نگارش کتاب شهاب الدین نگاه من را به دنیا عوض کرد
مولف کتاب شهاب دین گفت: نوشتن کتاب «شهاب دین» درهای دیگری را به روی من باز کرد.
رونمایی کتاب «شهاب دین» که شامل زندگینامه و خاطراتی شیرین و خواندنی از آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی (ره) است، روز دوشنبه 28 آذرماه با همکاری و مشارکت ادارات کل کتابخانههای عمومی استان تهران و قم و انتشارات شهید کاظمی برگزار شد.
سید باقر میرعبداللهی، معاون برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات در ابتدای این نشست با بیان اینکه مقام فقها و علما در ایران سلامی، محدود به افتا و تبیین شرعیات مردم نبوده و به حوزه عمومی مخصوصا فرهنگ و کتاب توجه داشتند گفت: آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) وصیت کردند پیکرشان در کتابخانه دفن بشود و از این منظر میتوان گفت بزرگداشت مقام چنین علمایی مصداق بارز «تعظیم شعائر الهی» و فراتر از برگزاری یک رویداد فرهنگی است.
او می گوید: آیت الله مرعشی نجفی (ره) در دوران تحصیل و تدریس در نجف و قم همیشه به حوزه فرهنگ توجه و علاقه واقعی داشتند و در شرایط عسرت نیز این علاقه و توجه را رها نکردند و این برای همه ما درس آموز است که انجام وظیفه فرهنگی، بخشی از رسالت دینی ما نیز هست.
کتاب «شهاب دین» میتواند فاصله بین نسلی را از بین ببرد
مهدی توکلیان، سرپرست اداره کل کتابخانههای عمومی استان قم نیز در ابتدای این نشست درباره کتاب «شهاب دین» گفت: این اثر فصل جدیدی از روایتگری زندگی عالمانه و عاشقانه شخصیت فقیه و عالم بزرگواری است که نه تنها یک فقیه دینی، بلکه یکی از بزرگترین مروجان فرهنگ کتاب و کتابخوانی و احیاکننده کتابخانه بزرگ آیت الله العظمی مرعشی نجفی بودهاند. این اثر که به قلم روان و زیبا زهرا باقری برای گروه سنی نوجوان نوشته شده، میتواند فاصله بین نسلی را کاهش داده و عاملی موثر در تعامل میان نسل جوان امروزی با نسلهای گذشته باشد.
وی افزود: این کتاب ماحصل تلاش انتشارات کاظمی است که در حوزه تولید کتابهای آیینی نقش آفرینی میکند. همت و تلاش آقای خلیلی در انتشارات شهید کاظمی برای انتشار این کتاب، بسیار قابل تحسین است. این نوید را هم به مخاطبان میدهیم که با همکاری نهاد کتابخانههای عمومی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز از پویش مطالعاتی و ملی «شهاب دین» رونمایی میشود که امیدواریم در این حوزه تاثیرگذار باشد.
آیت الله مرعشی نجفی یکی از بزرگترین بنیان گذاران کتابخوانی در کشور است
سردار باقری، مشاور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران نیز در ادامه این نشست با اشاره به اینکه آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی (ره) یکی از بزرگترین بنیان گذاران کتاب و کتابخوانی در کشور شیعی ما هستند، بیان کرد: من از دوستداران و مقلدین آیتالله مرعشی هستم و ایشان یکی از بزرگترین عالمان کشور ما بودند. ایشان کاری را در زمان طاغوت شروع کردند که هم خدمت به مردم بود و هم خدمت به کتاب و علم؛ ایشان در آن زمان در ترویج کتابخوانی به جد فعالیت میکردند.
وی افزود: مردم باید آگاهی از مراجع و بزرگان دین داشته باشند. در حق ایشان کملطفی شده که کتابهای کمی درباره این عالم بزرگ نوشته شده. امیدوارم کتاب «شهاب دین» مورد توجه مخاطبان قرار گیرد؛ خوشبختانه آقای محمود مرعشی نجفی نیز راه پدر را ادامه میدهند.
نوشتن کتاب «شهاب دین» درهای دیگری را به روی من باز کرد
زهرا باقری مولف کتاب در بخش دیگری از این نشست درباره روند نگارش آن توضیح داد و گفت: من از آقای مرعشی نجفی تشکر میکنم که برای نگارش کتاب به من لطف داشتند و هر بار که تماس میگرفتم یا به کتابخانه میرفتم، کمکهای فراوانی کرده و منابع زیادی را در اختیار من میگذاشتند.
وی با بیان اینکه کتاب حاضر مصداقی از شعر «گر بریزی بحر را در کوزه ای...» است، افزود: این کتاب «نمی از یم» است و من سعی کردم چهرهای واقعی از آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی (ره) را در آن نشان دهم و ابعاد مختلف شخصیتی ایشان اعم از سیاسی، فرهنگی، خانوادگی و... را بیان کنم. امیدوارم مخاطب کتاب با مطالعه آن چراغی در دلش روشن شده و حرکتی را برای رشد به سوی غایت الهی شروع کند.
نویسنده اثر در پاسخ به اینکه چرا آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) را برای نگارش اثر خود انتخاب کرده، گفت: من آشنایی چندان با ایشان نداشتم و ساکن قم هم نبودم، اما هر بار به زیارت میآمدم به کتابخانه ایشان میرفتم.
وی ادامه داد: یک سال کار تحقیق و نوشتن این کتاب زمان برد. یکی از نتایج و تأثیرات یک سال زیست ذهنی با این مرجع تقلید این بود که اگر حتی یک کار کوچک هم انجام بدهیم، خدا آن را گسترش خواهد داد.
باقری در ادامه به نقل از روایاتی از زندگی آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی (ره) پرداخت و گفت: وقتی شهابالدین در مدرسه قوام نجف، علیرغم گرسنگی طولانیمدت، کتابی را با اجرتِ دو سال نماز ابتیاع میکند، خداوند نیز به سبب این کار، چنین گنجینه عظیمی را به ایشان بخشیده و باعث رشد و ارتقای ایشان میشود.
باقری در پایان خاطرنشان کرد: من در حین نوشتن این کتاب با عالمان دیگری نیز آشنا شدم و درهای دیگری روی من باز شد. با اینکه ادامه این مسیر با توجه به کمبود منابع دشوار است، اما دوست دارم این کار را ادامه دهم.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی دیگر سخنران این مراسم بود که درباره زندگی شخصی و علمی پدرش توضیحاتی را ارائه کرد و اظهار داشت: ایشان در اربعین حسینی در نجف اشرف دیده به جهان گشود. در آن ایام ایشان هنوز ملبس به روحانیت نشده بودند بنابراین دو سال طب پیش معید الاطبا در نجف خواندند و بعد نیز ریاضیات خواندند. ایشان از معدود مراجعی بودند که از علوم دیگر بهرهمند بودند و به زبان انگلیسی، اردو و ترکی به خوبی صحبت میکردند.
وی ادامه داد: آیتالله مرعشی نجفی پس از رفتن به حوزه نجف و اتمام دروس ابتدایی، به دلیل استعداد و حافظه عجیبی که داشتند، در سن 23 سالگی اجتهاد کتبی از علمای نجف گرفتند.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی افزود: ایشان به دلیل گرمی هوا با مشقت در نجف زندگی میکردند و با اینکه حجره هایشان نمور بود، اما با جدیت و علاقه فراوان درس میخواندند.
وی در بخش دیگری از صبحتهایش به ماجرای خریدن کتاب و نسخ خطی توسط آیتالله مرعشی نجفی اشاره کرد و گفت: مرسوم بود کتابهای علمایی که فوت میکردند را برای فروش به حراج میگذاشتند. در یکی از این موارد، وقتی ایشان با پیرمردی به نام کاظم دلال (که نماینده استعمار و در جستجوی کتابهای خط بود) بر میخورد که درصدد خرید کتابهای یکی از علمای مرحوم شده است، تصمیم میگیرد که ظهرها غذا نخورد و شبها نیز در کارگاه برنجکوبی کارگری کند تا بتواند با دستمزدش، آن کتابها را بخرد و اجازاه افتادنشان به دست دلالها را ندهد. در همین کتابخانه، عناوین فراوانی است که در ازای خواندن و گرفتن دو سال نماز و روزه تهیه شدهاند.
فرزند آیتالله مرعشی نجفی در ادامه یادآور شد: ایشان در سفری که در سال 42 به ایران میآیند چند ماهی را در تهران میمانند و از محضر اساتیدی، چون تنکابنی و... استفاده کرده و سپس به قم میروند و با آیت الله حائری دیدار میکنند. در این دیدار ایشان به آیتالله مرعشی حکم میکنند که به دلیل کمبود استاد و تلاش رضاخان برای نابودی حوزه در قم بماند.
به گفته او، آیتالله مرعشی روزانه 12 درس تدریس میکردهاند. نظر ایشان در آن دوران این بود که نباید معمم باشند هرچند در ادامه آیت الله حائری به علی اصغر حکمت نامه مینویسد و میخواهد که ایشان مدرس اصلی حوزه و معمم باشند.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی در ادامه عنوان کرد: آیتالله مرعشی نجفی زمانی که 13 سالم بود به دلیل آنکه سنشان بالا رفته بود، من را با نسخههای خطی آشنا کردند، بطوریکه در 15 سالگی در این زمینه به پختگی رسیده بودم و برای خرید کتاب به شهرهای مختلف میرفتم. اگر دعای ایشان نبود کتابخانه نیز به اینجا نمیرسید.
وی با بیان اینکه امروز کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی بزرگترین کتابخانه خطی شیعی در جهان است، افزود: وقتی ایشان از نجف یه قم آمدند دو قفسه کتاب داشتند، اما اکنون کتابخانه به این جا رسیده است. 61 جلد کتاب درباره نسخ خطی موجود در این کتابخانه چاپ شده و در زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز، در دانشکده ادبیات من را به عنوان بزرگترین نسخه شناس معرفی کردند.
به گفته او، این کتابخانه هماکنون با چهارصد کتابخانه و مراکز علمی پرشماری از جمله کتابخانه کنگره امریکا در ارتباط است.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی در ادامه اظهار داشت: به یاد دارم در دورهای از طرف دفتر حسنی مبارک به نمایندگی از کتابخانههای خاورمیانه برای افتتاح کتابخانه اسکندریه به مصر دعوت شدم، زمینه ارتباط میان کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی و کتابخانه کنگره آمریکا در همان سفر فراهم شد.
وی در بخش دیگری از سخنانش به خاطرهای از تجهیزاین کتابخانه اشاره کرد و گفت: وقتی به ایران آمدیم و تصمیم به توسعه کتابخانه گرفتیم، شبی مرحوم حاج احمد خمینی زنگ زد و گفتند امام (ره) میخواهد شما را ببیند. وقتی به نزد حضرت، اما رفتیم، ایشان بیان داشتند که من در جوانی شاهد زحمات پدر شما بودم؛ امروز وظیفه ماست که راه ایشان را ادامه بدهیم. من پولی به شما میدهم و شما خانههای اطراف را بخرید و کارتان را گسترش دهید.
فرزند آیتالله مرعشی نجفی افزود: با پولی که حضرت، اما خمینی (ره) در اختیار ما گذاشتند موفق به خرید چندین خانه و ساخت ساختمان جدید شدیم، بطوریکه بنای جدید با نقشهای مناسب تا 25 هزار متر مربع گسترش یافت. در حالحاضر نزدیک به 85 هزار نسخه خطی در کتابخانه موجود است که 65 درصد آن عربی، 30 درصد فارسی و 7 درصد نیز به زبانهای دیگر است.
مرعشی نجفی با بیان اینکه پدرش از لحاظ سیاسی همراه امام (ره) بود، خاطرنشان کرد: مرحوم پدرم همیشه، اما را استاد سیاست دانسته و تأکید داشتند جز ایشان، هیچکس نمیتوانست این نهضت اسلامی را پایهریزی کند. همواره به علاقه ایشان به عنوان یک مرجعتقلید به کتاب اشاره میکردند و سفارشهای حضرت امام (ره) در وصیتنامهشان مبنی بر اهمیت ساخت کتابخانه نسبت به ساخت مساجد و حسینیهها را یادآور میشدند.
وی با اشاره به نقلقولی از آیتالله ابوالحسن اصفهانی در مورد پدرشان که «صد سال تجربه آموخته و دوباره به دنیا آمده» گفت: زمانیکه آیتالله مرعشی در نجف وزیر فرهنگ عراق را میبیند، با اینکه این وزیر ریشهایشان را تیغ زده بودند، اما او را میبوسد. وقتی طلبهای جوان علت این بوسه را از ایشان جویا میشود، پاسخ میدهند: «به ایشان گفتم امیدوارم جای بوسه من دیگر تیغ نخورد.» بله، ایشان اینگونه تبلیغ دین میکردند.
مرعشی نجفی ضمن تشکر از زهرا باقری مولف کتاب «شهاب دین» عنوان کرد: کتابی قابلقبول در مورد آیتالله مرعشی که مثلاً یک نوجوان بتواند برای شناخت ایشان آن را مطالعه کند، نه نوشته شده و نه در بازار نشر موجود بود. از زمان انتشار این کتاب تاکنون، اما هر فردی که آن را خوانده از زبان شیرین و تصویرسازیاش تعریف کرده است.
وی با اشاره به خاطرهای از تواضع آیتالله مرعشی نجفی، بیان کرد: روزی برای مهمانی به منزل مرحوم کنی رفته بودیم؛ در بدو ورود وقتی چشم ایشان به فقرایی که بر سر سفره نشسته بودند افتاد، لباسهایشان را درآورده و مشغول پذیرایی از آنها شدند.
این عالم دینی اضافه کرد: روزی که ایشان به رحمت خدا رفتند، دفتر مقام معظم رهبری پیام تسلیت دادند و وقتی در مدرسه شهید مطهری برای ایشان مراسم گرفته شده بود، رهبری از ابتدا تا انتها در مجلس حضور داشتند.
وی ادامه داد: یکی از دوستان آیتالله نجفی بعدها برای من تعریف کردند که پدرتان مقداری پول به همراه فهرستی از نیازمندان در جنوب شهر (بدون عنوان کردن نامشان) به ما داده و خواسته بود که به آنها برسانیم. بعدها متوجه شدیم مرحوم پدرم این شیوه را در تبریز و برخی از شهرهای دیگر نیز اجرا میکردهاند.
پسر مرحوم آیتالله مرعشی نجفی همچنین در پایان خاطرنشان کرد: تولیت حرم حضرت معصومه (س) قبر مناسبی را در کنار مزار این حضرت و در سرداب جانمایی کرده بودند، ولی پدر گفتند که میخواهم خاک کفش کسانی که دنبال عالم هستند و به کتابخانه میآیند، سرمه چشمم باشد.
گفتنی است، در پایان این مراسم از کتاب «شهاب دین» و پویش کتابخوانی شهاب دین رونمایی شد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات