کره جنوبی؛ از اقتدارگرایی تا مردمسالاری
تهران - ایرنا - کره جنوبی در تاریخ معاصرش دورههای متفاوتی را تجربهکردهاست. ساکنان جنوب شبهجزیره به موازات توسعه اقتصادی توانستند در نهایت شاهد ساختاری مردمسالار در کشورشان باشند.
جنگ جهانی دوم برای بسیاری از کشورهای جهان نقطه عطفی بود و برای برخی کشورها در خاور دور و شرق آسیا هم دوره سرنوشتسازی را رقم زد و موجب تغییرات سراسری در ساختارهای سیاسی و حکومتی آنها شد. از جمله این مناطق شبه جزیره کره بود که پیامدهای سیاسی جنگ جهانی و تقابل میان قدرتهای باقیمانده از خرابی جنگ موجب تحولاتی عظیم و حتی دوپاره شدن این سرزمین به دو بخش شمالی و جنوبی گشت.
البته در خلال حدود هفت دهه اخیر کره جنوبی علاوه بر ترسیم مدار مرزی 38 درجه، شاهد چند کودتای نظامی، تناوب حضور دولتهای دیکتاتوری و مردمسالار، استیضاح و حتی خودکشی یکی از روسای جمهوری خود بود. سئول تا قبل از آغاز روند توسعه اقتصادی، بیش از همه حکومتهایی استبدادی را در راس امور کشور دید اما با پیمودهشدن پلههای توسعه و پیشرفت در کنار افزایش سطح رفاه مردم، بهتدریج اصلاحات سیاسی هم در این کشور رقم خورد و کره جنوبی به سوی دموکراتیزهشدن گامهای مهمی را طیکرد.
البته در تاریخ پرفراز و نشیب این کشور به ویژه از میانه قرن بیستم، مولفههای گوناگونی در شکلدهی به ساختار سیاسی جمهوری کره نقش داشتهاند که مهمترین آنها عبارتند از روندهای استعماری در شرق آسیا، رقابت قدرتهای بزرگ در این منطقه بهویژه رودررویی آمریکا و شوروی در دوره جنگ سرد، رقابت سنتی و تاریخی میان کره جنوبی، ژاپن و چین و در نهایت موضوع کره شمالی و مباحث مربوط به اتحاد دو کشور.
سئول از اقتدارگرایی تا دموکراسی
در دهههای گذشته جمهوری کره که بیشتر با عنوان کره جنوبی شناخته میشود دورههایی از اقتدارگرایی را تجربهکرد اما اکنون به عنوان الگویی در زمینه اصلاح ساختارها به سوی مردمسالاری مطرح است. طی چند دهه اخیر ساختار متمرکز سیاسی تحت نظارت نسبتا شدید حکومت مرکزی برقرار بوده و اختیارات محدودی به نواحی اعطا شدهاست. با گذر از چنین مسیری، اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی کره با برگزاری انتخابات آزاد در کنار توسعه اقتصادی همگام شدهاست. تحلیلگران و کارشناسان مسائل سیاسی در شرق آسیا، ساختار سیاسی کره جنوبی را در گذر زمان نوعی مردمسالاری کنترلشده توصیف کردهاند.
تحولات سیاسی و اجتماعی در کره جنوبی از نگاه برخی ناظران به وقوع جمهوریهای متعددی در این کشور منجر شدهاست. گروهی از کارشناسان، تاریخ معاصر جمهوری کره را به حدود 10 دوره متفاوت تقسیم میکنند که برخی دورههای آن با روی کار آمدن حکومت های اقتدارگرا پایان یافت؛ در برخی دورهها نیز نظامی جمهوری در سئول قدرت را در اختیار داشت. تقسیمبندیها تعداد جمهوری واقع شده در کره جنوبی در دوره پس از جنگ جهانی دوم را 6 مورد بیان میکنند که آخرین آن در سالهای نخستین قرن بیست ویکم و با آغاز ریاست جمهوری «روه مو هیون» رقم خورد.
نظامی ریاستی - پارلمانی
نظام سیاسی در کره جنوبی نظامی ریاستی - پارلمانی شناخته میشود که در آن رئیسجمهوری نقش رئیس دولت و نخستوزیر به عنوان رئیس کابینه حضور دارند.
براساس قانون اساسی، رئیسجمهوری کره جنوبی برای 5 سال و تنها برای یک دوره انتخاب میشود و قادر به نامزدی دوباره در انتخابات نیست. پس از انتخابات سراسری، رئیس جمهوری منتخب کره جنوبی، نخستوزیر را جهت اخذ رای اعتماد به پارلمان معرفی میکند. وزرای مورد نظر رئیسجمهوری نیازی به اخذ رای اعتماد از مجلس ندارند و رئیس جمهوری میتواند با مشورت نخست وزیر هر یک از اعضای کابینه را که تعداد آن از 15 تا 39 نفر میتواند متغیر باشد، برکنار سازد.
رئیسجمهوری کره رئیس هیات دولت به شمار میرود که علاوه بر نخست وزیر و وزرا، مقامهای ارشد دولتی و نظامی، فرمانداران، روسای سازمانهای دولتی و سفرا را عزل و نصب میکند.
انتخابات پارلمان کره جنوبی نیز هر 4 سال یکبار انجام میشود و حزبی که بیشترین کرسی را کسبکند ریاست آن را بر عهده خواهدداشت.
پارلمان کره جنوبی 299 نماینده دارد که سرنوشت نزدیک به 80 درصد کرسیها از طریق انتخابات سراسری مشخص میشود؛ مابقی کرسیها انتصابی هستند و براساس ساختار تقسیمبندی نمایندگان با توجه به رای احزاب به برخی چهرهها سپرده میشود. از هر یک از مناطق جغرافیایی حداقل دو نماینده در پارلمان حضور دارند.
پارلمان یک رئیس و دو معاون دارد که معمولا از احزاب مخالف یا اقلیت هستند.
در دورههای اخیر بیشتر کرسیهای انتصابی مجلس کره جنوبی به اشخاص پرنفوذ اقتصادی به ویژه صاحبان صنایع و بنگاههای بزرگ و سرمایهداران اختصاص یافتهاست. منطقی که در پس این نوع انتخاب بیان میشود آن است که متخصصان و نخبگان اقتصادی کشور باید در روند قانونگذاری کشور نقش مستقیم داشته باشند.
کره جنوبی دارای ساختار حزبی است که در آن احزاب نقش پررنگی دارند. با اینکه احزاب این کشور هنوز بیشتر بر پایه وفاداریهای شخصی استوارند اما توجه به منافع و رفاه شهروندان نیز از جمله اصولی است که در بیشتر موارد رعایت میشود. از جمله احزاب اصلی این کشور به حزب «دموکراتیک»، حزب «سائنوری» (Saenuri)، حزب «مردم»، حزب «محافظه کار اصلاحات»، حزب «نوسازی»، حزب «ترقیخواه جدید» میتوان اشارهکرد.
ساختار حقوقی
ساختار قضائی کره جنوبی از دهه 1980 به بعد شکلی موثر و امروزین پیدا کرد. این ساختار که تاکنون پابرجا مانده است از جایگاه در خور توجهی در نظام دموکراتیک این کشور برخوردار است. سیستم حقوقی کره جنوبی مهمترین وظایف را به دادگاه قانون اساسی دادهاست. این نهاد بررسی تطبیق قوانین پارلمان با قانون اساسی، انحلال احزاب، استیضاح یا تعیین صلاحیت رئیس جمهوری را بر عهدهدارد.
قوه قضائیه کره جنوبی در واقع بر سه سطح کلی دادگاه عالی، دادگاه استیناف و دادگاههای منطقهای بناشدهاست. ساختار حقوقی کره جنوبی در خود چند نهاد قضایی را جهت رسیدگی به اختلافات در سطوح مختلف گنجاندهاست که عبارتند از دادگاه عالی، دادگاههای منطقهای، دادگاههای دارای حقوق انحصاری، دادگاههای اداری و دادگاه خانواده.
رئیس دادگاه عالی از سوی رئیس جمهوری و با تائید مجلس برای تنها یک دوره 5 ساله مشخص میشود.
به باور تحلیلگران امور شرق آسیا سیستم قضائی حکومت کره جنوبی باعث تقویت و تعمیق ساختار دموکراتیکی شده که در آن تفکیک قوا، حفظ حقوق شهروندان و اجرای قانوناساسی به شکل محسوسی نمایاناست.
*س_برچسبها_س*