یک‌شنبه 4 آذر 1403

پشت پرده چرخش عربستان به سمت ایران / چرا چین میانجیگر تهران و ریاض شد؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
پشت پرده چرخش عربستان به سمت ایران / چرا چین میانجیگر تهران و ریاض شد؟

تحلیلگر مسائل عربستان گفت: تصورم این است که با توجه به سفر گروسی به تهران و نشانه‌های مثبت این سفر که بی تاثیر نبود، حتما سعودی‌ها علامت و پیام مثبتی را از طرف مذاکرات هسته‌ای دریافت کردند که حاضر شدند در این مقطع عادی‌سازی روابط خود با ایران را اعلام کنند.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، جواد حیرانی‌نیا، کارشناس مسائل عربستان، در پاسخ به این سوال که بعد از مذاکرات طولانی در ابعاد امنیتی، توافق میان عربستان و ایران با میانجیگری چین انجام شد. تحلیل شما درباره این اتفاق چیست، گفت: در واقع مذاکرات بین دو کشور به مدت دو سال بود که با میانجیگری عراق و به نوعی عمان جریان داشت. شاید با موضوع جنگ یمن عمان بیشتر ناچار شده بود با وساطت‌هایی که شکل گرفت، زمینه دیدار هیئت‌هایی از انصارالله و ایران را فراهم کند که در آنجا مذاکرات به نتایج نسبتا خوبی هم رسید و آن توافق زمینه آتش‌بسی بین عربستان و انصارالله شد که نشانه مثبتی بود.

وی افزود: بعد از آن مسائل اعتراضات در ایران، مباحثی که درخصوص نقش عربستان در اعتراضات و رسانه‌های تحت حمایت این کشور از سوی ایران مطرح شد، مذاکرات به حاشیه رفت و بعد از چند دور مذاکره شاهد تواقفی در مذاکرات بودیم که در نهایت با وساطت چین و بیانیه مشترک سه‌جانبه‌ای که در پکن منعقد و منتشر شد، دو طرف اعلام کردند که تا دو ماه آینده قرار است سفارتخانه‌های دو کشور بازگشایی شوند و روابط به حالت عادی از لحاظ سطح مبادله سفرا و سطح روابط سیاسی برگردد. توافق با استقبال کشورهای مختلف هم مواجه شده و آمریکا هم اعلام کرده در جریان این توافق قرار دارد اما بایدن صحبت‌های مبهمی کرده و در این خصوص اظهارنظر مشخصی نکرده است ولیکن مساله مذاکرات ایران و عربستان در چارچوب همان نظم امنیتی است که آمریکا در منطقه دنبال می‌کند و آنها هم از دیالوگ منطقه‌ای حمایت می‌کنند.

حیرانی‌نیا تصریح کرد: دلیل این است که آن نظمی که آمریکا در منطقه پایه‌گذاری کرده و دنبال می‌کند، نظمی است که به ثبات منطقه‌ای نیاز دارد و دیالوگ منطقه‌ای هم از همین جهت مورد حمایت قرار می‌گیرد تا آمریکا بتواند تمرکز خود را روی بحث مهار چین بگذارد. برای همین است که شاهد بودیم آقای سالیوان قبل از اینکه به عنوان مسئول شورای امنیت ملی آمریکا منصوب شود، مقاله‌ای نوشت و تاکید زیادی بر موضوع گفت‌وگوهای منطقه‌ای کرده بود.

وی افزود: این از بحث سطح ساختاری مساله است که اهمیت منطقه برای آمریکا دیگر اهمیت حیاتی نیست و کشورهای منطقه هم این را دریافتند. یکی از دلایل روی آوردن عربستان به دیالوگ و گفت‌وگو با ایران از این منظر هم قابل بررسی است که دریافتند شرایط بین‌المللی عوض شده و در شرایط جدید باید سیاست خارجی خودشان را طراحی کنند تا مسائل و مشکلات‌شان را حل کنند. همچنین متوجه هم شدند که آمریکا تمایل ندارد یا اساسا امکان‌پذیر نیست که بحث سیاست منطقه‌ای ایران در چارچوب برجام گنجانده شود و در آن سطح بررسی شود. این موضوع از چشم ریاض مغفول نماند و علیرغم اعمال فشارهایی که صورت گرفت نه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وارد گفت‌وگوهای برجام شدند و نه موضوع سیاست منطقه‌ای ایران و سیاست موشکی و موشک‌های کروز وارد دیالوگ برجام شد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: بنابراین بهترین راه را در این دیدند که با ایران وارد دیالوگ شوند، مسائل‌شان را حل‌وفصل کنند و هزینه‌ای که در جنگ یمن می‌دهند و رقابت‌هایی که با امارات در این زمینه دارند در بحث توسعه، یک طرف قضیه است و بحث اختلافاتی هم که درباره یمن با ابوظبی دارند، تشدید شده و این توافق می‌تواند کمک کند که یک مقدار مشکلات‌شان را در یمن حل و فصل کرده و با اعمال نفوذ ایران به توافقاتی در یمن هم برسند.

حیرانی‌نیا در پاسخ به این سوال که در طول مذاکرات توافق میان ایران و عربستان، عراق نقش میانجیگری را بر عهده است. حالا در لحظه توافق چین به عنوان میانجیگر مطرح می‌شود. چه عوامل و اتفاقاتی باعث شد تا این توافق با میانجیگری چین به نتیجه نهایی برسد، گفت: گفت‌وگوها بین دو کشور در عراق دنبال شده بود و عمان هم تا حدودی مطرح بود. اما گفت‌وگو و توافقی در این سطح، نیازمند یک تضمین‌هایی است. من فکر می‌کنم که هیچ کشوری مثل چین نمی‌تواند این تضمین‌ها را به طرفین بدهد. عراق فقط تا حدی که بتواند روابط را به یک سطح نرمال برساند مطرح بود.

وی افزود: اما این توافق نیازمند تضمین‌های جدی از سوی طرفین است که دو طرف مذاکره که ایران و عربستان باشند به آن تضمین‌ها تمکین کنند و برایشان قابل اتکا باشد. برای همین است که چین بهترین گزینه مطرح است. چرا که ایران روابط خوبی با چین دارد و عربستان هم روابط تجاری گسترده‌ای با آن‌ها داشته و سالیان سال است که عربستان روابط موشکی و هسته‌ای با چین دارد و چین در تأمین برنامه هسته‌ای و همچنین برنامه پهپادی و موشکی عربستان کمک‌های زیادی را به این کشور کرده است و الان یکی از واردکنندگان اصلی نفت عربستان هم چین است و برای خود عربستان هم چین یک متحد تجاری کلیدی به حساب می‌آید. سفر شی جین‌پینگ به عربستان هم نشان داد عربستان شریک استراتژیک برای چین هم محسوب می‌شود.

وی تصریح کرد: علیرغم اینکه می‌دانیم چتر حمایتی آمریکا کماکان تعیین‌کننده معادلات امنیتی منطقه است، چین در شرایط فعلی خیلی تمایلی ندارد که وارد مباحث امنیتی منطقه شود و همکاری‌های نظامی - امنیتی که با این کشورها دارد به صرفه آمریکا نیست و چین هم از ثبات منطقه‌ای برای توسعه اقتصادی خودش سواری مجانی می‌گیرد و از طریق این کشورها جایگاه خودش را در اقتصاد جهانی ارتقا می‌دهد. در واقع رئیس‌جمهور چین زمانی که به عربستان سفر کرد واکنش‌هایی نسبت به آن سفر ایجاد شد و موضع‌گیری که درخصوص جزایر سه‌گانه ایرانی داشت با واکنش‌هایی از طرف ما مواجه بود اما واکنش‌ها در سطح رسمی خیلی شدید نبود و بعد از آن هم آقای رئیسی سفری به چین داشت و یک مقدار شرایط را کنترل کردند.

حیرانی‌نیا تصریح کرد: چین یک سیاستی دارد که به آن هجینگ استراتژی می‌گویند. این سیاستی است که دوطرف را به نوعی راضی نگه می‌دارد. از طرفی دیگر ایران و عربستان به چین نیاز دارند و سویه اصلی سیاست خارجی ایران در حال‌حاضر، نگاه به شرق است و نمی‌تواند چین را نادیده بگیرد و بنابراین ما شاهد این هستیم که واکنش‌های رسمی به اظهارات شی جین‌پینگ در عربستان خیلی شدید نبود و حتی رسانه‌های نزدیک به حاکمیت هم زمانی که سفیر چین به وزارت خارجه ایران آمد، از لفظ احضار استفاده نکردند و این نشان‌دهنده این است که ایران روابط با چین را مهم قلمداد می‌کند به ویژه در این نظم جدید جهانی که قدرت از غرب به شرق شیفت پیدا کرده و چین یکی از قدرت‌های این نظم در تغییر رهبری است و ایران نمی‌خواهد این از این سیاست به خاطر مسائلی که در سفر شی به به عربستان پیش آمد عدول کند یا این سیاست تحت‌الشعاع مسائل دیگر قرار بگیرد. بنابراین چین در این مرحله به عنوان یک بازیگر کلیدی که در تراز یک قدرت بین‌المللی و قدرت مهمی در سطح جهانی است، می‌توانست این تضمین‌های لازم را به طرفین بدهد و طرفین هم اتکا کنند و فکر می‌کنم به خاطر همین هم بود که این مساله در چین مطرح شد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل درباره اینکه توافق تهران و ریاض به جای دو مقام دیپلماتیک توسط دو چهره از نهاد امنیتی دو کشور منعقد شد، گفت: در مرحله اول عمده مسائل مطرح بین دو کشور در مسائل امنیتی بود که یکی از آن‌ها مساله یمن است و مسائل دیگر خیلی جزئیاتی از آن افشا نشده است ولی گفت‌وگوها در سطح امنیتی باید اتفاق می‌افتاد و توافق در آن سطح انجام می‌شد تا به سطح سیاسی برسد. بعد از توافقی که در چین صورت گرفته قرار است وزرای خارجه دو کشور دیدار کنند و متعاقب با آن دیدار هم سفارتخانه‌ها باز خواهد شد.

حیرانی‌نیا در پاسخ به این سوال که 7 سال رابطه پرتنش با عربستان داشتیم. چه راهکارها و توصیه‌هایی وجود دارد که روابط این دو کشور که در منطقه تاثیرگذار هستند، دچار تنش نشده و این ارتباط همچنان حفظ شود، گفت: بحث مرتبط با این سوال به معماری امنیتی که در منطقه وجود دارد برمی‌گردد. معماری امنیتی در سطح منطقه‌ای از منظر آمریکا معماری است که سطحی از ثبات منطقه‌ای را می‌طلبد. ایران و عربستان هم دو رکن اصلی این نظم منطقه‌ای هستند. در واقع آمریکایی‌ها خودشان هم متوجه شده‌اند که نمی‌شود ثبات امنیتی و نظم امنیتی منطقه‌ای که به ثبات منجر می‌شود را در اختیار داشت، اما ایران بازیگر آن نقش نباشد و بخواهید ایران را کنار بگذارید یا ایران احساس ناامنی کند.

وی افزود: زمانی که در منطقه، ایران یا هرکدام از کشورهای منطقه احساس ناامنی کنند منطقه به ثبات نمی‌رسد. ما شاهد بودیم زمانی آقای روحانی مطرح می‌کرد اگر ایران نتواند نفت خودش را صادر کند، نفتی هم از خلیج فارس صادر نمی‌شود یا ایشان عنوان می‌کرد اگر جنگی در منطقه علیه ایران رخ دهد آن جنگ مادر همه جنگ‌ها خواهد بود یعنی واکنش ایران به گونه‌ای خواهد بود که همه منطقه احساس بی‌ثباتی کنند. بنابراین به عنوان دو رکن اصلی منطقه ما نمی‌توانیم هیچ‌وقت به سطحی از ثبات برسیم در حالی‌که یکی از این استوانه‌های منطقه‌ای احساس ناامنی کنند. یکی از مسائلی که وجود دارد، تعریفی است که طرفین از امنیت ارائه می‌دهند و تعریفی که طرفین از تهدید ارائه می‌دهند. چون بین دو کشور بحث و فضای بی‌اعتمادی وجود دارد، حرکتی که در راستای موازنه قوا از سوی یکی از طرفین صورت می‌گیرد، به عنوان یک تهدید قلمداد می‌شود، یعنی در سطح توازن قوا نمی‌شود تهدید کرد.

وی در ادامه گفت: این نکته را هم باید در نظر بگیریم که در واقع هر احساس کسری موازنه از سوی یک طرف و پیگیری و تلاش برای بالانس کردن از طرف مقابل به عنوان یک مساله ناامنی در نظر گرفته می‌شود و طرف مقابل هم به سوی موازنه پیش می‌رود و این همیشه منجر به یک معمای امنیتی در منطقه شده است و نهایتا منجر به شرایطی شده که منطقه حالت امنیت پایدار و امنیتی که همه کشورها احساس امنیت کنند نداشته باشد. در واقع این توافق نشان می‌دهد که حتی در زمانی که سطح تنش بالا باشد، کشورهای منطقه از جمله ایران و عربستان می‌توانند با راهکارهای دیپلماتیک و به رسمیت شناختن حوزه‌های نفوذ و منافع همدیگر در منطقه به سطحی از ثبات در منطقه برسند. در این میان دیالوگ‌ها پیرامون مسائل دیگر هم می‌تواند کمک کرده و این سطح بی‌اعتمادی را نه از بین ببرد اما می‌تواند آن سطح بی‌اعتمادی را کاهش دهد و روابط منطقه‌ای حول دیالوگ‌های منطقه‌ای شکل بگیرد و ادامه پیدا کند.

حیرانی‌نیا در پاسخ به این سوال که توافق بین ایران و عربستان چه تاثیری می‌تواند در روابط بین ایران و سایر همسایگان بگذارد، گفت: عربستان یک کشور کلیدی در جهان اسلام و هم در جهان عرب است. زمانی که بحث سفارتخانه‌ها پیش آمد، شاهد بودیم که سازمان همکاری اسلامی یا نهادهای عربی به اقدام ایران واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. عربستان یک کشور مهم است و این را نمی‌شود نادیده گرفت و مطابق همان اقدام هم دیدیم که کشورهای منطقه و بعضی از کشورها مثل امارات سطح روابط‌شان را با ایران کاهش دادند و بعضی هم قطع رابطه کردند. این نشان از اهمیت عربستان در جهان اسلام و هم در جهان عرب دارد.

وی افزود: حالا که این توافق حاصل شده می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که کشورهای دیگر منطقه هم روابط‌شان را با ایران بهبود ببخشند، تنش‌ها کم شود و حتی منجر به برقراری روابط ایران با برخی از آن کشورها هم شود. دلیل دیگر این است که خود سعودی‌ها هم در سیاست‌های منطقه‌ای خود آن نتایجی را که می‌خواستند نگرفتند و می‌دانند اگر شرایط ادامه پیدا کند، به ضرر آنهاست و شاهد بودیم هیئتی از پارلمان‌های عربی از سوریه و با بشاراسد دیدارهایی داشتند و این نشان می‌دهد که به نوعی در سیاست خارجی‌شان تجدیدنظر می‌کنند و عملگرایی را دنبال می‌کنند.

حیرانی‌نیا در پاسخ به این سوال که خبرهایی مبنی بر از سرگیری روابط میان عربستان و اسرائیل مطرح است، توافق ایران و عربستان، رابطه میان اسرائیل و عربستان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد، گفت: بحث عادی‌سازی روابط که از آن به نام توافق ابراهیم نام برده می‌شود از آن زمان به این طرف خیلی جدی‌تر مطرح شده و کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد این فضا شده‌اند. در واقع این اقدام در راستای همان نظم امنیتی است که آمریکایی‌ها برای منطقه ترتیب دادند که اسرائیل را وارد منطقه کرده و از یوکا، سیاست فرماندهی‌شان در اروپا که اسرائیل هم عضو آن سازوکار بود وارد سازوکار سنتکام شد.

وی افزود: بحث‌هایی هم مطرح است که یک سیستم یکپارچه دفاع هوایی در منطقه با همکاری اسرائیل و کشورهایی که عضو آن توافق ابراهیم هستند با هدایت و راهبری آمریکا قرار است شکل بگیرد. عربستان هم در این زمینه جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت. اگرچه هنوز روابط عربستان با اسرائیل رسمی نشده و آن‌ها ملاحظات خاص خودشان را دارند، اما عربستان را خارج از آن معادلات نمی‌بینم و فکر نمی‌کنم که مسائل عادی‌سازی روابطش با اسرائیل بخواهد کنار گذاشته شود. فکر می‌کنم عربستان عادی‌سازی روابط با اسرائیل را دنبال خواهد کرد و جزو ترجیحات و گزینه‌های استراتژیک آن خواهد بود. کشورهای منطقه سعی کردند؛ وانمود کنند که این عادی‌سازی روابط، تهدیدی علیه ایران نیست که این موضوع برای ایران چندان قابل‌قبول نبوده ولی در معماری امنیتی منطقه‌ای که طراحی شده و آن کشورها هم در آن پازل هستند، از دید خود آن کشورها این عادی‌سازی روابط، با روابط‌شان با ایران منافاتی ندارد.

حیرانی‌نیا در پاسخ به این سوال که برخی تحلیلگران اعلام می‌کنند، اگر رابطه ایران و عربستان به توافق برسد به این معناست که ایران و آمریکا و ایران با طرف غربی بر سر مواردی در خصوص احیای برجام به توافقاتی رسیدند. حالا که ایران و عربستان به توافق رسیدند آیا این احتمال وجود دارد که قبل از این اتفاق ایران با آمریکا و طرف غربی بر سر احیای برجام به نتیجه مثبتی رسیده باشند، گفت: من فکر می‌کنم اینطور است. یعنی از یکسو ظاهر قضیه این است که توافق ایران و عربستان مستقل از مساله هسته‌ای است و در واقع پیرامون نگرانی‌های عربستان و ایران و نگرانی‌های دوجانبه‌شان است.

وی افزود: ولی یکی از نگرانی‌های اصلی عربستان بحث هسته‌ای است. سعودی‌ها در زمان اوباما هم خیلی هم تلاش کردند این توافق را به هم بزنند که در نهایت این توافق حاصل شد. اخیرا مواضعی که سعودی‌ها نسبت به بحث هسته‌ای داشتند استقبال از توافق بود و از مواضع سفت و سخت قبلی خودشان مقداری انعطاف نشان دادند و به این نتیجه رسیدند که توافق هسته‌ای با ایران به ثبات منطقه می‌تواند کمک کند و از توافق استقبال کردند. تصورم این است که با توجه به سفر گروسی به تهران و نشانه‌های مثبت این سفر که بی تاثیر نبود، حتما سعودی‌ها علامت و پیام مثبتی را از طرف مذاکرات هسته‌ای دریافت کردند که حاضر شدند در این مقطع عادی‌سازی روابط خود با ایران را اعلام کنند.

همچنین بخوانید