کارزار مناظرات، از تلویزیون تا تلوبیون / مناظرات اینترنتی چگونه آگاهی بخشی را قربانی میکنند؟
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس روزبه؛ جمعه 31 اردیبهشت، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و یکی از کاندیداهای ثبتنامی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در توییتی بیان میکند که: «سیاست خارجی مهم است. اما کشورداری تکبعدی نیست. آمادگی دارم با همه نامزدها در هر پلتفرمی و هر زمانی درباره مسائل کشور هم سیاست خارجی و هم حوزه سیاست داخلی و اقتصاد و فرهنگ و اجتماعی و محیط...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس روزبه؛ جمعه 31 اردیبهشت، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و یکی از کاندیداهای ثبتنامی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در توییتی بیان میکند که: «سیاست خارجی مهم است. اما کشورداری تکبعدی نیست. آمادگی دارم با همه نامزدها در هر پلتفرمی و هر زمانی درباره مسائل کشور هم سیاست خارجی و هم حوزه سیاست داخلی و اقتصاد و فرهنگ و اجتماعی و محیط زیست گفتگو کنم...»
در متن توییت هیچ اشارهای به گفتگو و مناظره در صدا و سیما نمیشود و این اتفاق درحالی رقم میخورد که در دورههای گذشته هیچ گاه به چنین صراحتی اصل مناظره در رسانهملی را از اعتبار نینداخته بودیم. اسحاق جهانگیری با جایگزینی لفظ «پلتفرم» به جای «صداوسیما» تقریبا گرای برگزاری مناظره در پلتفرمهای اینترنتی و خارج از رسانهملی را به برگزارکنندگان این مناظره داد. در همین حین عزتالله ضرغامی، رئیس اسبق رسانهملی نیز با انتشار عکس توییت جهانگیری نوشت: «از مناظره با شما در همه زمینهها استقبال میکنم.» ماجرا اما به اینجا ختم نشد.
محمد دلاوری مجری برنامه «تبادل» در شبکه اینترنتی «آرا» که از 11 اردیبهشت به صورت شبانهروزی و با هدف افزایش مشارکت آحاد جامعه در انتخابات و بیان شاخصهای انتخاب اصلح بر روی پلتفرم «تلوبیون» راه اندازی شده است، فرصت را غنیمت شمرده و از هر دو کاندیدا دعوت میکند تا در روز شنبه در برنامه اینترنتی تبادل به صورت زنده به مناظره بنشینند.
اما نقطهطلایی این ماجرا آنجایی بود که همان شب صداوسیما در اقدامی کمسابقه در انتهای خبر 20:30 به صورت ناگهانی و با قطع آیتم «بدون تعارف» از آقای جهانگیری برای برنامه ساعت 21 این شبکه اینترنتی وابسته به صداوسیما، دعوت به مناظره انتخاباتی میکند و البته این اقدام درصورتی انجام شد که به گفته شورای نگهبان تبلیغات نامزدها تا اعلام نتایج تایید صلاحیتها ممنوع اعلام شده بود!
از آنجایی که از سه نقطهها مشخص بود که این توییتبازیها ادامه خواهد داشت، درحالی که جهانگیری پاسخگوی تماسهای مکرر عوامل برنامه نبود، در توییتی نوشت: «صداوسیما طبق روال گذشته تحریف و تخریب را ادامه میدهد. دفاع از عملکرد دولت را رئیس جمهور و وزرا انجام میدهند. من میخواهم از عواملی بگویم که سبب بحرانهای امروز ایران هستند و از برنامههایی که برای مقابله با آنها دارم. به قصد افق گشایی آمدهام.» و در نهایت درحالی که پیشتر گفته بود در «هرزمانی» حاضر به مصاحبه است، به عوامل برنامه اعلام کرد که تا بعد از اعلام نتایج بررسی شورای نگهبان حاضر به مناظره نیست.
فارغ از نتیجه بیسرانجام این مناظره، اقدام صداوسیما در جهت اعتبار بخشیدن وهمچنین فراهم کردن بستر مناظرههای چالشی و جدی در پلتفرمهایی که خارج رسانهملی و در بستر وب برگزار میشوند، قابل بررسی است و درادامه سعی داریم ابعاد مثبت و منفی این اقدام صداوسیما را آسیب شناسی کنیم.
*س_اختلاف طبقاتی اطلاعاتی!_س*اطلاعات یک منبع است. دانش، قدرت است. در جامعه ما اطلاعات مهم است. حیات جمهوری اسلامی به شهروندان آگاه متکی است. مردم، رئیس جمهور انتخاب میکنند تا حکومت را اداره کند. شهروندان رأی میدهند و یقینا به نظر میرسد اطلاعات در آینده بازهم اهمیت بیشتری خواهد داشت. یکی از نویدهای بزرگ ارتباطات جمعی این است که بتواند با فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز مردم، به کاهش بسیاری از مشکلات کمک کند.
ارتباطات جمعی این توانایی را داشته است که به افرادی دسترسی پیداکند که با ابزارهای دیگر در دسترس نیستند. افرادی محروم در شهرها و روستاها. دستگاه تلویزیون اکنون تقریبا در تمام خانهها وجود دارد. مناظرات ریاست جمهوری در تلویزیون میتواند پیکار انتخابات را به میان مردمی ببرد که به طور معمول در معرض پیکار قرار ندارند و بنابراین کمک کند تا انتخابات موثرتر عمل نماید.
اگر فرضیه «شکاف آگاهی» را قبول داشته باشید میتوانید اقدام بیسابقه صداوسیما را مثل من اقدامی موثر البته نه در کارزار سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بلکه در هرچه بیشتر شدن شکاف آگاهی در جامعه امروز ایران بدانید. فرضیه شکاف آگاهی که نخستینبار توسط تیکنور، دونوهو و اولین در سال 1970 در مقالهای با عنوان «جریان رسانههای جمعی و رشد تفکیکی در آگاهی» مطرح شد یک احتمال نامطلوب داشت؛ این فرضیه بیان میکند که ارتباطات جمعی ممکن است عملا اثرش افزایش تفاوت یا شکاف آگاهی میان افراد و گروههای اجتماعی مختلف باشد.
این فرضیه پیشبینی میکند که افراد دارای پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین به نسبت افراد دارای پایگاه بالا اطلاعات کمتری به دست میآورند؛ و این بدین معنی خواهد بود که شکاف نسبی در آگاهی بین افراد مرفه و افرادی که که رفاه کمتری دارند، افزایش خواهد یافت؛ و این موضوع قابل پیشبینی است که افراد دارای پایگاه اجتماعی بالاتر بیشتر از افرادی دارای پایگاه اجتماعی پایین در معرض انواع خاصی از اطلاعات باشند. ماهیت نظام رسانههای جمعی چنین است که برای اشخاص دارای پایگاه اجتماعی بالاتر سازگاری شده است از این رو احتمال شکاف آگاهی در اجتماعات متکثر که درآنها منابع اطلاعات متعدد است، بیشتر است.
اگرچه امروز تلویزیون را میتوان نماد عدالت رسانهای در ایران درنظر گرفت، اما اینترنت هنوز به همان راحتی دردسترس عموم قرار نگرفته است. هدایت مناظرات انتخاباتی از رسانهملی به سمت ویاودیها اولین آسیب را به همان قشر آسیبپذیر جامعه خواهد زد. اینترنتی که نه تنها رایگان نیست حتی ارزان هم نیست در کنار برنامهای که فقط در بستر وب قابل مشاهده است، چیزی جز یک داستان ساماندهی شده برای هرچه بیشتر کردن شکاف آگاهی نیست. مناظرات انتخاباتی به عنوان آگاهی بخشترین برنامهها در پیکار انتخابات، نه تنها باید به راحتی دراختیار تمام اقشار جامعه قراربگیرند، بلکه نیازمند تسهیل بیشتری از سمت صداوسیما نیز هستند.
*س_سیاست دوگانه صداوسیما در مواجه با ویاودی ها_س*استاندارد دوگانه صداوسیما در برخورد با ویاودیها به گونهای عمل میکند که از طرفی با خرید اختصاصی بهترین فیلمهای جشنواره فجر با قیمتهای کلان با هدف جذب مخاطب حداکثری برای صداوسیما و توزیع خوراک فرهنگی بین همه اقشار جامعه، خودش را روبه روی ویاودیها قرار میدهد و ازطرفی با هدایت مردم برای دیدن مناظرات چالشی آنها را برای رفتن به سمت پلتفرمهای اینترنتی تشویق میکند.
حامد بامروت نژاد، فعال فرهنگی و کارشناس سینما در گفتگو با خبرگزاری دانشجو، با گلایه از این اقدام صداوسیما، گفت: «وقتی بحث درباره تبلیغ یکی از ویاودیها آن هم به این شکل در یک بخش خبری در برههای به نام انتخابات و با مدیومی به نام مناظره مسئله است، من معتقدم در کانسپت صداوسیما این حرکت اشتباهی است. به نظر من صداوسیما در سالهای اخیر در نسبت با سیاستگذاری درباره ویاودیها درحال دست و پا زدن است و یکی از نمونههای آن هم خریدن فیلمهای سینمایی جشنواره فجر با قیمتهای گزاف آن هم فقط برای پخش دو مرتبه در عیدنوروز بود. صداوسیما میخواست درمقابله با ویاودیها راهحلی داشته باشد. من این اقدامات ضدونقیض را ماحصل گیجی صداوسیما در مقابله با ویاودیها میدانم. صداوسیما در برابر این پلتفرم هیچ استراتژی روشن و مشخصی ندارد.»
این فعال فرهنگی با اشاره به عدم شناخت مدیران صداوسیما از مزیت محتوایی این رسانه، گفت: «به نظرم بهترین مبلغ ویاودیها و درادامه ماهواره خود صداوسیما است. صداوسیما، چون مزیتهای مخاطبی و مزیتهای محتوایی خودش را نشناخته، مدام به این سمت میرود که ارزشهای ماهواره و پلتفرمهای اینترنتی را کپی کند و با کمی روتوش آن را در قاب تلویزیون جا بدهد، اما درنهایت ذائقه مخاطب را به آن سمت هدایت میکند. مخاطب وقتی به این سمت هدایت شد تا ته ماجرا را خودش میرود.»
بامروتنژاد ادامه داد: «رسانهملی زمانیکه مخاطب عام و مخاطب روستایی را به سمت ویاودیها میبرد و به او اعلام میکند که یکجایی وجود دارد به عنوان ویاودیها و ما داریم مناظرهای آنجا برگزار میکنیم، خواهناخواه به ویاودیها مشروعیت میبخشید. از نظر من حامد بامروتنژاد این بستر مشروعیت دارد، اما صداوسیمایی که قرار است با این بستر رقابت کند نباید مشروعیت ببخشد. حالا صداوسیما مخاطبانش را خودش هل میدهد به سمت این فضا و مسئله اصلی این است که توان نگهداشتن مخاطب در تلوبیون را هم ندارد و به خاطر همین به سادگی مخاطبان را به آغوش فیلیمو و نمآوا و آن جنس محصولات میسپارد.»
او پیرامون عدم توانایی صداوسیما برای جذب مخاطب در پلتفرمهای وابسته به خودش مثل تلوبیون گفت: «مناظره انتخاباتی از آن دست موضوعاتی است به خودی خود مخاطب دارد و شماهم یک امتیازی دارید تا آنها را در تلوبیون نمایش دهید و مخاطب داشته باشد، اما حالا مخاطبی را که به سمت این فضا آوردید با کدام تولیدات جذاب قرار است نگهدارید؟ خب شما که نمیتوانید با محصولات امثال فیلیمو و نمآوا رقابت کنید، چرا ذائقه مخاطب را به آن سمت گرایش میدهید و با یک دوپینگ مخاطب را به این فضا وارد میکنید بعد هم که نمیتوانید آنها را کنترل کنید، دست آخر خودتان از گردانه خارج میشوید.»
*س_ سوی دیگر ماجرا؛ شروعی بر یک پایان_س*اگرچه حرفها درباره آن مناظره به پایان رسید و سرنوشت آن نامشخص باقیماند، اما این اقدام میتواند شروعی باشد بر راهی که سالهاست صداوسیما از رفتن به آن ترس دارد. گفتگوهای آزاد، برنامهریزی نشده، چالشی و بدون سانسور یکی از گمشدههای اصلی صداوسیما است. اگرچه ورود این رسانه و حمایت از بسترهای تحت وب ابعاد مضر و قابل ملاحظهای دارد، اما اگر بخواهیم با عینک خوش بینی هم به این ماجرا نگاه کنیم تجربیاتی که از تجربیاتی که صداوسیما میتواند از قبل این دست برنامهها به دست بیاورد اگر درجهت درست از آنها استفاده شود میتواند مسیر را برای ساخت برنامههای چالشی در رسانهملی هموارتر کند.
آزمون و خطای این رسانه در بسترهایی با رسمیتهای کمتر میتواند گام رو به جلویی برای تغیر رویکرد خود سازمان صداوسیما باشد. اما این گام تنها زمانی برای صداوسیما مثبت ارزیابی میشود که همهچیز به یک مناظره و یک برنامه و این انتخابات ختم نشود. برنامهریزی صداوسیما باید از این دست برنامهها کسب تجربه برای حضور قویتر بر روی آنتن رسانهملی باشد.
*س_صداوسیما و دوراهی بکارگیری پلتفرمها_س*اگرچه چالشهای روی آوری رسانهملی بر بسترهای تحت وب بیشتر از مزیتهای آن است. اما نمیشود از مزیتهای این دست پلتفرمها هم به همین راحتی چشم پوشی کرد. سیاستگذاریهای واحد و مشخصتر در مواجه با این پلتفرمها میتواند رسانهملی را به جایی برساند که هم بهترین بهره را از حضور آنها ببرد و هم مخاطبانش را از دست ندهد. اصلیترین مشکل رسانهملی، برخوردهای دوگانه و بلاتکلیفی بر سر پذیرش یا بایکوت آنهاست که همواره آسیبهایی را متوجه ساختار اصلی سازمان صداوسیما میکند.