پروژه پزشکیان در بغداد از نگاه کارشناسان
امیر موسوی و محمد خواجویی، و علیرضا مجیدی تحلیلگران مسائل خاورمیانه در گفتگوی مهمترین محورهای سفر رئیسجمهور به عراق را تحلیل کردهاند.
به گزارش مشرق، مسعود پزشکیان، روز چهارشنبه در اولین سفر خارجی خود بهعنوان رئیسجمهور عازم عراق خواهد شد. این انتخاب نشان از اهمیت عراق در سیاستخارجی ایران دارد. بلوکه شدن رقمی در حدود 11 میلیارد دلار از داراییهای ایران، مناقشات امنیتی در مرزهای شمال غربی، حضور آمریکا در عراق و تبعاتی که برای ایران داشته است، میادین مشترک گازی تنها برخی از پروندههای مهم فیمابینی محسوب میشوند که ایران و عراق بهعنوان دو کشور همسایه با آن مواجهند و با توجه به همبستگی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی که با یکدیگر دارند برای حل آنها تلاش میکنند.
سفر پزشکیان به عراق نقطه شروع خوبی برای دولت چهاردهم محسوب میشود تا بتواند مسیر تعاملات گسترده را تداوم بخشیده و موانع پیشرو را از سر راه بردارد.
در همین راستا روزنامه فرهیختگان به سراغ چند تن از کارشناسان مسائل منطقه رفته و پیشنهادهای آنها برای موفقیتآمیزتر بودن سفر رئیسجمهور به عراق را بررسی کرده است.
مشروح گفتوگوها با امیر موسوی، محمد خواجویی و علیرضا مجیدی را در ادامه میخوانید.
مهمترین محور سفر پیگیری اخراج تروریستها از مرزهای غربی است
امیر موسوی، تحلیلگر مسائل بینالمللامیر موسوی، تحلیلگر مسائل بینالملل، در باره مهمترین محورهای مورد پیگیری در این سفر میگوید: «پزشکیان 3 محور اصلی را باید پیگیری کند. اولا بحث سیاسی برای تحکیم روابط که در این خصوص هم تیم سیاسی رئیسجمهور و هم آقای عراقچی همراه ایشان هستند.
جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری است که نظام جدید عراق را بعد از سرنگونی صدام بهرسمیت شناخت و تقویت کرد. دوم بحث اقتصادی است.
یک تیم اقتصادی همراه رئیسجمهور خواهد بود و تعدادی از شرکتهای بزرگ ایرانی در حوزههای مختلف نفتی، گازی و برق دولت را همراهی میکنند. این همراهی از این جهت مهم است که مذاکرات اقتصادی و تجاری با حضور همتایان پیگیری میشود. مهمترین محور این سفر هم امضای تفاهمنامه امنیتی بین دو کشور است. یکی از بحثهای مهم حضور تروریستهای ضد ایرانی در مرزهای شمالغربی کشور و در منطقه کردستان عراق است. موضوع مبارزه با تروریسم و مبادله زندانیان دیگر محور سفر خواهد بود.»
خلع سلاح و اخراج تروریستها گام بعدی توافق امنیتی تهران- بغداد
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به تشریح تفاهمنامه امنیتی بین ایران و عراق پرداخت و در این باره توضیح داد: «این توافقنامه هم از جهت برچیدن مراکز آموزشی و مقر گروههای تروریستی در سلیمانیه و اربیل و هم برای آسایش منطقه بسیار مهم است. اگر توافقنامه بهخوبی اجرا شود این مشکلات دیگر وجود نخواهد داشت. یکی از دستاوردهای مهم این سفر این توافقنامه خواهد بود که مدتی معلق مانده و به امضای نهایی نرسیده بود.
بحث خلع سلاح اینها و متوقف کردن همه فعالیتهای تبلیغاتی و نظامی آنها در دستورکار است. حتی رفت و آمدها باید محدود شود تا به خروج از عراق تشویق شوند. درست است که تروریستها اخیرا کمی به عقب رانده شدهاند اما باید بیرون بروند همانطور که منافقین از این کشور خارج شدند. اینها خطری هستند که حضورشان هم برای عراق و هم برای ایران مشکلساز است، چون برنامههایشان را از اسرائیل و آمریکا میگیرند و هیچ اهمیتی برای حاکمیت عراق قائل نیستند.»
امیر موسوی، استقرار عراق در منطقه شمالی هممرز با ایران را دومین مبحث مهم توافقنامه امنیتی دانسته و دراینباره توضیح میدهد: «ارتش عراق بهدلیل اختلاف اربیل و بغداد در مناطق مرزی شمال غرب حضور مشخصی ندارد. با توجه به سفر نیچروان بارزانی به ایران و توافق بر سر این موضوع این احتمال وجود دارد که با امضای توافقنامه امنیتی در بغداد این موضوع هم بهتر اجرایی شود. پیش از این هم در سفر آقای رئیسی به عراق خیلی از مباحث مطرح شده بود که در این توافقنامه هم وجود دارد.
موسوی با توجه به سفرهای اخیر مقامات امنیتی دو کشور در مورد نهایی شدن این تفاهمنامه ابراز امیدواری کرد و گفت: «سفر پزشکیان خیلی دستاورد بزرگی است؛ چراکه آمریکاییها و تابعین منطقهای آنها خیلی تمایلی به این قضیه ندارند. اما مراودات تهران و بغداد نشان میدهد اراده قوی سیاسی در عراق وجود دارد. شیاعالسودانی نیز در سفر اخیر به تهران و حضور در تشییع پیکر شهید رئیسی این نکته را مورد تاکید قرار داد. دیداری که احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی و سیدقاسم العرجی، دبیر امنیت ملی عراق داشتند و همچنین سفر سرلشکر باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح به عراق نشان میدهد مقدمات توافقهای امنیتی انجام شده است. مسائل مشخص و امیدواریم پیشنویس تهیه شده به امضای نهایی برسد و مورد تصویب مجالس دو کشور نیز قرار گیرد.
دسترسی ایران به منابع مالی خود در عراق باید تسهیل شود
محمد خواجویی؛ دیگر تحلیگر مسائل خاورمیانه درباره مهمترین محورهای سفر پزشکیان به عراق گفت: رصد داراییهای عراق توسط آمریکا باعث شده این کشور در مراودات اقتصادی خود با ایران دچار چالش باشد. این مساله باعث شده این کشور در قبال ایران حدود 11 تا 12 میلیارد دلار بدهی انباشته داشته باشد.
خواجویی با اشاره به اولویتهای مهمی که در روابط دوطرف باید مورد توجه قرار گیرد، به موضوع پولهای بلوکهشده ایران اشاره کرد و توضیح داد: «مهمترین موضوعی که الان بین دو کشور ایران و عراق در دستور کار است، روابط اقتصادی و تجاری است. ما الان جزء کشورهایی هستیم که تامینکننده گاز و برق عراقاند، یکی از چالشهایی که ما با کشور عراق داریم درباره دریافت پول حاصل از فروش منابع گازی و برقیمان به عراق است. یکی از مقامات عراق چندماه پیش اعلام کرد که چیزی حدود 11 میلیارد دلار پول ایران در عراق بلوکه شده است. مقامات ایرانی هم درباره چنین رقمی صحبت کردهاند. در سالهای اخیر همواره یکی از مشکلاتمان درباره دسترسی به این منابع بوده است.
عراق بهدلیل تحریمهای آمریکا نمیتواند بهراحتی این پول را در اختیار ایران قرار دهد و این پول در یکی از بانکهای عراق بهصورت دینار نگهداری میشود و یکسری محدودیتهایی در دسترسی به منابع داریم.
البته معافیتهایی در بعضی دورهها درباره نحوه استفاده از این پول، توسط آمریکاییها برای عراقیها گذاشته شده تا عراق بتواند با ایران مذاکراتی داشته باشد. اما بههرحال ما به این پول دسترسی مستقیم نداریم. یکی از مهمترین اولویتها که میتواند در این سفر مورد بررسی قرار بگیرد، ایجاد سازوکاری است که ما بتوانیم از آن منابع پولی که آنجا داریم به نحو احسن استفاده کنیم.
وی افزود: طبیعتا ما شرایط کشور عراق را هم درک میکنیم که ناگزیرند برخی چهارچوبهای تحریمی عراق را هم رعایت کنند.
اما این موضوع الزاما نمیتواند کاملا مانعی را برای استفاده بهینه ما از آن منابع ایجاد کند، بهطور مثال میشود به توافقاتی اشاره کرد که تجار ایرانی برای واردات از عراق به ایران داشتهاند. برای بازپرداختی که به طرف عراقی میدهند میتوانند از این منبع استفاده کنند.
بنابراین یکی از اولویتها تسهیل مراودات تجاری و مالی ما با عراق است و تسهیل کردن روند دسترسی ایران به این منابع پولی است که ما در عراق داریم.
عراق باید برای پرداخت دیون به آمریکا فشار بیاورد
این تحلیلگر خاورمیانه در ادامه با اشاره به نقش ایران در تامین نیاز عراق به انرژی و بدعهدی سایر کشورها در انجام تعهدات خود به عراق، ایران را تنها کشوری توصیف کرد که در کنار ملت عراق ایستاده و این ایستادگی ایجاب میکند تا عراق نیز برای پرداخت دیون ایران به آمریکا فشار بیاورد.
موسوی در این باره گفت: «هیچ کشوری نه گاز به عراق میدهد و نه برق. کشورهای مختلف صرفا به عراق قول میدهند. دولت سودانی میتواند با تلاشهای دیپلماتیک برای این قضیه راهحلی پیدا کند، چون دولت عراق میداند هیچ کشوری در حوزه گاز و برق نمیتواند کمکش کند. عراق امکانات استخراج گاز را دارد اما مشکل پالایشگاه و سرمایهگذاری دارد. توتال وعده داده از سال 2027 وارد عراق شده و در این امر آنها را کمک کند اما بعید بهنظر میرسد، چون برای چندمینبار در این رابطه وعده داده میشود. جنرال الکتریک هم برای چهارمینبار برای ایجاد نیروگاه برق توافق امضا کرده اما تا الان کاری نکرده است. زیمنس هم بهخاطر فشارهای آمریکا نتوانسته کاری کند. درحالیکه ایران توانسته دو نیروگاه بزرگ در بصره ایجاد کند. شرکت مپنا یک نیروگاه هزار مگاواتی ساخته و دومین نیروگاه هم 60 درصد جلو رفته اما نمیتوانند به ایران پول بدهند. مپنا الان مبالغ زیادی از دولت عراق طلب دارد که نتوانسته وصول کند. شرکتهای برق ایرانی کارهای بزرگی در عراق انجام دادهاند. با توجه به این موارد ایران کارهای بزرگی انجام میدهد و تنها کشوری است که در کنار ملت عراق ایستاده است. دولت عراق هم تعهداتش را انجام میدهد منتها باید فشارهایی نیز به دولت آمریکا بیاورد تا این مساله حل و فصل شود.»
گردشگری و میادین مشترک مورد توجه قرار گیرد
موسوی اهمیت حوزه گردشگری را نیز اینگونه مورد تاکید قرار داد: «نکته مهم دیگر در این مذاکرات بحث گردشگری بین ایران و عراق است. بهترین جا برای تردد عراقیها به خارج از کشور، ایران است. برای ایرانیها هم بهترینجا عراق است؛ چراکه مقصد جذاب زیارتی است، ویزا نمیخواهد و کارت عابربانک ایران هم در عراق کار میکند. تقریبا سالیانه 4 میلیون زائر از ایران در مناسبتهای مختلف به عراق میروند. 3 میلیون و 500 هزار عراقی نیز به ایران آمدهاند. این تردد نیاز به سازماندهی گذرگاهها، معابر مرزی، هتلها و خدمات پزشکی و ترجمه دارد. خدمات خوبی وزارت میراث فرهنگی برای این بحث دارد. در سفر پزشکیان نیز این مساله مورد توجه قرار میگیرد. مهمترین مساله در این رابطه راهآهن شلمچه - بصره است. 32 کیلومتر راهآهن سالهاست که معطل مانده درحالیکه هم به انتقال کالا کمک میکند و هم انتقال مسافران. این بحث هم به جهت درآمدزایی و هم تامین آسایش مردم دو کشور، خیلی مهم است. معافیتهای گمرکی نیز دیگر مسالهای است که باید در این سفر مورد توجه قرار گیرد.»
محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل خاورمیانهمهمترین موضوع بین دو کشور آزاد کردن 11 میلیارد دلار پول ایران است
در گفتوگویی که با محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه برای بررسی ابعاد سفر پزشکیان به عراق داشتهایم مهمترین پروندههای فعلی بین دو کشور در حوزههای انرژی، آزادسازی درآمدهای ایران، مناقشات امنیتی در مرزهای شمال غربی و خروج نیروهای آمریکایی از منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دسترسی ایران به منابع مالی خود در عراق باید تسهیل شود
رصد داراییهای عراق توسط آمریکا باعث شده این کشور در مراودات اقتصادی خود با ایران دچار چالش باشد. این مساله باعث شده این کشور در قبال ایران حدود 11 تا 12 میلیارد دلار بدهی انباشته داشته باشد.
خواجویی با اشاره به اولویتهای مهمی که در روابط دوطرف باید مورد توجه قرار گیرد، به موضوع پولهای بلوکهشده ایران اشاره کرد و توضیح داد: «مهمترین موضوعی که الان بین دو کشور ایران و عراق در دستور کار است، روابط اقتصادی و تجاری است. ما الان جزء کشورهایی هستیم که تامینکننده گاز و برق عراقاند، یکی از چالشهایی که ما با کشور عراق داریم درباره دریافت پول حاصل از فروش منابع گازی و برقیمان به عراق است. یکی از مقامات عراق چندماه پیش اعلام کرد که چیزی حدود 11 میلیارد دلار پول ایران در عراق بلوکه شده است. مقامات ایرانی هم درباره چنین رقمی صحبت کردهاند. در سالهای اخیر همواره یکی از مشکلاتمان درباره دسترسی به این منابع بوده است. عراق بهدلیل تحریمهای آمریکا نمیتواند بهراحتی این پول را در اختیار ایران قرار دهد و این پول در یکی از بانکهای عراق بهصورت دینار نگهداری میشود و یکسری محدودیتهایی در دسترسی به منابع داریم. البته معافیتهایی در بعضی دورهها درباره نحوه استفاده از این پول، توسط آمریکاییها برای عراقیها گذاشته شده تا عراق بتواند با ایران مذاکراتی داشته باشد. اما بههرحال ما به این پول دسترسی مستقیم نداریم. یکی از مهمترین اولویتها که میتواند در این سفر مورد بررسی قرار بگیرد، ایجاد سازوکاری است که ما بتوانیم از آن منابع پولی که آنجا داریم به نحو احسن استفاده کنیم. طبیعتا ما شرایط کشور عراق را هم درک میکنیم که ناگزیرند برخی چهارچوبهای تحریمی عراق را هم رعایت کنند. اما این موضوع الزاما نمیتواند کاملا مانعی را برای استفاده بهینه ما از آن منابع ایجاد کند، بهطور مثال میشود به توافقاتی اشاره کرد که تجار ایرانی برای واردات از عراق به ایران داشتهاند. برای بازپرداختی که به طرف عراقی میدهند میتوانند از این منبع استفاده کنند. بنابراین یکی از اولویتها تسهیل مراودات تجاری و مالی ما با عراق است و تسهیل کردن روند دسترسی ایران به این منابع پولی است که ما در عراق داریم.»
ترسیم مرزها با عراق هنوز روی میز است
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به بررسی مهمترین پروندههای امنیتی پرداخت که در سفر رئیسجمهور به عراق باید مورد توجه قرار گیرد. خواجویی در اینباره گفت: «ما بعد از جنگ عملا در وضعیت آتشبس قرار داریم و بحثهای جدی درباره تحدید مرزی ما با عراق وجود دارد. بهخصوص درباره لایروبی اروندرود اختلافاتی هست که باید بین دولت ایران و عراق توافقهایی انجام شود.
این مسائل که بین دو کشور وجود دارند باید به سرانجامی برسد که این موضوع حل شود. البته درکنار این موضوع همکاریهای امنیتی نیز مطرح میشود. بهخصوص گروههای شبهنظامی مخالف ایران که البته اقداماتی در این زمینه طی یکسال اخیر انجام شده است. اقدامات مثبتی که تا حد زیادی نگرانیهای امنیتی ایران را برطرف کرد.
مساله امنیتی مورد بحث دیگر نوع مناسبات بین گروههای مقاومت عراقی و ایرانی است. درست است که گروههای مقاومت نوعی متحد منطقهای ایران محسوب میشوند اما در یکی، دوسال اخیر نشانههایی دیده شده مبنیبر اینکه بعضی از این گروهها اقداماتی را انجام دادهاند که برای جمهوری اسلامی هم هزینهزا بوده است.
چندماه پیش در یک فقره حمله به نیروهای آمریکایی - که منجر به کشته شدن یکی از نیروهای آمریکایی در منطقه بین عراق و اردن شد - تنشها بهحدی بالا گرفت که برخی صحبت از این به میان آوردند که آمریکاییها ممکن است اقدامات تلافیجویانهای علیه ایران انجام دهند.
این در شرایطی بود که این کار توسط گروههای عراقی انجام شده بود. البته خبرهایی هم شنیده شد که در سفری که سردار قاآنی در عراق داشته، دیدارهایی با این گروهها انجام شده است. من فکر میکنم در عراق دچار وضعیت عدمانسجام بین گروههای مقاومت عراقی هستیم که در برخی موارد به پای ایران نوشته میشود.
بازتعریف رابطه ایران با گروههای مقاومت عراقی از اولویتهای دیگری است که میتواند یکی از دستورکارهای این سفر هم باشد، البته این موضوع، موضوع کلانتری از این سفر است و میدانم اقداماتی هم در این زمینه درحال انجام است، چون موضوع حساسی است و باید بیشتر از گذشته به آن توجه شود.»
ایران باید طرف عراقی را برای پیگیری اخراج نیروهای آمریکایی ترغیب کند
مساله امنیتی پراهمیت دیگری که علاوهبر ایران سایر کشورهای منطقه را نیز درگیر میکند حضور نیروهای آمریکایی در عراق است. خواجویی در گفتوگو با «فرهیختگان» این موضوع را اینگونه مورد اشاره قرار داده و در مورد اقدام قابلپیگیری در اینباره معتقد است: «مسالهای که طرف ایرانی میتواند مطرح کند، موضع همیشگی ایران در این خصوص است.
اینکه ثبات در منطقه در گرو خروج گروههای خارجی در منطقه است. طبیعتا این موضوع در عراق نسبت به همه کشورهای منطقه برای ایران اهمیت مضاعف دارد، چون عراق همسایه ایران است و نوعی تهدید را ایران نسبت به حضور نیروهای آمریکایی در کشور همسایه احساس کرده است.
البته درباره حضور آمریکاییها در کشورهای دیگر ایران موضعش را بیان کرده اما با توجه به اینکه مرز ما با عراق بسیار وسیع است، بههرحال این موضوع پررنگتری است. مضاف بر این بههرحال این مساله خواست بسیاری از گروههای عراقی است.
اما این موضوع پیچیدگیهای زیادی هم دارد. از این منظر که حضور نیروهای آمریکایی در عراق د چهارچوب یک قرارداد بین عراق و آمریکا بوده، طبیعتا خروج این نیروها مستلزم تصمیم طرف عراقی است. کاری که ایران میتواند انجام دهد اینکه با رایزنیهای خود با طرفهای عراقی به آنها فشار آورد به حضور نیروهای آمریکایی پایان بدهند.»
خواجویی معتقد است همانطور که طرف عراقی با فشار ایران در مورد شبهنظامیان کرد اقدام قاطع انجام داد در مورد خروج نیروهای خارجی نیز این موضعگیریها میتواند مثبت باشد.
او در اینباره گفت: «اینکه ایران در زمانی که درباره موارد امنیتی نکاتش را خیلی شفاف و محکم مطرح کرده به دستاوردش هم رسیده است. مشخصا برخورد قاطعی که ایران درخصوص تحرکات گروههای شبهنظامی کرد مخالف جمهوری اسلامی انجام داد، نوع موضعی که ایران گرفت که این گروهها حتما باید اردوگاههایشان تخلیه شود و به مناطقی دورتر از مرزهای ایران منتقل شوند و اصراری که روی این موضوع داشت، حتی اقدام محکمی هم که ایران انجام داد و مقر این نیروها را مورد هدف قرار داد، همه اینها و جدیت ایران سبب شد عراق و دولت مرکزی و دولت اقلیم کردستان عراق را به این نکته وادارد که ناگزیرند ملاحظات تهران را موردتوجه قرار دهند و نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. حالا ایران اگر موضوع نیروهای آمریکایی را محکم مطرح و فشارهایی را هم به دولت عراق وارد کند به نظرم میتواند تاثیرگذار باشد. اما بههرحال تصمیمی است که خود عراقیها باید بگیرند، چون یک ساختار حقوقی جدی هم دارد.»
ایران باید بر اخراج گروههای تروریستی از عراق اصرار کند
اگرچه دور کردن گروههای تروریستی از مرزهای عراق نشانه خوبی از بهوجود آمدن تعامل بر سر مقابله با آنها محسوب میشود اما بههرحال این گروهها همچنان حیات دارند و تا پایان فعالیتهای آنها اقدامات دیگری نیز بهلحاظ سیاسی و امنیتی باید در دستور کار قرار گیرد.
خواجویی در راستای تحقق این هدف معتقد است ایران باید مساله مقابله با تروریستها را تا اخراج آنها از عراق مطالبه کند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در اینباره تشریح کرد: «خبرهایی آمد که برخی عناصر فعال در این گروهها به ایران استرداد شدهاند. اما نفس حضور این گروهها چون حالت شبهنظامی دارند سطحی از تهدیدات را متوجه ایران خواهد کرد. درنهایت ایران باید اصرار به خروج کامل این عناصر از عراق کند. دقیقا همان اتفاقی که برای منافقین رخ داد باید برای این گروهها هم بیفتد. بههرحال ماهیت گروهها شبهنظامی است و امکان تحرکات ضدامنیتی آنها در مناطق غربی ایران در مواقع خاص وجود دارد. درست است که برخی اقدامات مثبت در این خصوص انجام شده اما بهنظر من آتش زیرخاکستر است و هنوز تردیدهای زیادی وجود دارد درباره اینکه این گروهها سلاحهایی را که در اختیار داشتهاند، کامل پس ندادهاند. البته نشانههای خوبی وجود داشت که دولت اقلیم میخواهد تنشهایش را با ایران کاهش دهد. در سفری که اردیبهشتماه نیچروان بارزانی به ایران داشت و استقبالی که مقامات ایران از وی داشتند و همچنین دیدار وی با رهبر انقلاب که در دفتر ملاقات خصوصی ایشان انجام شد نشانه بسیار مهمی بود و نشان میداد هم ایران میخواهد با دولت اقلیم روابط پایدار داشته باشد و هم درعینحال دولت اقلیم با این سفر این پیام را داد که ایران نباید از این منطقه نگران باشد و ما اجازه تهدید ایران را نمیدهیم. البته دولت اقلیم هم اصرار داشت که بگوید سازمان جاسوسی موساد در اقلیم کردستان وجود ندارد. اینها همه نشانه این است که دولت اقلیم برای وجهه خودش مناسب نمیبیند که مناطق مختلفش توسط ایران مورد حمله قرار بگیرد. از این رو میخواهد رابطهاش با تهران را پایدار کند و بهبود ببخشد. بههرحال به نظر میرسد ما بعد از دورههای مختلف پرتنشی که داشتیم در حال حاضر در این حوزه به دستاورد مهمی در حل یکی از پیچیدهترین مسائل امنیتیمان رسیدهایم. هرچند باز هم باید بدانیم که آتشهای زیرخاکستر همچنان وجود دارند و میخواهند قدرتشان را در آینده ارتقا بدهند.»
علیرضا مجیدیباید نظام تسویهای خارج از چارچوب دلار با دولت عراق تعریف کنیم
علیرضا مجیدی معتقد است برای تقویت روابط با عراق ابتدا باید موضوعاتی در تهران حل شود و گفت: «درخصوص اولویتهای دولت چهاردهم در رابطه با عراق، ما باید یکدسته امور در داخل ایران را میان خودمان حل کنیم و یکدسته مسائل دیگر باید در بغداد پیگیری شوند. چند کار است که باید بین خودمان حل شود و 6 کار در نسبت با طرف عراقی. اولین نکتهای که باید حل کنیم، بحث هماهنگسازی نهادهای مختلف موثر در عراق و محوریتبخشی به شورای عالی امنیت ملی است. ما پس از شهادت سردار سلیمانی، شاهد اختلافات جدی بودیم. البته این اختلافات در اکتبر 2019 پررنگ شده بود ولی شخصیت کاریزماتیک سردار اجازه نمیداد نهادهای دیگر آنقدرها خودسرانه عمل کنند، فقط اعتراضاتشان را اظهار میکردند. اما پس از شهادت سردار خلائی پیش آمد و نهادهای ایرانی هر کدام ساز خودشان را در عراق میزدند. اساسا آقای الکاظمی نیز در عراق با چنین بستری به نخستوزیری رسید. بخشی از نهادهای ایرانی همراهی و بخشی مخالفت کردند. این وضعیت تا اواخر سال 2020 ادامه داشت، یعنی تا اواخر سال 1399. پس از آن مقداری وضعیت بهتر شد اما در آخر در نهاد مسئول در عراق و نیز کلیت وجهه جمهوری اسلامی در عراق، شاهد یک دوپارگی بودیم. این وضعیت تا انتخابات 2021 ادامه داشت اما یک نگاه غالب و یک نگاه حاشیهای وجود داشت. در اکتبر 2021 انتخابات برگزار شد. میدانیم که جریانات شیعی نیز متفرقترین انتخابات خود در عراق را شاهد بودند. بسیار متفرق بودند. پس از آن یک اراده کلان حاکمیتی تعلق گرفت و یک گروه خاص مسئول شد و کار را پیش برد. به نظر من آن گروه خاص، عملکرد بسیار ضعیف و نامناسبی داشت ولی مشکل عدم انسجام حل شد. اتفاقی که اخیرا افتاده این است که عملکرد آن گروه به قدری محل نقد واقع شده که دوباره تفرد و ناهماهنگی بالا رفته و ما باز هم شاهد چندگانه شدن صدای ایران در بغداد هستیم. انتظار میرود دولت جدید در این زمینه از طریق شورای عالی امنیت ملی مساله را حل کند. اساسا فلسفه وجودی شورای عالی امنیت ملی همین است، یعنی ایجاد هماهنگی میان نهادهای مختلف موثر در عراق یا پروندههای اینچنینی. این مساله باید حل شود.»
باید موضعمان در مورد اشغال بخشی از شمال عراق را مشخص کنیم
مجیدی یکی از مسائلی که باید حل شود را عملیات ترکیه در عراق دانست و گفت: «مساله مهمی که اینجا مطرح است، عملیات ترکیه در شمال عراق است که اینجا ایران ابزارهای زیادی برای بازیگری دارد اما نسبت به این موضوع، منفعلیم. حتی اگر هم انفعال بهینهترین انتخاب باشد، چنین موضوعی را باید انتخاب کنیم، نه اینکه تن دهیم. جمهوری اسلامی باید این موضوع را در عالیترین سطح حل کند که موضعش در شمال عراق و اشغال بخشی از خاک عراق چیست؟ میشود درک کرد که ممکن است موضع این باشد که ما از دولت مرکزی عراق، دولت فدرال جلوتر نمیرویم. یک آپشن میتواند این باشد؛ هرچند آپشنهای دیگری هم وجود دارد اما باید انتخاب کنیم، نه اینکه چون به مساله اهمیت کافی نمیدهیم، آن را نادیده بگیریم. دومین کاری که باید حل شود، این است که بزرگوارانی که در اکتبر 2021 پرونده ایران در عراق را در اختیار داشتند، چه عملکردی داشتند. یک ماه دیگر میشود سه سال. این عملکرد 35 ماهه را باید بتوان بررسی کرد. خصوصا اینکه ما از الان درحال ورود به بحرانهای سیاسی بزرگی در بغداد هستیم و بیعملی ایران از ترس محافظهکاری و یا به دلیل چندگانهای شدن خود ایران در بغداد، به خود ما بیشتر آسیب میزند. پس باید منسجم و فعال باشیم. الان تنها گزینهای که وجود دارد این است که همانهایی که مسئول بودند دوباره ادامه دهند. این زمانی معقول است که بتوان عملکرد آنها را بررسی کرد. حتی اگر فعلا بگوییم ادامه بدهید، باید بتوانیم عملکردشان را ارزیابی و بررسی کنیم.»
روابط با عراق تنها محدود به مذهب شده
مجیدی به این موضوع اشاره کرد که محور روابط دوکشور تنها محدود به مسائل مذهبی شده و گفت: «مساله بعدی این است که ارتباطمان با ملت عراق در سالهای اخیر، عمدتا از مجرای مذهب بوده و مقاومت. خارج از این دو چهارچوب خیلی ارتباطی نداشتیم و حتی وجه عمده مذهب حداکثر مجالس حسینی بوده، درحالیکه تمام قومیتهای عراق دارای امتداد در ایران هستند. از قومیتهای کوچکی مثل سابعین تا کمی بزرگتر آسوریها که همان آشوریهای ایران هستند و کلدانیها که همان شاخه دیگری از آشوریهای ایران هستند تا ترکمانها که نزدیکترین قومیت به آنها ترکهای آذری ایران هستند. ترکمنهای عراق چه از لحاظ زبانی، چه از لحاظ مذهبی، نیمی شیعه هستند اما الان ترکمانها نزدیک به ترکیه طبقهبندی میشوند و ما این عرصه را خالی کردهایم. معادلش لکها را در ایران داریم. کردهای فیلی معادل لکها در ایران هستند، یعنی لکها در ایران به زبان محلی مادری خودشان، راحت با کردهای فیلی حرف میزنند، تفاوتشان به تصریح دوستان ما مثل تفاوت لکهای کرمانشاه و لرستان است. مهمتر از همه، کردها در این فضا هستند. ما اشتراکات فرهنگی زیادی با کردهای عراق داریم. در هر دو شاخه هم شمالیها، کرمانجها و هم جنوبیها که اکثریت هستند و سوریها، مشخص است امتداد اینها ایرانی است و با کردهای ایران برادر یا پسرعمو هستند و ما میتوانیم روی این ظرفیت خیلی کار کنیم.»
تهدید امنیت ملی مساله جدی ما با عراق است
مجیدی به این موضوع هم اشاره کرد که ایران باید در مورد حضور آمریکا مواضع روشنتری بگیرد و گفت: «آخرین مساله این است که بخش مهمی از سیاستگذاری ما در عراق مربوط به اخراج آمریکاست. در این زمینه ما خطی را از مارس 2020 کلید زدیم و تا حدودا یک سال پیش ادامه داشت. از یک سال پیش هم به شکل دیگری دنبال شد تا ماجرای کشته شدن آمریکاییها در اردن که از آن موقع دستخوش تغییراتی شده است. قطعا حضور آمریکا در عراق یکی از مسائل جدی تهدید امنیت ملی ماست. همین مساله باعث شد بزرگترین سردار نظامی موثرمان در منطقه را از دست بدهیم. نمیگوییم مساله کماهمیت است اما باید اصل نحوه مقابله و تاکتیکهایی که نسبت به این مساله استراتژیک دنبال میکنیم، محل مداقه قرار گیرد و اول هم باید در تهران حل شود و بعد به دوستان و همپیمانان خود در عراق منتقل کنیم. گاهی اوقات در مقاطعی در روابط بیننهادی و بینسازمانی، گاهی بدون جمعبندی در تهران، موضوع به عراق منتقل میشد و بعدا هم آن موضوع بهعنوان مطالبه عراقی در ایران ابزار چانهزنی میشد. این موضوع باید حل شود. اولین مساله ما در برخورد با طرف عراقی، نظام تسویه است که باید حل شود. این اولین بار است که به این صورت با این مساله مواجه شدهایم. موضوع برای دوسال اخیر است که در دولت آقای سودانی پیش آمده که طرف عراقی با تحریم آمریکا همراهی میکند و همین موضوع باعث شده ما در انتقال پول به ایران از طرق سابق به مشکل بخوریم و بانک مرکزی عراق همراهی نکند. باید بتوانیم نظام تسویهای خارج از چهارچوب دلار و مبادلات بانکی با دولت عراق تعریف کنیم و در این زمینه هم دست ما باز است و اینطور نیست که نتوانیم ایده بدهیم. ظرفیتهای خوبی وجود دارد که در جای خودش میشود مفصل دربارهاش حرف زد. من تنها اشاره میکنم برای ما از لحاظ انبوه مسافرانی که داریم، هم عراقی به ایران و هم ایرانی به عراق و هم از لحاظ صنایع ایرانی که در عراق وجود دارند و هم از لحاظ میادین انرژی مشترکی که داریم، ظرفیتهای خوبی وجود دارد که میشود چنین نظام تسویهای را تعریف کرد.»
آسمان عراق هم باید از حضور آمریکاییها پاک شود
مجیدی اشارهای هم به تکمیل خطوط ریلی دو کشور کرد و گفت: «موضوع دیگر خطوط ریلی ماست که الان از خرمشهر به بصره وصل شده ولی فقط مسافربری است. این باید کاربری کالا پیدا کند و از این طرف از غرب هم بتوانیم وصل کنیم. یعنی خط ریلی که تا کرمانشاه داریم باید بتواند وارد خاک عراق شود و در خاک عراق هم متصل به شبکه ریلی عراق شود. این هم موضوع بعدی است که باید دنبال کنیم. حضور صنایع ایرانی در عراق دچار چالشهایی شده است. ما صنایع موفقی آنجا داریم و این مساله هم باید حل شود. بحث بعدی مقررات گمرکی کنوانسیون تیآیآر است. مسالهای که جمهوری اسلامی باید صریحا با طرف عراقی مطرح کند، این است که ما برای استقلال عراق مساله داریم. آمریکا دو جا را خوب گروگان گرفته است. یکی تامین امنیت عراق است. سوال این است که چرا آسمان امنیتی عراق در اختیار آمریکا باشد. این تهدید امنیتی ایران است و ما از این موضوع کوتاه نمیآییم و باید این را خیلی صریح بگوییم. عین مسالهای که در مورد حضور ضدانقلاب در اقلیم کردستان میگوییم را در مورد آسمان عراق هم باید بگوییم. مساله دوم درآمدهای نفتی دولت عراق است که ابزار مهمی در آمریکاست. ما البته این را با همپیمانان خود در عراق حل کردیم که بهعنوان مساله داخلی عراق دنبال شود اما جمهوری اسلامی در سطح دیپلماتیک و رسمی هم این موضوع را باید دنبال کند.»
استرداد تروریستها به ایران را باید به طور جدی پیگیری کنیم
علیرضا مجیدی در پایان به تشریح جزئیات توافق امنیتی ایران و عراق بر سر اخراج گروههای تروریستی از مرزهای ایران پرداخت و گفت: «اسفندماه 1401 دریادار شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی به بغداد رفت. در آنجا لیستی به طرف عراقی تحویل داده شد. گفتیم که حضور اینها در اقلیم برای ما غیرقابل پذیرش است.
8 گروه تروریستی بودند. یک لیست حدودا 100نفرهای است که باید تحویل ایران شوند. باقی این 8 گروه تروریستی نیز باید جمعآوری شوند. تشکیلات که جمع شود، افراد میتوانند به ایران بازگردند و فرآیند قانونی نیز طی میشود یا از عراق خارج شوند یا از تشکیلات جدا شوند و به عنوان یک تبعه ایرانی در اقلیم زندگی کنند ولی خارج از تشکیلات. مهلتی که طرف مقابل داشت، تا شهریور پارسال بود.
یعنی 6 ماه فرصت داشت. اما تعلل زیادی صورت گرفت و اقدام عملی نه از سمت بغداد و نه اربیل، برای اجرایی شدن این اتفاق صورت نگرفته بود. اخیرا این ماجرا شروع شده است. اما هنوز 8 گروه نیستند. استرداد نیز تا جایی که اطلاع دارم، کمتر از انگشتان یک دست است و عددی هم که رسانهای شده یک نفر است. ما یک لیست 100نفره داده بودیم. در این خصوص ما کاملا مدعی و جدی هستیم. همچنین تعارف نیز نداریم. یعنی صریحا فکر میکنم که در این سفر درباره این ماجرا باید جدیتر صحبت کنیم.
اگر واقع بین نیز باشیم، منافع ملی عراق نیز در تحویل دادن این افراد است نه در حفظ این افراد. چطور در سال 2009 دولت وقت عراق، بحث تخلیه کمپ اشرف را مطرح کرد و منافقین به لیبرتی منتقل شدند؟ در آن زمان نیز کسانی بودند که میگفتند منافقین را در خاک عراق نگه داریم به عنوان ابزار فشار علیه ایران. این سخن نیز مشخص شد که چقدر ضعیف و بیپایه است. در این برهه نیز با این مساله مواجه هستیم. نه بغداد و نه اربیل، به نفعشان نیست که این گروهکها در کشورشان باشند؛ به جز یک نگاه افراطی قومگرایانه که حتی منافع ملیشان را قربانی کنند در ازای آن قومگرایی، وگرنه نباید هیچ تعللی در تحویل این تروریستها وجود داشته باشد؛ چراکه این 100 نفر دستشان به خون ملت ایران آغشته شده است.
تفاهمنامه امنیتی با ایران بر انتخابات اقلیم کردستان اثر میگذارد
مجیدی در ادامه به اثری که که تفاهمنامه امنیتی ایران و عراق بر انتخابات کردستان داشته نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: «اما بحثی اینجا مطرح شده و آن هم سفر پزشکیان به اربیل است.
الان ما در آستانه انتخابات داخلی مجلس اقلیم کردستان هستیم. انتخاباتی که باید پارسال برگزار میشد اما از پارسال، حزب دموکرات عقب انداخت. اخیرا مدعی شدند که نوامبر امسال قصد برگزاری دارند. در این انتخابات، یکی از چالشهای حزب دموکرات در فضای داخلی اقلیم این است که میگویند روابط اربیل و ایران آسیب دیده است و افکار عمومی در اقلیم کردستان این را درک میکنند و به خوبی درباره آن اتفاق نظر دارند. فضای غالب این است که میگویند با توجه به جبرجغرافیایی روابط خوبی با ایران داشته باشیم.
اینها چند همسایه دارند. جنوبشان عراق عربی است، سمت شرقشان ایران است، شمال و غربشان ترکیه است. غربشان تحت تاثیر «پ. ک. ک» است. اینها با «پ. ک. ک» درحال جنگ هستند. ایران و ترکیه میماند.
درمورد ترکیه با عملیات نظامی در شمال مواجهاند. بنابراین فضای عمومی در اقلیم به شدت بر روی رابطه با ایران تاکید دارد و این نگاه نیز یک نگاه فراحزبی است. در این میان چالش حزب دموکرات این است که میگویند شما در دوره حکمرانیتان رابطهتان با ایران آسیب دیده است.