پنج‌شنبه 8 آذر 1403

چالش‌های لاینحل دولت قبل بدون بستن با کدخدا در حال حل شدن است

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
چالش‌های لاینحل دولت قبل بدون بستن با کدخدا در حال حل شدن است

بحمدالله مساله با همین چالش‌های زیادی که در دولت‌های قبل اعلام می‌شد لاینحل است، الا اینکه ما با کدخدا ببندیم، دیدیم که درحال حل است و درعین‌حال استقلال، عزت و آزادی کشور حفظ شود.

به گزارش مشرق، سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که در کارنامه‌اش سابقه سال‌ها فعالیت و تجربه سیاسی دارد، در زمره کهنه‌کاران این عرصه است.

آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی تفصیلی با او در تحلیل انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 است.

تحلیل شما از فضای حاکم بر انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 چه بود و پیام اصلی این انتخابات به نظر شما چیست؟

شرایطی که در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 برقرار بود حاکی از ناکارآمدی دولت در انجام کارکردهای خود بود و این باعث شده بود فشار بر مردم زیاد شود. گرانی‌ها و کمبودها باعث شده بود در ابعاد مختلف مردم احساس ناراحتی کنند.

ازنظر اشتغال، کمبود، گرانی‌ها و همچنین عدم تحقق وعده‌هایی که داده شده بود مبنی بر اینکه با برجام همه مشکلات کشور حل می‌شود، مشکلات اقتصادی مرتفع می‌شود، چرخ‌های اقتصادی می‌چرخد و هم چرخ‌های سانتریفیوژها و این وعده‌ها تحقق پیدا نکرده بود.

نمی‌خواهم انکار کنم تلاش‌های زیادی که دولت قبل انجام داده و در بعضی زمینه‌ها توفیقاتی به دست آورده بود اما درمجموع مردم دچار سرخوردگی شده بودند و می‌دیدند که مشکلات اشتغال و مسائل مسکن و معیشتی‌شان بیشتر می‌شود.

این فضایی بود که بر انتخابات حاکم بود و پیام این انتخابات هم که با عدم استقبال پرشور مردم روبه‌رو شد همین بود که می‌خواستند بگویند ما نسبت‌به وضع موجود نقد داریم و درحقیقت این سرخوردگی باعث شده آن استقبالی که همیشه داشتیم، در انتخابات نداشته باشیم.

عملکرد اصلاح‌طلبان را در این انتخابات چگونه دیدید؟ با توجه به هشت سال کارنامه دولت آقای روحانی اصلاح‌طلبان چه مسیری پیش روی خودشان دارند؟

اصلاح‌طلبان در انتخابات یکپارچه نبودند و عده‌ای از آن‌ها به‌اصطلاح رادیکال‌ترها و تندروترها تلاش می‌کردند نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌ها را به آقای روحانی نسبت دهند و دامن خودشان را از این ناکارآمدی‌ها مبری کنند، درحالی‌که سطح گسترده‌ای از دولت و بدنه اجرایی را در اختیار داشتند اما یک عده هم می‌گفتند منصف‌تر بودند و اعلام کردند که ما باید مشکلات ناکارآمدی این دولت را بپذیریم و در حقیقت خودشان را هم سهیم در این داستان می‌دانستند.

نتیجه‌اش این شد که عده‌ای فرافکنی می‌کردند و عده‌ای هم قبول مسوولیت بالاخره نسبت‌به کاندیداهای اصلاح‌طلبی که در انتخابات تاییدصلاحیت شده بودند، مواضع مختلفی داشتند. اندکی از آن‌ها از آقای مهرعلیزاده حمایت کردند اما درمورد آقای همتی که به‌اصطلاح رییس بانک مرکزی بود و استعفا کرده کاملا قضیه متفاوت بود و او سعی کرد که آرای اصلاح‌طلبان را به دست بیاورد.

در نقد به‌اصطلاح کاندیدای اصلی رقیب، جناب آقای رئیسی سنگ‌تمام گذاشت و بدون رعایت بعضی حدومرزها هم وارد صحنه شد و به‌اصطلاح بسیار موضع رادیکالی گرفت و درعین‌حال که خودش رییس بانک مرکزی بود و ما به‌هرحال مشکلات ارزی و اقتصادی هم داشتیم اما در موضع منتقد تند وارد صحنه شد که بتواند آرا را به‌ویژه آرای اصلاح‌طلبان را جلب کند اما در این قضیه ظاهرا چندان موفق نبود.

البته بعضی چهره‌های اصلاح‌طلب از او حمایت و برخی دیگر هم انتقاد کردند که چرا این چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب از ایشان حمایت کرده‌اند. روی‌هم‌رفته می‌توان گفت اصلاح‌طلبان از قبل می‌دانستند با توجه به عملکرد هشت‌ساله دولت و شرایط سختی که پدید آمده توفیقی در انتخابات ندارند و سرنوشت‌شان کاملا با دولت روحانی گره خورده است.

با توجه به اینکه امیدی به توفیق نداشتند، این بود که حالت نیمه‌تحریم گرفتند و تقریبا همیشه در طول تاریخ انقلاب همین‌طور بوده، چه زمانی که این جناح به‌عنوان جناح چپ شناخته می‌شد یا به‌عنوان طرفدار روحانیون مبارز یا اصلاح‌طلب، همیشه وقتی احساس می‌کردند با اقبال مردم روبه‌رو نیستند، می‌خواستند فرافکنی کنند و مشکلات را گردن نظام، شورای نگهبان، دستگاه‌های نظارتی و... بیندازند و این‌بار هم همین را انتخاب کردند و البته گرچه عده‌ای هم منصف بودند و قبول داشتند شریک در عملکرد دولت قبلی هستند و هم باید مسوولیت بپذیرند و در انتخابات از چهره‌ای مثل آقای همتی حمایت کردند.

عملکرد اصولگرایان را در این انتخابات چگونه ارزیابی کردید؟ مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آن‌ها در چهارسال دولت آقای رئیسی چه بود؟

درمورد عملکرد اصولگرایان در انتخابات1400 باید عرض کنم تقریبا وقتی‌که آقای رئیسی اعلام کردند که برای ریاست‌جمهوری کاندیدا خواهند شد، علی‌رغم اینکه تازه برای ریاست قوه‌قضاییه منصوب شده و در این سمت هم به تعبیری گل کرده و مردم به اجرای عدالت در قوه‌قضاییه امیدوار شده بودند؛ ولیکن موضع ایشان برای عدالت‌خواهی و اجرای عدالت و قاطعیت در این امر را پسندیدند اما آقای رئیسی هم احساس مسوولیت کردند که در دولت از ظرفیت‌شان بتوانند برای اصلاح وضعیت کشور استفاده کنند.

این به‌نوعی وحدت تقریبا اکثریت اصولگرایان را ایجاد کرد و جریان‌ها، گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف روی ایشان متمرکز شدند اما درعین‌حال چند چهره اصولگرا هم که از قبل خودشان را گرم کرده و آماده شده بودند وارد صحنه شدند، مثل آقای دکتر محسن رضایی، قاضی‌زاده هاشمی، زاکانی و دکتر جلیلی البته در جریان تبلیغات پیش رفتند و در صحنه بودند اما آقای زاکانی و آقای جلیلی به نفع آقای رئیسی کنار رفتند و دو چهره دیگر اصولگرا باقی ماندند که البته رأی قابل‌توجهی به خودشان اختصاص ندادند و رأی قاطع را در مرحله اول آقای رئیسی آوردند.

به نظرم از قبل هم باتوجه‌به شرایط و مواضعی که آقای رئیسی در قوه‌قضاییه داشتند و مشکلات کشور و نیازی که کشور به اجرای عدالت و رفع تبعیض و رفع مشکل چالش‌های کارآمدی داشت، می‌شد پیش‌بینی کرد که آقای رئیسی رأی قاطع در بین کاندیداها می‌آورند و همین اتفاق افتاد.

با همین مقدمه که گفتیم، مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی اصولگرایان و دولت آقای رئیسی این است که این سرخوردگی مردم را برطرف کنند و اعتماد مردم و سرمایه اجتماعی که به‌نوعی لطمه خورده بود، بالا ببرند و اعتماد مردم را برگردانند که تاکنون همین‌طور بوده است و باید گفت که آقای رئیسی در مساله واکسیناسیون هم تولید واکسن داخلی، هم واردات واکسن، گسترش واکسن و مهار بیماری خانمان‌سوز کرونا بسیار موفق عمل کردند و همچنین در مساله پیوستن به پیمان مهم شانگهای که الان برایم سوال است، چرا از این پیمان شانگهای برای حل بحران اوکراین و مسائلی که فی‌مابین روسیه و غرب و آمریکا و اوکراین هست حداکثر استفاده نمی‌شود درحالی‌که روسیه، چین، ایران و هند از اعضای مهم شانگهای هستند که به نظر می‌آید می‌توان از این فرصت هم استفاده کرد و به بهترین نحو این بحران را به نفع منافع ملی کشورهای منطقه و ناکام گذاشتن توطئه‌های آمریکا و ناتو پیش برد.

همچنین دولت با توجه به بحران در زمینه مرغ و برخی اقلام توانستند مساله را سامان بدهند، گرچه ما هنوز ثبات لازم در قیمت‌ها نداریم اما ان‌شاءالله به‌سمت حل مشکلات می‌رویم. انتظار مردم هم این است که دولت آقای رئیسی هم با همین موضع وارد شده که دولتی باشد متعلق به همه جناح‌ها و مردم کشور و مشکلات مردم و کشور را حل کند و متعلق به گروه و جریان خاص نباشد و دولت آقای رئیسی ان‌شاءالله از همه نیروهای نخبه و کارآمد و مدیران باتجربه و باعرضه استفاده خواهد کرد.

قاعدتا بنای دولت هم همین است. پس مشکلات پیش‌رو عمده مساله سامان بخشیدن به وضعیت اقتصادی، سرمایه‌گذاری، تولید و مسکن هست و همچنین سامان بخشیدن به سیاست خارجی و ثبات آن که بحمدالله مساله با همین چالش‌های زیادی که در دولت‌های قبل اعلام می‌شد لاینحل است، الا اینکه ما با کدخدا ببندیم، دیدیم که درحال حل است و درعین‌حال استقلال، عزت و آزادی کشور حفظ شود.

سیاست‌ورزی و فعالیت گروه‌های سیاسی در انتخابات 1400 چه پیام‌هایی دارد؟

هنوز سیاست‌ورزی و فعالیت گروه‌های سیاسی و جریان‌ها و تشکل‌های سیاسی به یک بلوغ لازم نرسیده است هنوز در جریان اصلاح‌طلب و همچنین جریان اصولگرا شاهد گروه‌های متکثری هستیم که به‌نوعی هرکدام‌شان در عالم سیاست سازی می‌زنند درحالی‌که کشور نیاز دارد که ما حداقل دو حزب اصلاح‌طلب و اصولگرا در چارچوب نظام داشته باشیم که دارای شناسنامه و برخوردار از حمایت بدنه اجتماعی بوده و تعهداتی را بپذیرند و به وعده‌هایی که می‌دهند پاسخگو باشند؛ همین مساله که یک حزب شناسنامه‌دار سراسری از آن خواص باشد تا برای مردم هم مشخص شوند، این‌ها بتوانند کادرها و مسوولان باتعهد، باتجربه و متخصص را انتخاب و تربیت سیاسی کنند و برنامه‌های روشن برای دولت‌شان داشته باشند و مردم روی آن‌ها حساب باز کنند و با درک لازم بین این دو حزب انتخاب داشته باشند؛ البته این مانع از آن نیست که ما حزب سومی به‌عنوان چکش تعادل یا حتی احزاب پراکنده‌ای داشته باشیم اما بالاخره حداقل به دو حزب سراسری با بدنه اجتماعی قابل‌توجه نیاز داریم که فعلا این در قالب جریان اصولگرا و جریان اصلاح تعریف می‌شود.

تبیین شما از کاهش مشارکت در انتخابات 1400 چیست؟

اولا عاملش عامل اقتصادی بود که ناشی از چالش‌های کارآمدی دولت‌های قبل بود و دوم اینکه اقتصاد ما اقتصاد رانتی و نفتی بوده و متاسفانه از سال50 شروع شده و بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرده و همیشه دولت‌ها چشم‌شان به فروش نفت خام و درآمدهای حاصل از آن بوده که این مساله توأم با زدن بر سر تولید در داخل بوده و هر وقت درآمدهای نفتی زیاد می‌شد به‌شدت به واردات و ضربه زدن به تولید داخلی و عدم‌حمایت از آن روی می‌آوردند و این دولت رانتی خاصیتش این است.

درآمد حاصل از فروش نفت خام اگر بالا برود، مشکل ایجاد می‌کند و پایین هم بیاید باز مشکل ایجاد می‌کند و همیشه شما یک رشد مستمر تولید ناخالص داخلی را ندارید، از یک ثبات و تعادلی برخوردار نیستید، اقتصادتان نوسانی است، همیشه با تورم‌های بالا روبه‌رو هستید و مشکل اشتغال دارید.

ساختار دولت ما چه در زمینه نظام مالیاتی، گمرکی و بانکی مشکلاتی دارد و مجوز دادن و... مسائلی بوده که این ناکارآمدی‌ها باعث سرخوردگی مردم شده است. وعده‌هایی که داده شده و عمل نشده بود و اینکه برجام محور کار دولت قبل قرار گرفته و همه‌چیز را با آن می‌خواستند حل کنند و این اتفاق نیفتاد و طبیعت آمریکا هم حاکی از این بود که دلبستگی‌هایی به برجام ندارد و با پاره کردن آن ازسوی رییس‌جمهور آمریکا برباد رفت.

اما نکته بعدی این است که به‌هرحال نقش دستگاه نظارتی را هم نباید فراموش کرد. اینکه چند درصد است در مقام تعیین آن نیستم اما نقش دستگاه‌های نظارتی را باید در نظر گرفت. در قانون اساسی، نظارت بر انتخابات و تعیین صلاحیت‌ها را درنهایت برعهده شورای نگهبان گذاشتند و شورای نگهبان در قانون اساسی دو وظیفه مهم دارد که به‌خوبی ازعهده آن برآمده است؛ یکی مساله مصوبات مجلس شورای اسلامی را باید بررسی کند که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی نباشند، در این کار تجربه پیدا کرده و به‌تدریج کارهای‌شان جلو رفته و چارچوب و ملاک هم پیدا کرده اما در زمینه نظارت بر انتخابات اصولا من نقدم این است که این ساختار شورای نگهبان که متشکل از 6حقوقدان و 6فقیه جامع‌الشرایط است، این‌ها ساختاری نیست که منطبق با نظارت بر انتخابات که کاملا یک امر سیاسی است باشد، چون این ساختار اصولا سیاسی نیست؛ گرچه شورا از متانت عدالت و صلاحیت‌های شخصی برخوردار هستند ولی به نظر می‌آید که ساختار موجود به آن معنا سیاسی نیست. حتی فکر می‌کنم نهاد محترم و مقدس شورای نگهبان پاسخگوی سیاست‌های کلی ای که رهبر معظم انقلاب درمورد سیاست‌های قانون‌گذاری پیش‌بینی کرده بودند به آن هم بایدوشاید عمل نکردند، چون نهاد نظارت انتخابات هستند و در این امر بسیار مهم و سرنوشت‌ساز باید کاملا پاسخگوی عملکردشان باشند و کارشان از شفافیت و وضوح لازم برخوردار باشد که اگر کسی صلاحیتش رد می‌شود برای خودش و دیگران این مساله آشکار شود و به‌اصطلاح تصمیم شورای نگهبان در این زمینه برای مردم هم قابل توجیه باشد.

یک‌سری از شخصیت‌ها و افرادی که فکر می‌کردند صلاحیت کاندیداتوری ریاست‌جمهوری را دارند ثبت‌نام کردند؛ عده‌ای موردتایید قرار نگرفتند که برای جامعه سوال جدی داشت. بعضی چهره‌ها بسیار شاخص بودند. یکی از کسانی که مساله‌ساز شد و سوال‌برانگیز بود دکتر علی لاریجانی بود که صلاحیت‌شان رد شد. در مقابل افراد دیگری تایید شدند و این‌ها هم فکر کنم که نوع عملکرد دستگاه نظارت هم بی‌تاثیر در این نبود که با یک مقدار کاهش مشارکت را روبه‌رو باشیم.

اما حالا این چند درصد و چگونه نقش داشته از عهده من خارج است. دستگاه‌های اجرایی البته وظایف خودشان را سعی کردند انجام دهند و دادند. یک مساله بسیار مهم شرایط کرونا بود که دائما دستگاه‌های بهداشتی و درمانی و وزارت بهداشت و ستاد کرونا فرمان رعایت فاصله اجتماعی و رعایت مسائل بهداشتی برای جلوگیری را داشتند.

همین موضوع هم شرایطی بود که چندان مشارکت و تشکیل صف‌های عریض و طویل را برنمی‌تابید و باوجود همه این شرایط مشارکتی که شکل گرفت یقینا دور از انتظار دشمنان ما بود که چشم دوخته بودند که این انتخابات با کاهش مشارکت شدید روبه‌رو شود ولی درحد خوب و سطح دموکراسی‌هایی که مطرح هستند این انتخابات برگزار شد. گرچه یک عده از کسانی که از قبل شکست‌شان واضح بود می‌خواهند این مشروعیت انتخابات را زیرسوال ببرند و مرتب لحظه‌شماری می‌کنند برای عدم توفیق دولتی که با رأی مردم سرکار آمده است.

منبع: روزنامه صبح نو