ویژهبرنامه بسیج دانشگاه تهران در روز دانشجو / نمایندگان اقشار مختلف در جمع دانشجویان چه گفتند؟
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو میزبان آسیب دیدگان بمباران شیمیایی (حلبچه و سردشت)، کودکان پروانهای، بازاریان، کامیان دارن و سربازان آسیب دیده از اغتشاشات بود.
* اروپایی ها جز ژست حقوق بشر چیزی ندارند
حمید صالحی یکی از قربانیان حادثه بمباران شیمیایی جنگ هشت ساله در این برنامه گفت: در 14 سالگی به جنگ رفته و چهار بار مجروح شدم. هردو چشم پیوند شده است و چندین ساله ریه هایم مشکلات جدی دارد.
وی افزود: در جنگ عراق علیه ایران بیش از 100 بار از سلاح شیمیایی استفاده شد. پروتکلی به نام پروتکل 345 هست که ممنوعیت استفاده از سلاح شیمیایی در آن ذکر شده که نزدیک به 300 بار این پروتکل نقض شد. در کنار صدام، آلمانی ها و آمریکایی ها که امضا کننده این پروتکلها هستند آن را نقض کردند و دست به فروش سلاح شیمیایی زدند.
صالحی در ادامه گفت: اروپایی ها جز ژست حقوق بشر چیزی ندارند. قیافه ی اروپایی ها و جنتلمنشان حاشا و کلا باور نکنید. اینها جز بیشرفی، ظلم و ژست انسانیت گرفتم از همه بیشرف تر هستند. این کشور فراز و نشیب های فراوانی داشته و این کشور ثمره خون جوانانی ست که تکه تکه شدند، شما دانشجویان باید این کشور را حفظ کنید.
برادر شهید عجمیان: دشمنان تلاش می کنند ایران را زمین گیر کنند
در این ویژه برنامه خانواده شهید عجمیان نیز بین دانشجویان حاضر شدند. برادر شهید عجمیان در این برنامه گفت: راه شهید روح الله، راه امام خمینی بود. راه حضرت آقا بود. در کشور های اسلامی، ایران است که فقط قدرت دارد. دشمنان از هر راهی تلاش میکنند که ایران را زمین گیر کنند و الان حجاب رو بهانه کردند.
*از گاراژها فیلم میگیرند و به اسم اعتصاب کامیون داران منتشر میکنند
خاکبازان دبیر انجمن کامیون داران نیز به عنوان نماینده این انجمن به بیان معضلات و مشکلات مربوطه پرداخت.
نماینده قشر کامیون داران در این نشست گفت: شاید شما فیلم هایی رو ببینید و بخاطر نداشتن اطلاعات باور می کنید، از گاراژ ها و پارک کردن کنار جاده برای استراحت فیلم میگیرند و به اسم اعتصاب کامیون داران منتشر می کنند. در دوران کرونا خود کامیون داران در صف اول مجاهده بودند و کار را تعطیل نکردند.
وی افزود: در هر کشوری حمل و نقل ضروری ترین صنف اند. در این کشور، صنف حمل و نقل هر کاری از دستشان برمیآمد برای این کشور کردند.
اما این صنف هم مشکل و اعتراض دارند. این راننده ها زمینگیر شدند. تولید کننده ی کامیون نداریم وارد کننده هم مدام چوب لای چرخشان میگذارند و گرون میشود. ما اهل اعتصاب نیستیم اما اعتراض داریم، شما دانشجو ها صدای مارا برسانید، شما پرچم کشور را بالا نگه دارید.
* عده ای قصد دارند همان اتفاقاتی که در سوریه افتاد، در ایران اجرا کنند
عبدالله شیخ عبدالله معاون اتحادیه دانشجویان سوری نیز در این نشست گفت: در ایران میبینیم گام به گام همان اتفاقی که در سوریه اتفاق افتاد در ایران هم اجرا میکنند اما به لطف جوانان فهمیده نقشه شان بهم میریزد.
وی افزود: در سال 2017 جوانان ایرانی، فاطمیون و زینبیون پاکستان آمدند و سوریه را آزاد کردند. شهید سلیمانی نظرشان بر این بود که ابتدا حلب را آزاد کنیم، در نبل الزهرا شیعه نداریم اما بچه های حزب الله همچنان در مقابل آمریکایی ها حاضر شدند و با آن ها مقابله کردند. سنی ها 55 درصد و علوی ها 35 درصد شهید شدند و همین باعث شد اتحاد ملت سوریه بعد از جنگ بیشتر شود.
درپایان این برنامه بیانیه بسیج دانشجویی به مناسبت روز دانشجو قرائت شد.
متن کامل بیانیه به شرح ذیل است:
باسمه تعالی بیش از دوماه است که ایرانمان روزهای پرالتهابی را به خود دیده، خونهای پاکِ زیادی در راه ایستادگی و بقای مام وطن بر سنگفرشهای همواره آغشته به خون جاری شد تا دشمنان قسمخوردهی این سرزمین جرئت نکنند حتی وجبی از خاک پرافتخار کشورمان را به تاراج ببرند.
صحنهی دانشگاه نیز اینروزها درگیر اتفاقات متعددی بوده که روایت واقعیِ آنها شاید اندکی زخمهای بیشمارِ ما را التیام ببخشد.
سال تحصیلی با ناآرامیهایی در دانشگاه آغاز شد که خود جرقهای بود بر شروع هتاکیها، بیحرمتیها، قانونشکنیها و نادیدهگرفتن حقوق طبیعیِ دانشجویانی که تنها، هدفشان تحصیلی توام با امنیت و آرامش بود. جریانی سردمداریِ درگیریها و آشوبها را به عهده داشته و دارد که با شعار آزادی از هرگونه اقدامی علیه سرکوب آزادی دانشجویان کوتاهی نکرده است. سالهاست همواره و در هر برههای تمامِ حرفشان این است که دغدغهی آزادی دارند، دغدغهی مردم و دغدغهی مسائل و مشکلات زنان.
حرفشان، کمبودها، مشکلات، چالشها و مسائلیست که در پسِ بیانشان هیچ گونه ارادهای حتی برای حلشان وجود ندارد. حال این روزها چهرهی واقعی و شعارهای پوچ و توخالیشان بیشتر از قبل نمایان میشود که گویا این گزارهها برای این جماعت صرفا در حرف و شعار خلاصه میشود و وقتی به مقام اجرا میرسد دقیقا خلاف همهی آن حرفها عمل میکنند.
از تهدید و توهین و فحاشی گرفته تا سوءقصد به جانِ دانشجویان و مشخصا دخترانی که با نگاهقبیلهگراییِ صرف به آنها مینگرند و از بدترین الفاظ استفاده میکنند تا مشخص شود چه میزان دغدغهمندِ مسائل زنان هستند! در این میان و در گذرِ سختِ اینروزها چیزی که همواره از سوی برخی نادانشجویان مورد غفلت واقع شد اخلاقمداریِ در شانِ نهاد دانشگاه بود.
بارها و بارها دعوت به عمل آمد که بهواسطهی همدانشگاهی بودنمان و بودنمان در یک کشتیِ واحد، همفکری کنیم و برای مشکلات، چاره و راهحل بیاندیشیم و در سادهترین و متطقیترین حالت گفتگو کنیم چراکه همه بر آن واقفیم که یقیناً تمام گرهها فقط با دستان خودِ ما باز میشود، اما دریغ از اندک دغدغه و اراده و توجه برای حل مسائل و مشکلات مردم.
نتیجهی این رفتار و چراغ سبز نشان دادن به خارجنشینهای جیرهخوارِ وطنفروش چه شد؟ کشتیِ واحدمان که خانهی مادریمان نیز هست مورد هجمهی درندهخوهایی قرار گرفت که حتی به جانِ کودک 10ساله هم رحم نکردند و به فجیع ترین شکل ممکن دست به جنایتهایی زدند که بار دیگر ثابت کرد که دشمنان ما برخلاف ادعایشان ذرهای بویی از انسانیت نبردهاند.
میدان دانشگاه طی روزهای گذشته تبدیل به عرصهای جهت نفرتپراکنی، عقدهگشایی و تقابل مسلحانهی عدهای شد که به طرق مختلف سعی بر سیاهنمایی و بازتولید خشم و عصبیت میان بدنهی دانشگاه و در ساحت کلانتر، میان عموم مردم داشتند.
ابتدا با زور و تهدید بر عدم برگزاریِ کلاسها پافشاری کرده و هرکس که با ایشان همراهی نمیکرد و یا حتی نظر متفاوتی داشت را به بدترین وضع ممکن تکفیر می کردند و در قدمهای بعدی با تمسخر و تهدید، حق طبیعی دانشجویان را سلب کرده و دست به اعتصابات اجباری زدند! گویی محیط علمی دانشگاه را با زمین بازی اشتباه گرفتهاند.
این جماعت که شعارشان این روزها تبری جستن از دیکتاتوری بوده، در جایگاه عمل عیناً خلاف آن رفتار کردهاند. مشخصاً در گروههای کلاسی، هرکس که کوچکترین تفاوتی با آنها داشته، انواع و اقسام توهینها را حوالهی او کرده و به بدترین وجه ممکن، حقیقت شعارشان را نشان دادند.
در این بین نیز مواضع عجیب برخی از اساتید شعلههای خشم این آتش را میافزود. حقیقتاً محلِ سوال ما اینجاست که مگر نقش و جایگاه استاد، جز آرام کردنِ همراه با منطق فضای ملتهب دانشگاه و کلاسهای درس میباشد؟! پس چطور شد که کنشها و مواضع برخی از اساتید بر دامنهی نفرتپراکنیِ این عده افزود و سبب شد شمار زیادی از دانشجویان به انصراف از تحصیل فکر کنند؟!
چطور میشود از بیتالمال این مردم استفاده کرد و حقوقهای هنگفت دریافت کرد اما نهایتا سبب ایجاد ناامنی برای دانشجویان شد؟!
با وجود تمام این اتفاقات نیز رویکرد مسئولیت دانشگاه و وزارت علوم جای شگفتی داشته و دارد! خون اساتیدی که در این روزها به حیثیت علمی دانشگاه خدشه وارد کردند و سبب تمسخر دشمنان این خاک شدند از دانشجویانی که سالها با تمام مصائب و مشکلات به این جایگاه رسیدهاند و هدفشان تنها تحصیل است رنگینتر است؟
چرا دانشجوی ورودی باید به دلیل اقدامات خلاف قانون و تماما دیکتاتومآبانهی یک اقلیت، به انصراف از تحصیل بیاندیشد و استاد و هیئتعلمی هم در کمال آزادی و بدون هیچ ابایی به این فضای ملتهب دامن بزند و هیچگونه برخوردی هم از سوی نهادهای بالادستی با ایشان نشود؟!
نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که ما دانشجویان این دانشگاه و فرزندان این سرزمین نیز به موارد متعددی نقد و اعتراض داریم و حتماً لازم میدانیم تا زمانیکه مسئولین از ظرفیت عظیم نخبگان جامعه بنا به فرمودهی مقام معظم رهبری استفاده نکنند، مشکلات و مسائل به نحو احسن حل نخواهد شد لکن فیالحال با شرایطی روبهرو هستیم که دشمن از صدای انتقادات ما سوءاستفاده کرده و حرف ما را مصادره به مطلوب میکند تا از این طریق به اهداف شوم خویش دست پیدا کند. اما زهی خیال باطل!
ما دانشجویان بر همان عهدی که شهیدان بزرگنیا، قندچی و شریعت رضوی 69 سال پیش در راه آرمانهای این وطن به خاک و خون کشیده شدند هستیم و دشمنان بدانند اجازهی کوچکترین دستدرازیای به دشمنانِ سفاک این خاک نخواهیم داد.
پایان پیام /