چراغ سبز آمریکا به ایران / تفاوت ظریف با علی باقری در مذاکرات
برجام نه ارتباطی به آینده سیاسی بایدن دارد و نه رئیسی. برنامه مذاکرات با توجه به سیاستهای استراتژیک دو کشور پیگیری میشود. تنها اتفاقی که در این زمینه رخ میدهد تغییر رویکردهاست.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از آرمان ملی، محسن جلیلوند، تحلیلگر روابط بینالملل به بیان نکاتی پیرامون مذاکرات دور هشتم احیای برجام در وین پرداخته است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید؛
* واقعیت این است که طرفین در مذاکرات با هم نمیجنگند، بلکه هر دو طرف با زمان میجنگند. زمان برای کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا به این دلیل میگذرد که ایران در حال نزدیک شدن به نقطه گریز است. به همین دلیل تلاش میکنند زمان مذاکرات را کوتاه کنند و تأکیدی که روی به نتیجه رسیدن مذاکرات دارند به این دلیل است.
*من فکر میکنم طرفین درنهایت به توافق موقتی دست پیدا میکنند که زماندار است. در این زمینه آمریکا چراغ سبزهایی نیز به ایران نشان داده است.
*بهعنوانمثال آمریکا چشم خود را روی فروش نفت ایران به چین بسته و یا زمینههایی را برای آزاد کردن پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی به وجود آورده است. ایران نیز سیگنالهای مثبتی را ارسال و عنوان کرده حاضر است غنیسازی60 درصد را متوقف کند یا اینکه بخشهایی از اورانیوم غنیشده را به روسیه ارسال کند تا در روسیه نگهداری شود.
*محتملترین گزینه برای شرایط موجود یک توافق موقت است و این توافق نیز قریبالوقوع است. تنها در شرایطی که اتفاق خاصی رخ بدهد که در سرنوشت مذاکرات تأثیر بگذارد و آینده توافق را مخدوش کند میتوان شرایط آینده را پیچیده ارزیابی کرد.
*برجام نه ارتباطی به آینده سیاسی بایدن دارد و نه رئیسی. برنامه مذاکرات با توجه به سیاستهای استراتژیک دو کشور پیگیری میشود. تنها اتفاقی که در این زمینه رخ میدهد تغییر رویکردهاست. تصمیم درباره آینده برجام یک تصمیم استراتژیک خواهد بود که توسط ساختارهای سیاسی در ایران و آمریکا گرفته میشود. روسای جمهور تنها مجری این سیاست و استراتژیها هستند. در ایران حتی تاکتیکها نیز در اختیار رئیسجمهور نیست که وی بخواهد با تاکتیکهای موردنظر خودش مذاکرات را مدیریت کند.
*تیمی که آقای ظریف مدیریت آن را بر عهده داشت از تجربه و تخصص بیشتری نسبت به تیم فعلی برخوردار بودند و بهخوبی فضای مذاکرات بینالمللی را میشناختند. آقای باقری به دلیل نداشتن تجربه کافی مجبور است مرتب به تهران سفر کند و با مشورتهایی که در تهران صورت میدهد تصمیمگیری کند.
*ظریف به بسیاری از مسائل مسلط بود و نیاز به مشورت نداشت. به همین دلیل نیز در صورت لزوم راسأ تصمیمگیری میکرد. نکته مهم در این زمینه این بود که ظریف و تیمی که وی را همراهی میکرد بهصورت مستقیم با آمریکا مذاکره میکردند.
*هنگامیکه دو کشور بهصورت مستقیم و بدون واسطه با هم مذاکره میکنند شرایط برای تصمیمگیری بهتر از شرایطی است که واسطههایی وجود دارند که پیشنهادهای طرف مقابل را با دیگری مطرح میکند. به نظر میرسد آقای باقری اجازه مذاکره مستقیم با آمریکا را ندارد و به همین دلیل نیز در هر زمانکه نیاز به تصمیمگیریهای مهم باشد مذاکرات را قطع میکند و به تهران میآید تا کسب تکلیف کند.
*واقعیت این است که نقش روسیه در مذاکرات مانند نقش بنگاه املاکی است. اگر آمریکا را فروشنده و ایران را خریدار یا بهعکس در نظر بگیریم دراین بین روسیه در حال دلالی از این خرید و فروش است تا به سود بیشتری برسد. تلاشهایی که این کشور انجام میدهد نیز در همین راستا است.
*روسیه تلاش میکند معامله را به شکلی برگزار کند که در مرحله نخست حق دلالی وی محفوظ باشد و سپس این معامله بین طرفین انجام شود. نقش روسیه نسبت به گذشته در مذاکرات پررنگتر شده است. درگذشته ایران بهصورت مستقیم با آمریکا مذاکره میکرد و به همین دلیل روسیه نمیتوانست در این میانه منافع خود را جستوجو کند. این در حالی است که در شرایط کنونی مذاکرات باواسطه صورت میگیرد و به همین دلیل نیز روسیه تلاش میکند از این وضعیت به سود منافع خود استفاده کند.
*جان کری در کتاب خاطرات خود مینویسد: «در حین مذاکرات روزی من و ظریف در اتاقی نشسته بودیم درحالیکه پای من شکسته بود. لاوروف وارد اتاق شد و خطاب به ظریف گفت: تو اصلا اختیارات داری که برای مذاکرات آمدهای.» این موضوع نشان میدهد که روسیه درگذشته به چه میزان از تصمیمگیریهای برجام فاصله داشته درحالیکه در شرایط کنونی به هماهنگکننده مذاکرات تبدیل شده است. امروز موضعگیریهایی که اولیانوف درباره مذاکرات میکند آقای باقری نمیکند. خبرهایی که اولیانوف از مذاکرات منتشر میکند نه توسط رابرت مالی داده میشود و نه باقری و این نماینده روسیه است که عنوان میکند در مذاکرات چه اتفاقی در حال رخ دادن است. واقعیت این است که روسیه با کارت ایران در مقابل غرب بازی میکند.
همچنین بخوانید