ولی فقیه یا حفظ شخص امام زمان (عج)، حفظ نظام اسلامی، واجب تر است. چرا که با حفظ نظام اسلامی، ولایت نیز حفظ میشود، اما نه در وجود شخص خاصی. لذا رسول خدا (ص) از دنیا رفت و جای او را امیرمؤمنان (ع) گرفت و با رفتن او، اسلام نرفت و به همین ترتیب ائمه (ع) یک به یک به دیار باقی شتافتند و هیچگاه جایشان خالی نماند. با رفتن شخص امام زمان (عج) نیز خداوند متعال، زمین را خالی از حجت نمیگذارد.
جمهوری اسلامی تنها تجلی از اسلام در عصر غیبت
حقیقت امر این است که امروز و در زمان غیبت معصوم، اسلام در قالب جمهوری اسلامی ایران و نظریه ولایت فقیه نمودار شده و در حال به اجرا در آمدن است؛ اگر چه هنوز بسیار فاصله داریم با آن روز که موانع برطرف شوند و اسلام، تمام و کمال به اجرا درآید. ولی به هر حال، امروز اسلام با این نظام شناخته میشود لذا شکست این نظام و آسیب دیدن ولایت فقیه نه شخص ولیفقیه مساوی است با شکست اسلام. اگر خدای ناکرده این نظام برافتد، صدها سال طول میکشد تا اسلام راستین بتواند دوباره سر بلند کند. بر همین مبنا بود که امام (ره) فرمودند: «حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمهای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز میگردد»
پایان پیام /