پایان بازی
تهران - ایرنا - روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: هر قدر فضای حول و حوش برجام و بازگشت احتمالی ایران و امریکا به تعهداتشان ذیل این برنامه اقدام در سال گذشته بیصدا بود از میانه تعطیلات نوروز اما تغییرات چشمگیری هم در این حوزه و هم در دیگر محورهای سیاست خارجی کلان کشور اتفاق افتاد.
در ادامه یادداشت چهارم اردیبهشت 1400 روزنامه اعتماد به قلم ساسان کریمی می خوانیم: از سفر وزیر خارجه چین و امضای سند همکاری فیمابین گرفته تا بعدا خبرهایی مبتنی بر روحی دوباره در جلسه فصلی کمیسیون مشترک برجام که آغاز سلسلهنشستهای حضوری را در وین میداد. این اخبار تمام نشدند و با سفر وزیر امور خارجه روسیه و نخستوزیر کرهجنوبی به تهران و نیز خبرهای جسته و گریخته مذاکرات ایران و عربستان در بغداد و به میانجیگری عراق تکمیل شدند. ظریف نیز در عین تمام این احوال سفرهای دورهای خود به آسیای میانه و جنوب شرق آسیا را ادامه داد و همهچیز بهرغم تعطیلات نوروزی، کرونایی و انتخاباتی در وزارت امور خارجه با سرعتی واقعی و منطقی پیش میرفت. در داخل اما به واسطه فضای انتخاباتی در میان نخبگان و اهالی سیاست حساسیتها بالا رفته و در مواردی شرایط را برای پیشبرد منافع ملی تا حدی دشوار کرده است. از مهمترین این موارد ممانعتهایی است که بعضی گرایشها احتمالا با قصدهای انتخاباتی برای بازگشت امریکا به تعهداتش از راه مذاکرات وین در شیپور آن میدمند. یکی از موارد موضوع اختلاف در هفته گذشته پخش برنامه ساختهشدهای از صدا و سیما در نقد مذاکرات منتهی به برجام و تیم مذاکرهکننده هستهای بود. «پایان بازی» که اصل انتخاب نام آن جهتدار بوده و موضوع مذاکرات فنی و پیچیده هستهای را «بازی» قلمداد کرده بیش از هر چیز تکیهاش را بر خوشبینی و سادگی تیم مذاکرهکننده و حامیان آنها در دولت قرار داده بود و با مصاحبههایی با تندترین منتقدان برجام روایت یک سویهای را بهرغم تمام توضیحات این چند سال مسوولان امر ارایه میکرد.
اصل موضوعی که این برنامه را از دیگر مشابههای آن که همواره در این سالها ساخته و پخش میشوند جدا میکند تکیه بر اندیشکدهای به نام گروه بینالمللی بحران است که تا پیش از دولت حاضر ایالات متحده، رابرت ملی - مسوول کنونی میز ایران در وزارت خارجه امریکا - ریاست آن را برعهده داشت. مدعای این برنامه تاثیر بسیار زیاد گروه بحران بر متن مذاکرات و در واقع نوشتن متن برجام پیش از هر مذاکرهای توسط این گروه بود: گویی که مذاکرات همه نقشی بود و تیم سادهدل مذاکرهکننده ایرانی بعد از نمایشی یک سال و نیمه در مسقط، ژنو، لوزان و وین توافقی از پیش نوشته شده را حتی بدون اینکه بخوانند پذیرفته و به کشور تحمیل کردهاند. اصل این موضوع که هم نسبت به وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده و هم به طریق اولی مقامات عالی کشوری و شورای ملی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی بیاحترامی غیرمستقیمی را روا داشته موضوع بحث این مقاله نیست.
آنچه این یادداشت تلاش دارد بیان کند تصویری دقیقتر از سیاست و دیپلماسی امروز جهان و تفاوت آن با گذشته است و تفاوت دیپلمات زبردست امروز با کسی که صرفا در جایگاه رسمی مذاکره و دیپلماسی قرار دارد. واقعیت امروز آن است که دیپلماسی نه تنها در حوزههای سیاسی بلکه در حوزههای انرژی، تجاری، علمی و غیره در دوران پس از جنگ سرد تا حد زیادی شکل عوض کرده است. اگر در دوران جنگ سرد بیشترین نقش را در دیپلماسی سازمانهای امنیتی و اهرمهای آنها داشتند امروزه شکل دیپلماسی بیش از همه در فضایی متشکل از سازمانهای بینالمللی، نهادهای غیردولتی، اندیشکدهها و دانشگاههای عمده، لابیها، کنفرانسها و مجامعی که برهمکنش با آنها برای پیشبرد منافع ملی دست و به کرسی نشاندن موضع کشور دست کمی از مذاکرات رسمی و مستقیم ندارد. امروز از مشخصات یک دیپلمات برجسته اتفاقا توانایی برای حضور، سخنرانی و مذاکره در این مجامع و درنهایت تاثیرگذاری بر اذهان افرادی است که نهایتا در فضاسازی پیرامون یک مذاکره و بهطور کلی ساخت محیط بینالمللی نقش دارند.
اگر ظریف هنگام حضور و سفارت در نیویورک به عنوان شخص متنفذ و کارآمدی شناخته میشد نه تنها به واسطه وظایف معمولی او بلکه بیش از هرچیز به علت همین حضورها و سخنرانیها و مصاحبههای او بود؛ امری که امروز دیگر سیاستمداران نیز به حد بضاعت تلاش بر آن دارند. اینکه گروه بینالمللی بحران یکی از اندیشکدههای موثر در مذاکرات برجام بوده است موضوع تازه و رازآلودی نیست. اما باید دید که اگر پیشنهادات اندیشکدههایی مانند گروه بحران در مذاکرات نقش بازی کردهاند چه نقشی بازی کردهاند؟ البته که صحبت کردن با اندیشکدهها و گروههایی چنین در مواردی راه موثرتری برای تحمیل نظر خود در مذاکرات و یافتن راهحلی عملیاتی برای تامین خواستههای ما در راستای منافع ملی است و نتیجه این تلاشها البته به میزان ورزیدگی کارشناسان و مذاکرهکنندگان هر کشور دارد. به بیان دیگر شاید تیم ما هم توانسته با رایزنیهایی با دست بازتر مواضع خود را بهطور غیرمستقیم ولی آسانتر به طرف مقابل بقبولاند و از این حربه نیز برای تکمیل مذاکرات مستقیم استفاده کند. این تصویر واقعی سیاست و دیپلماسی امروز جهان است: بدیهی است که در سیاست خارجی باید منافع خود را دنبال کنیم و برای این موضوع محتوای گفتمان خود را توسعه دهیم اما ابزار سیاستورزی در فضای بینالمللی چیزی نیست که لازم و گاه ممکن باشد از نو بسازیم. استفاده از مسیرهای چندگانه مطابق مجوزهای صادره در دیپلماسی امروز جزیی از توانمندی و کاردانی یک مذاکرهکننده و دیپلمات است.
آنچه میتوان اطمینان داشت اینکه اگر ظریف در زمان ترامپ با اشخاصی امریکایی ولی خارج از دولت این کشور ملاقاتهایی داشته یقینا بدون اختیار و مجوز نبوده است و نباید به مقاصدی از جنس انتخابات و سیاست داخلی فضایی را در عرصه عمومی ساخت که کار برای مذاکرهکنندگان ما در آینده سخت شده و دست ایشان بیش از پیش بسته شود. هر چه بود متنی که به هر کیفیتی تولید شده و نام برجام بر خود دارد آنقدر ظرفیت از خود نشان داده که بیش از همه خشمگینترین بدخواهان ایران مانند ترامپ، پمپئو و نتانیاهو را به انزوا و انفعالی آنچنان در فضای بینالمللی کشاند که نه دیوان بینالمللی دادگستری با آنها همراه شد، نه مجمع عمومی سازمان ملل و نه شورای امنیت: واقعیت این بود که فارغ از اهرم زور که در فضای اقتدارگریز بینالملل همواره وجود دارد ترامپ برجام را نقض کرد ولی جهان از او نپذیرفت. راه بازی کردن موثرتر در فضای کنونی دیپلماسی در نظر نگرفتن این واقعیات حرفهای و منزوی شدن نیست بلکه اتفاقا باید در ادامه تلاش کرد تا ما نیز در عرصه تراز اول سیاست و دیپلماسی بینالمللی اندیشکدهها و گروههایی داشته باشیم تا ضمن استقلال حرفهای بتوانند تاثیرات کارشناسی خود را بر سیاست منطقهای و بینالمللی گذاشته و کار را برای دستگاه رسمی آسانتر کنند. حالا هم همین است: دیپلماسی و تنشزدایی یک خط درازمدت است. اگر این خط را برگزیدهایم و هزینههای مرتبط با آن را هم پرداختهایم باید دههها تلاش کنیم، نه اینکه سر هر موضوعی و با هر کسی مذاکره کنیم بلکه در چارچوبهای تعیینشده به ساخت برنامهها و گزینههای عملی و واقعی برای خالی کردن دست طرف مقابل اقدام کنیم. راه پیشبرد گفتمان خود و توسعه منافع ملی همین است و برای پیشبرد این محتوا باید از مسیرهای مختلف استفاده کرد؛ این فرم دیپلماسی امروز است.
منبع: روزنامه اعتماد *س_برچسبها_س*