پنج‌شنبه 8 آذر 1403

چرا این‌بار با دفعات قبل فرق می‌کند؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
چرا این‌بار با دفعات قبل فرق می‌کند؟

«نابودی اسرائیل قطعی است» یک شعار تبلیغاتی نیست امری قطعی با دلایل منطقی است. به زور پول و حیله و سلاح و کشتار، نمی‌شود برای همیشه ملت‌سازی و کشورسازی کرد.

به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: امروز «جنگ اسرائیل» وارد روز هشتم شد. جنگی که به قول ستون‌نویس وال استریت ژورنال «با جنگ‌های قبلی فرق دارد.» اینکه رژیم صهیونیستی در این جنگ و تا این لحظه شکست سختی خورده است را، همه گفته‌اند و همچنان می‌گویند. اما اینکه «این جنگ قرار است به کجا ختم شود؟» و «آیا کار اسرائیل واقعا تمام است؟» سؤالاتی است که، خیلی‌ها در پاسخ دادن به آنها هنوز تردید دارند و اتفاقا، سؤال بسیاری از مردم در سراسر دنیا نیز هست. در این یادداشت می‌خواهیم به دور از فضاهای هیجانی و تبلیغاتی، به بررسی پاسخ این دو سؤال بپردازیم.

برای یافتن پاسخ‌های این دو سؤال، ابتدا لازم است به طور اجمال هم که شده ببینیم، چرا این جنگ با قبلی‌ها فرق دارد و چرا سؤالی به بزرگی «آیا کار اسرائیل در این جنگ تمام است؟» به اذهان خطور کرده است. صهیونیست‌ها در این جنگ - همان‌طور که خود نیز بارها گفته‌اند - به شکل خجالت‌آور و تحقیرآمیزی غافلگیر شده‌اند. تصورش را بکنید، یک گروه مسلح - تاکید می‌شود یک گروه نه یک ارتش - وارد سرزمینی شود که رهبرانش خود را، هم جزو چهار ارتش بزرگ دنیا بدانند و هم جزو بهترین‌ها در حوزه اطلاعاتی و امنیتی. از آن سو، بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی جهان نیز که به شکل نامحدودی حامی آن هستند موجودیت آن را موجودیت خود بدانند و از هیچ کمکی - تاکید می‌شود هیچ کمکی - به آنها دریغ نکنند. این گروه در همان ساعات نخست آغاز عملیات ترکیبی خود 40 کیلومتر به عمق این سرزمین نفوذ کند، همان روز اول هزاران تلفات و اسیر و زخمی بگیرد. کار را به جنگ نامنظم شهری بکشاند و درجه‌داران و ژنرال‌های نام‌آوری را به هلاکت برساند یا از رختخواب‌های اتاق خوابشان و در حالی که شورت پایشان است، بیرون بکشد و....

حقیقتا پیروزی بزرگی است و برای صهیونیست‌ها نیز یک شکست بزرگ و تحقیری بی‌سابقه است. نیست؟ این که می‌گویند مصر از این حمله خبر داشت هم، به احتمال قریب به یقین «حرف مفت» ی است برای کوچک کردن ارزش کار بزرگ اطلاعاتی مقاومت فلسطین. با اطلاع می‌گوییم، جز چند نفر آن هم در سطوح بالای نیروهای حماس و جهاد، هیچ جنبنده‌ای از جزئیات این عملیات خبر نداشت و دقیقا همین «حفاظت اطلاعات بی‌نظیر» از جمله دلایل مهم موفقیت این عملیات است. اگر چه معتقدیم در این‌گونه معجزات نباید، صرفا به تحلیل‌ها و دلایل زمینی اکتفا کرد!

یک دلیل دیگر برای «فرق داشتن این جنگ با جنگ‌های قبلی اسرائیل و فلسطین» مربوط می‌شود به حوزه «رسانه». دیگر نیازی به توضیح این که، بزرگ‌ترین رسانه‌های دنیا زیر نظر صهیونیزم جهانی اداره می‌شود، نمی‌بینیم. یک جست‌وجوی ساده اینترنتی در منابع رسمی، قدرت، نفوذ و تاثیرگذاری صهیونیست‌ها در حوزه رسانه را دستگیرتان می‌کند. فلسطینی‌ها با همان اندک تجهیزات رسانه‌ای خود توانستند، امپراطوری رسانه‌ای صهیونیزم را شکست دهند. این که صهیونیست‌ها همیشه آمار تلفات و خساراتشان را با قدرت رسانه‌ای و روایت و نمادسازی سانسور می‌کنند امری است که همه می‌دانند. مقاومت فلسطین (حماس و جهاد اسلامی) این بار در عملیات دقیق خود، علاوه‌بر جنگ سخت، برای جنگ نرم و رسانه‌ای خود نیز برنامه‌ریزی دقیقی داشت. تصویربرداری از جزئیات عملیات‌ها، هلاکت صهیونیست‌ها، به اسیری گرفتن آنها و انتشار همزمان و بعضا «برخط» فیلم‌ها و تصویرها دیگر چاره‌ای برای صهیونیست‌ها باقی نگذاشت و آنها را - برخلاف میلشان - به تغییر تاکتیک قدیمی‌شان یعنی از «سانسور تلفات» به «مظلوم‌نمایی» واداشت. بنابر این پاسخ این سؤال که، چرا صهیونیست‌ها این بار تلفات خود را سانسور نکردند، این است که «نتوانستند» و عملیات چندوجهی و ترکیبی صهیونیست‌ها در حوزه سخت و نرم، آنها را در عمل انجام شده قرار داد. این دقیقا راز مظلوم‌نمایی آنها وگریه‌های مصنوعی و زورکی سخنگوی کاخ سفید است. اینکه یک اشغالگر نقش مظلوم را به خود بگیرد و عده‌ای نیز برای رژیم کودک‌کش اسرائیل فریاد «وا مظلوما» سر دهند نیز خود، موضوعی است که نیاز جدی به بررسی حوزه «قدرت رسانه در تحمیق‌سازی» دارد!

به روندی که این جنگ طی 8 روز گذشته طی کرده است هم اگر توجه کنیم، می‌بینیم، صهیونیست‌ها از «حمله زمینی» و «اعزام ناوها و جنگنده‌های استراتژیک آمریکا» رسیده‌اند به «قتل زنان و کودکان» و ریختن چند ده هزار تن بمب ممنوعه و غیرممنوعه و فسفر سفید بر سر باریکه‌ای که 90 درصد جمعیت دو میلیونی آن، غیرنظامی‌اند! همین دیروز نیز خبرهای زیادی در رسانه‌های دنیا منتشر شد مبنی بر این که، بسیاری از صهیونیست‌ها نتانیاهو را عامل این بدبختی می‌دانند و فشارها برای برکناری‌اش را افزایش داده‌اند. این خود به تنهایی، دلیلی قدرتمند بر شکست صهیونیست‌هاست.

حالا برگردیم به پاسخ سؤال‌های اصلی این وجیزه. این که این جنگ به کجا خواهد کشید را نمی‌توان به طور دقیق پیش‌بینی کرد اما آنچه مسلم است، حرکت این جنگ به سمت، شهری و فرسایشی‌شدن است. کارشناسان نظامی می‌گویند، اگر طی سه روز، نفوذی‌ها به شهر پاک‌سازی نشوند، به احتمال زیاد این جنگ، فرسایشی و با تلفات بالاو سنگین خواهد شد. احتمال حمله زمینی به غزه نیز وجود دارد اما خود صهیونیست‌ها می‌گویند، تلفات بسیار سنگین‌تری در انتظارشان است ضمن اینکه صدها اسیر در غزه نگهداری می‌شود و در صورت حمله زمینی آنها را باید «مُرده» حساب کنند. چنین تجاوز آشکاری صهیونیست‌ها را در میان دولت‌های حتی غربی هم می‌تواند، تحت فشار بگذارد چرا که غربی‌ها این‌جا دیگر نمی‌توانند از صهیونیست‌ها حتی در ظاهر دفاع کنند. بنابر این پیش‌بینی می‌شود این جنگ، فعلا ادامه پیدا کند و صهیونیست‌ها تلفات بسیار بالایی را متحمل شوند. نکته دیگر این که، این حمله زمینی چه انجام شود چه نشود، کار نتانیاهو تمام است. بزرگ‌ترین شکست اطلاعاتی، نظامی و رسانه‌ای تاریخ نحس اسرائیل در دوره نتانیاهو بر این رژیم تحمیل شده و بعید است این روباه 73 ساله بتواند از این مهلکه جان سالم به در کند. مَخلص کلام این که، به عنوان یکی از دستاوردهای مقاومت باید عمر سیاسی نتانیاهو را از هم اکنون تمام شده بدانید.

از سوی دیگر با توجه به این که آن ابزارها و نقاط قوت همیشگی رژیم صهیونیستی در این جنگ حالا به پاشنه آشیلش تبدیل شده است (مثل مظلوم‌نمایی با افسانه هولوکاست، توانایی‌های رسانه‌ای، توانایی‌های اطلاعاتی و جنگی) و با توجه به این که مهاجرت معکوس در این رژیم سرعت بی‌سابقه‌ای گرفته و باز هم خواهد گرفت، (که اگر نگرفته بود فرودگاه‌های آن را تعطیل نمی‌کردند!) و با توجه به این که، جبهه‌های دیگر جنگ علیه اسرائیل باز شده (مثل کرانه باختری و از همه مهم‌تر حزب‌الله لبنان و...!) می‌توان پاسخ سؤال دوم را هم حدس زد. اسرائیل را نیز از هم اکنون باید تمام شده دانست. این رژیم حتی اگر در جنایت و کشتار از نرون‌ها و چنگیزها هم جلو بزند - که بعضا زده است - مرگ خود را جلو خواهد انداخت.

وقتی فرد در حل غرق شدن است، برای نجات خود به هرچیزی دست می‌اندازد لذا، صهیونیست‌ها قطعا مثل 8 روزی که دیدیم، دست به هر جنایتی خواهند زد و همین دست و پا زدن‌ها باعث افزایش سرعت غرق شدنش خواهد شد. «نابودی اسرائیل قطعی است» یک شعار تبلیغاتی نیست امری قطعی با دلایل منطقی است. به زور پول و حیله و سلاح و کشتار، نمی‌شود برای همیشه ملت‌سازی و کشورسازی کرد. پیشنهاد می‌کنیم صهیونیست‌ها همین حالا یک همه‌پرسی در میان ساکنان یهودیِ سرزمین‌های اشغالی برگزار کنند. سؤال هم این باشد: «آیا اگر فرودگاه‌ها و مرزها باز باشد و امنیت‌تان هم تضمین گردد، حاضرید همچنان در اسرائیل بمانید؟» آن وقت است که متوجه خواهند شد، به زور تبلیغ، پول و وعده‌های اقتصادی و امنیتی نیز نمی‌توان کشور و ملت واقعی ساخت، مصنوعی شاید!

چرا این‌بار با دفعات قبل فرق می‌کند؟ 2