چرا پس از پایان ماه عسل، لیدرهای براندازی جمع کردند و رفتند؟/ ویژهنامه روزنامه اصلاحطلب برای مهره شبکه استریت بیز!
ماه عسل لیدرهای برانداز خیلی زودتر از آنچه تصور میکردند، به پایان رسید. حالا هر کس به فکر خود و کار خود است و آنچه انقلاب مینامیدند، تفریحی بوده که تکراری شده است!
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز دوشنبه 28 فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان ارشد نظامی، قیمت خودرو در مجلس و یک هشدار خاص درباره واگذاری شتابزده پرسپولیس و استقلال و در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
این روزها تغییر وتحولات در دولت مورد توجه روزنامههای اصلاحطلب قرار دارد، روزنامه آرمان ملی نوشته است:
. اکنون هم که دولت برخی وزرا را تغییر و برخی مدیران اقتصادی را جابهجا کرده، زمانی که گزارشی از سوابق و عملکرد مدیران و وزیران جدید مورد مطالعه قرار میگیرد اینگزاره را در ذهن ایجاد میکند که وزرا و مدیران جدید مزیت جدیدی نسبت به مدیران و وزرای قبلی ندارند. بعد از اینکه دولت توفیقاتی در ایجاد روابط با کشورهای منطقه داشت و به موجب آن به طور موقت شاخصههای اقتصادی امیدوار کننده شد اما به علت اینکه دولت توان استفاده از این دستاورد را نداشت و نگاهی کلان از سوی دولت به سیاست خارجی وجود نداشت، مجددا شاهد بازگشت شاخصهای نه چندان مطلوب به اقتصاد بودیم. این موارد نشان میدهد تا زمانی که نگاه سیاست خارجی دولت به صورت کلان دچار تغییر نشود و به برجام و بازگشت به آن آنگونه که باید توجه نشود و تکلیف افایتیاف مشخص نشود، همچنان شاهد افزایش قیمت دلار، رشد گرانی و تورم و خروج سرمایه از کشور خواهیم بود. امروز دولت به خوبی میداند چه میزان از اموال شهروندان تبدیل به دلار شده است تا از کاستیهای اقتصادی از سوی دولت به اموال مردم تاثیر نگذارد. این موارد نشان از افت اعتماد در جامعه است.
روزنامه شرق نیز در روزهای گذشته پروژه تغییر در وزارت صمت را کلید زده و در گزارشی مینویسد:
اگرچه در بحبوحه و کوران تغییرات هفته گذشته در مدیران ارشد اجرائی کشور که شامل جابهجایی در ریاست سازمان برنامه و بودجه، وزارت جهاد کشاورزی و مدیریت صندوق نوآوری و شکوفایی بود، شایعه برکناری وزیر صمت نیز شنیده شد، اما روز گذشته با مطرحشدن استیضاح فاطمیامین در مجلس، خود وزیر در پاسخ به سؤال خبرنگاری درباره برکناریاش، آن را شوخی دانست و گفت قرار شد «شوخی نکنید»! عبارتی که به خوبی نشان میدهد فاطمیامین از علاقه رئیسی به خود اطلاع دارد و خبر تغییر و جابهجایی خود در دولت را شوخیای بیش نمیداند. به همین دلیل با جدیشدن ماجرای استیضاح دوباره او در مجلس، دولت دست به کار جالبی زد و یک بار دیگر لایحهای فوریتدار برای تشکیل سازمان بازرگانی به مجلس فرستاد.
در ادامه این گزارش آمده است:
موضوعی که پیش از این بارها لغو شده بود، اما دولت دوباره آن را امتحان کرد شاید این بار به هدف بنشیند. اقدامی که نمایندگان آن را تلاش دولت برای حفظ فاطمیامین در جایگاه وزارت صمت به هر قیمتی دانستند. به همین دلیل با دوفوریت تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار با رأی بالایی مخالفت کردند. حتی در ادامه با تقاضای دولت مبنی بر بررسی این لایحه به صورت یکفوریتی نیز مخالفت کردند تا در نهایت رئیس مجلس اعلام کند این لایحه به صورت عادی در مجلس مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سوگواره رادیکالها برای یک جاسوس - خبرنگار
روزنامه هممیهن شماره امروز خود رابه یک رپورتاژ قابل توجه برای یک زندانی امنیتی اختصاص داده است، در بخشی از این ویژهنامه آمده است:
اکنون 200روز است که از الهه محمدی چیزی نخواندهایم، اگرچه درباره او بسیار خواندهایم. اکنون200روز است که او بلاتکلیف پشت آن دیوارهاست و ما اینطرف دیوار. او به تکتک دوستانش فکر میکند و دوستانش به او. دیوارها نتوانستند و نمیتوانند او را از دوستان و خانوادهاش جدا کنند. آدمی فقط در جلوی چشم دیگران نیست بلکه بسیاری از کسانی که دوستشان داریم، در ذهن ما هستند. گاه از جلوی چشم ما به درون ذهن ما سفر میکنند. امیدوارم زودتر از آنچه ممکن است، او آزاد شود. امیدوارم بیگناهی او اثبات شود. امیدوارم دوباره صدایش در تحریریهها بلند شود و برای ما بنویسد. برای ما مردم ایران دوباره بنویسد. چنانکه او عاشقانه برای مردمش مینوشت!
در حالی این روزنامه تندرو سعی دارد از این متهم امنیتی یک خبرنگار ساده بسازد که نام این فرد در بیانیه تحلیلی سازمان اطلاعات سپاه و وزارات اطلاعات به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاشات درج شده است، در بخشی از این بیانیه مشترک آمده است: سرویسهای جاسوسی غربی در برخی کشورها دورههای براندازی و جنگهای ترکیبی تشکیل میدادند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: انتشار اولین عکس از مهسا امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن. ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت. بر اساس گزارشها یکی از این خبرنگاران با حضور در کلاس جنگ نرم موسسه استریت بیز در آفریقای جنوبی آموزش دیده و پس از آن از مسیر ترکیه به ایران بازگشته است، این خبرنگار نقش مهمی از انتقال اخبار دروغین از اغتشاشات به رسانههای ضد انقلاب داشته است.
جمع کردند و رفتند!
ماه عسل لیدرهای برانداز خیلی زودتر از آنچه تصور میکردند، به پایان رسید. حالا هر کس به فکر خود و کار خود است و آنچه انقلاب مینامیدند، تفریحی بوده که تکراری شده و دیگر با آن خوش نمیگذرد. شاید هم دیگر بودجه نمیرسد! حالا یکییکی کمرنگ میشوند، صفحه مجازیشان را میبندند و به تدریج مبارزه! را کنار میگذارند و به زندگی عادی بازمیگردند. زندگی عادی؛ همان چیزی که برای مردم حرام کرده بودند.
روزنامه جوان درباره تحولات رفتاری گروهکهای ضد انقلاب نوشته است:
همین شکست براندازان در رسیدن به اهداف خود علیه ایران، طبعاً باعث تغییر رویکرد دولتهای غربی نسبت به آنها هم خواهد شد و غربیها ارزیابی منفی از توان و عملکرد براندازان علیه ایران خواهند داشت. یکی از نتایج این ارزیابی و بررسی شکست براندازان، کاهش بودجه آنها خواهد بود. یکی از آنها مینویسد: «خب ظاهراً فاندها (جیره) تموم شده و لیدرهای انقلاب رفتن به کار و زندگیشون برسن.»
جوان در ادامه نوشته است:
جیرهها و پولها و بودجهها به پایان رسیده و دیگر انقلاب کردن برایشان به صرفه نیست. یک کاربر توئیتر مینویسد: «جیره اپوزیسیون قطع شد و افتادن به جان هم! این وسط بازنده بزرگ علی کریمی بود که از کاخنشینی رسید به پناهندگی و فرخنژاد که داشت خوب پولی در میآورد در ایران، حالا اونجا باید سماق بمکه و بقیه سلبریتیها و دوزاریها که این مدت یک بار نه به خشونت نگفتن و بدتر جوونها رو تحریک کردن.» آنچه نوشته، نه اینکه بیراه نیست که شواهد نشان میدهد منطبق بر واقع هم است. برخی از براندازی کاسبی کردند و پول به جیب زدند، برخی هم موقعیتی را که در ایران داشتند، باختند.